ادبیات
مریم حسینی؛ مریم نوری
چکیده
این پژوهش به بررسی پنج نمایشنامۀ منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطورهسنجی ژیلبر دوران میپردازد. این روش حدود سالهای 1370 برای نخستینبار از سوی دوران ارائه و وارد عرصة نقدهای نو شد. در این نظریه و روش بهطور همزمان متن و فرامتنهایی مانند زندگینامۀ نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابند. اسطورهسنجی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی پنج نمایشنامۀ منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطورهسنجی ژیلبر دوران میپردازد. این روش حدود سالهای 1370 برای نخستینبار از سوی دوران ارائه و وارد عرصة نقدهای نو شد. در این نظریه و روش بهطور همزمان متن و فرامتنهایی مانند زندگینامۀ نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابند. اسطورهسنجی نقدی بینارشتهای است و فرایند و روش آن را میتوان به سه مرحلة: نمادسنجی، روانسنجی و اسطورهسنجی تقسیم کرد. از دیدگاه ژیلبر دوران، بین همة آثار تألیفی یک نویسنده رابطهای وجود دارد که با بررسی آنها میتوان به اسطورۀ شخصی ذهن پدیدآورندۀ اثر دست یافت. نغمه ثمینی نمایشنامهنویس معاصر ایرانی است که نمایشنامههایش به سبب علاقۀ او به اسطوره، کهنالگو و تاریخ شایستگی بررسی و نقد از منظر فرایند اسطورهسنجی دوران را دارد. در این تحقیق، پنج نمایشنامه و دو کتاب پژوهشی ثمینی انتخاب، مطالعه و تحلیل شده است. در مرحلۀ نخست، یعنی مرحلۀ نمادسنجی که بر متن تکیه دارد، ابتدا آثارِ منتخب مطالعه شده سپس نمادها، شخصیتها و کنشهای کهنالگویی نقد و تحلیل شدهاند تا نخستین مرحلۀ اسطورهسنجیِ دوران انجام پذیرد. سپس با بررسی زندگینامۀ نویسنده به وسیلۀ طرح پرسشهایی از او و محیط اجتماعی که در آن زاده و بزرگ شده است مرحلۀ دوم، یعنی روانسنجی که بر فرامتن تکیه دارد، انجام میپذیرد. در پایان نیز، با تحلیل کلی دربارة مراحل قبلی و جمعبندی نتایج بهدستآمده مرحلۀ نهایی، یعنی اسطورهسنجی آثار، انجام میشود تا اسطورۀ شخصی ذهن نویسنده و سپس اسطورۀ جمعی اندیشۀ او بهدست آید. این پژوهش از طریق مطالعۀ کتابخانهای و با شیوۀ تحلیلیـ توصیفی آثار را بررسی میکند. نتیجه نشان میدهد دغدغههای ذهنی نغمه ثمینی بیشتر شامل مسائلی مربوط به زنان و جنگ است. اسطورة شخصی ایشان هم شهرزاد و روایتگری او برای نجاتبخشی است که در نگاهی جمعی به اسطورهسازی از دیگر زنان گسترش مییابد.
رقیه وهابی دریاکناری؛ مریم حسینی
چکیده
بهرام بیضایی به گذشتۀ پرافتخار ایران توجهی ویژه دارد. او یکی از مشخصههای عصر زرین، یعنی «مادرسالاری»، را برمیگزیند و آن را در بعضی از آثار نمایشیاش به تصویر میکشد. هدف پژوهش حاضر، مطرحکردنِ پیوند قهرمانان زن، با ایزدبانوانِ باستانی ایران در آثار بهرام بیضایی است و نیز بررسی و تحلیل این مؤلفه، روی چند اثر نمایشی وی. ...
بیشتر
بهرام بیضایی به گذشتۀ پرافتخار ایران توجهی ویژه دارد. او یکی از مشخصههای عصر زرین، یعنی «مادرسالاری»، را برمیگزیند و آن را در بعضی از آثار نمایشیاش به تصویر میکشد. هدف پژوهش حاضر، مطرحکردنِ پیوند قهرمانان زن، با ایزدبانوانِ باستانی ایران در آثار بهرام بیضایی است و نیز بررسی و تحلیل این مؤلفه، روی چند اثر نمایشی وی. آثاری که در این جستار بررسی میشوند، عبارتاند از: فیلمنامهها و نمایشنامههای ایستگاه سلجوق، پردهی نئی، پردهخانه، شب هزار و یکم(1)، شب هزار و یکم(3) و فتحنامۀ کلات. در این پژوهش، نخست به روش توصیفیـ تحلیلی، شیوههای روایی بیضایی در پیوند قهرمانان زن با ایزدبانوان مشخص و تبیین میشوند. سپس، آثار نمایشی وی با توجه به این مؤلفه، بررسی و تحلیل میشوند. برآیند مقاله حاکی از آن است که: بیضایی قهرمانان زنِ روایتهایش را با ایزدبانوانی که مظهرِ «مهر»، «زایش»، «عشق»، «شجاعت» و از همه مهمتر «خردمندی» هستند، پیوند میزند. با توجه به آثاری که تحلیل شد، مؤلفۀ «خردمندی» بیشترین حضور را در پرداختِ شخصیتهای زن این نویسنده دارد. برخلاف تصور رایج، ایزدبانوی خردمندی، که یکی از مصادیقش، ایزدبانویِ «چیستا» است، بیشتر مورد توجه بیضایی بوده تا ایزدبانویِ «آناهیتا».
ادبیات
مریم حسینی؛ الهام روستایی راد
چکیده
مقالۀ حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث دربارۀ زنان عاقلۀ مجنونه میپردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری دربارۀ جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوۀ ارائۀ این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحبنظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشههای عقلای مجانین، نام و احوال چند تن ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث دربارۀ زنان عاقلۀ مجنونه میپردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری دربارۀ جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوۀ ارائۀ این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحبنظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشههای عقلای مجانین، نام و احوال چند تن از مجانینالعقلای زن، براساس منابع محدود تاریخی، ذکر میشود. نخستین کتابی که به تصوف و تعبد زنان پرداخته است، ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات نوشتۀ ابوعبد الرحمن سُلمی است. پس از آن، در صفۀالصفوه ابن جوزی و عقلاءالمجانین نیشابوری میتوان احوال این زنان را یافت. مسئلۀ پژوهش حاضر این است که آیا در طول تاریخ برخی زنان نیز احوالات عرفانی خاص داشتهاند و در زمرۀ عقلای مجانین جای گرفتهاند؟ براساس اطلاعاتی که از منابع درجة اول فراهم میشود میتوان به این پرسش پاسخ مثبت داد. روش این تحقیق تاریخی و کتابخانهای است.
ادبیات
رقیه وهابی دریاکناری؛ مریم حسینی
چکیده
کهننمونۀ «بیگانهـ دشمن» در تاریخ فرهنگی ایران بارها به صورتهای مختلف بروز یافته است و از نمونههای آن، دشمنی و بیگانگی تاتار و مغول را میتوان نام برد. وحشیگری و قساوت مغولان به مردمان ایرانزمین، تا آنجا بود که پس از حملۀ سهمگین و قتل و غارت ایشان، تا قرنها نمونهای برای هر نوع حمله و غارت بهشمار میرفتند ...
بیشتر
کهننمونۀ «بیگانهـ دشمن» در تاریخ فرهنگی ایران بارها به صورتهای مختلف بروز یافته است و از نمونههای آن، دشمنی و بیگانگی تاتار و مغول را میتوان نام برد. وحشیگری و قساوت مغولان به مردمان ایرانزمین، تا آنجا بود که پس از حملۀ سهمگین و قتل و غارت ایشان، تا قرنها نمونهای برای هر نوع حمله و غارت بهشمار میرفتند و کمکم از شکل تاریخی خارج و به شکلی اسطورهای در ادبیات و فرهنگ ما باقی ماندند. این مقاله به چگونگی شکلگیری اسطورۀ مغول در تاریخ فرهنگی ما و بهطور خاص، آثار بهرام بیضایی اشاره دارد. از مشخصههای اصلی روایتهای داستانی بیضایی، حضورِ فعال زنان در متن روایت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مبارزۀ زنانِ «قهرمانـ عیار» در برابر اسطورۀ مغول، در روایتهای داستانیِ بهرام بیضایی است. نمایشنامه و فیلمنامههایی که در این پژوهش بررسی میشوند، عبارتاند از: فتحنامۀ کلات، قصههای میرکفنپوش، عیار تنها، عیارنامه و تاراجنامه. روش پژوهش، توصیفیـ تحلیلی است؛ بدین صورت که ابتدا شیوۀ بیضایی در استفاده از اسطورۀ مغول بیان میشود، سپس پنج اثر که در آن بهطور مشخص مبارزۀ زنان با مغول در محور روایت قرار میگیرد، تحلیل میشوند.