فرهنگی
محبوبه پاک نیا؛ نسیم جانفدا
چکیده
این مقاله، که برگرفته از یک پروژۀ پژوهشی است، نقطۀ عزیمت مطالعۀ خود را مبانی نقد ادبی زنمحور آنگلوـ امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقهبندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه میتواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمانهای ...
بیشتر
این مقاله، که برگرفته از یک پروژۀ پژوهشی است، نقطۀ عزیمت مطالعۀ خود را مبانی نقد ادبی زنمحور آنگلوـ امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقهبندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه میتواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمانهای دو نویسندۀ زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد) را از دو نسل میکاویم. در این راه، از روش نقد ادبی تفسیری، به لحاظ هماهنگی با اصول نظری این پژوهش، یاری جستهایم. از همۀ مقدمات و لوازم تا بدانجا رسیدیم که سنت نوشتاری زنانه، براساس آن تعریفی که الین شوالتر از آن داشته، در ایران نیز با نوسانهای خاص خویش، پس از گذر از دوران تقلید، رهسپار عبور از سنت فمنیستی به سمت نوشتاری مؤنث است. مدعای این تفسیر، رمان چراغها را من خاموش میکنم از زویا پیرزاد است، اگرچه آن نیز، خود، بهمثابۀ سمبلی از سنت نوشتاری مؤنث، بینامتن، و چهبسا سرآغازی است برای نسلهای بعد و نویسندگان دیگر تا در ارتباط متقابل با این متون، خلاقیتها و سبکهای نوینی را در سنت نوشتاری زنانه در ایران بشارت دهند.