مهتاب دادخواه؛ کریم حاجی زاده؛ بهروز افخمی؛ حبیب شهبازی شیران
چکیده
متون تاریخی به جهت روایتگریهای مردانه از فرمانروایان و بزرگان دورههای تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، بهویژه زنان، گفتهاند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعة بشری و تربیتدهندة مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنتها، رسوم و حتی بازیهای سیاسی داشتهاند، ...
بیشتر
متون تاریخی به جهت روایتگریهای مردانه از فرمانروایان و بزرگان دورههای تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، بهویژه زنان، گفتهاند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعة بشری و تربیتدهندة مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنتها، رسوم و حتی بازیهای سیاسی داشتهاند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایة مردان تعریف شدهاند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسشهای موجود روشهای باستانشناختی و مطالعة مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستانشناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقشهای انسان میپردازد. مقالة پیش رو نگارههای مکتب تبریز را بهعنوان شواهد مادی دورة صفوی بررسی کرده است و تلاش میکند تصویری را که در متون دورة صفوی از زنان ارائه میشود با تصاویر باقیمانده از آنان در نگارههای مکتب تبریز مقایسه کند و تناقضها و شباهتهای بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعة نگارههای شاهنامة شاه تهماسب، خمسة نظامی و هفتاورنگ جامی نشان داد که زنان در دورة صفوی دستِکم در دوران همزمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پررنگ و فعالتری در جامعه داشتهاند.
باستان شناسی
بهروز افخمی؛ تقی زینیزاده جدی؛ سید مهدی حسینی نیا
چکیده
جایگاه زنان در دورههای تاریخی و مشارکت آنان در امور سیاسی و اداری حکومتها بهمنزلة یکی از شاخصههای عمدة توسعة جوامع تلقی میشود. مشارکت زنان در جوامع معیار مناسبی برای سنجش میزان رشد فکری مردم آن جامعه به شمار میآید و به نوعی بیانگر برابری و تساوی حقوق زن و مرد و یکی از شاخصههای پیشرفت و توسعة جوامع متمدن در اعصار گذشته ...
بیشتر
جایگاه زنان در دورههای تاریخی و مشارکت آنان در امور سیاسی و اداری حکومتها بهمنزلة یکی از شاخصههای عمدة توسعة جوامع تلقی میشود. مشارکت زنان در جوامع معیار مناسبی برای سنجش میزان رشد فکری مردم آن جامعه به شمار میآید و به نوعی بیانگر برابری و تساوی حقوق زن و مرد و یکی از شاخصههای پیشرفت و توسعة جوامع متمدن در اعصار گذشته و امروزی محسوب میشود. این نوشتار به بررسی جایگاه زنان در تمدن ایرانی و بینالنهرین با انتخاب دورههای تاریخی (هخامنشی و آشوری) پرداخته است. از جمله مهمترین شواهد باستانشناسی بهجامانده، نقشبرجستهها و آثار مهرهای دورههای تاریخی یادشدهاند که به جایگاه و نقش زنان در عرصههای حقوقی و سیاسی پرداختهاند. هدف این مقاله بررسی جایگاه زنان عصر هخامنشی و مقایسة آن با تمدن آشوریان و ارائة تصویری شفاف و روشن از عملکرد آنها بر پایة مستندات موجود باستانشناختی است. این پژوهش از نوع تحقیق تاریخی است که به صورت توصیفیـ تحلیلی و تطبیق شواهد باستانشناسی، اعم از مهرها و سنگنگارهها، تلاش میکند جایگاه زن در تمدنهای ایران و بینالنهرین را با انتخاب دورههای تاریخی شاخص و با استناد به مدارک مستدل باستانشناسی تحلیل کند. درنهایت، چنین نتیجه میگیرد که بهرغم تأثیرپذیری تکنیکی نقشبرجستههای مرتبط با موضوع زنان هخامنشیان از آشوریان، احترام به زن و گستردگی مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی و اقتصادی، استقلال و آزادیهای فردی در زندگی خصوصی زنان هخامنشی نسبت به دورة آشوریان بیشتر است.
باستان شناسی
بهروز افخمی؛ زینب خسروی
چکیده
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشة سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، بهویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان میکند، این است که چنین اندیشهای در بازة زمانی بسیار طولانی انجام میشده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستانشناختی به ...
بیشتر
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشة سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، بهویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان میکند، این است که چنین اندیشهای در بازة زمانی بسیار طولانی انجام میشده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستانشناختی به دورة تاریخیِ ایلامی برمیگردد. در دورة هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشة سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشة سیاسی بهشدت تحت تأثیر «زیستجهانها» بوده و افقهای هارمونیک داشتهاند. در این مقاله، به ازدواج با محارم بهمثابة آیینی برخاسته از اندیشة سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته میشود که در دو دورۀ ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دورة ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مارـ الهه» در دورة ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقیکردن آن را برخاسته از اندیشة سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دورة ایلامی و هخامنشی، میداند.
باستان شناسی
بهروز افخمی؛ صبا فرج زاده؛ سید مهدی حسینی نیا
چکیده
آب در ایران باستان بسیار ارجمند بوده است. برای پاسداری و محافظت از آب، چند ایزد وجود داشته که آناهیتا محبوبترین آنها بهشمار میآمد. محبوبیت و جایگاه آناهیتا را با بررسی در آثار هنری ایران باستان میتوان مشاهده کرد. بیتردید، وجود و استمرار باورهای اساطیری و مذهبی برآمده از دل فرهنگ و تاریخ ایرانی، مهمترین عامل حضور همیشگی ...
بیشتر
آب در ایران باستان بسیار ارجمند بوده است. برای پاسداری و محافظت از آب، چند ایزد وجود داشته که آناهیتا محبوبترین آنها بهشمار میآمد. محبوبیت و جایگاه آناهیتا را با بررسی در آثار هنری ایران باستان میتوان مشاهده کرد. بیتردید، وجود و استمرار باورهای اساطیری و مذهبی برآمده از دل فرهنگ و تاریخ ایرانی، مهمترین عامل حضور همیشگی آناهیتاست. بنابراین، نقش آناهیتا نهتنها بهمنزلۀ عنصری تجسمی در هنر، که بیشتر دربردارندة مفاهیمی نمادی و بنیادین بوده است. این تحقیق، به تجزیهوتحلیل تجسمی نقوش آناهیتا و توصیف فضاها و ترکیبات تصویری آن در هنر ادوار تاریخی ایران باستان از قبیل مهرها، سکهها، نقوش برجستهها و ظروف فلزی در دوران ساسانی و مقایسه با مناطق و حوزههای فرهنگی دیگر پرداخته است. تحقیق از نوع کیفی و روش آن تحلیلیـ تطبیقی است و چنین نتیجه گرفته میشود که هستی و وجود تاریخی آناهیتا متعلق به میراث معنوی ایرانی است که صرفاً از جنبۀ مادی از مناطق و حوزههای فرهنگی دیگر چون؛ بابل، فنیقیه، یونان و روم باستان تأثیر پذیرفته است.