صدیقه پورمختار؛ محسن مراثی
چکیده
چکیدهفمینیسم پستمدرن با گسترش تفاوتهای زنانگی و مردانگی قائل به زبان زنانه است که آن را یک عامل متمایزکننده بین آثار هنری و ادبی زنان و مردان میداند و ویژگیهایی چون استفاده از نمادهای چندلایه و پیچیده، استفادۀ خاص از تن در آثار و وارونه ساختن ارزشهای زیباییشناختی را برای آن برمیشمارند. در مقابل این دیدگاهها، ...
بیشتر
چکیدهفمینیسم پستمدرن با گسترش تفاوتهای زنانگی و مردانگی قائل به زبان زنانه است که آن را یک عامل متمایزکننده بین آثار هنری و ادبی زنان و مردان میداند و ویژگیهایی چون استفاده از نمادهای چندلایه و پیچیده، استفادۀ خاص از تن در آثار و وارونه ساختن ارزشهای زیباییشناختی را برای آن برمیشمارند. در مقابل این دیدگاهها، افرادی چون لیندا ناکلین مخالف شکلگیری چنین زبانی در آثار زنان هنرمند هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی در رابطه با شکلگیری زبان زنانه، به بررسی آثار هنرمندان معاصر زن عرب پرداخته و بهدنبال پاسخِ این پرسش است که آیا زبان زنانه در آثار هنرمندان زن معاصر عرب شکل گرفته است؟ براین اساس، در کنار بررسی آثار زن عرب، آثار مردان عرب معاصر هم بررسی شده تا دستیابی به پاسخ پرسش با دقت بیشتری انجام گیرد. نمونههای مطالعه با موضوع جنگ انتخاب شدهاند. از نتایج این پژوهش میتوان به عدم شکلگیری زبان زنانه در این آثار و شباهت آنان با آثار هنرمندان مرد اشاره کرد.
هنر
آرزو تقی پور؛ فریبا یاوری؛ محسن مراثی
چکیده
هدف این مقاله مطالعة نحوة بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانهشناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیمندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیکاند که بهصورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری میکنند. تجزیهوتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانهشناسی اجتماعی ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعة نحوة بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانهشناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیمندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیکاند که بهصورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری میکنند. تجزیهوتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانهشناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر بهعنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشیها را آشکار میکند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آنها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانهای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموختة زن و مرد بیانگر تقسیمبندی جنسیتی نقشهای اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن بهطور ضمنی یا علنی خود را بهعنوان عنصر هستهای برجستهنمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی میکند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیریهای جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجهنمایی واقعگرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالیکه نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقشهای کلیشهای جنسیتی میپردازد.