عفت السادات افضل طوسی؛ مهدیس مهاجری
چکیده
مهاجرت مسئلهای فرهنگی است که تداعیگر مفاهیمی مانند هویت، ازخودبیگانگی، غربت و نوستالژی است. مهاجرت بر اندیشه و آثار هنرمندان تأثیر مستقیم میگذارد. آثار هنرمندان مهاجر به واسطة بیان مضامین ویژه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، هنرمندان مهاجر کشورهای اسلامی نیز توانستهاند با نمایش آثار خود ابعاد ...
بیشتر
مهاجرت مسئلهای فرهنگی است که تداعیگر مفاهیمی مانند هویت، ازخودبیگانگی، غربت و نوستالژی است. مهاجرت بر اندیشه و آثار هنرمندان تأثیر مستقیم میگذارد. آثار هنرمندان مهاجر به واسطة بیان مضامین ویژه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، هنرمندان مهاجر کشورهای اسلامی نیز توانستهاند با نمایش آثار خود ابعاد گوناگون هنر مهاجران را به تصویر بکشند. یکی از جنبههای فرهنگ که در جریان مهاجرت دچار تحول میشود، زبان و به دنبال آن خط است. خط بخشی مهم از آثار هنرمندان کشورهای اسلامی است و وابستگی آن به زبان کارکردهای مختلفی را برای آن به وجود آورده است. در میان هنرمندان مهاجر، زنان هنرمند نیز خط را بهعنوان عنصر مهم کار خود برگزیدهاند. پرسش اصلی تحقیق این است که نقش خط در آثار هنرمندان زن مهاجر چیست و به چه دلیل از خط و نوشتار در آثار خود بهره بردهاند؟ این نوشتار که با روش توصیفیـ تحلیلی و اطلاعات گردآوریشدة کتابخانهای انجام شده است، براساس دیدگاه باختین به تحلیل آثار مورد نظر میپردازد. میخاییل باختین از اندیشمندان قرن بیستم است که در حوزة انسانشناسی نظریة «دیگری» و «دیگربودگی» را مطرح کرده است. او باور دارد انسان همواره به انسان دیگر نیازمند است و از دریچة انسان دیگر به خود نگاه میکند و یکی از عومل تأثیرگذار در شکلگیری و شناخت موقعیت انسان، دیگری است. با مطالعة آثار هنرمندان زن مهاجر از کشورهای ایران، عراق، فلسطین، الجزایر، مراکش و مصر آثاری از لالا الصعیدی از مراکش، شیرین نشاط از ایران و هیف کهرمان از عراق انتخاب شده است. نتایج بررسی نشان میدهد این زنان مهاجر خط را برای بیان هویت و دیگربودگیشان به کار برده و در موقعیت دیگری دست به خلق اثر زدهاند و برآناند تا هویت و دیگربودگیشان را نمایش دهند.