هنر
صالحه خدادادی؛ محسن بدره؛ فاطمه باجلانی
چکیده
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی میپردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو ...
بیشتر
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی میپردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری دادهها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانهای و گنجینههای هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد مینماید اما از سویی دیگر، برخی از داستانهای عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.
فرزانه روحانی مشهدی
چکیده
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهرههای روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ بهویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مرداناند، همواره از زنان با صیغة غایب یاد کرده است. در مقالة حاضر، این مسئله از منظرهای وظایف الهیـ اجتماعی ...
بیشتر
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهرههای روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ بهویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مرداناند، همواره از زنان با صیغة غایب یاد کرده است. در مقالة حاضر، این مسئله از منظرهای وظایف الهیـ اجتماعی در قرآن تحلیل و با سیرة زنان الگو در قرآن و اسلام تطبیق داده شد و درنتیجه روشن شد که خداوند در تقسیم نقشهای خانوادگی و اجتماعی، زنان را برای «نقش پنهان» برگزیده، همانگونه که برخی بندگان برگزیدة خود را در چنین جایگاهی نهاده است. پنهانیِ نقش انسانی که از جانب خدا مأمور است، نهتنها از ارزش و اثر نقش او نمیکاهد، که در مواردی ارزشمندتر و مؤثرتر است. یادکرد خداوند از زنان در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی با ضمیر غایب، برای اشاره به نقش پنهان آنان در این عرصه است. همچنین، با تأکید بر «نقش پنهان» از حقیقت ملکوتی احکام اجتماعی زنان و اثر آن در رساندن زن به کمال انسانی سخن رفته است.