ادبیات
مهشاد شهبازی؛ مهبود فاضلی؛ مریم حسینی
چکیده
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ...
بیشتر
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ارزشها و معیارهای مسلط را مرحلة فمینیست و برهة خودیابی و کشف هویت فردی را مرحلة فیمیل مینامد. پژوهش حاضر، که حاصل مطالعة گستردة 33 اثر داستانی بلند از آثار داستاننویسان زن ایرانی از دهة 1340 تاکنون است، با نظر به نظریة فمینیستی شووالتر به سیر تغییر و تحول خودآگاهی داستاننویسان زن در ایران پرداخته و روند گذر از این برههها را نشان داده است. براساس یافتههای این پژوهش، میتوان اینگونه استدلال کرد که الگوی شووالتر در مورد زیرفرهنگ ادبی زنان ایرانی نیز صدق میکند؛ با این تفاوت که گذر از مرحلة دوم و ورود کامل به مرحلة سوم فقط از سوی شهرنوش پارسیپور و در رمان عقلآبی محقق شده است.