هنر
اشرف السادات موسوی لر؛ منصور حسامی؛ زهرا خسروی راد
چکیده
«شمایلشناسی» از منظر نشانهشناسی یکی از روشهای مطالعات هنری اســت که در قرن بیستم به آن توجه شده است. این مقاله با تأکید بر آرای اروین پانوفسکی به مطالعة تطبیقی شمایلهای حضرت مریم با مفهوم آیات قرآنی میپردازد. هدف کلی آن خوانش شمایلشناسانة نقاشیهای مریم(س) در دورة رنسانس و رمزگشایی از زبان تصویری قرآن در رابطه ...
بیشتر
«شمایلشناسی» از منظر نشانهشناسی یکی از روشهای مطالعات هنری اســت که در قرن بیستم به آن توجه شده است. این مقاله با تأکید بر آرای اروین پانوفسکی به مطالعة تطبیقی شمایلهای حضرت مریم با مفهوم آیات قرآنی میپردازد. هدف کلی آن خوانش شمایلشناسانة نقاشیهای مریم(س) در دورة رنسانس و رمزگشایی از زبان تصویری قرآن در رابطه با زندگانی آن حضرت است. مقالة حاضر درصدد پاسخگویی به تطبیق ویژگیهای شمایلشناسانة نقاشیهای مریم با تصویرسازی نمادین از صفات قرآنی ایشان است که امکان نقد موضوعی و محتوایی از داستان زندگی حضرت مریم(س) را فراهم میکند. مسئلة اصلی تحقیق چگونگی تبدیل متن به تصویر است که در کتاب مقدس و قرآن کریم، هر دو، به تقدس و توصیف صفات او پرداخته شده است. در هنر رنسانس، این متن به تصویر کشیده شده، اما در اسلام همچنان متن باقی مانده است. این مقاله به دنبال تطبیق متون و تصاویر است. لزوم پیادهسازی مطالعات جدید در مطالعات نقاشیهای مریم بهمنزلة روشی برای شناخت ضرورت دارد. جامعة آماری شامل 20 نمونه از آثار نقاشی دورة رنسانس است که 8 نمونه از آنها به صورت تصادفی انتخاب شده است و جهت تحلیل بصری مطالعه میشود. یافتههای تحقیق نمایانگر انعکاس سه گونه شمایل از باکرة عذرا در سه دورة متوالی رنسانس است. دورة رنسانس آغازین شمایل حضرت مریم به لحاظ فرم و محتوا با مفاهیم مقدس قرآنی تطبیق بیشتری داشته است. در دورة میانی و رنسانس پیشرفته شمایلها بهتدریج تقدسزدایی شده و نمادهای مقدس و تجریدی آن به نمادهای انسانمدار و زمینی تبدیل شدهاند.