نجمه فانی؛ محمد حسین اسدی داوود آبادی؛ علی روشنایی
چکیده
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسلهای مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسلهای مختلف با سپریکردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزشها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعة تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب ...
بیشتر
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسلهای مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسلهای مختلف با سپریکردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزشها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعة تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب نظری پژوهش براساس تلفیق نظریههای بوردیو، گیدنز، اینگلهارت و فمنیسم تدوین شده است. روش پژوهش، پیمایش مقطعی و علّیـ تبیینی است. نمونه از بین سه نسل اخیر زنان شهر اراک (گروههای سنی بین 19ـ68) مطابق فرمول کوکران 383 نفر محاسبه شد؛ اما برای اطمینان از افت نمونه پرسشنامه بین 390 نفر توزیع شد. نتایج پژوهش شواهدی از «تمایز نسلی در عینیت و همگرایی نسلی در ذهنیت زیبایی» در اختیار ما قرار میدهد که براساس آن هرچند در نوع خودپندارة بدنی و میزان تمایل به زیباسازی بدن تفاوت معناداری بین نسلهای جوان، میانسال و مسن مشاهده نمیشود، در نمود و اقدام عملی برای زیباسازی بدن، که در قالب مدیریت بدن خود را نشان میدهد، بین نسلهای سهگانه تفاوت معناداری وجود دارد.
روناک دورخ؛ حامد نوری
چکیده
یکی از مسائل مطرحشده در حوزة جامعهشناسی بدن، که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته، مدیریت بدن است که در آن افراد با تغییر ویژگیهای ظاهری بدن، خود را با دیگران مقایسه میکنند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفیـ تحلیلی است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. ابزارهای پژوهش عبارتاند از: پرسشنامة ...
بیشتر
یکی از مسائل مطرحشده در حوزة جامعهشناسی بدن، که امروزه در میان دختران و زنان رواج فراوانی یافته، مدیریت بدن است که در آن افراد با تغییر ویژگیهای ظاهری بدن، خود را با دیگران مقایسه میکنند. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفیـ تحلیلی است. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. ابزارهای پژوهش عبارتاند از: پرسشنامة سرمایة فرهنگی بوردیو و پرسشنامة محققساختة مقیاس مدیریت بدن زنان و مقایسة اجتماعی گیبونز و بونک. این پژوهش در سال 1398 انجام شده است و حجم نمونه را 382 نفر از زنان و دختران 20 تا 45 سالة شهر سنندج تشکیل دادهاند. روش نمونهگیری از نوع خوشهای چندمرحلهای بوده و برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از نرمافزارهای SPSS22 و LISREL استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که میان متغیرهای مدیریت بدن، سرمایة فرهنگی، رسانه، مقایسة اجتماعی متغیرهای ذکرشده رابطة معناداری وجود دارد. مدل جامعهشناختی مدیریت بدن در زنان براساس سرمایة فرهنگی و رسانه با میانجیگری مقایسة اجتماعی در شهر سنندج دارای برازش است. اثر پیشبینی مدیریت بدن براساس مقایسة اجتماعی در این پژوهش 48/0، اثر پیشبینی مدیریت بدن براساس سرمایة فرهنگی در این پژوهش 47/0 و اثر پیشبینی مدیریت بدن براساس رسانه در این پژوهش 46/0 است. در زنان شهر سنندج مقایسة اجتماعی منبعی ضروری از اطلاعات دربارة خود مدیریت بدن به شمار میآید و فرایندهای مقایسة اجتماعی شکاف میان مباحث مربوط به خود و مفهوم هویت فردی و میان گروهی را پر میکنند. با افزایش مصرف رسانههای خارجی، مدیریت بدن افزایش مییابد. درواقع، این یافته تلویحاً نشان میدهد که جامعة مورد نظر درمعرض منابع خارجی و نوظهور هویتساز قرار گرفتهاند و مخاطبان ساعتهای درخور توجهی را در شبانهروز از رسانههایی همچون ماهوارة ا اینترنت و فضای مجازی استفاده میکنند.
محمدتقی کرمیقهی؛ زینب زادسر
چکیده
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار ...
بیشتر
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار بعد، اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی در نظر گرفته شد. همچنین سبک زندگی افراد با سه شاخص مدیریت بدن، روابط بین شخصی و هنجارهای مصرف سنجیده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد از میان متغیرهای مستقل تحقیق -مانند دینداری و سن- که وجود رابطه آنها با متغیر وابسته در حد ضعیف تأیید شد، بیشترین میزان همبستگی میان دینداری و سبک زندگی (r=/162) وجود دارد. همچنین فرضیههای رابطه میان سبک زندگی زنان، مدیریت بدن، هنجارهای مصرف اثبات شد. مهمترین دستاورد پژوهش حاضر به ارتباط میان دینداری و سبک زندگی افراد مربوط می شود. با کمرنگ شدن اقتدار نهادهای سنتی دینی و رواج انتخابگری فردی در حوزه دین و ترکیبی شدن اصول فکری و عقیدتی، سخنگویان دین، دیگر تنها عامل اثرگذار بر واکنش افراد نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، تصمیمگیریها و نظرات نیستند. برمبنای نتایج، بیشترین تبیینکنندگی دین، در حوزه هنجارهای مصرف (r = 247) بود که به نوبه خود رقم قابل توجهی نیست.
همچنین، میتوان نتیجه را بر مبنای ظهور انواع دینداری تبیین نمود، پیدایش اشکال بسیار متنوع و فردی دینداری از عرصههایی است که بیشکلی دوران مدرن را بازتاب میدهد.