هنر
شیوا مسعودی؛ نفیسه سعادت
چکیده
عروسکهای زنده اصطلاحی برای دختران جوانی است که با عملهای جراحی و آرایشهای سنگین خود را به شکل عروسکهای بازی همچون باربی در میآورند و با گذاشتن عکس یا فیلم از ژستهای حرکتی و رفتارهای خود در شبکه-های اجتماعی نمایشگری میکنند. در این نوشتار با بازخوانی کارناوال و کارناوالیته از منظر باختین، مرگ، نقاب، دیوانگی (نمود یافته ...
بیشتر
عروسکهای زنده اصطلاحی برای دختران جوانی است که با عملهای جراحی و آرایشهای سنگین خود را به شکل عروسکهای بازی همچون باربی در میآورند و با گذاشتن عکس یا فیلم از ژستهای حرکتی و رفتارهای خود در شبکه-های اجتماعی نمایشگری میکنند. در این نوشتار با بازخوانی کارناوال و کارناوالیته از منظر باختین، مرگ، نقاب، دیوانگی (نمود یافته در سه تیپ ابله، دلقک و ولگرد) و بازی به عنوان چهار مضمون اصلی آن معرفی و شناسایی میشوند. پیشینهی تحقیق نشان میدهد، تجسم این مضامین در آثار ادبی یا پدیدههای اجتماعی و سیاسی میتواند موجب تکوین امر کارناوالیته شود. در جستجوی عناصر کارناوالیته در عروسکهای زنده به فصای مجازی به عنوان میدان کارناوال میرسیم. نمایشگری در فضای مجازی دو بخش دارد، یکی بازنمایی خود است که از نگاه گافمن وجه اجرایی دارد و دومی مکان اجرای آن در فضای مجازی و به طور مشخص شبکههای اجتماعی است؛ جایی که امکان ساخت هویتهای متفاوت، ساختگی و ایدهآل مورد نظر هر فرد را به او میدهد. عروسک زنده که پیشینهای در منابع ادبی و نیز در تمایل دختران به شبیهانگاری با عروسکهای بازی یا شخصیتهای فیلمهای انیمیشن دارد، انتخاب یک هویت غریب عروسکگون در فضای مجازی است. عروسکهای زنده با بیجانانگاری و مرگگونگی، نقاب چهره و بدن، ابلهنمایی، سرکشی، فریبکاری و پرسهزنی و بازی در نقش عروسکبازی، چهار مضمون کارناوالیته را تجسم میبخشند و به این ترتیب نمایشگری خود در فضای مجازی را به کارناوالی از منظر باختین تبدیل میکنند.
جامعه شناسی
نریمان محمدی؛ مسعود کیانپور؛ احسان آقابابایی
چکیده
رشد و گسترش استفاده از فیسبوک فضایی را برای کنشگری زنان کُرد فراهم کرده است که به صورت تاریخی مجال چندانی برای کنشگری نداشتهاند. ما در این پژوهش به بررسی برساخت تعارضهای زنانگی در فیسبوک کُردی پرداختهایم. روش پژوهش مردمنگاری انتقادی مجازی است. دادههای پژوهش طیف گستردهای شامل مصاحبههای ساختنیافته، تصاویر، ...
بیشتر
رشد و گسترش استفاده از فیسبوک فضایی را برای کنشگری زنان کُرد فراهم کرده است که به صورت تاریخی مجال چندانی برای کنشگری نداشتهاند. ما در این پژوهش به بررسی برساخت تعارضهای زنانگی در فیسبوک کُردی پرداختهایم. روش پژوهش مردمنگاری انتقادی مجازی است. دادههای پژوهش طیف گستردهای شامل مصاحبههای ساختنیافته، تصاویر، مشاهدة مشارکتی و غیرمشارکتی، یادداشتهای میدانی و... است که با روش نظریة مبنایی برساختی تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که زنان در فیسبوک کردی دو بعد اصلی از زنانگی را برساخت میکنند: نقد بستر ساختار مردسالارانه و ستایش کنشگری زنانه. نقد بستر ساختار مردسالارانه شامل سیاستزدایی از زنانگی، مالکیتزدایی از تن زنانه و بسترزدایی فرهنگی از زنانگی است و ستایش کنشگری زنانه شامل مقاومت زنانه، نمایش بهمثابة کنش، تقدیس رنج زنانه، سلبیشدن کنش و ستایش فردگرایی زنانه است. اما در این میان لایههای مختلفی از تعارضهای زنانگی برساخت پیدا کرده است که عموماً دربرگیرندة نمایش وضعیت ستمدیدگی زنان کرد و نمایش این وضعیت است. در فیسبوک کردی شاهد نمایش وضعیت ستمدیدگی هستیم و تلاش چندانی برای تفسیر وضعیت ستمدیدگی و ارائة راهکارهای رهاییبخشی از این وضعیت وجود ندارد.