فرهنگی
عماد افروغ؛ حسین مهربانی فر
چکیده
مد لباس، بهمنزلة یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایدههای خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آنها ایفا کرده و در این مسیر چرخهای را از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی میکند. پژوهش حاضر، نظر به ابهام موجود در وضعیت چرخة مد لباس در جامعة ایران، از رهگذر مطالعه ...
بیشتر
مد لباس، بهمنزلة یکی از صنایع پرطرفدار فرهنگی، در عین سودآوری اقتصادی، نقشی جدی در انتقال ایدههای خلاق و رشد فرهنگی جوامع مبتنی بر میراث فرهنگی آنها ایفا کرده و در این مسیر چرخهای را از آفرینش و طراحی تا تولید، توزیع و نهایتاً مصرف طی میکند. پژوهش حاضر، نظر به ابهام موجود در وضعیت چرخة مد لباس در جامعة ایران، از رهگذر مطالعه و مسئلهشناسی این چرخه به دنبال توصیف و تحلیل وضعیت موجود چرخة مد لباس به تفکیک مراحل مختلف آن در ایران است. مطالعة چرخة مد با بهرهگیری از روش مصاحبه (مصاحبة عمیق در طراحی، تولید و توزیع و مصاحبة نیمهساختیافته در حوزة مصرف مد) و مطالعات اسنادی در گردآوری دادهها و روش تحلیل مضمون (در تحلیل وضعیت طراحی، تولید و توزیع) و نیز تحلیل محتوای کیفی (در تحلیل وضعیت مصرف) ما را به این نتیجه رساند که با توجه به مشکلات محوری ساختاری معرفتی، فرهنگی اجتماعی و اقتصادی سیاسی احصاشده و پیامد اصلی آن، که عدم نوآوری و دنبالهروی از الگوهای وارداتی است، برندهای جریانساز بومی در داخل شکل نمیگیرد. نبود برندهای اسلامی ایرانی خود تبعاتی از قبیل گسست مراحل چرخه، التقاطیشدن آن و تشدید مشکلات موجود را در پی دارد که حاصل نهایی آن عدم شکلگیری چرخة درونزای مد بومی و غلبة الگوهای وارداتی است.
محمدتقی کرمیقهی؛ زینب زادسر
چکیده
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار ...
بیشتر
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار بعد، اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی در نظر گرفته شد. همچنین سبک زندگی افراد با سه شاخص مدیریت بدن، روابط بین شخصی و هنجارهای مصرف سنجیده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد از میان متغیرهای مستقل تحقیق -مانند دینداری و سن- که وجود رابطه آنها با متغیر وابسته در حد ضعیف تأیید شد، بیشترین میزان همبستگی میان دینداری و سبک زندگی (r=/162) وجود دارد. همچنین فرضیههای رابطه میان سبک زندگی زنان، مدیریت بدن، هنجارهای مصرف اثبات شد. مهمترین دستاورد پژوهش حاضر به ارتباط میان دینداری و سبک زندگی افراد مربوط می شود. با کمرنگ شدن اقتدار نهادهای سنتی دینی و رواج انتخابگری فردی در حوزه دین و ترکیبی شدن اصول فکری و عقیدتی، سخنگویان دین، دیگر تنها عامل اثرگذار بر واکنش افراد نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، تصمیمگیریها و نظرات نیستند. برمبنای نتایج، بیشترین تبیینکنندگی دین، در حوزه هنجارهای مصرف (r = 247) بود که به نوبه خود رقم قابل توجهی نیست.
همچنین، میتوان نتیجه را بر مبنای ظهور انواع دینداری تبیین نمود، پیدایش اشکال بسیار متنوع و فردی دینداری از عرصههایی است که بیشکلی دوران مدرن را بازتاب میدهد.