ORIGINAL_ARTICLE
بررسی وضعیت زنان در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی پس از انقلاب
دستیابی به توسعه و بهبود کیفیت زندگی از آرمانهایی است که همواره ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. یکی از مقولات بسیار مهم در امر توسعه، که مدتها مورد غفلت نظریهپردازان و سیاستگذاران قرار گرفته بود، موضوع زنان است. ازاینرو، در این پژوهش، هدفْ بررسی وضعیت و موقعیت زنان در برنامههای توسعه پس از انقلاب است. روش استفادهشده، توصیفیـ تحلیلی است و تحلیل یافتهها براساس الگوی نظری نهادگرایی، با تأکید ویژه بر دیدگاههای آمارتیا سن، انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد، عمق اختلاف و تفاوت برنامة اول و دوم توسعه با نظریههای سن بسیار زیاد است و مهمترین عامل مؤثر در این تفاوت، رشدمحوربودن این برنامههاست. با توجه به رویکرد غالب در برنامة سوم، یعنی توانمندسازی زنان، با تأکید بر فراهمکردن زمینههای لازم برای افزایش مشارکت زنان، حرکتی همسو با دیدگاه سن صورت گرفته و توجه به آموزش، بهداشت، اشتغال، مشارکت سیاسی، و... بهمنزلۀ روشهایی برای افزایش توانمندیهای زنان در نظر گرفته شدهاند. روح حاکم بر برنامة چهارم توسعه، ایدة جنسیت، و توسعه و ارتقای سطح کیفیت زندگی افراد، از طریق تحول اساسی در متغیرهای اقتصادی، آموزشی، و بهداشتی مورد توجه قرار گرفته است. مروری بر شاخصهای توسعة انسانی، توسعة جنسیتی، و توانمندسازی زنان نشان میدهد که طی اجرای برنامههای اول تا چهارم، وضعیت زنان از لحاظ بهداشت و آموزش بهبود نسبی پیدا کرده است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51664_4f1ee8e3139c9cc8b8755b54561a326d.pdf
2014-04-21
1
28
10.22059/jwica.2014.51664
آمارتیا سن
زنان
برنامه های توسعه
توانمندسازی زنان
شاخص توسعه انسانی
شاخص جنسیتی
فرشاد
مومنی
farshad.momeni@gmail.com
1
استادیار دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
سمیه
ارضرومچیلر
s_arzeroom@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
عطیه
هنردوست
eco.a.honardost@ut.ac.ir
3
کارشناسی ارشد علوم اقتصادی دانشگاه مفید
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه یزد
اعتیاد به اینترنت به استفادة مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق میشود. این پدیده بهمنزلۀ یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانشآموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاههای دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391ـ1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامة اعتیاد به اینترنت، پرسشنامۀ شخصیتی پنجعاملی NEO، و پرسشنامۀ ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطة معناداری در سطح 01/0 و 001/0 وجود دارد. بین ویژگیهای شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطة معناداری در سطح 01/0 و 001/0 مشاهده شد. همچنین، یافتهها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطة معناداری در سطح 001/0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01/0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51665_793e0a56f1bda285284c2a7e047d0a22.pdf
2014-04-21
29
44
10.22059/jwica.2014.51665
ادراک تعامل اجتماعی
اعتیاد به اینترنت
دانشجویان دختر
ویژگیهای شخصیتی
علیرضا
بخشایش
abakhshayesh@yazd.ac.ir
1
دانشیار روانشناسی بالینی، گروه روانشناسی و علوم تربیتی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه یزد
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سنت نوشتاری زنان: مطالعۀ موردیِ دو نسل از نویسندگان زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد)
این مقاله، که برگرفته از یک پروژۀ پژوهشی است، نقطۀ عزیمت مطالعۀ خود را مبانی نقد ادبی زنمحور آنگلوـ امریکایی یا به عبارتی دیگر «نقد وضعی زنان» قرار داده است. مقاله درصدد است این پرسش را پاسخ گوید که بر مبنای طبقهبندی منتقد امریکایی، الین شوالتر، در ایران سنت نوشتاری زنان چگونه میتواند تفسیر شود؟ در این زمینه، رمانهای دو نویسندۀ زن ایرانی (سیمین دانشور و زویا پیرزاد) را از دو نسل میکاویم. در این راه، از روش نقد ادبی تفسیری، به لحاظ هماهنگی با اصول نظری این پژوهش، یاری جستهایم. از همۀ مقدمات و لوازم تا بدانجا رسیدیم که سنت نوشتاری زنانه، براساس آن تعریفی که الین شوالتر از آن داشته، در ایران نیز با نوسانهای خاص خویش، پس از گذر از دوران تقلید، رهسپار عبور از سنت فمنیستی به سمت نوشتاری مؤنث است. مدعای این تفسیر، رمان چراغها را من خاموش میکنم از زویا پیرزاد است، اگرچه آن نیز، خود، بهمثابۀ سمبلی از سنت نوشتاری مؤنث، بینامتن، و چهبسا سرآغازی است برای نسلهای بعد و نویسندگان دیگر تا در ارتباط متقابل با این متون، خلاقیتها و سبکهای نوینی را در سنت نوشتاری زنانه در ایران بشارت دهند.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51666_285a94fc907859a320fb37b970f08e54.pdf
2014-04-21
45
60
10.22059/jwica.2014.51666
الین شوالتر
سنت نوشتاری زنانه
سیمین دانشور
زویا پیرزاد
نقد ادبی زنمحور
محبوبه
پاک نیا
paknia_mb@yahoo.fr
1
استادیارعلوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شمال
AUTHOR
نسیم
جانفدا
nasimjanfada@gmail.com
2
کارشناس ارشد مطالعات زنان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل روانشناختی محتوای قصههای کودکان با توجه به متغیرهای جنس، سن، و طبقۀ اجتماعیـ اقتصادی
آزمون طراحی یک قصه (DAS) با درهم آمیختن قصه و نقاشی تلاش میکند با ورود به دنیای هیجانی کودک، اطلاعاتی ارزشمند دربارۀ دنیای درونی کودک، که وی به دلیل محدودیتهای کلامی و شناختی قادر به بیان آنها نیست، فراهم آورد. هدف پژوهش حاضر تحلیل روانشناختی محتوای قصههای کودکان و ارزیابی محتوای هیجانی، خودانگاره، و استفاده از شوخی کودکان دورۀ ابتدایی و نیز فراهمآوردن مقایسههای جنسیتی، تحولی، و طبقۀ اجتماعیـ اقتصادی برای این سازهها بود. بدینمنظور، در طرحی پیمایشیـ علّی مقایسهای 500 نفر از دانشآموزان مدارس ابتدایی شیراز به شیوۀ خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و از آنها خواسته شد پس از انتخاب دو تصویر از مجموعه تصاویر مقیاس طراحی یک قصه، قصۀ آن را طراحی و بازگو کنند. از طریق تحلیل قصههای بازگوشده از سوی کودکان، سه سازۀ محتوای هیجانی، خودانگاره، و استفاده از شوخی ارزیابی شد.
نتایج پژوهش نشان داد که دختران در مقایسه با پسران و کودکان طبقۀ اجتماعیـ اقتصادی بالا در مقایسه با طبقۀ اجتماعیـ اقتصادی پایین محتوای هیجانی و خودانگارۀ مثبتتری داشتند و نیز بیشتر از شوخی استفاده میکردند. ضمن اینکه با افزایش سن کودکان، نمرههای آنها در مقیاس محتوای هیجانی، خودانگاره، و کاربرد شوخی افزایش مییافت.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51667_36ba1c13fe2862612020d1c3cb2cdc4b.pdf
2014-04-21
61
72
10.22059/jwica.2014.51667
خودانگاره
طراحی یک قصه
کاربرد شوخی
محتوای هیجانی
راضیه
نصیرزاده
raznasirzadeh@gmail.com
1
دانشجوی دکتری روانشناسی بالینی باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
LEAD_AUTHOR
نرجس
عرفان منش
erfanmanesh_cp@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری روانشناسی باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
AUTHOR
کاظم
رسول زاده طباطبایی
rasool1340@yahoo.com
3
دکتری تخصصی روانشناسی، دانشیارگروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
محمد
مظفری مکی آبادی
mozafari937@yahoo.com
4
دانشجوی دکتری سلامت، مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش توتم در نفی ازدواج با محارم در ایران باستان
ازدواج با محارم یکی از مباحثی است که در میان آداب و رسوم اجتماعی ایران باستان، و بهویژه آیین زردشتی، مورد بررسی بسیاری از پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است. بحث بر سر رواج این آیین در میان ایرانیان و عدم روایی آن، تحقیقات و بررسیهای چشمگیری را در پی داشته است. آنچه در این میان مغفول مانده و به نظر میرسد کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، باورها و آداب و رسوم دینی و مناسک مذهبی ایرانیان باستان و باورها و اعتقادات آنان نسبت به آیین ابتدایی توتمپرستی است که نشانههای باورمندی به آن هم در متون زردشتی و هم در شاهنامهی فردوسی دیده میشود. این آیین، که در میان غالب جوامع ابتدایی به چشم میخورد، بنا بر نظر صاحبنظران، توجیهی برای منع ازدواج با محارم و شیوع ازدواج با بیگانگان در جامعه است. در این پژوهش کوشیدیم تا:
الف) نظریههای پژوهشگران در زمینۀ ازدواج با محارم در ایران زردشتی بررسی شود؛
ب) با توجه به نشانههایی که در متون زردشتی و شاهنامهی فردوسی دیده میشود، توتمپرستی و باور ایرانیان باستان به این آیین کهن نشان داده شود؛
ج) با توجه به نظریههای صاحبنظرانی چون فروید، دورکهیم، و استروس، با پذیرش باورهای توتمی، منع ازدواج با محارم و شیوع برونهمسری در ایران باستان توجیه شود.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51668_fbab67e385349f179c417147dbe7ea3e.pdf
2014-04-21
73
94
10.22059/jwica.2014.51668
آیین زردشتی
ایران باستان
برونهمسری
توتمپرستی
خویدوده (درون همسری)
شاهنامهی فردوسی
رضا
ستاری
rezasatari@yahoo.com
1
دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
LEAD_AUTHOR
مرضیه
حقیقی
marziehhaghighi865@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تقابل سنت و مدرنیته؛ کشمکشی گفتمانی در الگوهای بازنمایی (تحلیلی بر شیوه های بازنمایی روابط دختر و پسر در سریال های ایرانی)
امروزه همه ما در جامعه رسانهای غوطهوریم. در این میان، تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعهپذیری در جوامع مدرن است و سریالهای تلویزیونی یکی از بهترین ابزارهای انتقال ارزشها در زندگی اجتماعی. هدف از این پژوهش، تحلیل نشانهشناختی شیوههای بازنمایی روابط دختر و پسر در سریالهای تلویزیونی بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نشانهشناسی، به بررسی سه سریال ایرانی پربیننده در سالهای 1388، 1389 و 1390 پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان میدهند که این روابط در سریالهای مختلف، در مجموع در سه قاب گفتمانی متفاوت قرار میگیرند: «گفتمان سنت»، «گفتمان نیمهسنتی» و «گفتمان مدرن». هر یک از این گونهها با دلالتهای رسانهای مختلفی رمزگذاری شدهاند. گفتمان سنت، با «عدم رابطه» دختر و پسر همراه بود اما گفتمان نیمهسنتی که برای انطباق سنت با نیازهای اجتماعی جدید پدید آمده است، میزان محدود و مشروعی از رابطه پیش از ازدواج بین دختر و پسر را پذیرفته است («روابط غیرعاشقانه»)؛ رابطهای که با اطلاع خانوادهها صورت میگیرد. در هر دو مورد، بازنمایی با "خوب نمایی" همراه بوده است. اما از سوی دیگر، در رسانه ملی با بازنمایی گفتمان مدرن در روابط دختر و پسر هم مواجه بودهایم. ویژگی الگوهای مدرن، پیدایش روابط عاطفی شدید پیش از ازدواج بین دختر و پسر بوده است؛ رابطهای که نه خانوادهها از آن اطلاعی دارند و نه رضایتی. الگویی از بازنمایی که همیشه با "بدنمایی" رسانهای همراه بوده است. تقابل «سنت و مدرن» و «عقل و عشق» از مهمترین تقابلهای بازنمایی شده در این سریالها بوده است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51669_84ae44150d5c99c35523c42014b20c0e.pdf
2014-04-21
95
118
10.22059/jwica.2014.51669
بازنمایی
روابط دختر و پسر
روابط عاشقانه
روابط غیرعاشقانه
سنت
نشانه شناسی
گفتمان
سهیلا
صادقی فسایی
s_sadeghi@yahoo.com
1
دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
محمدحسین
شریفی ساعی
mohammadhosein.sharifi@gmail.com
2
دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی علل تمایل زنان به دوره های کارشناسی ارشد از منظر تمایل های علمی و خانوادگی و میزان برآوردهشدن آن از طریق برنامه های درسی دوره ها
هدف کلی این پژوهش بررسی علل افزایش ورود زنان به دورههای کارشناسی ارشد از منظر تمایلهای علمی و خانوادگی و میزان برآوردهشدن آن از طریق برنامههای درسی دورهها در دانشگاه اصفهان است. روش بهکاررفته ترکیبی (کمیـ کیفی) است و ابزار استفادهشده پرسشنامۀ محققساخته و مصاحبۀ نیمهسازمانیافته است که روایی آنها از طریق نظر متخصصان و پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 89/0 برآورد شده است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان زن سال آخر دورۀ کارشناسی ارشد دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1390ـ1391 بوده و حجم نمونۀ پژوهش با استفاده از فرمول حجم نمونۀ کوکران 254 نفر برآورد شده است. یافتههای کمّی بیانگر مؤثربودن عامل علاقه به علم و رشد شخصی و بیتأثیربودن بهبود زندگی خانوادگی در ورود به دورۀ ارشد است. همچنین، یافتهها نشان داد متغیرهای جمعیتشناختی بر میزان تأثیر مؤلفهها تأثیری نداشت. نتایج کمّی در رابطه با میزان برآوردهشدن انتظارهای از طریق برنامۀ درسی بیانگر آن بوده که برنامۀ درسی انتظار دانشجویان را برآورده نکرده است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51670_9e4b7b31e24e56b6455f2be6a5878d64.pdf
2014-04-21
119
134
10.22059/jwica.2014.51670
زنان
دورۀ کارشناسی ارشد
علاقه به علم و رشد شخصی
بهبود زندگی خانوادگی
انتظار
برنامة درسی
آسیه
خیراللهی
akhirollahi@yahoo.com
1
کارشناس ارشد برنامهریزی آموزشی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
احمدرضا
نصر اصفهانی
arnasr@edu.ui.ac.ir
2
استاد گروه علوم تربیتی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
محمدرضا
نیلی
m.nili.a@edu.ui.ac.ir
3
استادیار گروه علوم تربیتی دانشکدۀ روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شخصیت های اسطوره ای و نمادین زن، در شعر عزالدین مناصره
عزالدین مناصره از شعرای برجستۀ معاصر فلسطینی است که در حوزۀ شعر مقاومت و فلسطین با طرح مضامینی نو در حوزۀ نقد با ارائۀ آرای خود جایگاه خاصی در ادب معاصر یافته است. حضور شخصیتهای سنتی، بهویژه شخصیتهای مؤنث اسطوری و فولکلوریک، در شعر وی از بسامد بالایی برخوردار است و شاعر تحتتأثیر عوامل فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی، با هنرنمایی خاص، در القای مفاهیم مورد نظر از آن الهام گرفته است. اسطورهها و نمادهای به کار گرفته شده در شعر مناصره، بیشتر ملی، عربی، و بومیاند و صبغۀ مذهبی کمرنگی در آنها دیده میشود. او بیشتر از اسطورههایی بهره میگیرد که بیانگر پایداری و هویت و میراث ملیاند؛ همانند: زرقاء یمامه، مریم، و جفرا. این مقاله، که به روش توصیفیـ تحلیلی است، به بیان مفهوم اسطوره و بررسی و تحلیل شخصیتهای اسطورهای زنانه، که منشأ بومی و ملی و نیز اسطورههایی که منشأ دینی و یونانی دارند، میپردازد. بنابراین، هدف از نگارش این مقاله بررسی و تحلیل شخصیتهای اسطورهای و نمادین زن و تنوع آن در شعر مناصره است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_51671_3e1f5b66c45a7fadc2c56d0697e3776c.pdf
2014-04-21
135
148
10.22059/jwica.2014.51671
اسطوره
شخصیت زن
شعر فلسطین
عزالدین مناصره
نماد
ابوالحسن
امین مقدسی
abamin@ut.ac.ir
1
دانشیار زبان و ادبیات عربی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران
AUTHOR
کلثوم
تنها
k.tanha@ut.ac.ir
2
دانشجوی ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
چکیده های انگلیسی
https://jwica.ut.ac.ir/article_51810_9959070511bae0d633efe3d0412d4358.pdf
2014-04-21
1
8
10.22059/jwica.2014.51810