ORIGINAL_ARTICLE
مطالعة تأثیر زنان در عرصۀ هنر موسیقی دوران میانیِ اسلام براساس نقوش سفالی
هنر موسیقی در ایران سابقهای طولانی دارد. در اوایل دورة اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دورة امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبهرو شد. اما در سدههای بعد، با توجه به استقبال حکومتهای متعدد و نگرش عالمانة بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. بهکار بردن نقش زنان نوازنده روی سفالینهها، در دورههای سلجوقی و ایلخانی، به دلایل متعددی انجام گرفت. این نقوش میتوانند منبع ارزشمندی برای بررسی جایگاه هنر موسیقی و موقعیت اجتماعی زنان آن دوران باشد. این مقاله در پی آن است که با مطالعة نقوش سفالینههای دورة میانی اسلامی واقع در گنجینههای هنری و همچنین براساس متون کهن، به چگونگی موقعیت اجتماعی زنان هنرمند عرصة موسیقی و نقش آنان در تکامل هنر موسیقی آن دوران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقهای بنیادی است و از نظر روش تحقیقی تاریخیـ تحلیلی است. شیوة گردآوری دادهها با منابع تاریخی کتابخانهای انجام گرفته و در ادامه، تحلیل نمونههای سفالی موزهها در دورههای مختلف و بهویژه دورة میانی اسلام، با تمرکز بر نقش زن بررسی شده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که بسیاری از نوازندگان آن دوران، همچون بانوان نوازنده، در جامعة خود جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی داشتهاند. همچنین، نقوش سفالینههای این دوره نشان میدهد که زنان بیشتر سازهای زهی و کوبهای مینواختند.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56018_40716b0278c9d1512383ff8f9954d70d.pdf
2014-12-22
427
444
10.22059/jwica.2014.56018
دوران میانی اسلام
زن
سفالینه
موسیقی
محمد ابراهیم
زارعی
mohamadezarei@yahoo.com
1
دانشیار گروه باستانشناسی، دانشگاه بوعلیسینا همدان
AUTHOR
خدیجه
شریف کاظمی
khadijehshrf@gmail.com
2
دانشجوی دکتری باستانشناسی، دانشگاه بوعلیسینا همدان
LEAD_AUTHOR
[1] ابنخلدون، عبدالرحمن (1988). تاریخ ابنخلدون، ج 1، بیروت: دارالفکر.
1
[2] ابنزیله، ابی منصور الحسین (1964). الکافی فی الموسیقی، تحقیق زکریا یوسف، بغداد: دارالقلم.
2
[3] اصفهانی، ابوالفرج علیبنحسین (1368). الاغانی، بیروت: لدارالثقافه.
3
[4] اخوانالصفا (1405). رسائل اخوان الصفا و خلان الوفا، ج 1، قم.
4
[5] آژند، یعقوب (1389). نگارگری ایران، ج 1، تهران: سمت.
5
[6] باستانی پاریزی (1380). خاتون هفت قلعه، تهران: روزبهان.
6
[7] برکشلی، مهدی (1354). موسیقی فارابی، تهران: مرکز مطالعات و هماهنگی فرهنگ و هنر.
7
[8] بلخاری، حسن (1388). سرگذشت هنر در تمدن اسلامی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
8
[9] بورکهارت، تیتوس (1386). مبانی هنرهای اسلامی، ترجمة امیر نصیری، تهران: حقیقت.
9
[10] بویس، مری و هنری، جرج فارمر (1368). خنیاگری و موسیقی ایران، ترجمة بهزاد باشی، تهران: آگاه.
10
[11] بینش، تقی (1380). تاریخ مختصر موسیقی ایران، تهران: هوای تازه.
11
[12] پلاسیّد، علیرضا (1381). «خنیاگری و رامشگری در دوران میانه (اشکانیـ ساسانی)»، نشریة چیستا، ش 191، صص 35ـ45.
12
[13] پوپ، آرتور اپهام و اکرمن، فیلیپ (1387). سیری در هنر ایران از دوران پیش ار تاریخ تا امروز، ج4، ویرایش سیروس پرهام، تهران: علمی و فرهنگی.
13
[14] پورمندان، مهران (1379). دائرةالمعارف موسیقی کهن ایران، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی.
14
[15] جنکینز، جین و اولسن، پل راوسینگ (1373). موسیقی و ساز در سرزمینهای اسلامی، ترجمة بهروز وجدانی، تهران: میراث فرهنگی.
15
[16] حافظزاده، محمد (1381). تاریخ هنر موسیقی از غارها تا تالارها، تهران: عمیدی.
16
[17] حسینی، سیدهاشم (1391). «تحلیل نمونههایی از نقوش زنان بر سفال دوران اسلامی»، زن در فرهنگ و هنر، دورة 4، صص 63ـ82.
17
[18] حسینی، معصومهسادات (1391). «مطالعۀ باستانشناختی تکنیک ساخت سفالهای مینایی و لاجوردی موجود در موزة بنیاد»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد باستانشناسی، دانشکدۀ ادبیات، دانشگاه تربیت مدرس.
18
[19] خالقی، روحالله (1385). نظری به موسیقی ایرانی، تهران: رهروان پویش.
19
[20] خلف تبریزی، محمدحسین (1342). برهان قاطع، به اهتمام محمد معین، ج2، تهران: ابنسینا.
20
[21] دهخدا، علیاکبر (1373). لغتنامه، (زیر نظر محمد معین)، تهران: دانشگاه تهران
21
[22] رضایینیا، عباس (1382). «جایگاه موسیقی مذهبی در ایران باستان»، نشریة هنرهای زیبا، ش 13، صص106ـ115.
22
[23] سپهری، محمد (1377). علم و تمدن در عصر امویان، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، علوم و تحقیقات.
23
[24] سعدی، مصلحبنعبدالله (1387). غزلیات سعدی (مصحح: محمدعلی فروغی)، تهران: مهراد، چ3.
24
[25] شادقزوینی، پریسا (1391). «هویت زنان در نقوش آثاز هنری سدههای آغازین اسلام»، زن در فرهنگ و هنر، ش 4، صص 59ـ74.
25
[26] صفیالدین، عبدالمومن (1346). رسالة موسیقی بهجتالروح، (با مقدمه ه.ل. رابینو د برگوماله)، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
26
[27] فارابی، ابونصرمحمدبنطرخان (1375). الموسیقی کبیر، ترجمة آذرتاش آذرنوش، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
27
[28] فردوسی، ابوالقاسم (1385). شاهنامۀ فردوسی، (با مقدمۀ محمد یاحقی)، تهران: سخنگستر.
28
[29] قریب، محمدحسین (1368). ساز و آهنگ باستان، تهران: هیرمند.
29
[30] کریستنسن، آرتور (1374). ایران در زمان ساسانیان، ترجمة رشید یاسمی، تهران: دنیای کتاب.
30
[31] کیانی، مجید (1382). «جایگاه معنوی موسیقی در وضعیت کنونی ایران»، مجلۀ هنرهایزیبا، ش14، صص93ـ98.
31
[32] متز، آدامز (1364). تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگوزلو، ج 1، تهران: امیرکبیر.
32
[33] محمدحسن، زکی (1366). تاریخ صنایع ایران، ترجمۀ محمدعلی خلیلی، تهران: اقبال، چ 2.
33
[34] مراغی، عبدالقادربنغیبیحافظ (1370). شرح ادوار، بهسعی تقی بینش، تهران: نشر دانشگاهی.
34
[35] مراغی، عبدالقادربنغیبیحافظ (1356). مقاصدالاحان، به سعی تقی بینش، تهران: ترجمه و نشر کتاب.
35
[36] ملکزاده، فرخ (1374). «نقوش زن در آثار باستان و علل عدم تصویر زن در نقوش تختجمشید»، مجلة ادبیات دانشکدة علوم انسانی، دورة 7، ش 74 و 75، صص26ـ30.
36
[37] ورجاوند، پرویز (1384). کاوش رصدخانۀ مراغه، تهران: امیرکبیر.
37
[38] Al-Isfahani, Yahya ibn Ali ibn Yahya (1969). Risala il- musiqi, British Museum, MS, Or. 2361,fal 236 v.
38
[39] Boyce, M (1977). Acta Iranica, Troisieme Serie, N.2/3.Leiden.
39
[40] Farmer, H.G (1967). Music(a Survey of Persian Art), Vol.6, London.
40
[41] Pope, Upham Arthur (1938) The Ceramic Art in Islamic Art in Islamic times, in Survey of Persian Art, vol IX.
41
[42] Mikami, Tsugio (1986). Ceramic Art of the World. vol2, Japan: Shogakukan.
42
[43] Lane, Arthure (1947). Eaerly Islamic Pottery, Mesopotamia, Egypt and Persia, Victoria and Albert Museum, London, Faber and Faber.
43
[44] Jenkins, Marilyn (1983). »Islamic Pottery a Brife History Marilyn, The Metropolitan Museum of Art Bulletin«, Islamic Art , Vol. 1, pp. 1-53.
44
[45] Loukonine, Vladimir and Anatoli Livnov (2003) Persian Lost Treashres, Sirocco, London.
45
[46] http://fa.wikipedia.org/wiki) (access8/10/2014).pm, 08:03
46
[47] www.metmuseum.org/lot_details.a (Retrived :9 Oktobr 2014(
47
[48] www.ortolanstudio.com/murals-rediscovered-at-qusayr-amra(2014)
48
[49] Axgig.com/images/13614251288603809537.jpg
49
ORIGINAL_ARTICLE
نقش اجتماعی زنان در مقایسه با مردان: از نگاه قرآن و روایات
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهرههای روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ بهویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مرداناند، همواره از زنان با صیغة غایب یاد کرده است. در مقالة حاضر، این مسئله از منظرهای وظایف الهیـ اجتماعی در قرآن تحلیل و با سیرة زنان الگو در قرآن و اسلام تطبیق داده شد و درنتیجه روشن شد که خداوند در تقسیم نقشهای خانوادگی و اجتماعی، زنان را برای «نقش پنهان» برگزیده، همانگونه که برخی بندگان برگزیدة خود را در چنین جایگاهی نهاده است. پنهانیِ نقش انسانی که از جانب خدا مأمور است، نهتنها از ارزش و اثر نقش او نمیکاهد، که در مواردی ارزشمندتر و مؤثرتر است. یادکرد خداوند از زنان در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی با ضمیر غایب، برای اشاره به نقش پنهان آنان در این عرصه است. همچنین، با تأکید بر «نقش پنهان» از حقیقت ملکوتی احکام اجتماعی زنان و اثر آن در رساندن زن به کمال انسانی سخن رفته است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56019_d359f399aa72a79aa0e0030c511ba0a0.pdf
2014-12-22
445
460
10.22059/jwica.2014.56019
احکام زنان
حجاب
زن در قرآن
زن و خانواده
نقش اجتماعی زن
فرزانه
روحانی مشهدی
f.rohany.m@gmail.com
1
استادیار، پژوهشکدة اعجاز قرآن، دانشگاه شهید بهشتی
LEAD_AUTHOR
[1] قرآن کریم.
1
[2] ابنشهر آشوب مازندرانی، محمدبنعلی (1379ق). المناقب آل ابیطالب علیهمالسلام، قم: علامه.
2
[3] ابنقولویه، ابوالقاسم جعفربنمحمد (1356ق). کاملالزیارات، نجف: نشر مرتضوی.
3
[4] ابنکثیر، اسماعیلبنعمرو (1419). تفسیرالقرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیة.
4
[5] بحرانی، سید هاشم (1416). البرهان فی تفسیر القرآن، تهران: بنیاد بعثت.
5
[6] برومند، محمدحسین (1384). درسنامة تفسیر قرآن، تهران: دانشکدة الهیات دانشگاه تهران.
6
[7] جلالیکندری، سهیلا (1376). «جایگاه زن در قرآن کریم»، مجلة علوم انسانی، ش23، ص49ـ64.
7
[8] جوادی آملی، عبدالله (1381). زن در آیینة جلال و جمال، تهران: مرکز نشر اسراء، چ 6.
8
[9] ــــــــــ (1389). تفسیر تسنیم، قم: مرکز نشر اسراء، چ5.
9
[10] حاکم نیشابوری (1411). المستدرک علی الصحیحین، بیروت: دارالکتب العلمیه.
10
[11] حمیری، ابیالعباس عبداللهبنجعفر (بیتا). قربالاسناد، تهران: کتابفروشی نینوا.
11
[12] خویی، سیدابوالقاسم (1410). التنقیح فی شرح العروة الوثقی، قم: دارالهادی للمطبوعات، چ3.
12
[13] دشتی، محمد (1379). فرهنگ سخنان حضرت فاطمۀ زهرا، تهران: شرکت چاپ و نشر بینالملل سازمان تبلیغات اسلامی، چ2.
13
[14] رازى، فخرالدینابوعبدالله محمدبنعمر (1420). مفاتیحالغیب، بیروت: دار احیاء التراث العربى، چ3.
14
[15] زمخشرى محمود (1407). الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت: دارالکتاب العربی، چ3.
15
[16] سبحانیتبریزی، جعفر (1380). «مکانت زن درقرآن»، پژوهشهای قرآنی، ش 25 و 26،ص 10-25.
16
[17] سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بنابیبکر (1404). الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم: کتابخانة آیتالله مرعشى نجفى.
17
[18] شاذلی، سید بنقطببنابراهیم (1412). فى ظلال القرآن، قاهره: دارالشروق، چ17.
18
[19] صدوق، شیخ محمدبنعلیبنبابویه (1400). امالی الصدوق، بیروت: اعلمی، چ5.
19
[20] ــــــــــ (بیتا). علل الشرایع، قم: نشر داوری.
20
[21] ــــــــــ (1403). معانی الاخبار، قم:جامعه مدرسین.
21
[22] طباطبایى سید محمدحسین (1417). المیزان فى تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، چ5.
22
[23] ــــــــــ (1374). تفسیرالمیزان (سیدمحمدباقر موسوی همدانی)، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعة مدرسین حوزة علمیة قم، چ5.
23
[24] طبرسى فضلبنحسن (1372). مجمع البیان فى تفسیر القرآن، چ3، تهران: انتشارات ناصر خسرو.
24
[25] ــــــــــ (1372). مکارمالاخلاق، چ4، قم: شریفرضی.
25
[26] طبرسی، احمد بن علی (1403). الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد: مرتضى.
26
[27] طوسى محمدبنحسن (بیتا). التبیان فى تفسیر القرآن، بیروت: داراحیاء التراث العربى.
27
[28] ــــــــــ (بیتا) الامالی، قم: دارالثقافة.
28
[29] عروسی حویزی، عبد علیبنجمعه(1415). نور الثقلین، قم:انتشارات اسماعیلیان، چ4.
29
[30] علیاکبریان، حسنعلی (1387). «تأملى در مبانى استنباط احکام زنان»، مجلۀ فقه، ش 57، ص38ـ84.
30
[31] فراتکوفی، فراتبنابراهیم (1410). تفسیر فراتالکوفی، تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى.
31
[32] فیروزی، رضا؛ فرهمندپور، فهیمه (1391). «بررسی جهانشناختی حجاب در ساختار اسماءالله از منظر آیات و روایات»، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، ش 14، ص5ـ17.
32
[33] قطب راوندی، ابوالحسین سعید بن عبدالله بن حسین بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم: مدرسة امام مهدی، 1409.
33
[34] قمی، علیبنابراهیم (1367). التفسیر، قم: دارالکتاب، چاپ چهارم.
34
[35] کلینی، محمدبنیعقوب (1362). الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، چ2.
35
[36] مجلسی، محمدباقر، بحار الانوارالجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران: انتشارات دارالکتب الاسلامیه.
36
[37] مطهری، مرتضی (1380). «نکتهها و یادداشتهایی دربارة زن در قرآن»، پژوهشهای قرآنی، پاییز و زمستان، ش 27 و 28.
37
[38] معرفت، محمدهادی (1381). «جایگاه ممتاز زن در قرآن و پاسخ به چند شبهه»، مجلة الهیات و حقوق، ش 4 و 5، ص227ـ232.
38
[39] مفید، محمدبنمحمدبننعمان (1413). الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم: کنگرة شیخ مفید.
39
[40] ــــــــــ (1413). الامالی، قم: کنگرة شیخ مفید.
40
[41] مکارم شیرازى، ناصر (1374). تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیة.
41
[42] موسوی خمینی، سید روحالله (1379). صحیفة امام، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
42
[43] ــــــــــ (1381). سرالصلوة، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
43
ORIGINAL_ARTICLE
دسترسی زنان به فضاهای شهری (مطالعۀ موردی: زنان شهر ایلام)
گسترش شهرها در دوران معاصر، همراه با پیچیدگیهای خاص خود از یکسو و طرح موضوع فضاها یا قلمروهای عمومی، امکان و کیفیت حضور و بهرهبرداری از این فضاهای شهری از سوی دیگر، سبب شد تا موضوع زنان و شهر در ادبیات جامعهشناسیشهری وارد شود. این پژوهش سعی در واکاوی تجربه و درک زنان از حضور در و دسترسی به فضاهای شهری طراحیشده در شهر ایلام دارد. بدین منظور و با استفاده از روش کیفی با 15 زن ایلامی مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته انجام و دیدگاه زنان درخصوص دسترسی به فضاهای شهری بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که بدن زنانه یکی از عوامل مهم ایجاد محدودیت است. ترس از تعرض و تجاوز، زنان را از فضاهای شهری دور نگه میدارد. طراحیِ محیطیِ شهر که برای زنان دارای فرزند و زنان خانهدار و همینطور فیزیولوژی خاص زنان جایی در نظر نگرفته است، در دسترسینداشتن زنان به این فضاها نقش مهمی دارد. از طرف دیگر، باید به مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر شهر اشاره کرد که حضور زنان را به شرایطی منوط میداند که این شرایط برساختة اجتماع است و عموماً فضاها را به تملک مردان درمیآورد یا به نوعی زنان را برای حضور در فضاها به همسران و کودکان خود وابسته میکند.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56020_b7c8191a85d7fb740a0d2b8a43102f44.pdf
2014-12-22
461
470
10.22059/jwica.2014.56020
امنیت
روش تحقیق کیفی
رؤیت پذیری
طراحی کالبدی
فضاهای جنسیتی
فضاهای شهری
اسداله
نقدی
naghdi@basu.ac.ir
1
دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه همدان
AUTHOR
سارا
دارابی
darabii.sara@gmail.com
2
دانشجوی دکتری جامعهشناسی، دانشگاه بوعلی سینا همدان
LEAD_AUTHOR
[1] اباذری، یوسف؛ صادقیفسایی، سهیلا؛ حمیدی، نفیسه (1387). «احساس ناامنی در تجربة زنانه از زندگی روزمره»، پژوهش زنان، دورة 6، ش 1، ص 75ـ103.
1
[2] برومند، مریم؛ رضایی، سولماز (1391). «ارزیابی کارکرد بوستانهای زنان در افزایش حضور انتخابی زنان در فضاهای شهری (نمونة موردی بوستان آزادگان، منطقة 15 شهر تهران)»، نخستین همایش علمی و پژوهشی زنان و زندگی شهری، تهران.
2
[3] پرتوی، پروین (1391). «کارگروه زنان و فضاهای عمومی شهری»، نخستین همایش علمی و پژوهشی زنان و زندگی شهری، تهران.
3
[4] حبیبی، میترا (1391). «کیفیت و تنوع فعالیتها و تسهیلات در فضاهای عمومی و تأثیر آن بر حضور زنان با تأکید بر شهر تهران»، نخستین همایش علمی و پژوهشی زنان و زندگی شهری، تهران.
4
[5] مدیری، آتوسا (1385). «جرم، خشونت و احساس امنیت در فضاهای عمومی شهر»، فصلنامة علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، س6، ش22، ص1ـ11.
5
[6] مهدیزاده، جواد (1387). «درآمدی بر نظریههای شهر و جنسیت؛ در جستوجوی شهرهای انسانیتر»، جستارهای شهرسازی، ش 24ـ25.
6
[7] کولیوند، شکیبا (1393). «ارزیابی تأثیرات اجتماعی پارکهای بانوان شهر تهران»، پایاننامة کارشناسیارشد، دانشگاه بوعلی سینا.
7
[8] گلی، علی (1391). «زنان و امنیت در فضاهای عمومی شهری (مطالعة موردی: پارک آزادی شیراز)»، جامعهشناسی تاریخی، دورة 3، ش2، بهار و تابستان، ص143ـ164.
8
[9] نقدی، اسداله (1390). انسان و شهر؛ جامعهشناسی و برنامهریزی شهری، انتشارات دانشگاه بوعلی سینا.
9
[10] نادری، سارا (1392). درآمدی بر روایتهای زنانه از شهر، تهران: تیسا.
10
[11] Benard, D., and E. Schlaffer. (1993). The man in the Street: Why He Harasses. In Feminist Frontiers III, edited by L. Richardson and V. Taylor, 338-391. New York: McGraw-Hill.
11
[12] Bounds, Michael(2004) Urban Social Theory(City, Self and Society), New York: Oxford University Press.
12
[13] Gottdiener, Mark and Hutchison, Ray(2011), “The new urban sociology”, westview press.
13
ORIGINAL_ARTICLE
برساخت اجتماعی عشق در تجربۀ زیستۀ زنان: بررسی کیفی مسائل و تبعات روابط عاشقانۀ دختران مجرد تهرانی
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکلگیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی میشود. قلّت تحقیقات جامعهشناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان میدهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربۀ زیستۀ زنان از روابط عاشقانه و آشکارکردن ابعاد آسیبزای این روابط است. ازاینرو، تحقیق حاضر از نوع کیفی با روش موردپژوهی است. نمونهگیری نظری برمبنای اشباع نظری و استقرای تحلیلی به انتخاب 20 نفر از زنان دارای روابط عاشقانه پیش از ازدواج منجر شده است. معیار انتخاب این افراد تجربۀ روابط عاشقانه در گذشته یا حال حاضر، منطقۀ محل سکونت، وضعیت درآمد و سطح تحصیلات (پایگاه اقتصادیـ اجتماعی) است. یافتهها برمبنای مصاحبه با مشارکتکنندگان نشان میدهد که تقلیلگرایی عاطفی و اهمیت صرف رفع نیاز عاطفی به همراه اهمیت امر ازدواج میتواند به شکلگیری روابط عاشقانۀ نابرابر و تلقی عشق بهمثابۀ ملجائی عاطفی از دیدگاه زنان منجر شود. بدین معنا که در چنین روابطی، زنان به فرد مورد علاقه محوریت میبخشند و هر نوع فداکاری بیچشمداشتی را برای وی انجام میدهند و بدین ترتیب، در این زمینه مردان از حمایت عاطفی بیشتری بهرهمند میشوند. شرایط مؤثر بر تشدید نیاز عاطفی زنان مؤثر واقع میشود عبارت است از خانوادۀ سختگیر یا سهلگیر و همچنین شبکۀ دوستان آن هم از طریق تقویت چشم و همچشمی عاطفی. اندیشۀ تقلیلگرایانۀ زنان به تلقی شخص مورد علاقه بهمنزلۀ منبع انحصاری رفع نیاز عاطفی منجر میشود و در نتیجه آنان در تعامل با فرد مقابل، انفعال رفتاری و همانندسازی هویتی با معشوق را در پیش میگیرند.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56021_15f9697c8612ec6ddd69263361546a4e.pdf
2014-12-22
471
488
10.22059/jwica.2014.56021
انفعال رفتاری
تقلیلگرایی عاطفی
رابطۀ عاشقانه
نابرابری
نادیده گرفتن خود
مهران
سهراب زاده
ms3102002@yahoo.com
1
استادیار علوم اجتماعی دانشگاه کاشان
AUTHOR
عطیه
حمامی
atiyehamami@yahoo.com
2
کارشناس ارشد جامعهشناسی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
[1] آزاد ارمکی، تقی (1386). جامعهشناسی نسلی در ایران، تهران: پژوهشکدة علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
1
[2] آزاد ارمکی، تقی و غفاری غلامرضا (1386). جامعهشناسی نسلی در ایران، تهران: جهاد دانشگاهی.
2
[3] ایوانز، مری (1386). عشق بحثی غیرعاشقانه، ترجمۀ پروین قائمی، تهران: آشیان.
3
[4] باومن، زیگمونت (1384).عشق سیال، ترجمۀ عرفان ثابتی، تهران: ققنوس.
4
[5] برناردز، جان (1384). درآمدی بر مطالعات خانواده، ترجمۀ حسین قاضیان، تهران: نی.
5
[6] بدار، لوک و دیگران (1387). روانشناسی اجتماعی، ترجمۀ حمزه گنجی، تهران: ساوالان.
6
[7] خلجآبادی فراهانی فریده؛ کاظمیپور شهلا؛ رحیمی علی (1392). «بررسی تأثیر معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج بر سن ازدواج و تمایل به ازدواج در بین دانشجویان دانشگاههای تهران»، فصلنامۀ خانوادهپژوهی، دورۀ 9، ش 33، ص7ـ28.
7
[8] خمسه اکرم؛ حسینیان سیمین (1387). بررسی ابعاد مختلف صمیمیت در دانشجویان متأهل، فصلنامة مطالعات زنان، س6، ش 1، ص 35ـ52.
8
[9] دووبوار، سیمون (1380). جنس دوم، ترجمۀ قاسم صنعوی، ج1، تهران: توس.
9
[10] راپاپورت، الیزابت (1390). دربارۀ آیندۀ عشق: روسو و فمنیستهای رادیکال، مجموعه مقالات دربارۀ عشق، ترجمۀ آرش نراقی، تهران: نی.
10
[11] رفیعپور، فرامرز (1378). آناتومی جامعه، تهران: شرکت سهامی انتشار.
11
[12] سیفاللهی، سیفالله؛ رازقیان، آناهیتا (1387). «عوامل اجتماعی مؤثر بر هویت جنسیتی زنان در ایران»، نامۀ علوم اجتماعی، س2، ش3.
12
[13] صفایی، مهشید (1390). «جوانان و عشق؛ تأثیر زمینة اجتماعی در مفهومپردازی رابطة عاشقانه»، مطالعات زنان، س9، ش2.
13
[14] فلیک، اووه (1387).درآمدی بر تحقیق کیفی، ترجمۀ هادی جلیلی، تهران: نی.
14
[15] قربانی، رضا (1383). «تغییرات فرهنگی (از کوچ به اسکان) مطالعۀ موردی عشایر تالش در طول سه نسل»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
15
[16] کاظمی، زهرا؛ نیازی، صغری (1389). «بررسی تأثیر عوامل فرهنگی بر الگوی ازدواج (مطالعة موردی شهر شیراز)»، مجلة جامعهشناسی ایران، دورة11، ش2، ص 3ـ23.
16
[17] کاظمیپور، شهلا (1389). «شناخت وضعیت ازدواج جوانان در سنین مختلف با توجه به ویژگیهای جمعیتشناختی»، دوماهنامۀ حوراء (نشریۀ علمی فرهنگی و اجتماعی زنان)، شمارۀ پیاپی 36، ص19ـ27.
17
[18] کهرباییان، سمانه (1390). «تغییرات گفتمان عشق در بستر تحولات اجتماعی: تحلیل گفتمان ترانههای پاپ دهۀ 50 و 80»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، رشتۀ جامعهشناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه تهران.
18
[19] گیدنز، آنتونی (1386). مبانی جامعهشناسی، ترجمۀ حسن چاوشیان، تهران: نی.
19
[20] ـــــــــ (1384).جامعهشناسی، ترجمۀ منوچهر صبوری، تهران: نی.
20
[21] مبصری، هدی (1385). «سنخشناسی سیاستهای جنسی زنان در روابط صمیمانه و عوامل مؤثر بر آن»، پایاننامة کارشناسی ارشد، دانشکدة علوم اجتماعی، دانشگاه علامه طباطبایی.
21
[22] Chung, Donna(2005), Violence, control, romance and gender
22
[23] Equality: Young women and heterosexual relationships, Women’s Studies International Forum, 28:445-455.
23
[24] Corbin, J. & Strauss, A. (1990), Grounded theory research: Procedures, canons, and evaluative criteria, Qualitative Sociology, 13(1):3-20.
24
[25] Evans, Mary(2004), A Critical lens on Romantic Love: A Response to Bernadette Bawin- legros, Current sociology, 52(2):259-264.
25
[26] Eriksen, T.H. (1995), Small places, large issues, London: Pluto Press.
26
[27] Flybjerg, Bent (2004), Five Misunderstanding about case-study research In Gubrium, Silverman Qualitative Research Practice, Sage Publication, Thousand Oaks.
27
[28] Giordnio,Peggy & Longmor Momica & Manning Wendy, 2006, “ Gender and The Meaning Of Romantuc Relationships: A Focous On Boys”, American sociological Review,vol.71(10).
28
[29] Harrell, S. (1992), Aspects of marriage in three southern-western villages, The China Quarterly, 130.
29
[30] Munck,Victor.c, Andry Kortayev, Jania De Munck , Darya Khaltourina,2011,”Cross Cultural Analysis Of Models Of Romantic Love Among U.S. Residents, Russians And Lithuanians”, Cross Cultural Research,Vol 45.
30
[31] Ting-Toomey, S. (1991), Intimacy expression in three cultures: France, Japan, and the United States, International Journal of Intercultural Relations, 15:200-214.
31
[32] Turner, Jonathan and Jane, Stets, 2005, The Sociology of Emotions. Cambridge: Cambridge University Press.
32
[33] Wilcox, W. B. and, Dew, J. (2010), Is love a flimsy foundation? Soulmate versus international models of marriage, Social Science Research, 39 (1):687-699.
33
ORIGINAL_ARTICLE
در جستجوی ردپای زنان مادی در منابع تاریخی و بقایای باستان شناسی
دانستههای ما دربارة بخشهای مختلف جامعة ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری همزمان و شواهد باستانشناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهارنظر دقیق دربارة مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطرهآمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کمشمار و مدارک باستانشناسی کمرنگ و مرتبط با دورة ماد بهدستآمده، تاحدودی نشان میدهد که جامعۀ ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعهای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، ازجمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعۀ سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر تواناییها و قابلیتهای فیزیکی و ذهنی آنها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر میرسد زنان نقش مهمی در تصمیمگیریهای درون خانواده، استحکام بنیانهای آن، حفظ و تداوم سنتها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعۀ ماد داشتهاند.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56022_a424fb5f9c06737ecff5ffbe99ef995c.pdf
2014-12-22
489
503
10.22059/jwica.2014.56022
دورة ماد
زن مادی
شواهد باستانشناسی
متون تاریخی
بهمن
فیروزمندی
b.firoz@ut.ac.ir
1
دانشیار گروه باستانشناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ایرج
رضائی
iraj.rezaie@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکتری باستانشناسی، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
[1] آموزگار، ژاله (1374). تاریخ اساطیری ایران، تهران: سمت.
1
[2] بویس، مری (1375). تاریخ کیش زرتشت، ترجمۀ همایون صنعتیزاده، تهران: توس.
2
[3] پرادا، ایدت (1383). هنر ایران باستان، ترجمۀ یوسف مجیدزاده، دانشگاه تهران.
3
[4] پیشگاهی فرد، زهرا؛ قدسی، امیر (1389). «نظریه های فرهنگی فمنیسم و دلالتهای آن بر جامعه ایران»، مجلۀ زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، دورۀ 1، ش 3، ص 109ـ132.
4
[5] جاوید، محمدجواد (1389). «از فرهنگ چندهمسری تا حقوق چندهمسری»، زن در فرهنگ و هنر (پژوهش زنان)، دورة 2، ش 1، ص 55ـ75.
5
[6] دریایی، تورج (1386). «زنان در دورۀ هخامنشی: پارهای ملاحظات مقدماتی»، باستانشناسی و تاریخ، ش 42 و 43، ص50ـ59.
6
[7] دیاکونوف، ا.م (1386). تاریخ ایران دورة ماد، از مجموعۀ تاریخ ایران کمبریج، به سرپرستی ایلیا گرشویچ، ترجمۀ بهرام شالگونی، تهران: جامی.
7
[8] ـــــــــ (2537). تاریخ ماد، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران: پیام.
8
[9] دیودوروس سیسیلی (1384). کتابخانة تاریخی، ترجمۀ حمید بیکس شورکایی و اسماعیل سنگاری، تهران: جامی.
9
[10] عسکری خانقاه، اصغر (1380)، انسانشناسی عمومی، تهران: سمت.
10
[11] علییف، اقرار (1388). پادشاهی ماد، ترجمۀ کامبیز میربهاء، تهران: ققنوس.
11
[12] فوتیوس (1380). خلاصۀ تاریخ کتزیاس، از کورش تا اردشیر (معروف به خلاصۀ فوتیوس)، ترجمه و تحشیۀ کامیاب خلیلی، تهران: کارنگ.
12
[13] قرائی مقدم، امانالله (1382). انسانشناسی فرهنگی (مردمشناسی فرهنگی)، تهران: ابجد.
13
[14] کالیکان، ویلیام (1385). باستانشناسی و تاریخ هنر (در دوران مادیها و پارسیها)، ترجمۀ گودرز اسعد بختیار، تهران: پازینه.
14
[15] کخ، هاید ماری (1376). از زبان داریوش، ترجمۀ پرویز رجبی، تهران: کارنگ.
15
[16] کریستین سن، آرتور امانوئل (1384). ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، تهران: صدای معاصر.
16
[17] گیرشمن، رمان (1346). هنر ایران در دوران ماد و هخامنشی، ترجمۀ عیسی بهنام، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
17
[18] لوکوک، پیر (1386). کتیبههای هخامنشی، ترجمۀ نازیلا خلخالی، تهران: فرزان روز.
18
[19] مارکوس، میشل (1385). «زیبایی مرگبار: زنان و سنجاق در ایران باستان»، ترجمۀ فرزانه طاهری، مجلۀ باستانشناسی و تاریخ، ش 41، ص45ـ59.
19
[20] مهاجرنژاد، عبدالرضا (1374). «بررسی و تحلیل آثار هنری ماد از دیدگاه باستانشناسی»، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس.
20
[21] نیکنامی، کمالالدین؛ رضائی، ایرج؛ موچشی، ساعد؛ حیدری، محسن (1387). مطالعات قومنگاری و قومباستانشناسی روستای لندی در چهارمحال و بختیاری، منتشرنشده.
21
[22] هرتسفلد، ارنست امیل (1381)، ایران در شرق باستان، ترجمۀ همایون صنعتیزاده، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
22
[23] هرودوت (1380). تواریخ، ترجمۀ ع. وحید مازندرانی، تهران: افراسیاب.
23
[24] ویسهوفر، یوزف (1378). ایران باستان (از 550 پیش از میلاد تا 650 پس از میلاد)، ترجمۀ مرتضی ثاقبفر، تهران: ققنوس.
24
[25] Bivar, A.D.H (2005). "Mithraism: a Religion for the Ancient Medes", IranicaAntiqua, Vol.XL, pp 341-358
25
[26] Genito, B (2005). "The Archaeology of the Median Period: an Outline and a Research Perspective", Iranica Antiqua, Vol.XL
26
[27] Goff,C (1968). "Lūristān in the first half of the First Millennium B.C.", Iran, Vol. VI, pp 105-135.
27
[28] Goff, C (1978). "Excavations at Baba Jan: The Pottery and Metal from Levels III and II", Iran, Vol. XVI, pp 67-78
28
[29] Haerinck, E. & Overlaet, B (2004). "The Iron Age III at War Kabud Pusht-I Kuh", Acta Iranica, the Ghent University and the royal museums of art and history, Vol.V
29
[30] Muscarella, O.W (1987). "Median Art and Medizing Scholarship", Iran, Vol. 46, No. 2, pp 109-127
30
[31] Razmjou, sh (2005)."In Search of the Lost Median Art", Iranica Anitqua, vol.XL
31
[32] Reade, J (2000)."Alexander the Great and the Hanging Gardens of Babylon", Iraq,Vol. 62, pp 195-217.
32
[33] Stronach, D (1969). "Excavations at TepeNush-i Jan", Iran, Vol. VII, pp 1-20.
33
[34] Stronach, D &Roaf, M (1978). "Excavations at TepeNush-i Jan": Part i, A Third Interim Report, Iran, Vol XVI, pp 29-66.
34
[35]Young, C (1968)."Godin Tepe", Iran, Vol. VI
35
ORIGINAL_ARTICLE
نقش زن در احکام مبادلۀ مادیان هزاردادستان
مادیان هزاردادستان hazār dādestān) (mādayān ī «مجموعة هزارفتوی»، تنها نسخة خطی ناقصی از چندین مجموعة حقوقی دورة ساسانیان در دست است. اطلاعی از زندگی جمعآورندة آن، فرّخ مرد وهرامان (فرّخ مرد پسر بهرام)، نداریم. احتمال میرود کتاب در اصل در دوران پادشاهی خسروپرویز، آخرین پادشاهی که نامش در کتاب آمده، تألیف شده باشد. این گفتار به بررسی اصطلاح حقوقی « gōhrēn kardan: گوهرینکردن، معاوضهکردن» از «مجموعة هزارفتوی» میپردازد. گوهرین و گوهرینکردن در سه دادستان (= حکم) این کتاب ارزشمند حقوقی بهکار رفته است. با بررسی این سه حکم، این اصطلاح حقوقی تفسیر میشود. ضمن پیگیری قانون و مسائل حقوقی ایران دورة ساسانی، کارکرد حقوقی گوهرینکردن را پدیدة جدیدی در خانواده میبینیم. نقش زن در این مبادلة تجاری، بیانگر حضور جدی او در عرصة اجتماعیـ اقتصادی است که در جهت استحکام خانواده پیش میرود.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56023_5e2cfbb627bdf25bb1adb7ffc57ec0e8.pdf
2014-12-22
505
515
10.22059/jwica.2014.56023
ساسانیان
گوهرین
مادیان هزاردادستان
مبادلة کالا
نقش زن
زهرا
حسینی
hosseini_z90@yahoo.com
1
دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه فرهنگ و زبانهای باستانی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
مهشید
میرفخرایی
mahshidmirfakhraie@yahoo.com
2
استاد دانشکدة زبان و ادبیات، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
AUTHOR
[1] آموزگار، ژاله؛ تفضلی، احمد (1375). زبان پهلوی (ادبیات و دستور آن)، تهران: معین، چ2.
1
[2] ـــــــــ (1388). کتاب پنجم دینکرد، تهران: معین، چ2.
2
[3] ابوالقاسمی، محسن (1379). ریشهشناسی، تهران: ققنوس، چ2.
3
[4] بارتلمه، کریستیان (1337). زن در حقوق ساسانی، ترجمة ناصرالدین صاحبالزمانی، تهران: عطائی.
4
[5] تفضلی، احمد (1386). تاریخ ادبیات پیش از اسلام، تهران: سخن، چ5.
5
[6] جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1370). ترمینولوژی حقوق، تهران: گلشن.
6
[7] راشد محصل، محمدتقی (1385). وزیدگیهای زاداسپرم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
7
[8] شهزادی، رستم (1365). قانون مدنی زردشتیان در زمان ساسانیان، تهران.
8
[9] عریان، سعید (1391). مادیان هزاردادستان، تهران: علمی.
9
[10] فرهوشی، بهرام (1346). فرهنگ پهلوی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
10
[11] کاکاافشار، علی (1383). «مادگان هزاردادستان/ کتاب هزاررأی (8)»، مجلة کانون وکلا، ش 186 و 187، ص190ـ213.
11
[12] کشاورز، بهمن (1370). فرهنگ حقوقی انگلیسی به فارسی، تهران: امیرکبیر.
12
[13] مظاهری، علیاکبر (1377). خانوادة ایرانی در دوران پیش از اسلام، ترجمة عبدالله توکل، تهران: قطره، چ2.
13
[14] میرفخرایی، مهشید (1379). فرهنگ کوچک زبان پهلوی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
14
[15] ــــــــــ (1390). روایت پهلوی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
15
[16] ــــــــــ (1393). بررسی دینکرد ششم، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگ.
16
[17] Anklesaria, T. D. 1976: The social code of the Parsees in Sasanian times: or, The Madigan-i-Hazar Dadistan, (Reprint of the Bombay 1912 ed), Imperial Organization for Social Services.
17
[18] Ankelersaria,T.D. (ed.), 1976: The Datistan-i Dinik, part I, pursishn I- XL.Shiraz.
18
[19] Bulsara, S. J. 1937: The Laws of the Ancient Persains as Found in theMâtikân ê HazârDâtastân, Bombay.
19
[20] Jaafari-Dehaghi.M., 1998, Dādestān ī Dēnīg, Part I, Paris.
20
[21] Kotwal.Firoze M.- Kreyenbroek.Philip G., 2003:The Hērbedestān and Nērangestān, vol. 3, Paris.
21
[22] Mackenzie, D.N., 1971: A Concise Pahlavi Dictionary, London. [23]Macuch,M., 1981: Das sasanidische Rechtsbuch Mātakdān i hazār Dātistān (Teil II), Wiesbaden.
22
[24] Modi, J. J. 1901: Mâdigân-î HazârDâdistân. A Photozyncographed Facsimile of a Ms. belonging to the Mânockji Limji Hoshang Hâtâria Library in the Zarthoshti Anjuman Âtashbeharâm, Poona.
23
[25] Perixanian,A., 1973: Sasanidskii sudebnik, Yerevan.
24
[26] Perikhanian, Anahit, 1997: The book of A Thousand Judgments. tr. Nina Garosian. ersian Heritage Seres 39.
25
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی و تحلیل شخصیت زن در رمانهای نجیب کیلانی (مطالعۀ موردی: رمانهای الطریقالطویل، قاتل حمزه و الرجل الذی آمن)
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژهای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار میآید. از مهمترین وظایف داستان این است که فضیلتهای اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیتها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدیها و بیعدالتیها به مبارزه برخیزد. ازاینرو، داستاننویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرمکردن خواننده، از هدف نهایی خود، که همانا تعلیمدادن و آگاهکردن خواننده است، غافل نباشد. نجیب کیلانی، ادیب و داستاننویس برجستة معاصر، میکوشد با گنجاندن شخصیتهای مختلف داستانی، رسالت دینی خود را به انجام رساند و سبک زندگی صحیح اسلامی را برای نسل جوان بازگو کند؛ در این مقاله، سعی شده که شخصیتپردازی زن در این سه رمان، که به ترتیب درونمایههای اجتماعی، تاریخی و اسلامی دارند، بررسی شود. نگارندگان در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده و در نتایج پژوهش دریافتهاند که نویسنده در شخصیتپردازیهای خود از شیوههای مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده و از هر نوع شخصیتی، اعم از ایستا، پویا، مثبت، منفی و...، سود جسته است. شخصیتهای زنانه در هر سه رمان شخصیت فرعیاند که کیلانی با مهارت کامل توانسته از رهگذر آنها به اهداف اصلی خود، که اعتلای فرهنگ اسلامی است، دست یابد.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56024_a0ca175530c572e87e8170956d7a711c.pdf
2014-12-22
517
530
10.22059/jwica.2014.56024
الرجل الذی آمن
الطریقالطویل
زن
شخصیتپردازی
قاتل حمزه
نجیب کیلانی
عزت
ملاابراهیمی
mebrahim@ut.ac.ir
1
دانشیار دانشکدة ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
فهیمه
یگانه دیزجور
yeganeh.pnu@gmail.com
2
عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور مرکز مهاباد
AUTHOR
[1] إدریسی، أبو زید (1996). «سیرته بقلمه نجیب کیلانی»، مجلة المشکاة، العدد 23، مراکش.
1
[2] أفضلی، زهرا؛ خیریزاده، مهری (1391). «بررسی و تحلیل عنصر درونمایه در رمان الطریقالطویل اثر نجیب کیلانی»، مجلة انجمن ایرانی زبان و ادبیات عربی، ش23، تابستان.
2
[3] بستانی، محمود (1409). الاسلام و الفن، مجمعالبحوث الاسلامیة، مشهد.
3
[4] پراین، لارنس (1366). «تأملی دیگر در باب داستان»، ترجمة محسن سلیمانی، تهران: حوزة هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چ3.
4
[5] توقع همدانی، فائزه (1381). «مقالۀ نقد و بررسی داستان الرجل الذی آمن»، مجلۀ حکمت سینوی (مشکوهالنور)، ش19، مهر و آبان.
5
[6] زودرنج، صدیقه (138؟). «بررسی و تحلیل نقش و جایگاه نجیب کیلانی در داستاننویسی اسلامی معاصر»، دانشگاه تربیت مدرس.
6
[7] خیری زاده،مهری، بررسی و تحلیل عناصر هنری رمان الطریقالطویل، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه بوعلی سینا، 1387
7
[8] سلیمانی، محسن (1374). فن داستاننویسی، تهران: امیرکبیر.
8
[9] عطوی، علی نجیب، (؟). تطور فن القصة اللبنانیة العربیة بعد الحرب العالمیةالثانیة، الطبعة الاولی، دارالآفاق الجدیدة، بیروت.
9
[10] کریمی، محمد؛ بابازاده اقدم، عسکر (1391). «بررسی شخصیتپردازی زن و خصوصیات اجتماعی وی در رمانهای تاریخی جرجی زیدان»، نقد ادب معاصر عربی، ش3، پاییز و زمستان.
10
[11] کیلانی، نجیب (1985). رحلتی مع الادب الاسلامی، الطبعةالأولی، مؤسسةالرسالة، بیروت.
11
[12] ــــــــــ (1987). لمحات من حیاتی، 2جلد، الطبةالثانیة، بیروت، مؤسسهالرسالة.
12
[13] ــــــــــ (1988). الطریقالطویل، چاپ یازدهم، مؤسسةالرسالة، بیروت.
13
[14] ــــــــــ (1997). قاتل حمزه، الطبعةالثامنة، مؤسسةالرسالة، بیروت.
14
[15] ــــــــــ (1999). الرجل الذی آمن، الطبعهالثالثه، مؤسسةالرسالة، بیروت.
15
[16] نادی المدینة المنورة الادبی (1995). در اسات فی الادب الاسلامی من محاضرات النادی، المجلد الخامس.
16
[17] نجم، محمدیوسف (1979). فنالقصة، چاپ هفتم، دارالثقافة، بیروت.
17
[18] وادی، طه (1994). در اسات فی نقد الروایة، الطبعة الثالثة، دارالمعارف.
18
[19] میرصادقی، جمال (1380). عناصر داستان، تهران: سخن، چ4.
19
[20] میریام، آلوت (1368). رمان به روایت رماننویسان، ترجمة علیمحمد حقشناس، تهران: نشر مرکز.
20
[21] یونسی، ابراهیم (1353). هنر داستاننویسی، تهران: امیرکبیر، چ3.
21
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تطبیقی پوشش زنان تصویر شده در شاهنامۀ بایسنقری و شاه طهماسبی
الگوی تصویرشدة پوشش زنان در دورة تیموری و صفوی از دیدگاه هنرمند آن زمان در تصاویر برجایمانده از شاهنامة بایسنقری و شاهطهماسبی انعکاس یافته است. مطالعة منابع مکتوب تاریخی و مقایسة تطبیقی نگارههای دو شاهنامة یادشده، نوشتاری به شیوة تحلیلیـ تطبیقی را ارائه میدهد که در مسیر خویش به ابهامات زیر پاسخ میگوید؛ پوشش زنان تصویرشده در دو شاهنامة یادشده از چه وجوهی قابلیت انطباق دارند؟ تزیین در پوشاک زنان عهد تیموری و صفوی چه کارکردی داشته است؟ ساختار پوشاک زنان دورة تیموری و صفوی در قالب سه لایة اصلی سرپوش، تنپوش و پایپوش است؛ بهطورکلی کیفیت پوشاک زنان افته در نگارههای هر دو شاهنامه سه مقولة تزیین، شاخصهایی جهت تعیین جایگاه اجتماعی زنان و لزوم حجاب را برمیتاباندکه در آثار هر دوره، به فراخور اصول حاکم بر جامعه و سلیقة هنرمند نگارگر، لحاظ شده است. وجه اشتراکی که در هر دو عصر تاریخی بهچشم میخورد، جایگاه والایی است که برای زنان از هر طبقة اجتماعی در نگارهها بهواسطة حفظ وقار و مقام شامخ زنان جامعه در آنها لحاظ شده است.
https://jwica.ut.ac.ir/article_56025_926de11541ecb9b04e310cc515f1ddd8.pdf
2014-12-22
531
551
10.22059/jwica.2014.56025
پوشاک
تیموری
زنان
شاهنامه
صفوی
مریم
انصاری یکتا
ansari8304@gmail.com
1
مدرس دانشگاه علمی کاربردی
AUTHOR
رضوان
احمدی پیام
rezvan.a.p@profs.semnan.ac.ir
2
عضو هیئتعلمی دانشکدة هنر دانشگاه سمنان
LEAD_AUTHOR
[۱] آژند، یعقوب (1379). «شکلگیری شیوۀ صفوی: تبریز، قزوین»، در سایۀ طوبی (مجموعه مقالات) همایش نخستین دوسالانۀ بینالمللی نقاشی جهان اسلام، موزۀ هنرهای معاصر تهران.
1
[2] ــــــــــ (1378). مکتب نگارگری هرات، تهران: فرهنگستان هنر.
2
[3] اشپولر، برتولد (1372). تاریخ مغول در ایران، تهران: علمی فرهنگی.
3
[4] آیتاللهی، حبیبالله (1379). «جلوة ناب هنر ایرانی در مینیاتورهای شاهطهاسبی»، هنرهای تجسمی، ش10، مرکز هنرهای تجسمی (حوزة هنری).
4
[5] اولئاریوس، آدام (1379). اصفهان خونین شاهصفی (سفرنامه)، ترجمۀ حسین کردبچه، تهران: هیرمند.
5
[6] اولیویه (1371). سفرنامۀ اولیویه، ترجمۀ محمد طاهر میرزا، تصحیح غلامرضا ورهرام، تهران: اطلاعات.
6
[7] باستانی پاریزی، محمدابراهیم (1384). گذر زن از گذار تاریخ، تهران: گلرنگ یکتا.
7
[8] بیانی، شیرین (1388). زن در ایران عصر مغول، تهران: دانشگاه تهران.
8
[9] پاکباز، رویین (1387). نقاشی ایران از دیروز تا امروز، تهران: زرین و سیمین.
9
[10] پوپ آرتور، اکرمن فیلیس (1387). سیری در هنر ایران، تهران: علمی فرهنگی.
10
[11] تاورنیه، ژانباتیست (1361). سفرنامه، ترجمة ابوتراب نوری، اصفهان: سنایی.
11
[12] جعفرپور، نوری مجیدی؛ علی، مهرداد (1385). «وضعیت پوشاک زنان در عصر صفوی با تکیه بر سفرنامهنویسان»، مسکویه، ش۵، ص۴۹ـ۶۴.
12
[13] حیدری باباکمال، یدالله و دیگران (1391). «بررسی و مطالعۀ جایگاه زنان و خاتونها در عصر مغول با استناد به شواهد تاریخی و دادههای باستانشناسی»، زن در فرهنگ و هنر، ش۴، ص۳۹ـ۵۸.
13
[14] داوودیپور، محمدعلی (1370). مجموعۀ مینیاتورها و صفحات مذهب شاهنامة فردوسیـ نسخه دورة بایسنقری، تهران: سروش.
14
[15] دلاواله، پیترو (1370). سفرنامة دلاواله، ترجمة شعاءالدین شفا، تهران: علمی فرهنگی.
15
[16] رابینسون، ب. و. (1376). هنر نگارگری ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران: مولی.
16
[17] راوندی، مرتضی (1347). تاریخ اجتماعی ایران، تهران: امیرکبیر.
17
[18] رضایی، عبدالعظیم (1363). تاریخ ده هزار ساله ایران، ج3، تهران: اقبال.
18
[19] سیوری، راجر (1384). ایران صفوی، ترجمة کامبیز عزیزی، تهران: مرکز.
19
[20] شاردن (1335). سفرنامۀ شاردن، ترجمۀ محمد عباسی، تهران: امیرکبیر.
20
[21] شایستهفر، مهناز (1384). هنر شیعی، تهران: مؤسسۀ مطالعات هنر اسلامی.
21
[22] ــــــــــ (1388). «نقش زنان بانی در گسترش معماری عصر تیموری و صفوی»، نامۀ پژوهش فرهنگی، س10، ش۶، ص ۶۹ـ۹۹.
22
[23] شیرازی، فائقه (1370). «پوشاک زنان تیموری»، کلک، ش۲۳ و ۲۴، ص ۱۹۱ـ۱۹۸.
23
[24] طالبپور، فریده (1393). تاریخ پارچه و نساجی ایران، تهران: دانشگاه الزهرا.
24
[25] غیبی، مهرسا (1385). هشت هزار سال تاریخ پوشاک اقوام ایرانی، تهران: هیرمند.
25
[26] فلسفی، نصرالله (1353). زندگی شاه عباس اول، تهران: دانشگاه تهران.
26
[27] قلیزاده، آذر (1383). «نگاهی جامعهشناختی به وضعیت زنان در عصر صفوی»، پژوهش زن، دورۀ دوم، ش ۲، ص ۷۷ـ۸۸.
27
[28] محمدحسن، زکی (1388). هنر ایران در دورۀ اسلامی، ترجمۀ محمدابراهیم اقلیدی، تهران: صدای معاصر.
28
[29] همدانی، رشیدالدین فضلالله (1373). جامعالتواریخ، تهران: البرز.
29
[30] یارشاطر، احسان (1382). پوشاک در ایرانزمین، ترجمۀ پیمان متین، تهران: امیرکبیر.
30
[31] Romer R.H,Timur in Iran, vol 6, cambridg university press. 1986.
31
[32] S.R.Cammann,” Simbolic Meanings in Oriental Rug Patterns.1972; partII “,Textile Museum Journal3/3, pp 5-41.
32
[33] John,Bayle,s. The Mongols journal of the Ethnological society of London. Vol. ,l,1984.
33
[34] Canby. Sheila R.The Shahnama of Shah TahmaspThe Persian Book of Kings. Yale university press. 2011.
34
[35] Thackston,wheeler m, album prefaces and documents on the history of calligraphers and painter s. brill. leiden2001.
35
ORIGINAL_ARTICLE
چکیده های انگلیسی
https://jwica.ut.ac.ir/article_57239_9e442edb12f4666d2e8c282ae163549d.pdf
2014-12-22
1
8
10.22059/jwica.2014.57239