جامعه شناسی
مهوش خادم الفقرایی؛ مسعود کیانپور
چکیده
روبهرو شدن جوامع با تغییرات همواره با مقاومت همراه بوده است. پیشرفتن به سوی دنیای مدرن نیز بهمنزلۀ تغییری بزرگ از این قاعده مستثنا نیست. برخی آداب جدید برآمده از دنیای مدرن، فارغ از ارزشگذاریهای مثبت و منفی، به دلیل همسو نبودن از سوی جامعه طرد شده و پیشداوریهای متعددی پیرامون کسانی که از این آداب پیروی کنند شکل میگیرد. ...
بیشتر
روبهرو شدن جوامع با تغییرات همواره با مقاومت همراه بوده است. پیشرفتن به سوی دنیای مدرن نیز بهمنزلۀ تغییری بزرگ از این قاعده مستثنا نیست. برخی آداب جدید برآمده از دنیای مدرن، فارغ از ارزشگذاریهای مثبت و منفی، به دلیل همسو نبودن از سوی جامعه طرد شده و پیشداوریهای متعددی پیرامون کسانی که از این آداب پیروی کنند شکل میگیرد. یکی از راهکارهای جامعه برای جلوگیری از تغییرات، داغ ننگ زدن است. زنان، بهعنوان نیمی از اعضای جامعه، با قرار گرفتن در موقعیتهایی بهمراتب حساسیتبرانگیزتر از مردان، شرایط ویژهای در این موقعیت پیدا میکنند. این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی فیلم سینمایی زندگی مشترک آقای محمودی و بانو در رابطه با فرایند داغ ننگ خوردن به زنان در جریان مدرنشدنشان میپردازد. روش استفادهشده تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که چهار لایۀ «سطح سطح»، «عمق سطح»، «سطح عمق» و «عمق عمق» دارد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که سه مؤلفۀ «ساختارشکنی زن مدرن»، «عدم پذیرش زن مدرن از سوی سنت» و «برچسبزنی بر زن مدرن از سوی سنت» مراحل داغ ننگزنی به زن مدرن در این فیلم است. بنابراین، استراتژی گفتمانی فیلم نشان میدهد که وجود ویژگیهای مدرن در یک زن، شرایط را برای داغ ننگ خوردن او فراهم میکند.
جامعه شناسی
احسان آقابابایی؛ مهوش خادم الفقرایی
چکیده
روابط اعضای خانوادة ایرانی، متناسب با شرایط جدید، در سالهای کنونی تغییر کرده و در حال شکلپذیری به گونهای جدید است. سینمای ایران با خلق کلیشههایی از روابط، شخصیتها و موقعیتها، نقش مهمی در برساخت ذهنی انسان ایرانی به روابط خانوادگی دارد. در همین زمینه، این مقاله به دنبال توصیف بازنمایی روابط عمودی و افقی اعضای خانواده در فیلمها، ...
بیشتر
روابط اعضای خانوادة ایرانی، متناسب با شرایط جدید، در سالهای کنونی تغییر کرده و در حال شکلپذیری به گونهای جدید است. سینمای ایران با خلق کلیشههایی از روابط، شخصیتها و موقعیتها، نقش مهمی در برساخت ذهنی انسان ایرانی به روابط خانوادگی دارد. در همین زمینه، این مقاله به دنبال توصیف بازنمایی روابط عمودی و افقی اعضای خانواده در فیلمها، تفسیر کنشهای اعضای خانواده در موقعیتهای بحران و حل مسئله و تفسیر پیوند وضعیت خانواده در فیلمها با شرایط اجتماعی و سیاسی دهة هشتاد است. روش استفادهشده، تحلیل روایت است که با کمک نظریة چتمن سامان یافته و حجم نمونه متشکل از پنج فیلم شام آخر (1380)، تب (1382)، رؤیای خیس (1384)، کنعان (1386) و هفت دقیقه تا پاییز (1388) از دهة هشتاد است. نتایج حاکی از آن است که خانوادۀ بازنماییشده، خانوادهای بحرانزده است. کنشهای خشونتآمیز و رخداد طلاق، این بحران را نمایندگی میکنند و فاصلهگیری از نقشهای سنتی و فردگرایی دلایل این بحراناند. در این بین، سینمای ایران در موقعیتهای بحران به جای حل مسئلۀ مورد نظر، یا با بازگشت به سنتها به شکل موقت، آن را به تأخیر میاندازند یا با ایجاد ابهام در روابط و نقشها به تشدید بحران منجر میشود.