محمدتقی کرمیقهی؛ زینب زادسر
چکیده
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار ...
بیشتر
در این مقاله بهوسیله «پرسشنامه» به بررسی موضوع سبک زندگی و عوامل مؤثر بر آن -نظیر دینداری افراد- پرداختهایم. جمعیت آماری، شامل زنان 20 سال به بالای ساکن تهران است و حجم نمونه بهوسیله نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، 361 نفرتعیین شد. اساس نظری تحقیق بر نظریه کنش وبر استوار است. بر اساس مدل گلاک و استارک، برای سنجش دینداری چهار بعد، اعتقادی، عاطفی، پیامدی و مناسکی در نظر گرفته شد. همچنین سبک زندگی افراد با سه شاخص مدیریت بدن، روابط بین شخصی و هنجارهای مصرف سنجیده شد. تحلیل رگرسیون نشان داد از میان متغیرهای مستقل تحقیق -مانند دینداری و سن- که وجود رابطه آنها با متغیر وابسته در حد ضعیف تأیید شد، بیشترین میزان همبستگی میان دینداری و سبک زندگی (r=/162) وجود دارد. همچنین فرضیههای رابطه میان سبک زندگی زنان، مدیریت بدن، هنجارهای مصرف اثبات شد. مهمترین دستاورد پژوهش حاضر به ارتباط میان دینداری و سبک زندگی افراد مربوط می شود. با کمرنگ شدن اقتدار نهادهای سنتی دینی و رواج انتخابگری فردی در حوزه دین و ترکیبی شدن اصول فکری و عقیدتی، سخنگویان دین، دیگر تنها عامل اثرگذار بر واکنش افراد نسبت به مسائل مختلف اجتماعی، تصمیمگیریها و نظرات نیستند. برمبنای نتایج، بیشترین تبیینکنندگی دین، در حوزه هنجارهای مصرف (r = 247) بود که به نوبه خود رقم قابل توجهی نیست.
همچنین، میتوان نتیجه را بر مبنای ظهور انواع دینداری تبیین نمود، پیدایش اشکال بسیار متنوع و فردی دینداری از عرصههایی است که بیشکلی دوران مدرن را بازتاب میدهد.