نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
2 فارغ التحصیل دکترای تخصصی زبان و ادبیات فارسی؛ دانشگاه الزهرا (س)
چکیده
چکیده
موضوع این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان آثار دورۀ پس از انقلاب اسلامی چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون است. این مطالعه برروی اشعار رباب تمدن در نشریۀ «آهنگر»؛ کتاب «آهنقراضه، نانخشک، دمپایی کهنه!» از آذردخت بهرامی؛ «هـ، مثل تفاهم» از رؤیا صدر و «نامه به دزد» از نسیم عربامیری انجام شده است. مسئلۀ پژوهش این است که جریانهای سیاسی و اجتماعی، قدرتها و ایدئولوژیهای چهار دهۀ اخیر چه تأثیری بر گفتمان طنز زنانه و میزان صراحت و پوشیدگی کلامِ طنزپردازان زن داشته است؛ دیگر اینکه کنشگران «مرد» در آثار آنان چگونه بازنمایی شدهاند. غالباً در حوزۀ پژوهش به آثار طنزپردازان زن بیتوجهی شده است؛ این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار شاخص طنزپردازان زن، این کوتاهی را جبران کند. در این پژوهش با کاربرد مؤلفههای الگوی ون لیوون شامل طبقهبندی، تشخصزدایی، نامدهی و...، ارتباط شیوههای بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز با ایدئولوژیها و مناسبات قدرت تبیین و تحلیل شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که طنزپردازان زن با محافظهکاری در حوزۀ طنز سیاسی به پوشیدهگویی تمایل دارند. «صدر» در بسیاری از نمونههای مؤلفۀ طبقهبندی، کنشگران را براساس جنسیت، بازنمایی و مردان سلطهجو را ارزشدهی منفی میکند. «بهرامی» با کاربرد مؤلفۀ طبقهبندی، نوع ارجاعی، پیوندزدن و تفکیککردن از نظام مردسالاری انتقاد مینماید. «عربامیری» از زیرمجموعۀ وارونگی برای تحقیر معشوق استفاده میکند. «تمدن» برخلاف سه طنزپرداز دیگر کمتر به دغدغههای زنان میپردازد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Critical Discourse Analysis of the Works of the Post-Islamic Revolution Period by Four Female Satirists (Robab Tamadon, Azardokht Bahrami, Roya Sadr, and Nasim Arab Amiri) Based on Van Leeuwen Model (1996)
نویسندگان [English]
- Mahbood Fazeli 1
- Mehrnaz Asgari 2
1 Assistant ProfessorDepartment of Persian Language and Literature, Faculty of Literature, Alzahra University, Tehran, Iran
2 PhD in Persian Language and Literature; Alzahra University Community Verified icon
چکیده [English]
Abstract
This research attempts to have a critical discourse analysis of the works of the post-Islamic Revolution Period by four female satirists based on Van Leeuwen model. The study is conducted based on the poems of Robab Tamadon in "Ahangar" magazine, the book "Scrap Iron, Crispbread, Old Slippers!" by Azardokht Bahrami, "H, Like Understanding” by Roya Sadr, and "Letter to the Thief" by Nasim Arab Amiri. The main issue in this research is to find out what effect the political and social currents, powers, and ideologies of the last four decades have had on the discourse of female satire as well the degree of explicitness and implicitness of the words of female satirists. It also deals with how "male" actors are represented in these work. The works of female satirists have often been neglected in the field of research, thus this article intends to compensate this shortcoming by examining the works of female satirists. The research explains and analyzes the relationship between the representation methods of actors in satirical works and ideologies and power relations, using the components of Van Leeuwen's model. These include categorization, impersonalization, nomination, etc. The results of the study show that female satirists tend towards implicitness with conservatism in the field of political satire. In many instances of the categorization component, "Sadr" represents actors based on gender, and negative appraisement aggressive men; Bahrami criticizes the masculinity system by using the components of categorization, specification, association, and differentiation; "Arab Amiri" uses a subset of inversion to humiliate the beloved; and "Tamadon", unlike the other three satirists, pays less attention to women's concerns.
کلیدواژهها [English]
- Keywords Critical Discourse Analysis
- Van Leeuwen model
- Female satirists