سهیلا صادقی فسایی؛ ایمان عرفان منش
چکیده
نهادهای اجتماعی جامعه ایران در سیر تحولات ناشی از مدرنیته بهطور کامل، یکسان و همزمان دچار تغییر نشدند. در این میان، سطوح خرد، میانه و کلان در ساختار خانواده بهگونهای ناهماهنگ نسبت به تغییرات جامعه، متأثر گردید. از این رو، امروزه شاهد برهمکنشی ناسازگار بین برخی از اجزای مرتبط با خانواده سنتی با پارهای از ارزشهای برخاسته ...
بیشتر
نهادهای اجتماعی جامعه ایران در سیر تحولات ناشی از مدرنیته بهطور کامل، یکسان و همزمان دچار تغییر نشدند. در این میان، سطوح خرد، میانه و کلان در ساختار خانواده بهگونهای ناهماهنگ نسبت به تغییرات جامعه، متأثر گردید. از این رو، امروزه شاهد برهمکنشی ناسازگار بین برخی از اجزای مرتبط با خانواده سنتی با پارهای از ارزشهای برخاسته از مدرنیته میباشیم. همچنین، بهدلیل عدم سنخیت برخی از تحولات خانواده با تغییرات فعلی جامعه، این امر به منشأیی برای بروز آسیبها و مسائل اجتماعی شده است. در چنین وضعیتی، نه میتوان خانوادهها را به نظام هنجاری سنتی خانواده ترغیب کرد و نه میتوان پذیرش نظام هنجاری مدرن را مطلوب دانست. آنچه در این مقاله در خلال طرح مناقشات نظری درباره وضعیت و چشمانداز خانواده پیشنهاد میشود، ضرورت شکلگیری الگویی از خانواده است که ضمن سازگاری با دو مؤلفه هویتی جامعه ایران؛ یعنی دین و فرهنگ ملّی، از توان جذب مؤلفههای جدید متناسب با تحولات اخیر نیز برخوردار باشد و بتواند با فراهم آوردن برخی قابلیتها، از مسائل اجتماعی در خانواده، پیشگیری نماید.