عزت السادات میرخانی
چکیده
مسأله عدالت جنسیتی، اگرچه در نهادهای حقوقی و اجتماعی موضوعی وارداتی قلمداد میگردد و در عرصه تئوریک کراراً مورد توجه قرار گرفته است، لیکن در عرصههای عملیسازی آن، به سبب اختلاط در فرهنگها و عدم پالایش مبانی آن، با چالشهایی روبرو بوده که نیازمند تبیینی درست در عرصه گرایشها و نگرشهای متکی بر فرهنگ بومی و اسلامی است. بهویژه ...
بیشتر
مسأله عدالت جنسیتی، اگرچه در نهادهای حقوقی و اجتماعی موضوعی وارداتی قلمداد میگردد و در عرصه تئوریک کراراً مورد توجه قرار گرفته است، لیکن در عرصههای عملیسازی آن، به سبب اختلاط در فرهنگها و عدم پالایش مبانی آن، با چالشهایی روبرو بوده که نیازمند تبیینی درست در عرصه گرایشها و نگرشهای متکی بر فرهنگ بومی و اسلامی است. بهویژه آنکه استحکام نهاد خانواده از اساسیترین اهداف قانونگذار اسلامی است. در منش توحیدی، زوجیت، وحدت برخاسته از جذب و انجذابی حکیمانه است که تحقق عدالت در عین قوامیابی اصول ارزشی دیگری چون: کرامت انسانی، امنیت و سکونت، مودت و رحمت، احسان و مروت صورت میپذیرد. هدف از نگارش این مقاله، تبیین جایگاه محوری اصل عدالت در نظام قانونگذاری اسلامی و تأثیر آن بر عدالت جنسیتی در روابط انسانی اعضاء خانواده است که مستلزم بیان تفاوتهای بنیادین میان دو نظام فکری؛ خدا محور و انسان محور میباشد. به نظر میرسد عدالت جنسیتی از حکیمانهترین مختصات نظام قانونگذاری اسلام است که برخاسته از تناسب و تفاوتهای معنادار در نظام خلقت و قانون شریعت است و در مناسبات عاطفی، اخلاقی و اقتصادی خانواده از دقایق و لطایفی برخوردار است که در آن، اصل عدالت با تمامی ارزشهای انسانی درآمیخته و چتری از تسهیل، تکریم، تنظیم و تعدیل را در سایه اندیشه توحیدی فراهم ساخته و تضمینکننده مقاصد و اصول و قواعد شرعی است.