ادبیات
رضا ستاری؛ مرضیه حقیقی؛ معصومه محمودی
چکیده
مادرمثالی یکی از کهنالگوهای مهم نظریۀ روانشناختی یونگ است که به شکل شخصیت مادر واقعی، یا در قالب نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. حماسه اثری است برآمده از جامعۀ مردسالار که قدرتنماییهای مردانه در آن بیش از نقشورزی زنان به چشم میآید. اما آثار حماسی زیرساختی اسطورهای دارند و ...
بیشتر
مادرمثالی یکی از کهنالگوهای مهم نظریۀ روانشناختی یونگ است که به شکل شخصیت مادر واقعی، یا در قالب نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. حماسه اثری است برآمده از جامعۀ مردسالار که قدرتنماییهای مردانه در آن بیش از نقشورزی زنان به چشم میآید. اما آثار حماسی زیرساختی اسطورهای دارند و بازتابندۀ بسیاری از اساطیر و نمادهایی هستند که بهطور ناخودآگاه ظهور یافتهاند. از آنجا که حیات بشری، پیش از وقوف حماسه، یک دورۀ زنسروری را با تقدس بزرگمادران ازلی گذرانده، ناخودآگاه بشری از نمادهایی انباشته است که بر عنصر مادینۀ هستی دلالت دارند. با توجه به این انگاره، تاکنون پژوهشی در زمینۀ نمودهای کهنالگوی «مادرمثالی» در حماسههای ملی انجام نشده است. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش بوده که نیروی بزرگمادران ازلی در قالب چه نمادهایی در متون حماسی تجلی یافته و این نمادها چه نقشی در زندگی قهرمانان حماسه برعهده دارند؟ دستاورد پژوهش حاکی از آن است که گرچه در آثار حماسی زنان عموماً نقشی تعیینکننده ندارند، خلأ حضور زنان و مادران در آثار حماسی بهطور ناخودآگاه و در قالب نمادهایی همانند آب، چشمه، باد، گیاه، کوه، غار، آتش و... پرشده که در رسیدن قهرمانان به فردیت نقش دارند.