رضا پیشقدم؛ علی درخشان؛ اعظم جنتی عطایی
چکیده
پژوهش پیشرو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز [39] به بررسی زباهنگ «مردسالاری» و «زنسالاری» در فیلمهای ایرانی بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی بوده و درحقیقت انتخاب زباهنگها با هدف بررسی تفکرات و تغییر نگرش و دیدگاه فرهنگی جامعۀ ایرانی در دو دهۀ 1360 و 1390 است. در همین زمینه، 100 فیلم ایرانی که از نوع خانوادگی و ...
بیشتر
پژوهش پیشرو بر آن است تا در بستر الگوی هایمز [39] به بررسی زباهنگ «مردسالاری» و «زنسالاری» در فیلمهای ایرانی بپردازد. این پژوهش از نوع کیفی و توصیفی بوده و درحقیقت انتخاب زباهنگها با هدف بررسی تفکرات و تغییر نگرش و دیدگاه فرهنگی جامعۀ ایرانی در دو دهۀ 1360 و 1390 است. در همین زمینه، 100 فیلم ایرانی که از نوع خانوادگی و اجتماعی و شامل 50 فیلم دهۀ 1360 و 50 فیلم دهۀ 1390 هستند از نظر گفتمانی و چگونگی بهکاربردن گفتوگوهای نشاندهندۀ زباهنگ «مردسالاری» و «زنسالاری» بررسی شدند. حدود 500 پارهگفتار از فیلمهای سینمایی ایرانی دهۀ 1360 و 500 پارهگفتار از فیلمهای سینمایی دهۀ 1390 یادداشت و واکاوی شدند. مشخص شد که بیشترین بسامد زباهنگ مردسالاری در فیلمهای ایرانی دهۀ 1390 به موارد تهدید، بزرگبینی، عصبانیت، دستور، متلکگویی، امرونهی، نیشوکنایه، پرخاش و تحقیر اختصاص یافته است و بیشترین بسامد زباهنگ «زنسالاری» در فیلمهای ایرانی دهۀ 1390 شامل تعیین تکلیف کردن، غر زدن، تحقیرکردن، کنایهزدن، جلب توجه کردن، عصبانیت، شکایت و بزرگبینی است. به نظر میرسد با توجه به تغییر و تحولات فرهنگی و اجتماعی جامعۀ ایرانی در گذر زمان و پیشرفت چشمگیر فناوری در سراسر دنیا و تأثیر مستقیمی که این پیشرفت بر فرهنگ و نگرش جامعۀ ایرانی داشته است، طرز تفکر و نگرش جامعه دستخوش تغییراتی شده و دیدگاه افراد جامعه از تفکرات مردسالار به تفکرات زنسالار تغییر یافته است. درواقع، همانگونه که انتظار میرفت، میتوان دهۀ 1360 را مصداق بارز تفکر مردسالارانه و دهۀ 1390 را مصداق بارز تفکر زنسالارانه برشمرد. در پایان، مجموعهای از کاربردهای این زباهنگ، با عنوان هنجارهای گفتمان، بررسی و مشخص شدند.