عبدالحسین کلانتری؛ فاطمه فقیه ایمانی
چکیده
مسأله برابری زن و مرد از موضوعاتی است که در دهههای اخیر، ذهن جامعه علمی را بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحبنظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته و در این راستا، متفکرین اسلامی در پی تبیین مسأله عدالت و برابری از منظر اسلام و نقد رویکردهای فمینیستی برآمدهاند. همچنین، پژوهشهای مختلفی نیز در این حوزه انجام شده است. در ...
بیشتر
مسأله برابری زن و مرد از موضوعاتی است که در دهههای اخیر، ذهن جامعه علمی را بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحبنظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته و در این راستا، متفکرین اسلامی در پی تبیین مسأله عدالت و برابری از منظر اسلام و نقد رویکردهای فمینیستی برآمدهاند. همچنین، پژوهشهای مختلفی نیز در این حوزه انجام شده است. در این مقاله، ضمن مروری کوتاه بر آراء مذکور با استفاده از مرور سیستماتیک، پژوهشهای صورت گرفته در حوزه برابری جنسیتی فراتحلیل گردید. بر این اساس، از میان پژوهشهای انجام شده، 20 مورد در بازه زمانی دهه 80 انتخاب و بررسی شد. نتایج این مرور نشان میدهد که در سطح پروبلماتیک و چرایی نابرابری، حدود 55 درصد سؤالات، جنبه اجتماعی داشتند؛ 24 درصد جنبه اقتصادی و تنها حدود 21 درصد به عوامل فرهنگی پرداختهاند. در سطح عوامل مؤثر بر نابرابری، از میان عوامل اجتماعی «کلیشه-های جنسیتی»، «نظام پدرسالاری» و «جامعهپذیری جنسیتی» با 7/17 درصد، از میان عوامل اقتصادی «اشتغال زنان» با 6/16 درصد و از میان عوامل زمینهای «قومیت» و «تحصیلات» با 7 درصد، بیشترین عوامل ذکر شده بودهاند. رویکرد اتخاذ شده در تمامی موارد، رویکرد تساویگرایانه به مقوله برابری و عدالت جنسیتی بوده است. در نتیجه به این نکته اشاره شده که پژوهشهای انجام شده، بهصورت فراگیری تلقی فمینیستی از برابری را مفروض گرفتهاند. جا دارد در پژوهش-های آینده، با رویکردهای بومی به مقوله عدالت جنسیتی، مؤلفههای اسلامی مبنای پژوهش قرار گیرد.