سهیلا صادقی فسایی؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
عرصة سیاستگذاریِ امر جنسی در ایران محل مناقشة نظری دو رویکرد عمده است. مقالة حاضر درصدد ارائة یک صورتبندی گفتمانی از مناقشات نظری این دو رویکرد در جامعة ایرانی است. در این پژوهش، از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف و لاکلا و موف به صورت ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد اول با ابتنا بر مبانی دینی، ایدة تربیت ...
بیشتر
عرصة سیاستگذاریِ امر جنسی در ایران محل مناقشة نظری دو رویکرد عمده است. مقالة حاضر درصدد ارائة یک صورتبندی گفتمانی از مناقشات نظری این دو رویکرد در جامعة ایرانی است. در این پژوهش، از روش تحلیل گفتمانی فرکلاف و لاکلا و موف به صورت ترکیبی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رویکرد اول با ابتنا بر مبانی دینی، ایدة تربیت جنسی با محوریت اخلاق جنسی را پیگیری میکند و مفاهیمی چون هویت جنسی، ازدواج آسان و بهنگام، حجاب و خویشتنداری و... را در زیست جنسی جامعة ایرانی برساخت و امر جنسی را در شبکهای از عناصر زیستی و فرهنگی مطالعه میکند که در آن گاهی مواجهه با امر جنسی نهتنها زدودن ابهام، بلکه حتی افزودن بر آن نیز هست. رویکرد دوم نیز با ابتنا بر ادبیات لیبرالیستیِ جامعة بینالمللی بر ضرورت آموزش جنسی با محوریت دانش و آگاهی جنسی تأکید دارد و دالها و مفاهیمی چون تمایز همجنسگرایی و همجنسبازی، احترام به حقوق اقلیتهای جنسی، تمایز جنس و جنسیت، نفی ازدواج کودکان و... را برساخت میکند. مهمترین استراتژی این گفتمان در مواجهه با امر جنسی، صراحت و ابهامزدایی از امر جنسی است. عرصة عمومیِ متأخرِ مناقشاتِ این دو رویکرد، سند 2030 سازمان ملل بود.