جامعه شناسی
زهرا مختاری؛ مسعود کیانپور؛ احسان آقابابایی
چکیده
وجود عشق بهمنزلۀ مبنایی برای ازدواج و انتخاب همسر در جامعۀ کنونی ایران اهمیت یافته است. از همینرو، این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربة زیستة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از منظر کنشگران تازهازدواجکرده میپردازد. جامعۀ مطالعهشده شامل شهروندان متأهل شهر اصفهان است که ...
بیشتر
وجود عشق بهمنزلۀ مبنایی برای ازدواج و انتخاب همسر در جامعۀ کنونی ایران اهمیت یافته است. از همینرو، این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربة زیستة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از منظر کنشگران تازهازدواجکرده میپردازد. جامعۀ مطالعهشده شامل شهروندان متأهل شهر اصفهان است که در سالهای ابتدایی زندگی مشترکاند. از طریق نمونهگیری هدفمند و با مصاحبة عمیق با 24 نفر، دادهها جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی هشتمرحلهای، مبتنی بر روش باتلرـ کیسبر، تحلیل شد. تحلیل دادهها نشان میدهد که تجربة زیستشدة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از طریق نوعی تقابل عقل و احساس در سه مرحلۀ زمانی برساخته میشود؛ تقابل میان «رمانتیکگرایی پیشین» و «واقعیتگرایی پیشین» قبل از مواجهه و میان «به دل نشستن»، «واقعیتگرایی پسین» و «رخدادهای جرقهای» بعد از مواجهه با طرف مقابل، که بهطورکلی با مضمون «سرگردانی میان بیم و امید» مشخص شد. لحظة عقد نیز در عین داشتن چنین تقابلی، بهعنوان لحظهای محوری در آگاهی کنشگران، با دربر داشتن مضمون اصلی «دوگانگی لحظۀ عقد»، از یکسو «اوج سرگردانی» را در خود دارد و از سوی دیگر به این سرگردانی خاتمه میدهد؛ به این معنا که پس از لحظۀ عقد، تردید کنشگران به صفر میرسد و آنها نوعی «تحول احساسی» را تجربه میکنند.
محمدتقی غیاثی؛ شقایق نادری مقام
دوره 3، دوره 1، شماره 3 ، آبان 1390، ، صفحه 25-38
چکیده
لویی آراگون، در این جستار به عنوان یک شاعر و نویسنده معاصر مطرح می شود؛ شاعری که در طول جنگ جهانی دوم میان زن ورانگی و تعهدمندی به میهن، شکافی نمی بیند. در اثر او، زن پاس داشته می شود، به رغم آنانی که زن را گرانباری بر گرد? مرد جنگاور می شمرند. در واقع بخشی از آثار او در هیمن? پیشگاه زنانه الزا است؛ تا بدانجا که تعهدمندی و میهن پرستی او ...
بیشتر
لویی آراگون، در این جستار به عنوان یک شاعر و نویسنده معاصر مطرح می شود؛ شاعری که در طول جنگ جهانی دوم میان زن ورانگی و تعهدمندی به میهن، شکافی نمی بیند. در اثر او، زن پاس داشته می شود، به رغم آنانی که زن را گرانباری بر گرد? مرد جنگاور می شمرند. در واقع بخشی از آثار او در هیمن? پیشگاه زنانه الزا است؛ تا بدانجا که تعهدمندی و میهن پرستی او به چالش کشیده می شود. اما این چشم انداز نمی تواند خواننده آشنا با افشر? تاریخی و اجتماعی این اشعار را گمراه کند؛ با رهگیری تصویر زنان در اشعار آراگون، چه در سطح و چه در عمق مضامین، نرم نرمک تصاویر دیگری رخ می-نمایند:
از الزا تا فرانسه، خطی ممتد کشیده شده است. فرانسه در پی آیند نگار? عاشقانه الزا و تصاویر زنان پر آوازه است. فرانسه یا الزا، دو واژه با صفاتی یکسان: نیاز، زنانگی، شاعرانگی، ارزش هایی که ایدئولوژی مردانه نازی را می لهند.
پس عشق نیز در اینجا طرحی دوگانه به خود می گیرد، عشقی انسانی و در عین حال عشق به میهن.
این است منش شعرگوی متعهدی که با آفرینش لفافه گویی ها در اوان جنگ، نقشی ارزنده در زایش شعر مقاومت داشت. او فرانسه را نهانی می پرستد، فرانسه ای که در طول جنگ و به دلیل حضور غیر فرانسویان اندوهناک است. پس با نشان دادن تصویری از نیاز زنانه، نیاز فرانسه را در گوش هموطنانش بانگ می زند تا به یاری میهن بشتابند، عشق مشترکی که در بند است.