مینا مهدیخانی؛ سید علی اصغر سلطانی؛ حسین اسکندری
چکیده
چکیدههویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوۀ تعامل با جامعه را کنترل میکند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا میداند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل میشود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدنهای گفتمانی شده و این بدنها نیز در برساخت هویت جسمیتیافته دخیل هستند. ازاینرو هدف ...
بیشتر
چکیدههویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوۀ تعامل با جامعه را کنترل میکند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا میداند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل میشود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدنهای گفتمانی شده و این بدنها نیز در برساخت هویت جسمیتیافته دخیل هستند. ازاینرو هدف از نگارش مقالۀ حاضر بررسی توانایی این رویکرد در مطالعۀ هویت، بالأخص هویت جسمیتیافته و نشان دادن محدودیت مدل دکارتی، است. این رویکرد، رویکرد تحلیلی نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار میدهد و فهم پدیدههای روانشناختی را در بستر اجتماعی ممکن میداند. پژوهش حاضر کیفی بوده و دادهها از ده نفر از بلاگرهای زن در ردۀ سنی بیست الی سی سال از منطقهای یکدست در تهران، ازطریق مصاحبۀ باز و ضبط لایو اینستاگرام جمعآوری شده است. نتایج نشان از برساخت هویت جسمیتیافته بهواسطۀ ساختهای زبانی ساده و روزمره و از ویژگیهای فیزیکی بدن تغییریافتۀ زنان بهعنوان ویژگیهای قابل شناسایی هویت دارد. اهمیت ساخت زبانی فاعل و مفعول فاصلۀ بین هویت و بدن را کمرنگ کرده و از این طریق عاملیت از زنان زدوده شده و فیزیک و تغییرات بدن فراتر از آگاهی قرار میگیرد.