فریبا علاسوند
چکیده
عوامل متعددی که به توسعه فرهنگ و ساختارهای وابسته به فردگرایی، انسانمحوری و خویشتن-خواهی دامن زدهاند، سبکی یکسان از زندگی را برای بشر فراهم آوردهاند که به تدریج دینداران را در تضاد با پیرامونشان کشانده است. برای خروج از این وضعیت، لازم است اصول حاکم بر زندگی دین-دارانه، بازخوانی و ساختارسازی شوند؛ چه آن که نادیدهانگاری ...
بیشتر
عوامل متعددی که به توسعه فرهنگ و ساختارهای وابسته به فردگرایی، انسانمحوری و خویشتن-خواهی دامن زدهاند، سبکی یکسان از زندگی را برای بشر فراهم آوردهاند که به تدریج دینداران را در تضاد با پیرامونشان کشانده است. برای خروج از این وضعیت، لازم است اصول حاکم بر زندگی دین-دارانه، بازخوانی و ساختارسازی شوند؛ چه آن که نادیدهانگاری هر اصل، پیامدهای کمّی و کیفی قابل مشاهده دارد. در این نوشتار، ضمن تفکیک میان بررسی جامعهشناختی و گفتگوی دینی درباره سبک زندگی با نگاهی هنجارشناسانه به تبیین سه اصل محوری قناعت، پرهیز از مسیر لهوی در زندگی و باور به وجود مرزبندی میان حق و باطل پرداخته شده است. دستاورد نوشتار، ضمن ساختشکنی از موضوع «سبک زندگی»، این نکته را اثبات میکند که بدون حاکمیت اصول فوق، جهتدهی ساختارها بر اساس آنها و اصلاح ریختار ذهنی و تربیتی افراد و خانوادهها، ایجاد سبک زندگی دین-دارانه عملی نیست.