مقاله پژوهشی
هنر
سهیلا خسروی؛ روشنک داوری
چکیده
رشد اقتصاد بومی و محلی و توانمندسازی زنان با بهرهگیری از شیوههای گوناگون از جمله کارآفرینی اجتماعی در بستر توسعه پایدار از اهدافی است که در این حوزه دنبال میشود. پژوهش حاضر، باهدف بررسی و تحلیل نقش زنان بختیاری در توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی ایران با تأکید بر اهمیت نقش کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان عوامل ...
بیشتر
رشد اقتصاد بومی و محلی و توانمندسازی زنان با بهرهگیری از شیوههای گوناگون از جمله کارآفرینی اجتماعی در بستر توسعه پایدار از اهدافی است که در این حوزه دنبال میشود. پژوهش حاضر، باهدف بررسی و تحلیل نقش زنان بختیاری در توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی ایران با تأکید بر اهمیت نقش کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان عوامل کلیدی در این توسعه میپردازد. این تحقیق، از روشهای کیفی و کمی بهره گرفته است. جمعآوری دادهها از طریق پرسشنامه و مصاحبههای میدانی با مردم استان چهارمحال و بختیاری و مطالعات کتابخانهای انجامشده است. جامعه آماری، زنان بختیاری و نمونه مورد سنجش 389 نفر و تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری و مدلهای تحلیلی انجامگرفته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که زنان قوم بختیاری تأثیر بسزایی بر توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی دارند و از طریق کارآفرینی اجتماعی، به ایجاد فرصتهای شغلی و توسعۀ فعالیتهای اقتصادی محلی میپردازند و تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان یکی از مشاغل اصلی، نقش ویژهای در ترویج و توسعۀ گردشگری فرهنگی و تاریخی مناطق موردنظر و توانمندسازی زنان دارد. بر اساس یافتهها، توسعۀ کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی میتواند به افزایش رفاه افراد این اقوام و مناطق محلی کمک کند. در سیاستگذاری و برنامهریزیهای محلی توجه به این نکته و اخذ تدابیر مناسب به منظور حمایت از این فعالیتها و توسعه آنها میتواند قدم مناسبی در مسیر تحقق اهداف توسعۀ پایدار باشد.
مقاله پژوهشی
تاریخی
زیبا غفوری
چکیده
در عصر مشروطه به تدریج زنان ایرانی به عرصه مطبوعات وارد شدند. ابتدا زنان پایتخت قدم به این عرصه نهادند و اندکی بعد زنان شهرستانها نیز به تاسی از آنها به این عرصه وارد شدند و بزودی موفق شدند در این زمینه فعالیت های قابل توجهی انجام داده و نشریات مهمی را منتشر نمایند. پژوهش حاضر تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نشریات «ندای ایران» ...
بیشتر
در عصر مشروطه به تدریج زنان ایرانی به عرصه مطبوعات وارد شدند. ابتدا زنان پایتخت قدم به این عرصه نهادند و اندکی بعد زنان شهرستانها نیز به تاسی از آنها به این عرصه وارد شدند و بزودی موفق شدند در این زمینه فعالیت های قابل توجهی انجام داده و نشریات مهمی را منتشر نمایند. پژوهش حاضر تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که نشریات «ندای ایران» و «ندای ایرانی» در سالهای 1326 تا 1331 شمسی در ایران به مسائل سیاسی و اجتماعی چگونه نگریستهاند؟ بر اساس یافتههای تحقیق روزنامه های ندای ایران و ندای ایرانی که در دهه 20 شمسی در شهر شیراز توسط بانو نصرت الملوک کشمیری زاده منتشر شدند، نگاهی انتقادی به مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خویش داشته اند. این روزنامهها، در زمینه امور سیاسی، با مقالات و تحلیلهای تند و تیز، انتقاداتی به عملکرد دولتمردان مطرح میکردند و به شدت با دولتمردان کمکار و بیگانهپرست مخالفت داشتند. از سوی دیگر این روزنامهها مسائل و معضلات اجتماعی شهر شیراز را نیز پیگیری و منعکس نموده و با مطالبه از مدیران و مسئولان شیراز، خواهان رسیدگی به مشکلات شهر خویش بودند. مسائل مربوط به زنان از دیگر موضوعات مدنظر این دو روزنامه بود و با به تصویر کشیدن دغدغه های زنان، بر ضرورت تغییر و تحول در جامعه برای بهبود وضعیت زنان تاکید داشتند.روش تحقیق در پژوهش حاضر مبتنی بر روش تاریخی و مبتنی بر رویکرد توصیفی و تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات نیز به روش آرشیوی، کتابخانهای و میدانی (مصاحبه) است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
میترا فرآراء؛ نجمه نظری؛ اسماعیل بلالی؛ گلاویژ علیزاده
چکیده
چکیدهتحولات اجتماعی ایران در صد سال اخیر و ارتباط زنان ایرانی با دنیای مدرن، همراه با شتاب جهانیشدن و نوگرایی، موجب برخی تغییرات از جمله بازنگری در هویت زنانه شده است. نمود بازاندیشی زنان ایرانی در هویت فردی و اجتماعی را در جامعه، و به تبع آن در رمانهای چند دهۀ اخیر میتوان دید. فریبا وفی از داستاننویسان موفق ایرانی است که به ...
بیشتر
چکیدهتحولات اجتماعی ایران در صد سال اخیر و ارتباط زنان ایرانی با دنیای مدرن، همراه با شتاب جهانیشدن و نوگرایی، موجب برخی تغییرات از جمله بازنگری در هویت زنانه شده است. نمود بازاندیشی زنان ایرانی در هویت فردی و اجتماعی را در جامعه، و به تبع آن در رمانهای چند دهۀ اخیر میتوان دید. فریبا وفی از داستاننویسان موفق ایرانی است که به مسائل مرتبط با زنان و خانواده توجهی ویژه دارد. یکی از دغدغههای وفی در آثارش از جمله در رمان رازی در کوچهها، هویت زن ایرانی است که در قالب موضوعاتی چون بحران هویت، سرگردانی بین هویت مدرن و سنتی، و بازیابی و بازنگری در هویت زنانه نمود پیدا میکند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مؤلفههای هویت و زیست زنانه در رمان رازی در کوچهها میپردازد و مواردی چون خوابها و رؤیاها، احساسات و عواطف، نیازها و آرزوها و واکنش زنان به موقعیتها را با نظر به روانشناسی اجتماعی و نظریههای شخصیت، مورد تحلیل و ریشهیابی قرار میدهد. نویسنده در این رمان، به انتقاد از کلیشهها و ایدئولوژی جنسیتی مسلط بر جامعه پرداخته و بر لزوم بازنگری در هویت زنان و نقش و موقعیت آنان در خانواده و اجتماع، به صورتی آگاهانه و با پرهیز از افراط و تفریط تأکید دارد.
مقاله پژوهشی
هنر
حسین اردلانی؛ مارینا خیرالله زاده ورزی
چکیده
نقاشیهای ایران درودی، نقاش معاصر زن ایرانی، که به شیوه سوررئالیست-سمبولیسم است، بستر مناسبی برای نقد کهنالگویی است. چرا که یکی از ساحتهای نمود کهنالگوها آثار هنری از جمله نقاشیها میباشند. از دیدگاه روانشناسیتحلیلی، کهنالگوها مفاهیم مشترک، تکرار شونده و انتزاعی، بین جوامع مختلف بشری هستند که در بخش عمیقتر روان ...
بیشتر
نقاشیهای ایران درودی، نقاش معاصر زن ایرانی، که به شیوه سوررئالیست-سمبولیسم است، بستر مناسبی برای نقد کهنالگویی است. چرا که یکی از ساحتهای نمود کهنالگوها آثار هنری از جمله نقاشیها میباشند. از دیدگاه روانشناسیتحلیلی، کهنالگوها مفاهیم مشترک، تکرار شونده و انتزاعی، بین جوامع مختلف بشری هستند که در بخش عمیقتر روان در ضمیر ناخودآگاه جمعی جای دارند و از طریق خودآگاه و ناخودآگاه فردی در خیالپردازیها، افسانهها، رویاها، هذیانها و آثار هنری به صورت نمادها و اسطورهها بازتاب مییابند. در حقیقت نمادها و اسطورهها مظروفهای بیانگر کهنالگوها هستند که، ازطریق خوانش آنها میتوان به شناخت گستردهتری از لایههای عمیقتر روان انسان پیبرد. در این پژوهش به خوانش نمادهای مظروف کهنالگوها در سه مورد از نقاشیهای ایران درودی میپردازیم، برای یافتن پاسخ این سوال که تاثیر نقش ناخودآگاه جمعی از طریق بازتاب کهنالگوها در نقاشیهای درودی چگونه است و هدف از این پژوهش خوانشی نو با رویکردی متفاوت برای شناخت و درکی ژرفتر از لایههای درونی نقاشیهای درودی است. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و به شیوه توصیفی-تحلیلی است. گردآوری مطالب به صورت کتابخانهای و مشاهدهای است. نتایج حاکی از این بودهاست که نمادهای آسمان، زمین، ویرانهها، گل، مروارید و نور از بن مایههای اصلی در آثار درودی میباشند که مبین بازتاب کهنالگوهای مادر/زن، آسمان/پدر، عروج و ازدواج میباشند.
مقاله پژوهشی
ارتباطات
عسل رضوی؛ حسین افراسیابی
چکیده
گفتمانهای قدرت و نقش آنها در مسائل اجتماعی موضوعی است که اخیرا در رسانهها مورد توجه قرار گرفته و به اشکال مختلف بازنمایی میشود. این پژوهش نیز به بررسی گفتمان پدرسالاری و نحوه بازنمایی آن در فیلم برادران لیلا میپردازد. فیلم برادران لیلا تازه ترین فیلم سعید روستایی است که در آن گفتمان پدرسالاری و نقش زنان در ایستادگی مقابل آن ...
بیشتر
گفتمانهای قدرت و نقش آنها در مسائل اجتماعی موضوعی است که اخیرا در رسانهها مورد توجه قرار گرفته و به اشکال مختلف بازنمایی میشود. این پژوهش نیز به بررسی گفتمان پدرسالاری و نحوه بازنمایی آن در فیلم برادران لیلا میپردازد. فیلم برادران لیلا تازه ترین فیلم سعید روستایی است که در آن گفتمان پدرسالاری و نقش زنان در ایستادگی مقابل آن بازنمایی شده است. این مطالعه با روش کیفی و تحلیل گفتمان انتقادی در چهار سطح «سـطح سـطح »، «عمق سطح »، «سطح عمق» و « عمق عمق» صورت گرفته است. در سطح سطح، دیالوگها، صحنهها و تمامی عناصر زبانی مرتبط با موضوع انتخاب شده و در سطوح بعدی، غنی تر و انتزاعی تر میشود. در نهایت در بخش عمق عمق، این عناصر زبانی در ارتباط با پرکتیس های گفتمانی قرار گرفته و گفتمان پنهان فیلم، مورد واکاوی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش حاکی از این است که فیلم برآید دو گفتمان عمده می باشد که عبارتند از: پدرسالاری رو به زوال ( آرزومندی کم ارزش پدری، اصلاح گری محافظه کارانه، ته نشستهای پدرسالاری ) و برخاستن زنانگی (آگاهی زنانه، قدرت محتضر ). یعنی فیلم برادران لیلا نشان میدهد که در جامعه امروزی آنچه شاهد آن هستیم یک پدرسالاری رو به اتمام و شروع یک گفتمان زنانه است. پدرسالاری بازنمایی شده در این فیلم یک پدرسالاری رو به زوال با ورود زنان به عرصههای مختلف است.
مقاله پژوهشی
هنر
طوبی مظفری نژاد؛ اسماعیل نجار
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در عصر سرمایه داری انجام میگیرد و تحت سلطه قدرتهای جهانی قرار دارد، پژواکی درست از تاریخ و تجربیات جهان شمول نیست و مختص به تفکرات غرب است. بالاخص هنگام پرداختن به سوژههای فرودست، به خصوص جنسیت زنانه، صرفا ظاهری از آن را در جهت اهداف خود ارائه میدهد و به یک سیاست آرمانی و ذاتگرایانه محدود میرسد. حال آنکه سوژه فرودست هنگامی که در مقام یک زن سخن میگوید و عمل میکند میداند که جنسیت در حال رشد و فراگیری، بهترین حالت ممکن برای اوست. در سایه این بازی بداقبال است که تاریخ فرودستی که مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، باید توسط خود فرودستان و افراد در حاشیه آشکار گردد. در پژوهش پیش رو، با تمرکز بر دادههای نظری اسپیواک در مرگ یک رشته، «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی»، نشان داده خواهد شد که فرودست میتواند از خلال ادبیات، خود و تجربیات نابش را بدون کمک، اصلاح و قدرتهای جهانی به بیان و نمایش درآورد.
مقاله پژوهشی
ادبیات
شفیع الله سالک؛ مهسا رون
چکیده
رنگ، یکی از معیارهای سنجش شخصیت در روانشناسی جدید به شمار می رود؛ زیرا هر رنگی تأثیری خاص بر روان و جسم بیننده بر جای می گذارد و نمایانگر اوضاع و احوال روحی اوست. روانشناسی رنگ ماکس لوشر رویکردی است که انتخاب رنگ ها برمبنای آن به شناخت روان انسان ها کمک می کند. در این پژوهش شعر فروغ فرخزاد و خالده فروغ، از شاعران معاصر جریان رمانتیک ایران ...
بیشتر
رنگ، یکی از معیارهای سنجش شخصیت در روانشناسی جدید به شمار می رود؛ زیرا هر رنگی تأثیری خاص بر روان و جسم بیننده بر جای می گذارد و نمایانگر اوضاع و احوال روحی اوست. روانشناسی رنگ ماکس لوشر رویکردی است که انتخاب رنگ ها برمبنای آن به شناخت روان انسان ها کمک می کند. در این پژوهش شعر فروغ فرخزاد و خالده فروغ، از شاعران معاصر جریان رمانتیک ایران و افغانستان، براساس نظریه مذکور بررسی شده است. کیفیت و میزان کاربرد رنگ ها در اشعار آنها نشان می دهد که در شعر فروغ فرخزاد رنگ سیاه در انتخاب اول قرار دارد که بیانگر کشمکشهای درونی، ناخشنودی و انزجار او از محیط و بیان افسردگی و انزوای اوست. اما کاربرد پربسامد رنگ سبز در کنار سیاه حکایت از امیدواری او برای تغییر سرنوشت و تحول جامعه دارد. انتخاب نخست خالده فروغ اما رنگ سبز ـ نماد ایمان، آزادی و آرامش ـ است و سیاه در کنار آن بیانگر استبداد، خفقان و نابسامانی-های اجتماعی است. بررسی دفترهای اشعار این دو شاعر حاکی از آن است که اندک اندک طیف های آرام و امیدبخش جای رنگ های تیره را می گیرد و این بیانگر تمایل و امید آن ها به زندگی بهتر و علاقه به ایجاد تغییرات مناسب برای به تصویر کشیدن احساسات شان است.
مقاله پژوهشی
ادبیات
ایوب مرادی؛ منصوره شهریاری
چکیده
رویکرد شوالتر که به نقد وضعی یا سنت نوشتاری زنان مشهور است امکان بررسی نوشتار زنانه را از منظر تفاوتهای جنسیتی فراهم می آورد . شوالتر با بررسی زمینههای زیستی، زبانی، روانی و فرهنگی به تحلیل محتوا و ساختار نوشتار ادبی می پردازد. رمان «پیاده» ازجمله آثاری است که موضوع زن ایرانی و مشکلاتی که فرهنگ مردانه برای وی رقم زده را دستمایه ...
بیشتر
رویکرد شوالتر که به نقد وضعی یا سنت نوشتاری زنان مشهور است امکان بررسی نوشتار زنانه را از منظر تفاوتهای جنسیتی فراهم می آورد . شوالتر با بررسی زمینههای زیستی، زبانی، روانی و فرهنگی به تحلیل محتوا و ساختار نوشتار ادبی می پردازد. رمان «پیاده» ازجمله آثاری است که موضوع زن ایرانی و مشکلاتی که فرهنگ مردانه برای وی رقم زده را دستمایه داستانپردازی قرار داده است. قهرمان این داستان، زنی تنهاست که به دلیل تهمت ناروای همسرش از دیار خود رانده و آواره تهران میشود. در این رمان، شخصیتهای مرد در اتحادی نانوشته هریک بهنحوی در رقمخوردن عاقبت شوم قهرمان دست دارند و در نقطة مقابل شخصیتهای زن طی تلاشی بیثمر، هرکدام بهشکلی درصدد یاری قهرماناند. نویسنده با خلق مکانی خیالی به نام گوران، به بازنمایی ظلم تاریخی فرهنگ مردانه به زنان پرداخته و برای انجام این مهم از پرداخت دقیق خُلقیات روانی و ویژگیهای زیستی زنان بهره برده است. این پژوهش در پی آن است تا به شیوة توصیفی – تحلیلی ویژگیهای نوشتار زنانة ایرانی را در متن رمان پیاده براساس رویکردهای چهارگانة شوالتر بررسی نماید. نتایج نشان میدهد که مسائل مربوط به بارداری و زایمان از منظر زیستی، ارتباط با مردان، ویژگیهای مادرانه و ارتباط با زنان از نگاه روانی و توجه منتقدانه به تسلط تاریخی مردان بر زنان از منظر فرهنگی، تبلور خاصی در متن یافتهاند. در زمینة مسائل زبانی و ساختاری نیز انعکاس بالای واژگان خاص زنان، جملات کوتاه و مقطّع و جزئینگری در متن تشخصّ ویژهای دارند. مهمترین ویژگی سبکی متن نیز نوع خاصی از روایت بومی - ایرانی است که از تلفیق زاویه دید سومشخص و اولشخص با بهرهگیری از ظرفیت جملات عاطفی حاصل آمده است؛ ویژگیای که شباهت بالایی به شیوة داستانگویی در گعدههای زنان ایرانی دارد.
مقاله پژوهشی
هنر
افروز خالقی؛ مرتضی لک؛ هدا شبرنگ
چکیده
این مقاله سعی در بررسی نسخههایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیینکنندهترین عواملی که بر نحوه درک شخصیتهای زن در نمایشنامه تأثیر میگذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصهی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراستهای شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفتهی ...
بیشتر
این مقاله سعی در بررسی نسخههایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیینکنندهترین عواملی که بر نحوه درک شخصیتهای زن در نمایشنامه تأثیر میگذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصهی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراستهای شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفتهی گراوور همچون گراوور فولاد، گراوور طرح کلی، گراوور نقطهچینی، داگوئروتایپ و فتوگراوور از تکنیکهای اصلی بازتولید تصاویر در دوره ویکتوریا به شمار میرفتند، نشان دادن زنان شکسپیر به عنوان پیرامتنهای زیباشناختی نسخههای چاپ شدهی قرن نوزدهم، انتخابی هنری بود که لایهای از جذابیت غیر متنی را به نمایشنامهها اضافه کرده و کیفیت خوانش و درک هرمنوتیکی مخاطب از کاراکترها را بهبود می بخشید. به دیگر سخن، هنرمندان با به تصویر کشیدن قهرمانان زن شکسپیر به شیوههای بصری جذاب، به دنبال تأکید بر زیبایی، قدرت و پیچیدگی آنها بودند. لذا تصاویر در این نسخهها به خوانندگان امکان تفسیر غنیتری از کاراکترها ارائه داده و به طور بالقوه بر درکشان از شخصیتهای نمایشنامه تأثیر میگذاشتند. همچنین در این عصر، تصاویر از تاکید بر ارتباط مفهومی و معناشناختی تصاویر زنان با متن که در قرن هجده رایج بود، به صرفا بازنمایی زیبایی زنان رسید. شایان ذکر است که برای توصیف کامل این روند، بر نظریات ویلیام جان توماس میچل در مورد اهمیت نمایش بصری متنهای ادبی تکیه خواهد شد.
مقاله پژوهشی
ادبیات
نرجس قابلی؛ علیرضا اسدی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « ...
بیشتر
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « رهش» است. بر این اساس، مسالۀ اصلی در پژوهش حاضر این است که «جنسیت» در این رمانها چگونه بازنمایی شدهاست. همچنین تفکرات جنسیتی چگونه از طریق ذهنیت نویسنده در نگارش رمان بازتاب یافتهاند و نویسنده چه دیدگاهی نسبت به آنها دارد. پژوهش پیش رو از لحاظ روششناسی پژوهشی توصیفی و کیفی محسوب میشود که گردآوری دادههای آن به روش کتابخانهای انجام میگیرد. طبق این روش، تحلیل رمان شامل سه سطح است : تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی و تحلیل بافتی. تحلیل متنی به نشانه شناسی شخصیّتهای رمان و پیداکردن نظمهای گفتمانی رمان اختصاص دارد؛ در تحلیل بینامتنی، هر رمان با رمانهای هم دوره مقایسه میشود و در تحلیل بافتی، رابطه رمان با فضای اجتماعی کلان تری بررسی میگردد. در نهایت تحلیل گزارهها مشخص گردید که اصلی ترین دغدغه و درون مایه رمانها؛ جدال آشکار بین سنت و مدرنیته در برساخت اجتماعی جنسیت نهفته است که به صورت ضمنی در لایههای درونی متن و بازتاب واژگانی گنجانده شده و شخصیت اصلی رمانها در تمامی مراحل در جدال بین دو برساخت زیستی جنسیت و برساخت اجتماعی آن قرار دارند.
مقاله پژوهشی
هنر
مریم مونسی سرخه
چکیده
مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالت گرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که بر روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود ...
بیشتر
مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالت گرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که بر روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود و برخی کردارهای بدنی اهمیت مییابند. مدیریت بدن فرد به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری، رابطه مستقیمی با انتخاب نوع لباس دارد. سؤال: عوامل مؤثر بر انتخاب انواع لباس اجتماع بانوان، با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز چیست؟ هدف پژوهش حاضر، شناخت عوامل انتخاب لباس اجتماع بانوان برای نمایشِ اندام مطابق با رویکرد مدیریت بدن است. روش پژوهش، تحلیلی، همبستگی و پیمایشی و جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری بانوان 20 تا 30 ساله در شهر تهران و تعداد نمونه، 384 نفر می باشد که داده ها با پرسشنامۀ محققساخت به روش تصادفی ساده جمع آوری شد. یافتهها نشان داد که مدیریت بدن، در ساختارهای اجتماعی، متغیّر است. گاه انتخاب لباس اجتماع برای متناسب سازی با تفکر سایران در جامعه بوده و به عنوان ابزار قدرت است؛ گاه جهت دستیابی به پذیرش های مثبت و همسو با فعالیت های اجتماعی است.
مقاله پژوهشی
هنر
غفران بریمو؛ عفت السادات افضل طوسی
چکیده
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت ...
بیشتر
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی بهویژه هویت عربی دختران و زنان عربزبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنیترین کشور در زمینۀ نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحدۀ عربی و ضعیفترین کشور در این زمینه سوریه است. چهرۀ دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم میخورد. همچنین نخل بهعنوان نمادی از جغرافیای طبیعی بهویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشتهاند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروههای سنی کمرنگ است. بهنظر میرسد میتوان به این نتیجۀ کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتابهای کودک کشورهای عربی جامعۀ آماری پژوهش حاضر آمیزهای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
قدرت الله علیرضایی؛ غلامرضا سالمیان؛ فاطمه کلاهچیان
چکیده
یونگ روانپزشک سوئیسی، در روانشناسی تحلیلی خود کهنالگوهای بسیاری را مطرح کردهاست که میتوانند معیارها و ملاکهای مفیدی در سنجش، بررسی و تحلیل آثار ادبی در نقد روانشناختی باشند. یکی از مهمترین و حیاتیترین این کهنالگوها، کهنالگوی «مادرمثالی» است که تصویری ذهنی و جهانشمول در شخصیّت و فردیّت بشر است و به دو صورت ...
بیشتر
یونگ روانپزشک سوئیسی، در روانشناسی تحلیلی خود کهنالگوهای بسیاری را مطرح کردهاست که میتوانند معیارها و ملاکهای مفیدی در سنجش، بررسی و تحلیل آثار ادبی در نقد روانشناختی باشند. یکی از مهمترین و حیاتیترین این کهنالگوها، کهنالگوی «مادرمثالی» است که تصویری ذهنی و جهانشمول در شخصیّت و فردیّت بشر است و به دو صورت مثبت و منفی جلوه میکند. سیمین بهبهانی از جمله شاعران معاصر ادبیّات فارسی است که نمودهای مادرمثالی در اشعار او بازتاب داشتهاست. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی انجام گرفتهاست، به دنبال کشف نمودهای کهنالگویی مادرمثالی در مفاهیم و سازههای شعری سیمین بهبهانی و شناسایی نمودهای مثبت و منفی آن با نگرش نقد اسطورهای- روانشناختی است. نتایج پژوهش نشان از بازتاب 60 درصدی نمود مثبت و 40 درصدی نمود منفی مادرمثالی در شعر سیمین دارد؛ در شکل مثبت به ترتیب بسامد، همذاتپنداری با گیاهان، مادرزمینی، زایش و پرورش، شوق و شفقّت و فصل بهار بیشترین نمود را دارند و در بُعد منفی بیشترین بسامد مربوط به فصلهای منفی، مرگاندیشی، شب، مرداب و زمین سترون است. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .