نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

2 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشکدة حقوق دانشگاه شهید بهشتی

چکیده

اهمیت تشکیل خانواده و بقای آن در دین اسلام به حدی است که گسستن این پیمان، حتی در شرایطی که با درخواست طرفین هم باشد، نزد پیامبر اسلام(ص) مغبوض‌ترین اعمال است. درعین‌حال، از آنجا که اصل در اسلام دوام و بقای نکاح است؛ فرصتی برای بازگشت به خانواده با سازوکاری آسان با عنوان عدة طلاق رجعی بنا نهاده که طرفین به‌راحتی این نهاد مقدس را از نو به پا دارند. با وجود این، انواعی از طلاق وجود دارد که با عنوان طلاق بائن پیمان زناشویی پایان می‌یابد و فقط با عقد جدید ازدواج ممکن می‌شود. در طلاق خلع با کراهت زن و طلاق مبارات با کراهت از طرفین و در هر دو صورت با پرداخت مالی از طرف زن به شوهر، طلاقی بائن، یعنی غیرقابل رجوع واقع، می‌شود. طلاق به عوض نیز حتی در صورت عدم کراهت از طرف زوجه یا زوجین و با پرداخت مالی از طرف زن به شوهر یا ابراء ذمة شوهر به نفقة گذشته یا مهریه یا سایر دِین‌های احتمالی منظور است. بررسی و تحلیل ماهیت حقوقی و آثار اجتماعی و فرهنگی این نوع طلاق سؤال این تحقیق است. درحقیقت، تسهیل در جدایی زوجین با پرداخت عوض و درعین‌حال تراضی طرفین به گسستن پیمان زناشویی، بدون وجود کراهتی از سوی طرفین، تأثیراتی در حوزة ازدیاد طلاق ایجاد می‌کند و به همین دلیل ضرورت توجه به آثار فرهنگی و اجتماعی آن را اجتناب‌ناپذیر می‌کند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Legal Nature of Divorce for a Consideration and Its Cultural and Social Effects under Iranian Law

نویسندگان [English]

  • Mohammad Hasan Sadeghi Moghadam 1
  • Amin Amirhoseini 2

1 Professor at the Faculty of Law and Political Science, University of Tehran

2 PhD student in Private Law, Faculty of Law, Shahid Beheshti University

چکیده [English]

Establishing a family and its continuity is so important in Islam that divorce and dissolution of marriage even by mutual consent of the spouses is the most detestable act in view of the Prophet. As the continuity of the marriage is a basic principle in Islam, Islamic law has provided an opportunity for the husband to come back to the family and revive this sacred institution by offering the simple mechanism of the waiting period (ʻiddah) in the revocable divorce. Nevertheless, there are certain kinds of divorce, known as irrevocable divorce (ba’in), by which the marital relation is dissolved and the revival of the marriage is possible only by making a new marriage contract. In khola divorce (initiated by the wife, based on her dislike of her husband) and in mubarat divorce (initiated by the wife, based on mutual dislike or aversion of the spouses) the wife obtains divorce by paying a fixed sum (or transferring a property) to her husband and the divorce becomes irrevocable (bauen). In divorce for a consideration there is no dislike from both spouses but the wife by paying an agreed sum (or transferring a property) to her husband or by releasing her husband from his duty to pay her past maintenance or from his duty to pay her dower or from his duty to pay other debts owed his wife, can become divorced. This article examines the legal nature as well as the cultural and social effects of this kind of divorce. Facilitating the separation between the spouses through paying a sum to the husband by the wife without the existence of any dislike between them would increase the number of divorces. For this reason, paying attention to the cultural and social effects of this divorce becomes necessary.

کلیدواژه‌ها [English]

  • divorce
  • khola divorce
  • mubarat divorce
  • cultural effects of divorce for a consideration
[1] انصاری، مرتضی (1374). المکاسب، چ 2، قم: مصطفوی.
[2] انصاری‌پور، محمدعلی؛ صادقی‌مقدم، محمدحسن (1384). «اجرت‌المثل کارهای زوجه و نقد آرای محاکم در این زمینه»، مدرس علوم انسانی، ش 41.
[3] البحرانی، یوسف (1409). الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، ج 25، چ1، قم: مؤسسة علوم اسلامی، وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیة قم.
[4] الجبعی العاملی، زین‌الدین بن علی (شهید ثانی) (1413). مسالک الافهام فی شرح شرایع الاسلام، ج 9، چ 1، قم: دارالمعارف الاسلامیه.
[5] الجبعی العاملی، زین‌الدین بن علی (شهید ثانی) (1423). الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، ج 2، چ 3، دارالعلوم الاسلامیه.
[6] حائری، مسعود (1370). تحلیلی از مادة 10 قانون مدنی، چ 1، تهران: کیهان.
[7] حلی، محمدبن یوسف (فخر المحققین) (1389). ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، چ 1، قم: مؤسسة اسماعیلیان.
[8] حلّی جعفربن حسن (محقق حلّی) (1408). شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چ 1، بیروت، مطبعه دارالاضواء المرتضویه.
[9] حلّی جعفربن حسن (محقق حلّی) (1407). المعتبر فی شرح المختصر، چ 1، قم: مؤسسة نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
[10] حلّی، یوسف بن حسن (علامه حلّی) (1403). تذکره الفقهاء، ج 2، دارالاضواء المرتضویه.
[11] حلّی، یوسف بن حسن (علامه حلّی) (1413). قواعد الاحکام فی معرفه الحلال و الحرام، چ 1، قم: مؤسسة نشر علوم اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیه قم.
[12] حمداللهی، عاصف؛ روشن، محمد (1388). بررسی تطبیقی فقهی و حقوقی قرارداد استفاده از رحم جایگزین، تهران:  مجد.
[13] روشن، محمد (1393). حقوق خانواده، چ 1، ویرایش جدید، تهران: جنگل.
[14] سبحانی، حسین؛ امیرحسینی، امین؛ روشن، محمد (1395). «رویکردی نوین به شهادت زن در نظام حقوقی ایران و فقه امامیه»، دوفصل‌نامة علمی‌ـ پژوهشی مطالعات زن و خانواده، مرکز مطالعات زنان دانشگاه الزهرا، دورة 4، ش اول، ص 234-205.
[15] شهیدی، مهدی (1380). حقوق تعهدات، چ 2، تهران: مجد.
[16] ــــــــــ (1383). اصول قراردادها و تعهدات، چ 3، تهران: مجد.
[17] صابری صفایی، عبدالعلی (1346). آثار و موجبات طلاق در حقوق مدنی ایران، فرانسه، شوروی و مصر، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
[18] صادقی‌مقدم، محمدحسن؛ انصاری‌پور، محمدعلی (1384). «طلاق حرجی و نقد آرای محاکم»، نامة مفید، ش 52.
[19] صادقی‌مقدم، محمدحسن (1391). «تحول در ارث زن از اموال غیرمنقول شوهر»، دوفصل‌نامة دانش حقوق مدنی، ش 2، ص 67-55.
[20] صادقی‌مقدم، محمدحسن (1392). «نسب و ارث جنین آزمایشگاهی»، فصل‌نامة حقوق پزشکی، ش 24، ص 82-65.
[21] صادقی‌مقدم، محمدحسن؛ امیرحسینی، امین (1394). «نفقه و نیازهای درمانی زوجه»، فصل‌نامة زن در فرهنگ و هنر، س 7، ش 3، ص 419-405.
[22] صادقی‌مقدم، محمدحسن؛ شعبانی کندسری، هادی؛ سهرابی، یاسر (1394). «اصل آزادی ایقاعات در فقه امامیه و حقوق ایران»، آموزه‌های فقه مدنی، دانشگاه علوم رضوی، ش 11، ص 72-49.
[23] صادقی‌مقدم، محمدحسن؛ صادقی، محمد؛ امیری سرارودی، سیدرضا (1395). «ماهیت و جایگاه عقد نکاح»، آموزه‌های فقه مدنی، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ش 13، ص 78-53.
[24] صادقی‌مقدم، محمدحسن (1383). «باروری مصنوعی از دیدگاه حقوق اسلام»، مدرس علوم انسانی، ش 37، ص 187- 161.
[25] صفایی، سید حسین؛ امامی، اسدالله (1375). حقوق خانواده، نکاح و انحلال آن، ج 1، چ 5، تهران: دانشگاه تهران.
[26] صفایی، سیدحسین؛ فدایی، حسن؛ امیرحسینی، امین (1395). «واکاوی مشروعیت باروری پس از مرگ در فقه امامیه با رویکردی به آرای فقهای اهل سنت»، دوفصل‌نامة فقه مقارن، س 4، ص 165-137.
[27] عاملی، سید محمد (1413). نهایه المرام فی شرح مختصر شرایع الاسلام، چ 5، قم: مؤسسة نشر علوم اسلامی وابسته به جامعة مدرسین حوزة علمیه قم.
[28] علوی قزوینی، سیدعلی (1379). «بررسی نظریة طلاق معوض»، مجلة مجتمع آموزش عالی قم، س2، ش 5، ص 89-63.
[29] فاضلهندی، محمد بن حسن اصفهانی (1419). کشف اللثام و الابهام عن قواعد الاحکام، چ 4، بیروت، دارالعلوم الاسلامیه، ج 2.
[30] قاسم‌زاده، سیدمرتضی و همکاران (1382). تفسیر قانون مدنی، تهران: سمت.
[31] قنواتی، جلیل؛ وحدتی شبیری، سید حسن؛ عبدی‌پور، ابراهیم؛ زیر نظر سید مصطفی محقق داماد (1379). حقوق قراردادها در فقه امامیه، چ 3، تهران: سمت.
[32] کاتوزیان، ناصر (1377). قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی، تهران: دادگستر.
[33] ــــــــــ (1386). دورة مقدماتی حقوق مدنی، قواعد عمومی قراردادها، چ 7، تهران: شرکت سهامی انتشار.
[34] محقق، دامادیزدی، سید مصطفی (1365). بررسی فقهی حقوق خانواده‌ـ نکاح و انحلال آن، قم: مرکز نشر علوم اسلامی.
[35] مکی العاملی، محمد مکی (1409). اللمعه الدمشقیه، چ 2، بیروت، مطبعه دارالاضواء المرتضویه.
[36] موسوی بجنوردی، سید محمدحسن (1409). القواعد الفقهیه، قم: مؤسسة اسماعیلیان.
[37] موسوی خمینی، سید روح‌الله (1410). الرسائل، رساله الاجتهاد و التقلید، قم: مؤسسة اسماعیلیان.
[38] ــــــــــ (1366) تحریر الوسیله، ج 2، چ 2، تهران: مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
[39] میرزای قمی، ابوالقاسم (1413). غنائم الایام فیما یتعلّق بالحلال و الحرام، چ 2، رسالۀ فی انفراد الطلاق بالعوض عن الخلع، بیروت: دارالمعارف الاسلامیه.
[40] میرزای قمی، سید ابوالقاسم (1419). جامع الشتات، بیروت، مطبعه دارالاضواء المرتضویه.
[41] نجفی، محمدحسن (1404). جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج 33، چ 2، قم: دفتر نشر اسلامی، وابسته به حوزة علمیة قم.