نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران

2 دانشجوی کارشناسی ارشد کارگردانی گروه هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران

چکیده

در تاریخ نمایش سنتی ایران، به‌ویژه سیاه‏بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصۀ فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم‏رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه‏های مهم کنشگری زنان در دهه‏های اخیر در زمینۀ نمایش‏های سنتی، به‌خصوص در سیاه‏بازی رُخ داده است. این فعالیت‏ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونۀ نمایشی و بازی در نقش الماس می‏پردازد و جنبه‏های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزۀ نظری، بر‌اساس آرای فمنیسم پست‏مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر‌اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف‏پوشی» بررسی می‏کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش ‏از این در نمایش‏های سنتی ایرانی حضور نداشته‏اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده‏اند. به منظور بررسی جزئیات شکل‏گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده‏ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می‏دهد که «دیگری‌بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می‏شود که همانا شروع شکل‏گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه‏ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به‌هم‌ریختن عرف‏های جنسیتی است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

The Female Almās: A Post-Feminist Approach to the Appearance of Women in the Role of the Black Character after the Iran Islamic Revolution

نویسندگان [English]

  • Behrooz Mahmoodi-Bakhtiari 1
  • Zahra Shirvani Saadatabadi 2
  • Ahad Khaleghi Bolboluyi 2

1 Associate Professor, Department of Performing Arts, University of Tehran

2 Senior student of Performing Arts Department, Fine Arts Campus, University of Tehran

چکیده [English]

In the history of Iranian traditional performances (especially the Siyāh-Bāzi), the presence and action of women has been extremely limited. In some cases, the performances are totally get away from the fact. Due to the lack of archival resources, there are very few documents available to reflect the presence of women in this field. However, there has recently been an upsurge in the presence of women during the post-revolutionary years, especially in the field of Siyāh-Bāzi and performing the role of Almās (Siyāh) as the leading character. The present article deals with the presence of women as Siyāh, which was not noticed in the pre-revolutinary Iran. The theoretical framework of this article is based on the postmodern feminist ideas, with reference to Judith Butler's ideas on "Gender identity" and "Cross dressing". We seek to show why women were not present in the Siyāh-Bāzi performances before the revolution, and how they have developed a new discourse in this field in the recent years. The results of this study showed that being an "other" results in a sort of deconstruction and the emergence of a new phenomenon referred to as the emergence of a female Almās in a feminine discourse: A new discourse which is the result of turning into a new "other", together with the deformation of the traditional approaches. In other words, the cross dressing of Almās is the result of a challenge for gender equality.  

کلیدواژه‌ها [English]

  • Feminism
  • Siyāh Character
  • Siyāh Bāzi
  • Iranian traditional performance
  • Postmodernism
[1] آدورنو، تئودور (1386). «در باب زشتی، زیبایی و تکنیک»، ترجمة آذین حسین زاده. زیباشناخت، ش17، ص 47ـ52.
[2] آقاعباسی، یدالله (1389). دانش‌نامۀ نمایش ایرانی: جستارهایی در فرهنگ و بوطیقای نمایش ایرانی. تهران: قطره.
[3] اَستون، الن (1394). «نظریات فمنیسم فرانسوی و تئاتر»، ترجمة مژگان لطیفیان. نمایش، ش 197، ص 84ـ87.
[4] اَستن، ایلین (1396). تمرین‏های تئاتر فمنیستی: کتاب راهنما، ترجمة شیرین بزرگمهر. تهران:  بیدگل.
[5] امجد، حمید (1381). پستوخانه، چ2، تهران:  نیلا.
[6] باتلر، جودیت (1385). آشفتگی جنسیتی، ترجمة امین قضایی، تهران:  مجلة شعر.
[7] بهار، مهرداد (1384). از اسطوره تا تاریخ، چ4، تهران: نشر چشمه.
[8] بیضایی، بهرام (1380). جنگ‌نامة غلامان، چ4،تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
[9] بیضایی، بهرام (1392). نمایش در ایران، چ9، تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
[10] پرویزی، لیلا (1387). «سیاه‌بازی از دیروز تا امروز از متن تا اجرا». پایان‏نامة کارشناسی ارشد کارگردانی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران.
[11] تانگ، رُزمری (1393). نقد و نظر: درآمدی جامع بر نظریه‏های فمنیستی، چ3،ترجمة منیژه نجم‌عراقی. تهران:  نی.
[12] ثمینی، نغمه؛ محمودی بختیاری، بهروز؛ قهرمانی، محمدباقر؛ مسعودی، شیوا (1393). «تبارشناسی دلقک در نمایش سنتی ایران». نشریة هنرهای زیباـ (هنرهای نمایشی و موسیقی)، س19، ش1، ص 45ـ57.
[13] حسن‌بیگی، محمدرضا (1385). تهران قدیم، چ6، تهران: ققنوس.
[14] دوبووار، سیمون (1385). جنس دوم، ج اول، ترجمة قاسم صنعوی، چ7، تهران:  توس.
[15] سراجی، محسن (1389). نظریۀ نمایش سیاه‏بازی، تهران:  قطره.
[16] عزیزی، محمود (1387). «تخت‌حوضی: تئاتر روحوضی و تحول‌پذیری آن»، فصل‌نامة تخصصی تئاتر، ش 42 و43، ص 190ـ200.
[17] عناصری، جابر (1366). درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران: جهاد دانشگاهی.
[18] فیشرـ لیشته، اریکا (1397). درآمد راتلج بر مطالعات تئاتر و اجرا، ترجمۀ شیرین بزرگمهر و سحر مشگین‌قلم، تهران: دانشگاه هنر.
[19] کدی، نیکی (1395). زنان در خاورمیانه: گذشته و حال، ترجمة هما مداح، تهران: شیرازه.
[20] کورسمایر، کارولین (1395). زیبایی‌شناسی فمنیستی، ترجمة نوشین شاهنده، تهران: ققنوس.
[21] گیدنز، آنتونی (1387). جامعه‌شناسی، چ2، ترجمة حسن چاوشیان. تهران: نی.
[22] ملک‌پور، جمشید (1393). گزیده‏ای از تاریخ نمایش در جهان، تهران: افراز.
[23] نصیریان، علی (1383). کتاب تماشاخانه، تهران: قطره.
 [24] Beeman, William O. (1981). “Why Do They Laugh? An Interactional Approach to Humor in Traditional Iranian Improvisatory Theater: Performance and Its Effects”.The Journal of American Folklore, 94/ 374, Folk Drama, PP 506-526
[25] Butler, Judith P. (1999). Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity (Second Edition). Routledge: New York.
[26] Butler, Judith P. (1993). Bodies That Matter, On the Discursive Limits of Sex. Routledge: New York.
[27] Cixous, Hélène and Clement, C. (1975). The Newly Born Woman. Translated By B Wing. Manchester: Manchester University Perss.
[28] Derrida, Jacques (1973). Speech and Phenomena: And Other Essays on Husserl's Theory of Signs, Translated by David B. Allison. Chicago: Northwestern University Press.
[29] Irigaray, Luse (1985). This Sex Which Is Not One,Translated by Carolyn Burke & Catherine Porter, New York: Cornell University Press.
[30] Lakoff, Robin (1975). “Language and Women’s Place”. Language in Society. 2: 45-80. Cambridge: Cambridge University Press.
[31] Nochlin, Linda (1988). “Why Have There Been no Great Women Artists?”. Woman, Art, and Power and Other Essays, New York: Jarper and Row.
[32] Taylor, Victor E. and Charles E. Winquist (2001). Encyclopedia of Postmodernism, London: Taylor & Francis.