محمدعلی چلونگر؛ فرشته بوسعیدی؛ وحید سعیدی
چکیده
خوارج، بهمنزلۀ یکی از گروههای کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آنها در باب زن و حضور وی درعرصههای سیاسی و اجتماعیـ همچون مسئلۀ ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنانـ نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیرپذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آنها به آیات قرآن و نظریههای ...
بیشتر
خوارج، بهمنزلۀ یکی از گروههای کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آنها در باب زن و حضور وی درعرصههای سیاسی و اجتماعیـ همچون مسئلۀ ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنانـ نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیرپذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آنها به آیات قرآن و نظریههای اهل کتاب و فرق اسلامی است. باید گفت خوارج با اینکه از متن جامعۀ اسلامی برخاسته بودند، از دیگر گروههای معاصر خود آزادی بیشتری برای زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی قائل بودند و این امر به شرایط سیاسی خاصی برمیگردد که خوارج در آن برهة زمانی در آن قرار داشتند. خوارج ازدواج زنان با کفار و موالی را مجاز میدانستند. آنها همچنین با اسارت زنان و به کنیزی گرفتن آنها در جنگها مخالف بودند. زنان خوارج همچنین در نبردها حضوری فعال داشتند و این خوارج بودند که برای نخستین بار اجازۀ خلافت زنان را در دورۀ اسلامی مطرح کردند. در این پژوهش، با روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی چهار رویکرد سیاسیـ اجتماعی خوارج به زنان (مسئلۀ ازدواج با کفار و مولی، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها، و مسئلۀ خلافت زنان) میپردازیم.