فرهنگی
شهلا باقری؛ ناهید سلیمی
چکیده
مقالۀ حاضر با بررسی مبانی اندیشهای جریانهای فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطۀ هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار میتوان تصویری از فضای نظری جامعۀ ایران به دست داد و همبستگی میان جریانهای اجتماعی با حوزههای حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطۀ جریانهای اجتماعی با مطالبات حقوقی، ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با بررسی مبانی اندیشهای جریانهای فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطۀ هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار میتوان تصویری از فضای نظری جامعۀ ایران به دست داد و همبستگی میان جریانهای اجتماعی با حوزههای حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطۀ جریانهای اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریههای مکتب «واقعگرایی اجتماعی» ملاک قرار گرفته است که به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی اعتقاد دارد و اینکه این همبستگی اثرپذیریِ قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان میدهد. در بخش جریانشناسی نیز، چرایی و چگونگی تقسیمبندی جریانها، برحسب دینمحوری و رابطۀ آنها با سنت و مدرنیته است. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلیـ استدلالی و نتایج یافتهها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران، که حقوق از شریعت دینی استنباط میشود، موضعگیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی «دینی» را که حقوق اسلامی را به حق میدانند و «غیردینی» که اساس تبعیض در حقوق را دینیبودن آن میداند به وجود میآورد. در گام بعدی، موضعگیریها در زیرمجموعۀ این دو رویکرد به سنت و مدرنیته، خردهجریانهای سنتگرا، تمدنگرا، و روشنفکری دینی را در بخش دینی و روشنفکری سکولار و معاند را در بخش غیردینی ایجاد میکند، که عملکرد هریک در برابر تحولات اجتماعی و زمینۀ اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب میکند.