تاریخی
جواد نظری مقدم
چکیده
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دورۀ پهلوی اول بهشمار میرود که با هدف نوسازی جامعۀ ایرانی و تحقق الگوی توسعۀ غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعۀ ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم، مخالفتهای گستردهای ...
بیشتر
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دورۀ پهلوی اول بهشمار میرود که با هدف نوسازی جامعۀ ایرانی و تحقق الگوی توسعۀ غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعۀ ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم، مخالفتهای گستردهای از گروههای مختلف اجتماعی را به دنبال داشت. مطالعۀ این بخش از تاریخ معاصر ایران تصویر روشنی از سیاستهای فرهنگی دورۀ پهلوی و چگونگی مواجهۀ جامعۀ ایرانی با آن را ارائه میکند. در این پژوهش، با اتخاذ رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد کشف حجاب در دورۀ پهلوی، چگونگی مواجهۀ مردم گیلان با قانون کشف حجاب بررسی میشود. یافتههای این پژوهش ضمن رد نتایج پژوهشهای قبلی مبنی بر عدم مقاومت چشمگیر مردم گیلان در برابر قانون کشف حجاب نشان میدهد زمینه و بستر لازم برای پذیرش کشف حجاب در گیلان همچون دیگر مناطق ایران فراهم نبوده و مردم گیلان در برابر این اقدام ناهمساز با فرهنگ و هویت جامعۀ ایرانی از خود مقاومت نشان دادهاند. اگرچه این دست اقدامات و اصلاحات اجتماعی پهلوی مورد پذیرش بخشی از طبقات اجتماعی به ویژه روشنفکران و طبقات اشراف قرار گرفت؛ اما به دلیل شرایط فرهنگی و ساختارهای اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی، با مقاومت بخش قابل توجهی از مردم و علما روبرو شد و عملاً به شکست انجامید.
جواد نظری مقدم
چکیده
ضربالمثلها بهمنزلة یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی میتوانند بازتابی از باورها و نگرشهای حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزة اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش میشود با بررسی مثلهای گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعة گیلان دست یابیم. این ...
بیشتر
ضربالمثلها بهمنزلة یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی میتوانند بازتابی از باورها و نگرشهای حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزة اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش میشود با بررسی مثلهای گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعة گیلان دست یابیم. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی بوده که در آن ضمن تحلیل محتوای چهار کتاب «فرهنگ مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم»، «جادکفته گبان»، «ضربالمثلها و اصطلاحات گیلکی» و کتاب «ضربالمثلهای گیلکی»، که حاوی 4562 ضربالمثل حوزة شرق و غرب و مرکز گیلان هستند، تعداد 182 ضربالمثل مرتبط با موضوع پژوهش احصا شده است. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده و مثلهای با مضامین مشترک و مشابه ذیل پنج مقولة کلان تصویری از سویههای مثبت زنان، تصویری از سویههای منفی زنان، زن بهمثابة عنصری فرودست، زن بهمثابة عنصری فرادست و زن بهمثابة عنصری برابر در نسبت با مرد دستهبندی شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان میدهد تصویر زن در فرهنگ مردم گیلان متنوع و چندوجهی است و اگرچه در بخشی از مثلها زن بهمثابة عنصری ضعیف و فرودست بازنمایی میشود، بخش درخور توجهی از ضربالمثلها بر نقش زن بهمثابة عنصری فرادست یا برابر با مرد در جامعه دلالت دارد.