ادبیات
ابوالقاسم قوام؛ هما زنجانی زاده؛ فهیمه ملکی مارشک
چکیده
هدف این مقاله بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفاهیم مطرح شده در نظریه اجرای نمایشی اروینگ گافمن میباشد. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند. بنابراین صحنۀ جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن افراد ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفاهیم مطرح شده در نظریه اجرای نمایشی اروینگ گافمن میباشد. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند. بنابراین صحنۀ جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی میپردازند. متن پژوهش، شاهنامۀ فردوسی تصحیح خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا به صورت کمی و کیفی میباشد. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفاهیم اجرای نمایشی، جلوی صحنه ، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد، زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر برای خویش هستند. برای رسیدن به این هدف و ارائه تصویر دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل از پوشش و زیورآلات، رفتارها، حرکات و سخنان استفاده میکنند. زنان در بخش پهلوانی شاهنامه برای کسب هویت اجتماعی و حفظ آن، سعی در همراهی، همکاری و همدلی با مردان نامدار و صاحب قدرت دارند و با ازدواج و پیوند با پهلوانان و شاهزادگان به دنبال دست یابی به هویت برتر اجتماعی، توسط اجرای کنشهایی نمایشی هستند.
فهیمه ملکی مارشک؛ ابوالقاسم قوام؛ هما زنجانی زاده
چکیده
چکیدههویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و میتوان آن را در ویژگیهایی که به هر فرد تشخّص میدهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامۀ فردوسی از این رو که دربردارندۀ بخش عمدهای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی ...
بیشتر
چکیدههویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و میتوان آن را در ویژگیهایی که به هر فرد تشخّص میدهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامۀ فردوسی از این رو که دربردارندۀ بخش عمدهای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنشهای زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد که هویتیابی زنان در شاهنامه، نتیجۀ برتری «من» در خودشان است. در کنشهای تمام شخصیتهای مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیمگیری است، کنشهایی از زنان سرمیزند که چهبسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار میکنند، «من» آشکار میشود. بروز همین کنشهای متفاوت و هنجارشکنیهاست که باعث تشخص و فردیت آنان میشود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگیهای هویتبخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی بهشمارمیرود.