ادبیات
کوثر احسن مقدم؛ عبدالله رادمرد؛ مریم صالحی نیا
چکیده
استعاره بهمثابۀ زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعارهها و کلیشههای جنسیتی را در روایتهای تفسیری نیز میتوان پی گرفت. در این پژوهش داستانهای تفسیری سه تفسیر فارسی روضالجنان، جلاءالاذهان و منهجالصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایتهایی که از استعارههای جنسیتی استفاده ...
بیشتر
استعاره بهمثابۀ زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعارهها و کلیشههای جنسیتی را در روایتهای تفسیری نیز میتوان پی گرفت. در این پژوهش داستانهای تفسیری سه تفسیر فارسی روضالجنان، جلاءالاذهان و منهجالصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایتهایی که از استعارههای جنسیتی استفاده کردهاند یا مضمون آنها یادآور استعارههای جنسیتی است، انتخاب شد و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعارهها و ارتباط آنها با کلیشههای جنسیتی بررسی شد. استعارههایی نظیر «عروس قرآن»، «امرأة کاعب»، «فراش»، «بیوت»، «عتبه» و «دنیا» نمونههایی از استعارههای جنسیتی در این روایتها است که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهمترین نتایج این تحقیق عبارتاند از اینکه اغلب استعارههای منفی دربارۀ زن حول نقش زن بهمثابۀ همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعارهها متأثر از کلیشههای جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطۀ مقابل، بیشتر استعارههای مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفتهاند. همچنین این پژوهش نشان میدهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن نماد التذاذ کامل و بهرهمندی است و پیکر دوزخی زن نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علیرغم تلاش شریعت در تقبیح نگرشهای زنستیزانه، رواج استعارههای جنسیتی دربارۀ زنان در دورههای تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.
هنر
مریم رفعت جاه؛ نیلوفر هومن
چکیده
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژۀ زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با بهکارگیری رویکرد برساختگرا در نظریۀ بازنمایی استوارت هال، بهمنزلۀ چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانهشناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلمهای استراحت مطلق و ناهید ...
بیشتر
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژۀ زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با بهکارگیری رویکرد برساختگرا در نظریۀ بازنمایی استوارت هال، بهمنزلۀ چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانهشناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلمهای استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلمها سهبخشی است، 2. روایتها در فضای شهری اتفاق میافتد، 3. بحرانهایی که زن مطلقه با آنها مواجه میشود، مهمترین مضامین را تشکیل میدهند، 4. زنِ بادرایت مهمترین تیپ مطرح است، 5. نشاندادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بیدرایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهمترین دغدغههای ایدئولوژیک مطرحشده در فیلمها هستند.