جامعه شناسی
عباس لطفی زاده؛ محمدجواد زاهدی؛ فاطمه گلابی
چکیده
مطالعات علمی اولیه دربارة زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعة ساختار و کارکرد خانواده بهمثابة نهادی اجتماعی و نقشهای جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد میپرداختند، اما در دهههای اخیر، جامعهشناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونیهای ...
بیشتر
مطالعات علمی اولیه دربارة زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعة ساختار و کارکرد خانواده بهمثابة نهادی اجتماعی و نقشهای جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد میپرداختند، اما در دهههای اخیر، جامعهشناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونیهای عمیق در زندگی خانوادگی معاصر و تحول نقشهای زنان و مردان در خانواده ناشی میشود. جامعهشناسان و نظریهپردازان خانواده نظر به این دگرگونیها، و لزوم اتخاذ شیوههایی متناسب برای تحلیل پیچیدگی و تنوع شدید شکلهای خانواده در دنیای معاصر، ناگزیر به بازتعریف سرشت موضوعی خود شدهاند که این امر زمینه را برای ظهور حوزة جدید «جامعهشناسی صمیمیت» فراهم کرده است. تحول و چرخش مضمونی در جامعهشناسی خانواده و اتخاذ رویکردی نو به روابط صمیمی زنان و مردان میتواند واجد دلالتهای پژوهشی و سیاسی گوناگونی باشد. مقالة حاضر با مرور و تحلیل تحولات نظری در جامعهشناسی خانواده میکوشد بروز نوعی تحول مفهومیـ یا به تعبیری، ظهور مفهوم صمیمیتـ را در این حوزه برجسته کند و وضعیت کنونی دانش خانواده را در چالش با تحولات معاصر با رویکرد تحلیل انتقادی تشریح و تبیین کند.
رشید احمدرش؛ احمد غلامی
چکیده
پژوهش حاضر به تحلیل تغییرات در هویت فرد مدرن و تبدیل شکل هویت جنسی زن و مرد معاصر ایران در دهة 1380 میان طبقة متوسط شهری، بهخصوص در کلانشهرها، میپردازد. این پژوهش درواقع با تحلیل کیفی و نشانهشناختیِ دو فیلم کنعان (مانی حقیقی) و شهرت (ایرج قادری) نشان میدهد که طی این دهه نوعی دگردیسی و تبدیل شکل صمیمیت میان انسانها، بهخصوص در ...
بیشتر
پژوهش حاضر به تحلیل تغییرات در هویت فرد مدرن و تبدیل شکل هویت جنسی زن و مرد معاصر ایران در دهة 1380 میان طبقة متوسط شهری، بهخصوص در کلانشهرها، میپردازد. این پژوهش درواقع با تحلیل کیفی و نشانهشناختیِ دو فیلم کنعان (مانی حقیقی) و شهرت (ایرج قادری) نشان میدهد که طی این دهه نوعی دگردیسی و تبدیل شکل صمیمیت میان انسانها، بهخصوص در رابطه با خود، شکل گرفته است که میتواند در تحولات مربوط به توسعة خود، فردیشدن جامعه، و تحول در هویت جنسی و سکسوالیتة افرادـ بهخصوص در میان طبقۀ متوسط شهریـ ریشه داشته باشد که در جستوجوی هویت سیال فردی و جنسیتی خویش است؛ تحولی که در عین داشتن لایههای دموکراتیک و اعطای نقش مرکزی به زنان و مردان در تصمیمگیریهایشان در قبال بدن، درواقع حامل پریشانیها و آشفتگیها در زندگی آنها هم هست. بررسی این تحولات از دریچة سینما در این دهه میتواند لایههای باریک و ژرفی از حیات فرد مدرن و حیات ذهنی وی را به تصویر بکشد. درنهایت، یافتههای این پژوهش میتواند افق روشنی را فراروی مسئولان و برنامهریزان شهری قرار دهد؛ بهخصوص در کلانشهرها به منظور برنامهریزی بهتر و هوشمندانه و مهندسی معقول امور هنری و درنهایت سیاستهای مرتبط با بدن و هویت فردی.