ریحانه رشیدی؛ محمدرضا مریدی؛ مهدی محمدزاده
چکیده
چکیدهجواهرسازی مفهومی محصول پارادایم «معاصریت» با به چالشکشیدن و نقد مفاهیم و اصول پذیرفتهشده در جواهرسازی کلاسیک و مدرن و اولویت قراردادن وجه مفهومی و بیان هنری بهمثابه رسانهای فرهنگی، بستری را برای بیان اندیشههای اجتماعی، سیاسی و حضور کنشگر هنرمندان فراهم ساخته است. جواهر اثری بیانگر و سمبولیک است ...
بیشتر
چکیدهجواهرسازی مفهومی محصول پارادایم «معاصریت» با به چالشکشیدن و نقد مفاهیم و اصول پذیرفتهشده در جواهرسازی کلاسیک و مدرن و اولویت قراردادن وجه مفهومی و بیان هنری بهمثابه رسانهای فرهنگی، بستری را برای بیان اندیشههای اجتماعی، سیاسی و حضور کنشگر هنرمندان فراهم ساخته است. جواهر اثری بیانگر و سمبولیک است که دلالت بر ارزشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. برای زنان جواهرساز، جواهر معاصر زبانی برای بیان ایدههایی است که موقعیت، خواستهها و آرزوهای آنها را نشان میدهد و نقدها، اعتراضها و دیدگاههای آنها را بیان میکند. از همینرو نظریهپردازان زنمحور و کنشگران هویت جنسیتی به جواهرات توجه ویژه دارند.هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی جنسیت و تبیین موقعیت زن در آثار جواهر مفهومی ایران است که با رویکرد روششناسی تحلیلگفتمان فرکلاف به معناکاوی در دلالتهای انتقادیِ جواهر معاصر ایران پرداخته شد. نتایج نشان میدهد جواهرات تنها دلالت بر زیبایی زنانه و اشرافیت نیست، بلکه رسانهای برای طرح دیگرگون و متفاوت از هویت زن است که با نقد مفاهیمی مانند بیهویتی و کالاانگاری زنان، تبعیض جنسیتی، تحقیر و طردشدگی، کلیشههای جنسیتی (همچون بدن ایدئال، زیبایی، کارکردهای جنسی) و خشونت در فضای عمومی و خصوصی به بازاندیشی آن میپردازند. هنرمندانِ جواهرمعاصر در مقام واکنش به نگاه جنسیتی عمل میکنند و با بیان انتقادی در جریان آگاهیسازی سوژۀ زنان گام برمیدارند.
ارتباطات
محمدمهدی فرقانی؛ ستاره محمدکمال
چکیده
در مطالعات رسانهای و فرهنگی، بررسی نحوه بازنمایی نقشهای اجتماعی، قومیت، خردهفرهنگها و به ویژه بازنمایی مردان و زنان، از اهمیت خاصی برخوردار است.یکی از کارکردهای آموزشی رسانه برای کودکان بازنمایی نقشها و کلیشههای جنسیتی است. هدف این مقاله مقایسۀ برنامههای «کودکمخاطب» از منظر جنسیت با تأکید بر دو نوع ایرانی ...
بیشتر
در مطالعات رسانهای و فرهنگی، بررسی نحوه بازنمایی نقشهای اجتماعی، قومیت، خردهفرهنگها و به ویژه بازنمایی مردان و زنان، از اهمیت خاصی برخوردار است.یکی از کارکردهای آموزشی رسانه برای کودکان بازنمایی نقشها و کلیشههای جنسیتی است. هدف این مقاله مقایسۀ برنامههای «کودکمخاطب» از منظر جنسیت با تأکید بر دو نوع ایرانی و خارجی یعنی مجموعههای نوروزی کلاهقرمزی و انیمیشنهای دیزنی است. مقالۀ حاضر ضمن بررسی بازنمایی جنسیت در مجموعۀ کلاهقرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان، نشان میدهد چه مفاهیم و ارزشهایی در این دو برنامه به مخاطب ارائه میشود. این مقاله در قالب نظریات برساختگرایانۀ بازنمایی استوارت هال با تکیه بر مفهوم کلیشههای جنسیتی به تحلیل کیفی متون رسانهای با رویکرد نشانهشناسی میپردازد. به این منظور، از میان مجموعههای نوروزی کلاهقرمزی و انیمیشنهای دیزنی، جدیدترین آنها، یعنی کلاهقرمزی 94 و انیمیشن شش ابرقهرمان، به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد، در هر دو برنامه، زنان کمتر از حد معمول بازنمایی شدهاند. این بازنمایی اندک نیز در کلاهقرمزی 94 براساس کلیشههای سنتی و در انیمیشن شش ابرقهرمان با ساختارشکنی کلیشههای جنسیتی همراه است. همچنین، در هر دو برنامه، ارزشها و مفاهیم مثبت بیشتر منتقل شده که انیمیشن شش ابرقهرمان نسبت به مجموعۀ کلاهقرمزی سهم بیشتری دارد.