ادبیات
حمیده دهقانی؛ آرمان حیدری؛ رضا رضایی
چکیده
علیرغم اینکه تاکنون مطالعات زیادی پیرامون زنان و ابعاد زندگی آنان انجام گرفته است، مناسبات و تعاملات زنان، همان بُعد مهمِّ تجربهزیستۀ آنان است که همچنان در هالهای از ابهام، نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی است. از آنجایی که پهنایِ گستردۀ رمانها این پتانسیل را دارند که خواننده را با شخصیتها، موقعیتها و مناسباتِ آنان همسان کنند؛ ...
بیشتر
علیرغم اینکه تاکنون مطالعات زیادی پیرامون زنان و ابعاد زندگی آنان انجام گرفته است، مناسبات و تعاملات زنان، همان بُعد مهمِّ تجربهزیستۀ آنان است که همچنان در هالهای از ابهام، نوعی سردرگمی و بلاتکلیفی است. از آنجایی که پهنایِ گستردۀ رمانها این پتانسیل را دارند که خواننده را با شخصیتها، موقعیتها و مناسباتِ آنان همسان کنند؛ یکی از خاستگاههای ِ مهمی هستند که میتوان نمود و نمادهایِ تعاملات و مناسبات زنان را در آنان جستوجو کرد. از اینرو مطالعۀ حاضر با منظری جامعهشناختی و با استفاده از رویکردِ نشانهشناسیِ اجتماعیِ کِرِس و وُنلیون، نحوۀ بازنماییِ تعاملات و مناسباتِ زنان را در رمانهایِ منتخبِ دورۀ پهلوی اول(سهگانۀ محمد حجازی) واکاوی میکند. تحلیل دادهها به شیوۀ تماتیک، واحد تحلیل "جمله" و تطبیق و بهرهگیری از پیشینۀ تحقیق، شیوۀ اعتباریابی پژوهش حاضر بوده است. برای تأیید تمها و مضمونها نیز مشورت با صاحبنظران در دستور کار بوده است. یافتههای پژوهش در سه بُعد فرانقش بازنموی، تعاملی و ترکیبی، گزارش شده که بر اساس آنها، زنان داستانهای حجازی حول دالِّ برتر "دین، سنت و مدرنیته"، در دستهبندیهای عمدتاً دوتایی قرار گرفتهاند. پیرو این امر، مناسبات و تعاملات زنان نیز در دستهبندیهایِ ضعیف/ قوی، رسمی/ غیررسمی، فعال/منفعل و فرادست و فرودست، قرار گرفته و زنان بر اساس موقعیتها و جایگاههایِ منتسببه، در هر کدام از این دستهبندیها قرار گرفتهاند. لذا نمیتوان و نباید یک الگویِ کلی ارتباطی برای همۀ زنانِ داستان ترسیم کرد.
ادبیات
مهشاد شهبازی؛ مهبود فاضلی؛ مریم حسینی
چکیده
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ...
بیشتر
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ارزشها و معیارهای مسلط را مرحلة فمینیست و برهة خودیابی و کشف هویت فردی را مرحلة فیمیل مینامد. پژوهش حاضر، که حاصل مطالعة گستردة 33 اثر داستانی بلند از آثار داستاننویسان زن ایرانی از دهة 1340 تاکنون است، با نظر به نظریة فمینیستی شووالتر به سیر تغییر و تحول خودآگاهی داستاننویسان زن در ایران پرداخته و روند گذر از این برههها را نشان داده است. براساس یافتههای این پژوهش، میتوان اینگونه استدلال کرد که الگوی شووالتر در مورد زیرفرهنگ ادبی زنان ایرانی نیز صدق میکند؛ با این تفاوت که گذر از مرحلة دوم و ورود کامل به مرحلة سوم فقط از سوی شهرنوش پارسیپور و در رمان عقلآبی محقق شده است.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ علی صباغیان
چکیده
در نقد جامعهشناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی میشود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانۀ جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل میشود. نویسندگان در این مقاله، بر پایۀ چارچوب نقد جامعهشناسی، به بررسی آثار نویسندۀ مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، ...
بیشتر
در نقد جامعهشناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی میشود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانۀ جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل میشود. نویسندگان در این مقاله، بر پایۀ چارچوب نقد جامعهشناسی، به بررسی آثار نویسندۀ مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، پرداختهاند. با آنکه وی نویسندهای رمانتیک است، در قالب رمانتیسم جامعهگرا در آثار خود به تبیین اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشورش میپردازد. او از مسائلی چون حقوق زنان، فقر فرهنگی، تقابل سنت و مدرنیته و نابسامانیهای اجتماعی سخن میگوید و زخمها و جراحتهایی را که از رهگذر استعمار بر پیکرۀ جامعه وارد شده، واکاوی و تشریح میکند. از یافتههای این پژوهش، که به روشی توصیفیـ تحلیلی تدوین شده، برمیآید که نویسنده توانسته است روزنهای جدید برای شناخت زوایای مختلف اشغال الجزایر، جنگهای آزادیبخش این کشور، پیامدهای استعمار و عقبماندگی جوامع عربی در برابر چشمان مخاطب بگشاید. اما ،درعینحال، تلاش دارد با کاربرد لحنی احساسی، پایبندی خود به مکتب رمانتیسم را حفظ کند. با وجود این، هرچند آثار وی رنگوبوی انتقادی به خود گرفته است، با رئالیسم اجتماعی تفاوت معناداری دارد.