مهدی اکبری گلزار؛ قاسم زائری
چکیده
تصویر زنان در سینمای ایران همواره در ژانرهای متنوعی بازنمایی شده است. از گفتمانهای فمنیستی که به دنبال به تصویر کشیدن تبعیضهای موجود به زنان در هر دوره است گرفته تا ژانرهایی که به نقش زنان در سالهای جنگ و پس از آن اشاره دارند، هریک به نحوی به این موضوع پرداختهاند. در این میان، اما پرداخت به زنان در یک ایدئولوژی خاص دینی کمتر ...
بیشتر
تصویر زنان در سینمای ایران همواره در ژانرهای متنوعی بازنمایی شده است. از گفتمانهای فمنیستی که به دنبال به تصویر کشیدن تبعیضهای موجود به زنان در هر دوره است گرفته تا ژانرهایی که به نقش زنان در سالهای جنگ و پس از آن اشاره دارند، هریک به نحوی به این موضوع پرداختهاند. در این میان، اما پرداخت به زنان در یک ایدئولوژی خاص دینی کمتر صورت گرفته است. فیلم شبی که ماه کامل شد از معدود فیلمهایی است که به بازنمایی تصویر زن در یک ایدئولوژی دینی (گروهک طالبان) در قالب یک روایت عاشقانه پرداخته است. به همین منظور، در این مقاله با ترکیب روش تحلیل نشانهشناختی و تحلیل روایت بارت به دنبال تبیین و بازنمایی تصویر زن در این فیلم خواهیم بود. نتایج تحلیل گویای آناند که کارگردان اثر با روایت دراماتیک یک عضو ارشد گروهک طالبان در پی نشاندادن تأثیر ایدئولوژیک تفکری است که در آن هیچ مانعی نمیتواند جلودار دستیابی به هدف مقدس و والای اعضای گروه طالبان بشود. این تصویر از ایدئولوژی طالبان روایت میشود که انسانِ دینی حتی باید برای رسیدن به اهداف، از زن (معشوقه) و فرزند خویش نیز گذر کند و دلمشغولیهای آنها نباید او را از پرداختن به مأموریتهایی بازدارد که گروه طالبان برای آنها در نظر گرفته است. درنتیجه، تصویر زن در این گروهک موجودی بیارزش در مقابل ارزشها و اهداف گروه طالبان و حتی مانعی اضافی برای دستیابی به آنها تلقی میشود.
پریسا شاد قزوینی؛ معینه السادات حجازی
چکیده
پوشش و زیورآلات سهمی بسزا در شکلگیری هویتجمعی اقوام دارند و چگونگی آراستگی بدن به نوعی بیانگر ساختار زندگی و فرهنگ یک قوم محسوب میشود. زینت همواره بخشی مهم از سنت زندگی افراد، بهخصوص زنان، را شکل میدهد. در این زمینه، اقوام ترکمن، که از خردهفرهنگهای تمدن اسلامی به حساب میآیند و در بخشی از آسیای مرکزی و ایران ...
بیشتر
پوشش و زیورآلات سهمی بسزا در شکلگیری هویتجمعی اقوام دارند و چگونگی آراستگی بدن به نوعی بیانگر ساختار زندگی و فرهنگ یک قوم محسوب میشود. زینت همواره بخشی مهم از سنت زندگی افراد، بهخصوص زنان، را شکل میدهد. در این زمینه، اقوام ترکمن، که از خردهفرهنگهای تمدن اسلامی به حساب میآیند و در بخشی از آسیای مرکزی و ایران زندگی میکنند، به طوایف مختلف تقسیم میشوند که یکی از آن طوایف ایل تکه است. زیورآلات طوایف ترکمن ویژگیهای هویتیِ خاصی دارند که ضمن حفظ هویت جمعی قوم ترکمن، هویت ایل خود را نیز متمایز میکند. زنان قوم تکه، زیوری به نام تومار دارند که بهعنوان قاب محافظ کاغذ دعا زینت زنان ایل است. این مقاله در نظر دارد به مطالعة نشانههای هویتی، باوری و آیینی «زیورِتومار» بپردازد. اینکه چه لایههای نشانهشناسانهای در طراحی این زیور (تومار زنان ایل تکه) به کار رفته است؟ و تومار غیر از کاربردهای اولیه (قاب دعا و پوشش تزئینی)، چه دلالتهای معنایی دیگری در گفتمان معناشناختی قوم ترکمن دارد؟ از پرسشهای اساسی این نوشتار است. در مقالة حاضر، نشانههای بصری در هفت نمونه تومار بهطور کیفی مورد خوانش نشانهشناسانه قرار گرفته است و دادهها از میان اسناد مکتوب، شفاهی و میدانی گردآوری شدهاند. شیوة بررسی توصیفیـ تحلیلی با رویکرد نشانهشناسی لایهای است. در تجزیة نشانهشناسانة زیور تومار به شش لایة ادارکی، این نتیجه حاصل آمد که توصیف، تحلیل و تفسیر نشانهها کاربرد مشخص اولیة آن را معنادار میکند و دلالتهای معنایی نشانهها به مفاهیم عمیق در باورهای قومی، مذهبی شمنی و اسلامی اشاره دارد.
سهیلا صادقی فسایی؛ محمدحسین شریفی ساعی
چکیده
امروزه همه ما در جامعه رسانهای غوطهوریم. در این میان، تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعهپذیری در جوامع مدرن است و سریالهای تلویزیونی یکی از بهترین ابزارهای انتقال ارزشها در زندگی اجتماعی. هدف از این پژوهش، تحلیل نشانهشناختی شیوههای بازنمایی روابط دختر و پسر در سریالهای تلویزیونی بوده است. بدین منظور با استفاده ...
بیشتر
امروزه همه ما در جامعه رسانهای غوطهوریم. در این میان، تلویزیون یکی از مهمترین ابزارهای جامعهپذیری در جوامع مدرن است و سریالهای تلویزیونی یکی از بهترین ابزارهای انتقال ارزشها در زندگی اجتماعی. هدف از این پژوهش، تحلیل نشانهشناختی شیوههای بازنمایی روابط دختر و پسر در سریالهای تلویزیونی بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نشانهشناسی، به بررسی سه سریال ایرانی پربیننده در سالهای 1388، 1389 و 1390 پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان میدهند که این روابط در سریالهای مختلف، در مجموع در سه قاب گفتمانی متفاوت قرار میگیرند: «گفتمان سنت»، «گفتمان نیمهسنتی» و «گفتمان مدرن». هر یک از این گونهها با دلالتهای رسانهای مختلفی رمزگذاری شدهاند. گفتمان سنت، با «عدم رابطه» دختر و پسر همراه بود اما گفتمان نیمهسنتی که برای انطباق سنت با نیازهای اجتماعی جدید پدید آمده است، میزان محدود و مشروعی از رابطه پیش از ازدواج بین دختر و پسر را پذیرفته است («روابط غیرعاشقانه»)؛ رابطهای که با اطلاع خانوادهها صورت میگیرد. در هر دو مورد، بازنمایی با "خوب نمایی" همراه بوده است. اما از سوی دیگر، در رسانه ملی با بازنمایی گفتمان مدرن در روابط دختر و پسر هم مواجه بودهایم. ویژگی الگوهای مدرن، پیدایش روابط عاطفی شدید پیش از ازدواج بین دختر و پسر بوده است؛ رابطهای که نه خانوادهها از آن اطلاعی دارند و نه رضایتی. الگویی از بازنمایی که همیشه با "بدنمایی" رسانهای همراه بوده است. تقابل «سنت و مدرن» و «عقل و عشق» از مهمترین تقابلهای بازنمایی شده در این سریالها بوده است.
فرزانه فرشیدنیک؛ محمود طاووسی؛ رضا افهمی
چکیده
جهان بینی و اندیش ههای اعتقادی جوامع در شک لگیری صورت های هنری تأثیر بسزایی دارند . باور به تقدسِ مظاهرباروری از جمله باورهایی است که در اندیشة ایرانیان از دیرباز قابل مشاهده بوده و پس از اسلام نیز، در پیوند با حکمتاسلامی، از تداومی تاریخی برخوردار گشته است. انگاره های مؤنث، ب هعنوان نمادهای باروری، از دیرباز به صورت هایگوناگون در ...
بیشتر
جهان بینی و اندیش ههای اعتقادی جوامع در شک لگیری صورت های هنری تأثیر بسزایی دارند . باور به تقدسِ مظاهرباروری از جمله باورهایی است که در اندیشة ایرانیان از دیرباز قابل مشاهده بوده و پس از اسلام نیز، در پیوند با حکمتاسلامی، از تداومی تاریخی برخوردار گشته است. انگاره های مؤنث، ب هعنوان نمادهای باروری، از دیرباز به صورت هایگوناگون در اساطیرِ بسیاری از تمد نها شکل گرفته و مورد ستایش قرار گرفت ه اند . این اندیشه در طول زمان و درهنرهای مختلف ایرانی، در تحول و تطوری تاریخی، ب ه صورت های متفاوت نمود یافته است . پژوهش حاضر، به روشتوصیفی تحلیلی، به بررسی روند شک لگیری این معنای واحد در صور گوناگون پرداخته است. بررسی این روند نشانگرآن است که جلوه های اساطیریِ باروری، که در صورت های مختلفی همچون آناهیتا و درخت زندگی نمود یافته، پس ازاسلام و به ویژه در هنر و معماری عصر صفویه نیز، بر اساس پیوندهایی مفهومی و برقراری ترادفی معنایی با اندیشه وحکمت ایرانی اسلامی، در هنرهای گوناگون، در صور تهای نمادین متنوعی بروز یافته است . این مظاهر باروری درصورت هایی همچون آناهیتا، درخت زندگی، آب، و گنبد جانشین شده و انگار ههای مذکر طرفین با نمادهایی همچونشیر، مردان نگهبان، بزِ نر یا طاووس، سرو، و منار جایگزین گشته اند. درواقع، در بعد همنشینی، ساختاری از س ه تاییمقدس شکل گرفته که در یک روند جانشینی ب ه صورت های گوناگونی بروز یافته است؛ به گونه ای که در همة اینصورت ها، ضمن تنوع و افزودن بر زیبایی، معنایی واحد را م یتوان جست وجو نمود.
سیدمحمد مهدیزاده؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا انجام شده است. فیلم های مورد بررسی چهار فیلم دیده بان، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز و دعوت، از شانزده فیلمی است که این فیلم ساز از 1365 تاکنون در چهار دور? جنگ، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی ساخته است. داده ها با استفاده از روش نشانه شناسی به صورت کیفی به دست آمدهاند. نتایج ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا انجام شده است. فیلم های مورد بررسی چهار فیلم دیده بان، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز و دعوت، از شانزده فیلمی است که این فیلم ساز از 1365 تاکنون در چهار دور? جنگ، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی ساخته است. داده ها با استفاده از روش نشانه شناسی به صورت کیفی به دست آمدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در فیلمهای اولیه حاتمیکیا که به واسط? ارتباط با فضای جنگ، آثاری مردانه هستند، جایگاهی ندارند. مردها در محور رخدادها قرار داشتند و زن ها بدون حضور مردها تعریف نمی شدند، سوژهها و موضوعاتی که اصلاً زن در آن ها جایگاهی نداشت. دور? اول فیلم سازی حاتمی کیا اصلاً به حضور زنان نیاز نداشت، اما از دوره های بعدی و با ورود حاتمی کیا به فضای شهر و تمرکز او روی مسائل اجتماعی جنگ، پای زنان طبیعتاً به سینمای حاتمی کیا باز می شود. اما همه این زن ها همواره یک نفر بوده و هستند و تنها با گذشت زمان ابراهیم حاتمی کیا، نقش زنان را پررنگ تر می کند.
محمد رضایی؛ سمیه افشار
دوره 2، شماره 4 ، تیر 1389
چکیده
تلاش اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی بازنمایی نقش های جنسیتی و چگونگی بهره گیری از رمزگان های اجتماعی و فنی در نمایش زن و مرد در قالب نقش های خانوادگی و اجتماعی است. برای نیل به این مقصود، از میان سریال های پربیننده ی سال 1387، دو سریال «ترانه ی مادری» و «مرگ تدریجی یک رویا» را با استفاده از روش نشانه شناسی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به دست ...
بیشتر
تلاش اصلی این مقاله، بررسی نحوه ی بازنمایی نقش های جنسیتی و چگونگی بهره گیری از رمزگان های اجتماعی و فنی در نمایش زن و مرد در قالب نقش های خانوادگی و اجتماعی است. برای نیل به این مقصود، از میان سریال های پربیننده ی سال 1387، دو سریال «ترانه ی مادری» و «مرگ تدریجی یک رویا» را با استفاده از روش نشانه شناسی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تغییرات زاویه دوربین، نوع نما و نورپردازی به نفع مردان بوده است. بدین معنا که برای انتقال حس و حالت نقش های مردانه با تغییرات زاویه دوربین، نماهای نزدیک و بسیار نزدیک و نورپردازی مناسب با حال و هوای سریال مواجه هستیم و این در حالی است که در مورد نقش های زنانه یک نواختی زاویه ی دوربین، نمای متوسط و نور تیره و تار به چشم می خورد. این تفاوت ها در مورد رمزگان اجتماعی نیز مشهود است. دیالوگ های نامأنوس و نابه جای زنان و حالت های افراط و تفریط آنان در برابر دیالوگ های منطقی، مستدل و مناسب با روند داستان که در مورد مردان استفاده شده است موید ادعای فرضیه های تحقیق حاضر است. نوع لباس زنان نیز در اغلب موارد حالت های نامتعارف دارد.