هنر
الهه پنجه باشی؛ مطهره سیفی
چکیده
شاه طهماسب صفوی در نیمة دوم حکومتش راه افراطیگری را پیش گرفت؛ در این راستا زنان و به ویژه زنان درباری خانهنشین شدند. فالنامةطهماسبی (967_962 ه.ق) در همین دوره و به سفارش او نگاری شد. آروین پانوفسکی (1968_1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن محقق به دنبال ...
بیشتر
شاه طهماسب صفوی در نیمة دوم حکومتش راه افراطیگری را پیش گرفت؛ در این راستا زنان و به ویژه زنان درباری خانهنشین شدند. فالنامةطهماسبی (967_962 ه.ق) در همین دوره و به سفارش او نگاری شد. آروین پانوفسکی (1968_1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن محقق به دنبال ارزشهای نمادین یک جامعه است که هنرمند ناخودآگاه در اثرش بازتاب می دهد. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به آرای اروین پانوفسکی چه باور نهادینهشدهای دربارة زن در نگارة اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامة طهماسبی بازتاب یافته است؟ هدف پژوهش ریشهیابی باورهای دورة شاهطهماسب دربارة جایگاه زن و بازتاب آن در نگارة اخراج آدم وحوا از بهشت در فالنامة طهماسبی است.
پژوهش به شیوة کیفی و تطبیقی–تحلیلی انجام می گیرد و هدف آن بنیادی است. روش جمعآوری مطالب به شیوة کتابخانه ای و با رویکرد شمایلشناسانه صورت گرفته است. نمونة آماری نگارة اخراج آدموحوا از بهشت در فالنامة طهماسبی است. نتیجهگیری: نگاره متأثر از قرآن است اما عناصری در نگاره (حالت سرزنشگر آدم نسبت به حوا، طاووس، مار_اژدها) هستند که در قرآن نیامده است، پس نگارگر از متون دیگری الهام گرفته است که برگرفته از منابع باستانی اند. به نظر میرسد ریشة محدودیتهای زنان در این دوره را میتوان باورهای افراطی دانست که از استحالههای کهنی چون جنگ دو جنسیت نرینه و مادینه، انجام گناه نخستین توسط حوا و سرزنش جنس زن میآید؛ بنابراین نگاره به منزلة سندی است که بازتاب دهندة این باورها نسبت به زن در جامعة مردسالار عصر شاهطهماسب است.
الهه پنجه باشی
چکیده
در دوران معاصر، زنان نقش مهمی در هنر و فعالیتهای اجتماعی و هنری ایجاد کردهاند. یکی از هنرمندان نقاش معاصر امریکایی در این راه مری بت ادلسون است که آثار شاخص تاریخ هنر با چهرة زنان را بازسازی کرده است. او اینگونه اعتراض خود را به حضورنداشتن زنان در تاریخ هنر به این شکل مطرح میکند. آثار او بر بازسازی آثار شاخص هنر با تصویر زنان برمبنای ...
بیشتر
در دوران معاصر، زنان نقش مهمی در هنر و فعالیتهای اجتماعی و هنری ایجاد کردهاند. یکی از هنرمندان نقاش معاصر امریکایی در این راه مری بت ادلسون است که آثار شاخص تاریخ هنر با چهرة زنان را بازسازی کرده است. او اینگونه اعتراض خود را به حضورنداشتن زنان در تاریخ هنر به این شکل مطرح میکند. آثار او بر بازسازی آثار شاخص هنر با تصویر زنان برمبنای اعتراض به حضورنداشتن آنان در تاریخ هنر طی قرنها شکل گرفته است. یکی از این تابلوها، که در این پژوهش مطالعه شده، شام آخر است. برای بخش مبانی پژوهش از نظریات لوسی لیپارد، نظریهپرداز فعال حوزة زنان در دنیای معاصر، استفاده شده است که به این امر اشاره داشته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و به روش تطبیقی شکل گرفته و گردآوری اطلاعات کتابخانهای است. سؤالات این پژوهش به این قرار است: دیدگاه ادلسون در استفاده از زنان در بازسازی تصویر شام آخر ادلسون چگونه است و قابلیت تطبیق آن با نظریة لوسی لیپارد به چه صورت است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که در شام آخر ادلسون حضور پررنگ زنان اعتراضی به این نقاشی معروف تاریخ هنر است و بهعنوان اثری اعتراضی در مورد اتحاد و همبستگی زنان بازسازی شده است. معیارهای اصلی اثر حفظ شده، ولی با معنا و محتوای متفاوتی بازسازی شده است.
الهه پنجه باشی؛ آنیتا صانعی
چکیده
نقاشی قهوهخانهای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتبندیده آغاز شد. از ویژگیهای شاخص هنرهای نقاشی قهوهخانهای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفتهاند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشیهای قهوهخانهای ...
بیشتر
نقاشی قهوهخانهای سبکی از نقاشی است که از سوی نقاشان مکتبندیده آغاز شد. از ویژگیهای شاخص هنرهای نقاشی قهوهخانهای حضور زنان در این تصاویر است که کمتر به آن پرداخته شده است. زنان در این نقاشی جایگاه کمتری داشته و تاکنون مورد پژوهش قرار نگرفتهاند. هدف از این پژوهش مطالعه ویژگی نقش زنان و حضور آنان در نقاشیهای قهوهخانهای در آثار حسین قوللرآقاسی است. در این زمینه، پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات است: ویژگیهای بصری زنان در این تصاویر چگونه است ؟ روش این تحقیق از نوع تحلیلی بوده و روش جمعآوری اطلاعات از نوع کتابخانهای است. نتایج یافتهها حاکی از آن است که زنان بهمثابة عنصری پویا در نقاشیهای قوللرآقاسی حضور داشته و با پوشش اسلامیـ ایرانی در ترکیببندی آثار از جایگاه والایی برخوردار بودهاند. در آثار قوللرآقاسی، زن بیشتر در گونههای حماسی مورد توجه قرار گرفته است. زنان در آثار او به شکل پهلوانی و مردانه و با حفظ هویت زنانه به تصویر کشیده شدهاند. زنان در داستانهای شاهنامه کمتر نقشهای اصلی را برعهده دارند و بیشتر نقش مکمل مردان را ایفا میکنند، اما این بدینمعنا نیست که آنها هیچگاه تأثیری اساسی بر روند داستانها نمیگذارند. درواقع، آنها در تکمیل قهرمانپروری نقش مردان به کار رفتهاند. مهمترین ویژگیهای این زنان خردمندی، فرزانگی و حکمت است. در این مقاله، نتیجه گرفته میشود که قوللرآقاسی با استفاده از نشانههای تصویری برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطب در آثاری که شخصیت اصلی آن را زنان تشکیل دادهاند تلاش کرده است با استفاده از این نشانهها نگاه گفتمانی متفاوتی را در معنای تصویری آثار خود در نقش این زنان به تصور بکشد.
الهه پنجه باشی؛ فاطمه دولاب
چکیده
«باغ ارم» و «خانة زینتالملوک» از بناهای مهم و تاریخی شهر شیراز در دورة قاجار است. موضوع اصلی این دو بنا با تزئینات اصلی نقش زن و تحلیل فرمی آن، برمبنای نظریة ریختشناسی ولادیمیر پراپ، مسئلة اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر براساس روش تاریخیـ تطبیقی بررسی شده و شیوة گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای (اسنادی) و با رویکرد ...
بیشتر
«باغ ارم» و «خانة زینتالملوک» از بناهای مهم و تاریخی شهر شیراز در دورة قاجار است. موضوع اصلی این دو بنا با تزئینات اصلی نقش زن و تحلیل فرمی آن، برمبنای نظریة ریختشناسی ولادیمیر پراپ، مسئلة اصلی این پژوهش است. پژوهش حاضر براساس روش تاریخیـ تطبیقی بررسی شده و شیوة گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای (اسنادی) و با رویکرد تاریخی براساس نظریة ریختشناسی صورت گرفته است. این پژوهش به این سؤالات پاسخ میدهد: ریختشناسی فرم زن در کاشیکاری این دو بنا چگونه کار شده است؟ چه شباهتها و تفاوتهایی دارد و چگونه با نظریة پراپ قابل تطبیق است؟ در انتهای این پژوهش نتیجه گرفته میشود که نقش زن در قالب شخصیتهای شیرین، بلقیس و زلیخا از نقشهای اصلی تزئینی در سردر باغ ارم و خانة زینتالملوک است. نقشهای اصلی تزئینی زنان در این بناها با لباس و آرایش قاجاری کار شده است. زن بهمنزلة عنصر اصلی تزئینی در کاشیکاری این سردرها بر خویشکاری نقش زنان تأکید دارد و قابل تطبیق با نظریة پراپ بوده است.
هنر
الهه پنجه باشی؛ فرنیا فرهد
چکیده
کاخ گلستان قدیمیترین بنای سلطنتی در شهر تهران محسوب میشود که تزیینات کاشیکاری آن تنوع موضوع و نقش بسیاری دارد. کاشیهای محوطه، همچون دفتری مصور، ویژگیها و شرایط اجتماعیـ سیاسی دورة قاجاریان را به نمایش درآوردهاند. همة نقشها تحت تأثیر هنرهای مختلف قاجاری، همچون چاپ سنگی، نقاشی قهوهخانهای، عکاسی و کارت پستالهای ...
بیشتر
کاخ گلستان قدیمیترین بنای سلطنتی در شهر تهران محسوب میشود که تزیینات کاشیکاری آن تنوع موضوع و نقش بسیاری دارد. کاشیهای محوطه، همچون دفتری مصور، ویژگیها و شرایط اجتماعیـ سیاسی دورة قاجاریان را به نمایش درآوردهاند. همة نقشها تحت تأثیر هنرهای مختلف قاجاری، همچون چاپ سنگی، نقاشی قهوهخانهای، عکاسی و کارت پستالهای غربی، شکل گرفتهاند. تلاش نگارندگان در مقالة حاضر بر آن بوده تا ویژگی تصویری کاشیهای محوطة باستانی کاخ گلستان را بررسی کنند. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، تصویر زن در کاشیکاریهای محوطة باستانی کاخ گلستان است. بر این اساس، پرسشهای این مقاله بدین ترتیب است: تصویر زن در کاشیهای کاخ گلستان چه ویژگیهایی دارد؟ تصویر زن در کاشیهای محوطة باستانی کاخ گلستان با چه نقشهایی ترکیب شدهاند؟ نتیجة بررسیها نشان میدهد که نقشمایة زن در کاشیها با دو نقش خورشید و فرشته ترکیب شده است. نقشمایة زن به صورت خورشید با توجه به ویژگیهای زن شرقی ترسیم شده است و در نقشمایة زن به صورت فرشته تأثیرپذیری از هنر غرب و نقاشی رنسانس بهخوبی نمودار است. ازاینرو، شاهد پیوند هنر ایران و اروپا هستیم.
هنر
الهه پنجه باشی
چکیده
نقاشی در انتهای دورة قاجار تحت تأثیر ارتباط با اروپا و ظهور تکنولوژی دچار تغییرات شد. این مقاله با رویکرد بینامتنیت به مطالعۀ دو اثر نقاشی از زنان قاجار میپردازد که یکی از آنها کار هنرمندی گمنام و دیگری اثر اسماعیل جلایر دانشآموختۀ مدرسۀ دارالفنون است. مسئلۀ مورد پژوهش در این مقاله، مطالعۀ نشانهها و تحلیل آنها در نقاشی از ...
بیشتر
نقاشی در انتهای دورة قاجار تحت تأثیر ارتباط با اروپا و ظهور تکنولوژی دچار تغییرات شد. این مقاله با رویکرد بینامتنیت به مطالعۀ دو اثر نقاشی از زنان قاجار میپردازد که یکی از آنها کار هنرمندی گمنام و دیگری اثر اسماعیل جلایر دانشآموختۀ مدرسۀ دارالفنون است. مسئلۀ مورد پژوهش در این مقاله، مطالعۀ نشانهها و تحلیل آنها در نقاشی از زنان و تطبیق معنای نشانهها به صورت بینامتنی و لایهای است. نشانهها در هر تصویر سبب خوانش تصویر متفاوتی در متن آثار میشود. در این دو تصویر، موضوع هر دو متن زنان درباری است، ولی نشانهها مفاهیم متفاوتی دربردارند. این مقاله به این پرسشها پاسخ میدهد: آیا در نقاشیهای دورة قاجار ارزش نشانهای در آثار مطرح است؟ آیا نشانهها در تعامل با دیگر نشانهها معنای گفتمانی مییابند؟ روش این پژوهش تاریخیـ تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات اسنادی است و با توجه به نظریههای نشانهشناسی بیان شده است. در این مقاله، نتیجه گرفته میشود: در خوانش نشانههای این تصاویر، نشانهها معنادارند و در این تصاویر از نشانههای تصویری مشابه و متفاوت برای زنان قاجار استفاده شده است.