هنر
طوبی مظفری نژاد؛ اسماعیل نجار
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراوارتی اسپیواک در حوزه «مطالعات فرودستان» به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی، خواهد پرداخت. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزه ادبیات جهان، که امروزه عمدتا همگام با منطق جهانی سازی در عصر سرمایه داری انجام میگیرد و تحت سلطه قدرتهای جهانی قرار دارد، پژواکی درست از تاریخ و تجربیات جهان شمول نیست و مختص به تفکرات غرب است. بالاخص هنگام پرداختن به سوژههای فرودست، به خصوص جنسیت زنانه، صرفا ظاهری از آن را در جهت اهداف خود ارائه میدهد و به یک سیاست آرمانی و ذاتگرایانه محدود میرسد. حال آنکه سوژه فرودست هنگامی که در مقام یک زن سخن میگوید و عمل میکند میداند که جنسیت در حال رشد و فراگیری، بهترین حالت ممکن برای اوست. در سایه این بازی بداقبال است که تاریخ فرودستی که مورد بی اعتنایی قرار گرفته است، باید توسط خود فرودستان و افراد در حاشیه آشکار گردد. در پژوهش پیش رو، با تمرکز بر دادههای نظری اسپیواک در مرگ یک رشته، «آیا فرودست میتواند سخن بگوید؟» و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی»، نشان داده خواهد شد که فرودست میتواند از خلال ادبیات، خود و تجربیات نابش را بدون کمک، اصلاح و قدرتهای جهانی به بیان و نمایش درآورد.
هنر
علیرضا صیاد؛ سجاد ستوده؛ میلاد ستوده
چکیده
در نظریة فیلم سالهای اخیر، سینما در غالب موارد بهمثابة تکنولوژی برآمده از ظهور کلانشهر مدرن و مدرنیتة شهری در نظر گرفته میشود. تجربة ادراکی پرسهزن مرد (فلانور)، بهمنزلة سرنمون تجربة ادراکی مدرنیته، اغلب بهمثابة الگویی برای تحلیل تجربة ادراکی تماشاگر فیلم مورد مطالعه قرار میگیرد. بااینحال، بهرغم آنکه پرسهزنی ...
بیشتر
در نظریة فیلم سالهای اخیر، سینما در غالب موارد بهمثابة تکنولوژی برآمده از ظهور کلانشهر مدرن و مدرنیتة شهری در نظر گرفته میشود. تجربة ادراکی پرسهزن مرد (فلانور)، بهمنزلة سرنمون تجربة ادراکی مدرنیته، اغلب بهمثابة الگویی برای تحلیل تجربة ادراکی تماشاگر فیلم مورد مطالعه قرار میگیرد. بااینحال، بهرغم آنکه پرسهزنی تا سالها عملی ذاتاً مردانه محسوب میشد، زنان در سالهای انتهایی سدة نوزدهم کوشیدند جایگاه خود را بهعنوان ناظر متحرک در میان فضاهای شهری بهدست آورند. این مقاله تلاش دارد با تمرکز بر چگونگی ظهور زنان در شهر و فرایند پرسهزنی، ویژگیهای پرسهزن مؤنث (فلانوس) را مشخص کند و تمایزهای آن را با پرسهزن مذکر آشکار کند. این پژوهش نشان میدهد تمرکز بر ویژگیهای ادراکی پرسهزن مؤنث میتواند در به چالش کشیدن نگرههای مسلط، که ادراک و نگاه سینمایی را ذاتاً ادراک و نگاهی مردانه در نظر میگیرند، یاریرسان باشد. مقالة حاضر با بررسی فیلم کلئو از 5 تا 7، ساختة آینس واردا، مشخصههای منحصربهفرد پرسهزنی زنانه را بازشناسی میکند و نحوة بازنمایی تعامل سوبژکتیو زنانه با شهر به هنگام عمل پرسهزنی را بررسی میکند.
هنر
بهروز محمودی بختیاری؛ انیس ناصری
چکیده
هویت جنسی که در فرهنگ هر جامعهای تبلور مییابد سرچشمۀ بسیاری از نابرابریهای جنسیتی اجتماعی است. زن یا مرد ناچار است، با حفظ حدی از ارزشها و عرف جامعه، برای تطابق خود با محیط و انجامشدن کارهایش، برخی از خصلتهای جنس مخالفش را وام گیرد و همچون نقاب بر چهرۀ خود زند و چهبسا تحمیلهای جامعه خصلتهای جنس مخالف را ...
بیشتر
هویت جنسی که در فرهنگ هر جامعهای تبلور مییابد سرچشمۀ بسیاری از نابرابریهای جنسیتی اجتماعی است. زن یا مرد ناچار است، با حفظ حدی از ارزشها و عرف جامعه، برای تطابق خود با محیط و انجامشدن کارهایش، برخی از خصلتهای جنس مخالفش را وام گیرد و همچون نقاب بر چهرۀ خود زند و چهبسا تحمیلهای جامعه خصلتهای جنس مخالف را در او درونی کند و روند سنخیابی جنسی (sex typing) فرد را تغییر دهد. آنجا که نقابها به بیان همزمان روان مردانه و روان زنانه کمک میکند، تمهید آندروژنی شکل میگیرد. مسئلۀ این پژوهش آن است که شخصیتهای فیلم در چه موقعیتهایی و به چه دلایلی از تمهید آندروژنی بهمثابۀ یک نقاب بهره میگیرند یا اینکه اصلاً چگونه به شخصیتهای آندروژنس تبدیل میشوند. به این منظور، با بهرهگیری از نظریات ساندرا بم (psychological androgyny)، دو فیلم روسری آبی(1373) و کافهترانزیت (1383)، به روش توصیفی تحلیلی بررسی شدهاند؛ تا نقش جامعه در ایجاد آندروژنی روانشناختی در جنسیت زن تبیین شود. یافتهها نشان میدهد که زنان برای احقاق حقوق پایمالشده یا گذران زندگیشان به استفاده از نقاب آندروژنی مجبور و رفتهرفته در روند جامعهپذیری به انسانهای آندروژنس تبدیل میشوند؛ درحالیکه زنپوشی یا برگرفتن خصلتهای زنانه برای مردان یا از سوی دیگران برای تحقیر و اهانت مردان بهکار گرفته شده است یا از سوی خودشان برای فرار از موقعیتهای دشوار.
هنر
مریم دادخواه تهرانی
چکیده
هارولد پینتر، نمایشنامهنویس برندة جایزة نوبل، یکی از نویسندگان بنام معاصر جهان است. نقش زنان در آثار او همواره در میان منتقدان مورد بحث بوده است. بسیاری از آثار او پرسوناژ زن ندارند و در مابقی آثاری که پرسوناژ زن دارند، این شخصیتها کارکردهای جنسیتی پربحثی را از خود به نمایش میگذارند و گاه در کلیشههای رایج از این شخصیتها ...
بیشتر
هارولد پینتر، نمایشنامهنویس برندة جایزة نوبل، یکی از نویسندگان بنام معاصر جهان است. نقش زنان در آثار او همواره در میان منتقدان مورد بحث بوده است. بسیاری از آثار او پرسوناژ زن ندارند و در مابقی آثاری که پرسوناژ زن دارند، این شخصیتها کارکردهای جنسیتی پربحثی را از خود به نمایش میگذارند و گاه در کلیشههای رایج از این شخصیتها میگنجند. در این پژوهش، تلاش میشود بازنمایی شخصیتهای زن در آثار او، و بهویژه نمایشنامة چالشبرانگیز بازگشت به خانه بررسی شود. بسیاری از منتقدان این متن را بهمنزلة متنی فمنیستی و بسیاری دیگر متنی ضدزن خواندهاند. این پژوهش ابتدا با بررسی این نظریات تلاش میکند نشان بدهد چطور هر دو دیدگاه در این اثر قابل جستوجوست و چگونه پینتر با استفاده از تمهیدهای خاص کلامی و نمایشیاش، در بازگشت به خانه، از ساخت پدرسالار خانواده، و به تبع آن جامعه، مرکززدایی میکند.
هنر
علی شیخ مهدی؛ نازنین هنرخواه
چکیده
دیالکتیک خدایگان و بنده توسط ژک لکان با الهام از نظریات هگل وارد روانکاوی شده است. بر این اساس، مسئلۀ مورد پژوهش در این مقاله، تحلیل روابط میان زوجهای چهارگانۀ زن و مرد در فیلم دربارة الی (1387) ساختۀ اصغر فرهادی، فیلمساز ایرانی، است. روش جمعآوری اطلاعات براساس مشاهدۀ فیلم بوده که محتوای آن به روش تفسیری و با رویکرد روانکاوانه ...
بیشتر
دیالکتیک خدایگان و بنده توسط ژک لکان با الهام از نظریات هگل وارد روانکاوی شده است. بر این اساس، مسئلۀ مورد پژوهش در این مقاله، تحلیل روابط میان زوجهای چهارگانۀ زن و مرد در فیلم دربارة الی (1387) ساختۀ اصغر فرهادی، فیلمساز ایرانی، است. روش جمعآوری اطلاعات براساس مشاهدۀ فیلم بوده که محتوای آن به روش تفسیری و با رویکرد روانکاوانه تجزیه و تحلیل شده و در آن از روشهای مکتب فروید استفاده شده است. شکل اول، رابطۀ بین شخصیتهای سپیده و امیر است که در آن زن و مرد همچنان بر سر قدرت در حال نبردند. شکل دوم، رابطۀ میان شخصیتهای نازی و منوچهر است که زن بنده و مرد خدایگان است. شکل سوم در رابطۀ بین شخصیتهای شهره و پیمان برقرار است که زن در عین پذیرش خدایگانی مرد، تظاهر میکند که خودش خدایگان است. شکل آخر در رابطۀ بین شخصیتهای الی و احمد است که دو طرف رابطه تمایل دارند که بنده باشند. نتیجۀ حاصل از این مقاله چنین است که در جامعۀ مردسالار ایرانی، روابط میان زوجهای زن و مرد به صورت دیالکتیک خدایگان و بنده در قالب سازوکارهای دفاع روانی شخصیتها در فیلم اصغر فرهادی بازنمایی شده است.
هنر
بهروز محمودی بختیاری؛ کورش غنیون
چکیده
«مخالفپوشی»ـ به معنای پوشیدن لباس مردانه از سوی زنان، یا لباس زنانه از سوی مردانـ از سالهای ابتدایی اختراع سینما وارد روایتهای سینمایی شد و همچنان نیز ادامه دارد. براساس آنچه تاکنون در مخالفپوشی مشاهده شده است، این کار با هدف دستیابی به امتیازات جنسیت دیگر و خدمت به پیشبرد درام، طبق خواست فرد مخالفپوش، انجام ...
بیشتر
«مخالفپوشی»ـ به معنای پوشیدن لباس مردانه از سوی زنان، یا لباس زنانه از سوی مردانـ از سالهای ابتدایی اختراع سینما وارد روایتهای سینمایی شد و همچنان نیز ادامه دارد. براساس آنچه تاکنون در مخالفپوشی مشاهده شده است، این کار با هدف دستیابی به امتیازات جنسیت دیگر و خدمت به پیشبرد درام، طبق خواست فرد مخالفپوش، انجام میپذیرد. در پژوهش حاضر، کارکرد مخالفپوشی در 18 فیلم سینمای ایران، از دهۀ 1330 تا کنون، براساس آرای پساساختارگرای فوکو و پسافمنیستی جودیت باتلر، که در کتاب معضل جنسیت آنها را تشریح کرده، بررسی شده است. در چارچوب اندیشۀ فوکو، جنسیت «برساختهای فرهنگی» تلقی میشود که گفتمان حاکم آن را شکل میدهد و با پایانیافتن اعتبار این گفتمان، تعاریف آن نیز میتواند تغییر کند. از سوی دیگر، باتلر (با تأیید نظر فوکو) جنسیت را نه یک ویژگی ذاتی، بلکه ایفای نقشهایی میداند که گفتمان حاکم از هر جنس انتظار دارد. براساس یافتههای بررسی پیش رو، مردپوشی زنان در فیلمهای ایرانی از سر درماندگی انجام میگیرد و فقط در صورت رسوایی است که راز از چهرۀ زن مردپوش برگرفته میشود. حال آنکه زنپوشی، که اغلب حربهای سودجویانه است، در اولین فرصت رها میشود و مرد زنپوش با بازگشتن به نقش مردانۀ خود، تقابل مرد/ زن را تحکیم میکند. هشت فیلمی که توجه اصلی این پژوهش بر آنها متمرکز است، آثاری هستند که در آنها قهرمان یا ضدقهرمانِ اثر دست به مخالفپوشی زده است؛ حال آنکه 10 اثرِ دیگر، که در آنها مخالفپوشی نقشی فرعی دارند، موردِ مطالعه قرار گرفتند تا شرایطِ قیاس این دو نگاهِ متفاوت به مخالفپوشی فراهم شود.
هنر
سهیلا صادقی فسائی؛ شیوا پروائی
چکیده
فیلمهای سینمایی، بهطور ضمنی یا آشکار، تصویری از واقعیتهای اجتماعی را بازنمایی میکنند؛ درواقع، بخشی از فرهنگ جنسیتی در رسانهها بازتولید میشود.اصغر فرهادی از کارگردانهایی است که در فیلمهایش به مسائل و موضوعات خانوادگی و اجتماعی میپردازد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در فیلمهای سینمایی اصغر فرهادی، «زنان» ...
بیشتر
فیلمهای سینمایی، بهطور ضمنی یا آشکار، تصویری از واقعیتهای اجتماعی را بازنمایی میکنند؛ درواقع، بخشی از فرهنگ جنسیتی در رسانهها بازتولید میشود.اصغر فرهادی از کارگردانهایی است که در فیلمهایش به مسائل و موضوعات خانوادگی و اجتماعی میپردازد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در فیلمهای سینمایی اصغر فرهادی، «زنان» در زیستجهان مدرن چگونه بازنمایی میشوند؟ این پرسش در چارچوب رویکرد بازنمایی مطرح شده است. روش تحقیق استفادهشده در این تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی است و مضامین آشکار و پنهان موجود در فیلمهای مطالعهشده شناسایی شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد فیلمهای مطالعهشده بازنماییای از زنان با مقولاتی چون«برساخت زن مدرن درآمیخته به سنت؛ تضاد استقلال و وابستگی زنان؛ دروغگویی و پنهانکاری زنان، خشونت علیه زنان؛ حضور مناسبات جنسیتی و روحیۀ مردسالارانه نسبت به زنان و ناامنی روانشناختی زنان» را به تصویر میکشند. این مقولات درنهایت مقولۀ هستهای «زن در کشاکش سنت و مدرنیته» را خلق میکند.
هنر
مریم رفعت جاه؛ نیلوفر هومن
چکیده
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژۀ زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با بهکارگیری رویکرد برساختگرا در نظریۀ بازنمایی استوارت هال، بهمنزلۀ چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانهشناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلمهای استراحت مطلق و ناهید ...
بیشتر
این مطالعه تلاشی است برای واکاوی سوژۀ زن مطلقه در محتوای روایی و تصویری سینمای ایران. بدین منظور، با بهکارگیری رویکرد برساختگرا در نظریۀ بازنمایی استوارت هال، بهمنزلۀ چارچوب نظری، و با استفاده از روش تحلیل ساختار روایت بارت و تحلیل نشانهشناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی، فیلمهای استراحت مطلق و ناهید تحلیل و ارزیابی شدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: 1. ساختار روایی فیلمها سهبخشی است، 2. روایتها در فضای شهری اتفاق میافتد، 3. بحرانهایی که زن مطلقه با آنها مواجه میشود، مهمترین مضامین را تشکیل میدهند، 4. زنِ بادرایت مهمترین تیپ مطرح است، 5. نشاندادن مردسالاری، تدبیر زنانه در برابر بیدرایتی مردانه و تفوق شر بر خیر، مهمترین دغدغههای ایدئولوژیک مطرحشده در فیلمها هستند.
هنر
هادی خانیکی؛ مژگان فراهانی
چکیده
در نظریههای مربوط به اعمال قدرت، عدهای از اندیشمندان معتقدند قدرت عموماً از طریق مکانیسمهای «متنی» بر جامعه اعمال میشود. این پژوهش سعی در شناخت مکانیسمهای متنی اعمال قدرت جنسیتی دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که سینما با چه مکانیسمهایی در راستای انقیاد زنان حرکت میکند و به تحکیم گفتمان مردسالاری میپردازد؟ ...
بیشتر
در نظریههای مربوط به اعمال قدرت، عدهای از اندیشمندان معتقدند قدرت عموماً از طریق مکانیسمهای «متنی» بر جامعه اعمال میشود. این پژوهش سعی در شناخت مکانیسمهای متنی اعمال قدرت جنسیتی دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که سینما با چه مکانیسمهایی در راستای انقیاد زنان حرکت میکند و به تحکیم گفتمان مردسالاری میپردازد؟ همچنین، در سینما چگونه گفتمان زنان به واسازی این الگوی اعمال قدرت میپردازد؟ برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، با بهرهگیری از تحلیل انتقادی گفتمان و رویکرد ترکیبی پلگی و وداک و مفاهیمی همچون منازعۀ گفتمانی، سوژهسازی بر مبنای استیضاح، خلق فانتزی و آلودهانگاری، چگونگیِ اعمال قدرت جنسیتی را در آثار تهمینه میلانی و رخشان بنیاعتماد تفسیر کردیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد آثار تهمینه میلانی متونی تکصدایند و اعمال قدرت و بهرهگیری از مکانیسمهای اعمال قدرت عمدتاً از جانب گفتمان مردسالاری برای اعمال سلطه استفاده شده است. آثار رخشان بنیاعتماد فرم دموکراتیکی دارد و امکان سخنگویی برای همۀ گفتمانها فراهم است. همچنین، قدرت در میان گفتمانهای مختلف توزیع شده و همۀ گفتمانها از مکانیسمهای اعمال قدرت بهره میبرند و زنان نیز با بهرهگیری از آنها از امکانهای مقاومت برخوردارند.