ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ محمد مهدی کریمی
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخهای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار میرود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشتهای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه میکند. نورمن فرکلاف یکی از نظریهپردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفههای اصلی نظریه ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخهای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار میرود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشتهای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه میکند. نورمن فرکلاف یکی از نظریهپردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفههای اصلی نظریه او را تشکیل میدهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سهگانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهرهگیری از استعارههای متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان میکند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعۀ اشغالی قرار میدهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه میپردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویتبخشی، آزادیخواهی و مبارزه با اشغالگران است.
ادبیات
مهین حاجی زاده؛ عبدالاحد غیبی؛ قادر احمدی
چکیده
فیلیپ هامون نظریهپرداز معاصر فرانسوی از جمله صاحب نظرانی است که دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به عنصر شخصیت دارد که با رویکرد وی به دلیل در برگرفتن آراء نظریهپردازان پیشین میتوان به شناخت جامعی از معانی و مفاهیم نهفته در شخصیتها رسید. در نظریه وی شخصیتها براساس چهار اصل از نظر انواع، سطوح شخصیت، دال و مدلول شخصیت پردازش میشوند. ...
بیشتر
فیلیپ هامون نظریهپرداز معاصر فرانسوی از جمله صاحب نظرانی است که دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به عنصر شخصیت دارد که با رویکرد وی به دلیل در برگرفتن آراء نظریهپردازان پیشین میتوان به شناخت جامعی از معانی و مفاهیم نهفته در شخصیتها رسید. در نظریه وی شخصیتها براساس چهار اصل از نظر انواع، سطوح شخصیت، دال و مدلول شخصیت پردازش میشوند. با عنایت به اینکه عنصر زن در اشعار نزار قبانی نقش بسیار برجسته-ای ایفا میکند؛ پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی زن را در اشعار نزار براساس نظریه شخصیت فیلیپ هامون مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصله گویای آن است که یگانگی شعر و زن در شعر او به زیبایی نمایان است و شخصیتهای زن موجود در عاشقانههای نزار عمدتا مجازی هستند که با محتوای کلی اشعار وی در جامعه آن زمان عرب که آغشته از فساد بود؛ سازگاری دارد و کاربست ضمیر مخاطب در بیان شخصیتهای زن بیانگر این است که نزار اعتقاد چندانی به خواننده محوری نداشته است. همچنین سطوح توصیف شخصیت زن غالباً در لایههای ظاهری و روانی نمود یافته و بررسی مدلول نشان میدهد که بیشتر اطلاعات در مورد شخصیت زنان از جانب خود شاعر است، امّا تحلیل دالها تناقض موجود میان شخصیتها و عملکرد آنها را تصویرسازی میکند.
ادبیات
چیمن محمدی بایتمبر؛ محمدنبی احمدی
چکیده
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصههای رمان «نانی روی میز دایی میلاد »، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمّد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده شخصیتهای زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آنها در جامعهای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است و با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ...
بیشتر
انتقاد به جایگاه زنان در جامعه لیبی یکی از مشخصههای رمان «نانی روی میز دایی میلاد »، رمان برگزیده بوکر عربی 2022 و نوشته محمّد النعاس نویسنده معاصر لیبیایی است. این رمان دربرگیرنده شخصیتهای زن و بیان شرایط و عقاید و افکار آنها در جامعهای با فرهنگ مردسالاری و نگاه جنسیتی به زن است و با توصیفات تلخی از زنان داستان و سرنوشت آنان، ریشه درماندگیهایشان را حاکمیت مردسالاری میداند که مانع از بروز استعدادهای آنها میشود. به دلیل بازتاب دیدگاه انتقادی محمّد النعاس در بستر رمان مذکور و تطابق با دیدگاه زیباییشناسی انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به اینکه هنر و ادبیات باید با رویکرد سلبی و مخالف خوان به مبارزه با شرایط موجود برای رسیدن به شرایط مطلوب برآیند، بر آن شدیم تا رمان مذکور را بر اساس این نظریه با رویکرد تحقیق کیفی و با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرار دهیم. مقاله حاضر کوششی جهت تحلیل و بررسی این دیدگاه انتقادی است. یافتههای پژوهش بیانگر انطباق دیدگاه محمّد النعاس با رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت است و نشان میدهد وی با هدف آگاه کردن جامعه و بهبود جایگاه زنان، با دیدگاه مخالف خوان و سلبی به انتقاد از وضعیت آنان در جامعه پرداخته است. او با ایجاد تقابل میان زنان سنتی و مدرن به انتقاد از نظام مردسالاری حاکم و ستمهایی که بر زنان روا داشته شده، میپردازد و با کمک گرفتن از شخصیتهای مرد علیه نظام مردسالاری، سعی در آگاه کردن زنان و مردان جامعهاش نسب به جایگاه زن و نقش او در خانواده و اجتماع دارد.
ادبیات
محسن سیفی؛ سمانه دهقانی؛ علی نجفی ایوکی
چکیده
در نقد فمنیستی، مسأله زن و جایگاه او در جامعه مطرح میشود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارندهی مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالشهای فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیشرو در نظر دارد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
در نقد فمنیستی، مسأله زن و جایگاه او در جامعه مطرح میشود. رمان «التی تعد السلالم»، اثر هدی حمد نویسنده زن عمانی، رویکردی نقادانه نسبت به جایگاه زنان در جامعه دارد و دربردارندهی مفاهیمی چون اختلاف طبقاتی میان زنان، چالشهای فرهنگی آنان و سیطره نظام مردسالارانه است. پژوهش پیشرو در نظر دارد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی رمان یادشده را در تطابق با رویکردهای چهارگانه نقد فمنیستی «الین شوالتر» شامل رویکردهای زیستشناختی، روانشناختی، زبانشناختی و فرهنگی مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و در پی یافتن پاسخ این پرسش است که نویسنده چگونه مؤلفههای زنانه را در اثر خود بازتاب داده است. حمد در بعد زیستشناسی زنان به مسائلی چون زایمان، ختنه زنان و بارداری اشاره کرده است و در بعد روانی، مسائلی مانند وسواس فکری و عملی، خواب و دوگانگی رفتاری را مورد توجه قرار داده است. کاربرد ویژگیهای برجسته زبانی توسط نویسنده همچون واژگان و لهجه عامیانه عربی در انعکاس مسائل زنانه و مشکلات فرهنگی چون قاچاق زنان و آزار جسمی آنها، موجب خلق اثری تاثیرگذار و آگاهیبخش شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، حمد با تکیه بر شگردهای زبان زنانه خود با توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان در هویتبخشی به زنان موفق عمل کرده است و بسامد بالای مؤلفههای الگوی شوالتر، زنانه بودن اثر وی را اثبات میکند. نویسنده با زبان زنانۀ خود، دغدغههای مهم و عمیق پیرامون زنان را در قالب مسائل زیستی، روانی و فرهنگی مطرح کرده است.
ادبیات
علیاکبر محسنی؛ هدی رضایی
چکیده
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب ...
بیشتر
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنجهای زنان در خانواده بهعنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آنها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهمترین حوزة مورد انتقاد السمان، حیطة فرهنگ عامة جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیبشناسی کلیشههای جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان بهعنوان قشر فرادست جامعة مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابریهای جنسیتی، آسیبهای نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهمترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعة عربی در داستانهای خود برجسته ساخته است.
ادبیات
احسان قبول؛ عبدالله رادمرد؛ زهرا شریعت پناه
چکیده
متون ادبی و تاریخی را میتوان مهمترین ابزار شناخت سیمای زنان اقوام مختلف در ادوار گذشته دانست و یکی از کارکردهای دانش تصویرشناسی این است که میتواند تصاویر زنان را در این متون به صورت منظم و علمی طبقهبندی و تحلیل کند. از جمله متون ادبی که سیمای نسبتاً واقعی از زنان ارائه میکند سفرنامههاست و یکی از جامعترین این نوع ...
بیشتر
متون ادبی و تاریخی را میتوان مهمترین ابزار شناخت سیمای زنان اقوام مختلف در ادوار گذشته دانست و یکی از کارکردهای دانش تصویرشناسی این است که میتواند تصاویر زنان را در این متون به صورت منظم و علمی طبقهبندی و تحلیل کند. از جمله متون ادبی که سیمای نسبتاً واقعی از زنان ارائه میکند سفرنامههاست و یکی از جامعترین این نوع ادبی در قرن هشتم سفرنامة ابنبطوطه است. در این مقاله، برآنیم که انواع تصاویر زنان را در این سفرنامه شناسایی و طبقهبندی کنیم. بر این اساس، نخست تصویر زنان پنج قوم ترک، مغول، ایران، چین و هند از سه منظر اوصاف ظاهری و آداب پوشش، ازدواج و حضور در فعالیتهای اجتماعی دستهبندی و تحلیل شدهاند و پس از آن نگرش ارزشگذارانة ابنبطوطه به هر تصویر بررسی شده است. نتیجة این پژوهش ضمن معرفی تصاویری جدید از زنان اقوام مذکور در سفرنامة ابنبطوطه تأیید این فرضیه است که پیشفرضهای مذهبی ابنبطوطه در نگرش ارزشی وی نسبت به زنان اقوام مختلف تأثیرگذار بوده است که به ترتیب در اقوام ترک و مغول، ایران و هند و چین خود را نشان میدهد.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ سعید ولایتی؛ بایزید تاند؛ حامد جنادله
چکیده
کهنالگوها بهمثابة مفاهیم مشترکی از گذشتههای دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خوابها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه میکند. یکی از کهنالگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روانجمعی به شمار میآورد، کهنالگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به ...
بیشتر
کهنالگوها بهمثابة مفاهیم مشترکی از گذشتههای دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خوابها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه میکند. یکی از کهنالگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روانجمعی به شمار میآورد، کهنالگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به شکل شخصیت مادر واقعی و گاه در قالب اشکال و نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. محمد قیسی شاعر معاصر فلسطینی است که در سرودههای خود به کهنالگوی مادر مثالی توجه وافر داشته و برای عمقبخشیدن به معانی شعر خود با الهام از متون دینی بر این کهنالگو جامهای نو پوشانده است. از دستاوردهای این پژوهش، که به روشی توصیفیـ تحلیلی تدوین شده است، چنین استنباط میشود که در شعر محمد قیسی کهنالگوی مادر مثالی نمادی برای وطن اشغالی است و به مفاهیمی چون امید، پایداری، خیزش، آزادی و منجی ملت فلسطین دلالت دارد.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ محیا ابیاری قمصری
چکیده
تحلیل گفتمان، روشی است که در بستر اندیشههای پستمدرن بسط و گسترش یافته است. الگوی سهوجهی نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان یکی از چارچوبهای کاربردی است که شامل توصیف: بررسی زبانشناختی متن، تفسیر: بررسی متن در سطح گفتمانهای سازنده و مصرفکننده و تبیین: بررسی ارتباط گفتمانهای سازندۀ متن با شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم میشود. ...
بیشتر
تحلیل گفتمان، روشی است که در بستر اندیشههای پستمدرن بسط و گسترش یافته است. الگوی سهوجهی نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان یکی از چارچوبهای کاربردی است که شامل توصیف: بررسی زبانشناختی متن، تفسیر: بررسی متن در سطح گفتمانهای سازنده و مصرفکننده و تبیین: بررسی ارتباط گفتمانهای سازندۀ متن با شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم میشود. نگارندگان در این پژوهش، با استفاده از الگوی فرکلاف براساس رویکرد اجتماعی به تحلیل گفتمان انتقادی شعری زینب حبش پرداختهاند. همچنین، چگونگی پیوند آثار ادبی شاعر با شرایط مسلط بر جامعۀ اشغالی را واکاوی کرده و به بررسی تعامل زبانی او با اوضاع خفقانآور حاکم پرداختهاند. دستاورد این پژوهش، تبیین گفتمان اشعار مقاومت و اثبات تأثیرپذیری آن از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعۀ فلسطین است. زینب حبش تلاش دارد با تولید گفتمان انتقادی در شعر مقاومت، صدای هموطنان خود در سرزمینهای اشغالی باشد و بستر تعامل و برخورد میان گفتمانهای سیاسی و اجتماعی موجود را برای ایجاد تغییر فراهم کند.
ادبیات
معصومه نعمتی قزوینی؛ نرگس انصاری
چکیده
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ...
بیشتر
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ویژهای که به مسائل اجتماعی و فرهنگی داشتهاند، به طرح مسئلة زنان پرداخته و ابعاد گوناگون آن را به نقد و نظر نشستهاند. نوشتار حاضر که با روش توصیفیـ تحلیلی به مقایسة آثار این دو نویسنده پرداخته، حاکی از وجود مشابهتهای بسیاری در نحوة نگرش ایشان به مسائل زنان است که در شش محور کلی غربزدگی، آزادی، نابرابریهای اجتماعی، حجاب، ازدواج و علمآموزی قابل بررسی بوده و در عین شباهت در مفاهیم، به فراخور شرایط، در سبکهای نوشتاری تقریباً متمایزی ارائه شده است.