مقاله پژوهشی
رشید احمدرش؛ احمد غلامی
چکیده
پژوهش حاضر به تحلیل تغییرات در هویت فرد مدرن و تبدیل شکل هویت جنسی زن و مرد معاصر ایران در دهة 1380 میان طبقة متوسط شهری، بهخصوص در کلانشهرها، میپردازد. این پژوهش درواقع با تحلیل کیفی و نشانهشناختیِ دو فیلم کنعان (مانی حقیقی) و شهرت (ایرج قادری) نشان میدهد که طی این دهه نوعی دگردیسی و تبدیل شکل صمیمیت میان انسانها، بهخصوص در ...
بیشتر
پژوهش حاضر به تحلیل تغییرات در هویت فرد مدرن و تبدیل شکل هویت جنسی زن و مرد معاصر ایران در دهة 1380 میان طبقة متوسط شهری، بهخصوص در کلانشهرها، میپردازد. این پژوهش درواقع با تحلیل کیفی و نشانهشناختیِ دو فیلم کنعان (مانی حقیقی) و شهرت (ایرج قادری) نشان میدهد که طی این دهه نوعی دگردیسی و تبدیل شکل صمیمیت میان انسانها، بهخصوص در رابطه با خود، شکل گرفته است که میتواند در تحولات مربوط به توسعة خود، فردیشدن جامعه، و تحول در هویت جنسی و سکسوالیتة افرادـ بهخصوص در میان طبقۀ متوسط شهریـ ریشه داشته باشد که در جستوجوی هویت سیال فردی و جنسیتی خویش است؛ تحولی که در عین داشتن لایههای دموکراتیک و اعطای نقش مرکزی به زنان و مردان در تصمیمگیریهایشان در قبال بدن، درواقع حامل پریشانیها و آشفتگیها در زندگی آنها هم هست. بررسی این تحولات از دریچة سینما در این دهه میتواند لایههای باریک و ژرفی از حیات فرد مدرن و حیات ذهنی وی را به تصویر بکشد. درنهایت، یافتههای این پژوهش میتواند افق روشنی را فراروی مسئولان و برنامهریزان شهری قرار دهد؛ بهخصوص در کلانشهرها به منظور برنامهریزی بهتر و هوشمندانه و مهندسی معقول امور هنری و درنهایت سیاستهای مرتبط با بدن و هویت فردی.
مقاله پژوهشی
مهدی حامدسقایان؛ منصوره صدیف
چکیده
در این پژوهش، که به روش توصیفیـ تحلیلی انجام شده است، با بهرهگیری از رویکردی اسطورهایـ روانشناختی، با بررسی شخصیتِ قهرمانان زنِ پنج نمایشنامة نمونه، به این مسئلة اساسی خواهیم پرداخت که تصویر زنان در ادبیات نمایشی دفاع مقدس تا چه میزان با مبانیِ ارزشی دفاع مقدس همخوانی دارد و در این آثار در ترسیم چهرة زنی راستین، که ...
بیشتر
در این پژوهش، که به روش توصیفیـ تحلیلی انجام شده است، با بهرهگیری از رویکردی اسطورهایـ روانشناختی، با بررسی شخصیتِ قهرمانان زنِ پنج نمایشنامة نمونه، به این مسئلة اساسی خواهیم پرداخت که تصویر زنان در ادبیات نمایشی دفاع مقدس تا چه میزان با مبانیِ ارزشی دفاع مقدس همخوانی دارد و در این آثار در ترسیم چهرة زنی راستین، که درگیر جنگی ناخواسته است، تا چه حد مسیری همپای ارزشهای فرهنگ دفاع مقدس پیموده شده است؟
در این مقاله، از ویژگیهای «کهنالگوی زنطبیعی»، که برگرفته از دیدگاههای کارل گوستاو یونگ است، بهره گرفتهایم؛ کهنالگویی که در بررسیهای ادبی و هنری کشورمان کمتر بدان توجه شده است.
در بخش نخستِ مقاله، به بررسی ویژگیهای روانشناسانه و اسطورهشناسانة کهنالگوی زنطبیعی پرداخته و تأثیرات فرهنگی و سایر عوامل را بر آن بررسی کردهایم. در بخشهای دیگر، ضمن برشمردن خصایص زنطبیعی، به تطبیق این ویژگیها با تصویر زن در نمایشنامههای نمونة دفاع مقدس پرداختهایم.
در نتیجة مقاله آمده است که در ادبیات نمایشی دفاع مقدس نبودِ خلاقیت، سرزِندگی، و شادی و نشاط در زندگی قهرمانانِ زن به امری معمول تبدیل شده است. شناخت هرچه بهتر کهنالگوی زنطبیعی میتواند زمینهای را فراهم آورد که با حفظ ارزشها بتوان آثاری آفرید که زن با طبیعت راستین خود به تصویر درآید.
هدف از این پژوهش، ارزشگذاریِ «ادبیات نمایشی دفاع مقدس» از طریق دیدگاههای یونگ نیست، بلکه این مطالعه به دنبال آن است تا نشان دهد که خواه پژوهش براساس نظریات یونگ باشد و خواه هر روانشناس و فیلسوف دیگر، چگونه میتواند به شناخت بیشتر از شخصیت زن در این آثار بینجامد؛ شناختی که میتواند ما را از هرگونه بیراهه، که با مبانی ارزشی منافات دارد، دور کند و در ترسیم چهرهای راستین از زنان غیور کشورمان یاریمان دهد.
مقاله پژوهشی
حلیمه عنایت؛ مهدی کاوه
چکیده
آنومی یکی از مفاهیم مصطلح در جامعهشناسی است. به همان اندازه که میتوان احساس آنومی را با آنومی در ارتباط دانست، به همان اندازه نیز میتوان آنها را دور از هم تصور کرد، زیرا ممکن است جامعهای آنومیک نباشد اما اعضای آن احساس آنومی کنند، و برعکس. هدف این مقاله، بدون توجه به وجود یا نبود آنومی در ایران، مطالعۀ شدت احساس آنومی بین ...
بیشتر
آنومی یکی از مفاهیم مصطلح در جامعهشناسی است. به همان اندازه که میتوان احساس آنومی را با آنومی در ارتباط دانست، به همان اندازه نیز میتوان آنها را دور از هم تصور کرد، زیرا ممکن است جامعهای آنومیک نباشد اما اعضای آن احساس آنومی کنند، و برعکس. هدف این مقاله، بدون توجه به وجود یا نبود آنومی در ایران، مطالعۀ شدت احساس آنومی بین دانشجویان دختر و پسر و رابطۀ مصرف موسیقی با آن است. در این زمینه، از نظریۀ برجستهسازی رسانهای استفاده شده است. روش این پژوهش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه است. جامعۀ آماری نیز شامل همۀ دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شیراز است. از این تعداد، 380 نفر با استفاده از جدول لین برای نمونه انتخاب و با توجه به هدف تحقیق پاسخگویان به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند. درنهایت، پاسخگویان با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویهها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین مصرف موسیقی و احساس آنومی بین دانشجویان برحسب جنسیت رابطۀ معناداری وجود دارد. بدین معنا که هرچه مصرف موسیقی بیشتر باشد، احساس آنومی هم بیشتر است.
مقاله پژوهشی
جواد سلیمی؛ زهرا رشید
چکیده
روند جهانی عکاسی مد برای تبلیغ مد اسلامی، جریان نوظهور عکاسیمد مادستی[1] را برگزیده است؛ جریانی که زادگاهش در خارج از مرزهای کشورهای مسلمان بوده، اما برای آشتی میان مد و عکاسی با عقاید مذهبی در سرزمینهای اسلامی اهمیت وافری یافته است.
در این پژوهش، به بررسی آثار خلقشده در حوزۀ عکاسیمد پوشاک اسلامی در نشریات (چاپی و آنلاین) ایرانی ...
بیشتر
روند جهانی عکاسی مد برای تبلیغ مد اسلامی، جریان نوظهور عکاسیمد مادستی[1] را برگزیده است؛ جریانی که زادگاهش در خارج از مرزهای کشورهای مسلمان بوده، اما برای آشتی میان مد و عکاسی با عقاید مذهبی در سرزمینهای اسلامی اهمیت وافری یافته است.
در این پژوهش، به بررسی آثار خلقشده در حوزۀ عکاسیمد پوشاک اسلامی در نشریات (چاپی و آنلاین) ایرانی و مقایسۀ آنها با آثار تولیدشده در جهانـ در حوزۀ عکاسیمد مادستیـ پرداخته شده است و سپس برای درک ویژگیها و تمایزهای میان این دو، برمبنای پیشینۀ فرهنگی و مذهبی و تاریخی، از منابع مکتوب استفاده شده است.
و در آخر، بررسی تصاویر مد اسلامی نشان میدهد که برمبنای تقابل دائمی تابوهای فرهنگیـ مذهبی و نیازهای روانی جامعه، نوع متفاوتی از عکاسیمد در ایران پدید آمده است. این دگردیسی عکاسیمد در ایران، حاصل محدودیتهای تصویری زن از یکسو و ناشناختهماندن عکاسیمد مادستیـ بهمنزلۀ گرایش متناسب با فرهنگ جامعۀ مسلمانـ از سوی دیگر است.
[1]. modesty fashion photography
مقاله پژوهشی
ناصر نیکوبخت؛ احسان زیورعالم
چکیده
شاهنامۀ فردوسی اثری با شخصیتهای بسیار و متنوع است و توانایی تبدیلشدن به متون نمایشی را از هر حیث دارد؛ ولی پیش از ورود به نگارش چنین متونی نیاز است هریک از شخصیتها از منظر نظریههای شخصیتپردازی دراماتیک بررسی و تحلیل شود. شخصیتپردازی قهرمان نمایش بهمنزلۀ یکی از ارکان اصلی دنیای نمایش، مؤلفههای ویژهای چون کنشمندی ...
بیشتر
شاهنامۀ فردوسی اثری با شخصیتهای بسیار و متنوع است و توانایی تبدیلشدن به متون نمایشی را از هر حیث دارد؛ ولی پیش از ورود به نگارش چنین متونی نیاز است هریک از شخصیتها از منظر نظریههای شخصیتپردازی دراماتیک بررسی و تحلیل شود. شخصیتپردازی قهرمان نمایش بهمنزلۀ یکی از ارکان اصلی دنیای نمایش، مؤلفههای ویژهای چون کنشمندی و انگیزش برای دستزدن به عمل دراماتیک، ویژگیهای فیزیکی و روانی دارد که آن را از شخصیتپردازی داستانی متمایز میکند.
سودابه یکی از شخصیتهایی جذاب داستانی در شاهنامه است. ویژگیهایی شخصیتی وی با شخصیتهای متعددی در ادبیات دیگر ملل مقایسهکردنی است. سودابه دارای ویژگیهای قهرمانان دراماتیک است. در این مقاله کوشش شده با برشمردن مؤلفههای یک شخصیت نمایشی، نشان دهیم که بهکمک شیوۀ پرداخت هنری فردوسی از سودابه، میتوان همچون دیگر نمونههای ادبیات نمایشی، در نمایشنامهای از سودابه شخصیتی نمایشی خلق کرد و در مرکز توجه اثری نمایشی قرار داد.
در سالهای گذشته، نظریههای شخصیتپردازی استفادهشده برای تحلیل شخصیتهای داستانی در متون ادبی کهن، نظریههای کلاسیکی بوده است که اکنون مورد تردید قرار گرفتهاند و نیاز است با دیدگاههای جدید به نقد و تحلیل آنها پرداخته شود. یکی از این نظریهها در حوزۀ شخصیتپردازی دراماتیک، نظریۀ کنشمندی شخصیت گرماس است که شخصیت را براساس میزان کنش در بافت متن نمایشنامه میسنجد.
مقاله پژوهشی
بهروز محمودی بختیاری؛ مریم دهقانی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تفاوتهای نوشتاری زنان و مردان در رمانهای معاصر ایران میپردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوتهای نوشتاری در حوزة واژگان و نحو منجر میشود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغها را من خاموش میکنم، کولی کنار آتش، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافهپیانو، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی تفاوتهای نوشتاری زنان و مردان در رمانهای معاصر ایران میپردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوتهای نوشتاری در حوزة واژگان و نحو منجر میشود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغها را من خاموش میکنم، کولی کنار آتش، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافهپیانو، سمفونی مردگان،و ثریا در اغما از نویسندگان مرد تحلیل و بررسی میشود. رمانهای مطالعهشده با مشخصههای زبانی در حوزة واژگان بررسی شدهاند و معیار این بررسی دیدگاههای رابین لیکاف (1975) دربارۀ الگوی گفتار زنانه در گفتمان است. براساس دیدگاه لیکاف، زنان با مردان به هنگان سخن گفتن یا نوشتن در استفاده از این موارد متفاوتاند: استفادۀ دقیق از رنگواژهها، فرمهای مؤدبانه، قیدهای تشدیدکننده، صفات تهی، گفتار غیرمستقیم، پرهیز از رکاکت و دشواژهها، و تأکید بر تشدیدکنندهها. تحلیل آماریِ هریک از مشخصهها نشان داد عملکرد زنان نویسندۀ فارسیزبان در زمینة استفاده از رنگواژهها، تردیدنماها، دشواژهها، تشدیدکنندهها، و تنوع صفات با دیدگاههای لیکاف سازگاری دارد و آن را تأیید میکند.
مقاله پژوهشی
محمدعلی چلونگر؛ فرشته بوسعیدی؛ وحید سعیدی
چکیده
خوارج، بهمنزلۀ یکی از گروههای کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آنها در باب زن و حضور وی درعرصههای سیاسی و اجتماعیـ همچون مسئلۀ ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنانـ نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیرپذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آنها به آیات قرآن و نظریههای ...
بیشتر
خوارج، بهمنزلۀ یکی از گروههای کلامی مطرح در قرن های اول و دوم، نگرش خاصی به زن داشتند. آنها در باب زن و حضور وی درعرصههای سیاسی و اجتماعیـ همچون مسئلۀ ازدواج، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها و نیز خلافت زنانـ نظرهای کاملاً متفاوتی ارائه دادند که تأثیرپذیرفته از نگاه سطحی و ظاهری آنها به آیات قرآن و نظریههای اهل کتاب و فرق اسلامی است. باید گفت خوارج با اینکه از متن جامعۀ اسلامی برخاسته بودند، از دیگر گروههای معاصر خود آزادی بیشتری برای زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی قائل بودند و این امر به شرایط سیاسی خاصی برمیگردد که خوارج در آن برهة زمانی در آن قرار داشتند. خوارج ازدواج زنان با کفار و موالی را مجاز میدانستند. آنها همچنین با اسارت زنان و به کنیزی گرفتن آنها در جنگها مخالف بودند. زنان خوارج همچنین در نبردها حضوری فعال داشتند و این خوارج بودند که برای نخستین بار اجازۀ خلافت زنان را در دورۀ اسلامی مطرح کردند. در این پژوهش، با روش توصیفیـ تحلیلی به بررسی چهار رویکرد سیاسیـ اجتماعی خوارج به زنان (مسئلۀ ازدواج با کفار و مولی، رفتار با اسیران زن، حضور زنان در نبردها، و مسئلۀ خلافت زنان) میپردازیم.
مقاله پژوهشی
عفت السادات افضل طوسی؛ گلناز سلاحی؛ لادن سلاحی
چکیده
هنر دورۀ قاجار به لحاظ محتوا و ماده، موضوع، و نحوۀ اجرا ویژگیهای متمایز و منحصربهفردی دارد. وفور نقشمایههای زنانه در محصولات هنری عصر قاجار، از جمله در کاشینگارهها، در فضاهای خصوصی و نیمهخصوصی کاخها، و خانههای اعیان و اشراف از ویژگیهای شاخص آن است. زنان قاجاریِ نقشبسته بر این کاشینگارهها در تعامل هویتی با هویت ...
بیشتر
هنر دورۀ قاجار به لحاظ محتوا و ماده، موضوع، و نحوۀ اجرا ویژگیهای متمایز و منحصربهفردی دارد. وفور نقشمایههای زنانه در محصولات هنری عصر قاجار، از جمله در کاشینگارهها، در فضاهای خصوصی و نیمهخصوصی کاخها، و خانههای اعیان و اشراف از ویژگیهای شاخص آن است. زنان قاجاریِ نقشبسته بر این کاشینگارهها در تعامل هویتی با هویت زن فرنگی، چهرۀ نوینی از زن ایرانی را به نمایش گذاشتهاند. بااینحال، در بررسی نقوش زنان در هنر دورۀ قاجار، شاهد همحضوری هویت ایرانی، اسلامی و فرنگی این زنان هستیم که درک آن نیازمند شناخت مفهوم سراسطورهها و عملکرد همزمان اسطورههای چندگانه در فضای معناشناختی فرهنگ و هنر آن دوره است.
این مقاله به بررسی ویژگیهای هویتی زن در این زمان و کنشها و خصوصیات شخصیتی او، با مطالعۀ تحلیلی مجموعهای بیبدیل از اسناد تصویری، یعنی تکفریمهای زنان در کاشیهای آرایندۀ خانههای بهجامانده از دورۀ قاجار در شیراز، پرداخته است. هدف این پژوهش، معرفی و ارائۀ مستندهای نگارگریشدهای است که نظریۀ معاصر سراسطورهها را تبیین میکند.