مقاله پژوهشی
فرهنگی
یاسر رستگار؛ احسان آقابابایی
چکیده
امروزه نقش مخاطب در تفسیر کالاها و محصولات فرهنگی، از جمله فیلمهای سینمایی، بسیار اساسی است. ازاینرو، کشف شیوة معنادهی و خوانش مخاطبان میتواند ما را به جهان اجتماعی در پس این تفسیرها نزدیک کند. زنان از جمله مخاطبانیاند که با داشتن پیشینهها و تجربههای فرهنگی و نسلی مختلف میتوانند خوانش متفاوتی از فیلمها داشته باشند. ...
بیشتر
امروزه نقش مخاطب در تفسیر کالاها و محصولات فرهنگی، از جمله فیلمهای سینمایی، بسیار اساسی است. ازاینرو، کشف شیوة معنادهی و خوانش مخاطبان میتواند ما را به جهان اجتماعی در پس این تفسیرها نزدیک کند. زنان از جمله مخاطبانیاند که با داشتن پیشینهها و تجربههای فرهنگی و نسلی مختلف میتوانند خوانش متفاوتی از فیلمها داشته باشند. مقالة حاضر نیز، مبتنی بر پارادایم تفسیری، قصد دارد بدین سؤال پاسخ دهد که مخاطبان زن در دو نسل متفاوت به چه شیوهای فیلم دو زن را معنا میکنند. روششناسی بهکاررفته در این پژوهش با رویکرد تفسیری و مبتنی بر روش مصاحبۀ گروهی بوده است. برای اجرای این کار، دو گروه از زنان در دو نسل 20ـ30 ساله و 45ـ55 ساله به شیوهای هدفمند انتخاب شدند و با آنان در قالب دو گروه مجزا مصاحبه به عمل آمد. تحلیل تفسیری دادهها حکایت از خوانش متفاوت دو نسل زنان مطالعهشده دربارۀ ویژگیهای شخصیتی و سرنوشت شخصیتهای فیلم در سطح متنی و همچنین در باب مفاهیمی چون مردسالاری و همذاتپنداری در سطح فرامتنی داشته است.شباهت میان دو نسل مذکور نیز به معنادهی بر مبنای تقابل سنت و مدرنیته و فهم رخدادها بر اساس این دوگانه، مربوط میشود.
مقاله پژوهشی
فرهنگی
شهلا باقری؛ ناهید سلیمی
چکیده
مقالۀ حاضر با بررسی مبانی اندیشهای جریانهای فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطۀ هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار میتوان تصویری از فضای نظری جامعۀ ایران به دست داد و همبستگی میان جریانهای اجتماعی با حوزههای حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطۀ جریانهای اجتماعی با مطالبات حقوقی، ...
بیشتر
مقالۀ حاضر با بررسی مبانی اندیشهای جریانهای فکری فرهنگی ایران پس از انقلاب اسلامی، به تبیین رابطۀ هریک با حقوق زن پرداخته است. سؤال اصلی آن است که با کدامین معیار میتوان تصویری از فضای نظری جامعۀ ایران به دست داد و همبستگی میان جریانهای اجتماعی با حوزههای حقوقی را بیان کرد. در بخش نظری، رابطۀ جریانهای اجتماعی با مطالبات حقوقی، نظریههای مکتب «واقعگرایی اجتماعی» ملاک قرار گرفته است که به همبستگی تحولات اجتماعی با تحولات حقوقی اعتقاد دارد و اینکه این همبستگی اثرپذیریِ قواعد حقوقی از افکار و اعتقادات افراد دخیل در آن و پویایی حقوق را نشان میدهد. در بخش جریانشناسی نیز، چرایی و چگونگی تقسیمبندی جریانها، برحسب دینمحوری و رابطۀ آنها با سنت و مدرنیته است. این پژوهش مبتنی بر روش تحلیلیـ استدلالی و نتایج یافتهها حاکی از آن است که در نظام اسلامی ایران، که حقوق از شریعت دینی استنباط میشود، موضعگیری در برابر این امر، دو رویکرد کلی «دینی» را که حقوق اسلامی را به حق میدانند و «غیردینی» که اساس تبعیض در حقوق را دینیبودن آن میداند به وجود میآورد. در گام بعدی، موضعگیریها در زیرمجموعۀ این دو رویکرد به سنت و مدرنیته، خردهجریانهای سنتگرا، تمدنگرا، و روشنفکری دینی را در بخش دینی و روشنفکری سکولار و معاند را در بخش غیردینی ایجاد میکند، که عملکرد هریک در برابر تحولات اجتماعی و زمینۀ اعتقادی جامعه، حقوق متفاوتی را برای زنان طلب میکند.
مقاله پژوهشی
فرهنگی
احمد محمدپور؛ مهدی رضایی؛ گلاله برنا
چکیده
این مقاله به بررسی کیفی تغییرات سبک زندگی در کردستان ایرانـ شهر مریوانـ و پیوند آن با صورتبندی هویتی در میان زنان آن شهر میپردازد. مناطق مرزی شهرستان مریوان به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسیـ اقتصادی خاص درگیر رشد اقتصادی فزاینده و بحرانهای فرهنگی خاص ناشی از آن شده است؛ بهگونهای که شکل جدیدی از سبک زندگی و صورتبندی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی کیفی تغییرات سبک زندگی در کردستان ایرانـ شهر مریوانـ و پیوند آن با صورتبندی هویتی در میان زنان آن شهر میپردازد. مناطق مرزی شهرستان مریوان به دلیل موقعیت جغرافیایی و سیاسیـ اقتصادی خاص درگیر رشد اقتصادی فزاینده و بحرانهای فرهنگی خاص ناشی از آن شده است؛ بهگونهای که شکل جدیدی از سبک زندگی و صورتبندی هویتی در این شهر آغاز شده و پیوسته در حال گسترش است. مطالعة حاضر درصدد است به منابع، مجاری، فرایند، و پیامدهای تغییرات در سبک زندگی و شکلبندی هویتی جدید در میان زنان این شهر بپردازد. روششناسی این مطالعه کیفی است و در آن از روش اتنوگرافی و نظریة زمینهای برای گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. با 53 نفر از زنان و دختران این شهر مصاحبههای عمیقی انجام شده است. نمونهگیری با روش هدفمندِ اکتشافی و زنجیرهای انجام گرفته است. یافتههای تحقیق حکایت از گسترش فزایندۀ تغییرات در ابعاد گوناگون سبک زندگی و هویتی مشارکتکنندهها دارد که در اکثر موارد با ساختار فرهنگی عام و سنتی و ارزشها و هنجارهای شهر مریوان در تضادی بنیادین و همهجانبه است. براساس روش نظریة زمینهای با تحلیل دادههای متنی مصاحبهها و برخی یافتههای مشاهدهای، مجموعهای از مقولات بهمنزلۀ شرایط بسترساز تغییرات سبک زندگی، تعاملات شکلگرفته در این بستر و پیامدهای ناشی از آنها استخراج شدهاند که درنهایت به یک مقولة هسته با عنوان هویت تنشزا ختم شده است.
مقاله پژوهشی
روانشناسی
مریم فلاحی؛ سیدرضا فلاح چای؛ اقبال زارعی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران شهر شیراز بود. تعداد 180 شرکتکننده (90 زن و 90 دختر) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبۀ ساختاریافته و مقیاس نگرش و انتظار ازدواج (MAES) در نظر گرفته شد. آزمودنیها پرسشنامۀ جمعیتشناختی، مقیاس نگرش، و انتظار از ازدواج (36 سؤالی) ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مقایسۀ انتظارات و هدف از ازدواج زنان و دختران شهر شیراز بود. تعداد 180 شرکتکننده (90 زن و 90 دختر) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبۀ ساختاریافته و مقیاس نگرش و انتظار ازدواج (MAES) در نظر گرفته شد. آزمودنیها پرسشنامۀ جمعیتشناختی، مقیاس نگرش، و انتظار از ازدواج (36 سؤالی) را کامل کردند. برای تحلیل داده از روش توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمونt و کای دو استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین انتظارات از ازدواج زنان و دختران وجود داشت (05/0P<). یافتهها تفاوت معناداری بین دو گروه در سه خردهمقیاس اصلی انتظارات، قصد ازدواج، نگرش کلی به ازدواج، و انتظار از ازدواج را نشان داد. در خردهمقیاسهای فرعی، تفاوت معناداری بین نگرش منفی به ازدواج، ترس/ شک و تردید و عشق در زنان و دختران وجود داشت. اما تفاوت معناداری در سایر خردهمقیاسها از قبیل احترام، اعتماد، مسائل مالی، معنا، و صمیمیت جسمانی مشاهده نشد. همچنین، از نظر هدف از ازدواج بین اهداف با انگیزۀ عاطفی، مذهبی، اجتماعیـ فرهنگی، اقتصادی، و ایدهآلگرایانه تفاوت معناداری (01/0P<) مشاهده شد، اما بین اهداف جنسی تفاوت معنادار نبود. نتیجۀ کلی این مطالعه بیانگر این است که زنان نسبت به دختران انتظارات بالاتری از ازدواج داشتند و هدف از ازدواج زنان و دختران متفاوت بود.
مقاله پژوهشی
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ علی صباغیان
چکیده
در نقد جامعهشناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی میشود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانۀ جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل میشود. نویسندگان در این مقاله، بر پایۀ چارچوب نقد جامعهشناسی، به بررسی آثار نویسندۀ مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، ...
بیشتر
در نقد جامعهشناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونیهای جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی میشود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانۀ جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل میشود. نویسندگان در این مقاله، بر پایۀ چارچوب نقد جامعهشناسی، به بررسی آثار نویسندۀ مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، پرداختهاند. با آنکه وی نویسندهای رمانتیک است، در قالب رمانتیسم جامعهگرا در آثار خود به تبیین اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشورش میپردازد. او از مسائلی چون حقوق زنان، فقر فرهنگی، تقابل سنت و مدرنیته و نابسامانیهای اجتماعی سخن میگوید و زخمها و جراحتهایی را که از رهگذر استعمار بر پیکرۀ جامعه وارد شده، واکاوی و تشریح میکند. از یافتههای این پژوهش، که به روشی توصیفیـ تحلیلی تدوین شده، برمیآید که نویسنده توانسته است روزنهای جدید برای شناخت زوایای مختلف اشغال الجزایر، جنگهای آزادیبخش این کشور، پیامدهای استعمار و عقبماندگی جوامع عربی در برابر چشمان مخاطب بگشاید. اما ،درعینحال، تلاش دارد با کاربرد لحنی احساسی، پایبندی خود به مکتب رمانتیسم را حفظ کند. با وجود این، هرچند آثار وی رنگوبوی انتقادی به خود گرفته است، با رئالیسم اجتماعی تفاوت معناداری دارد.
مقاله پژوهشی
باستان شناسی
کمال الدین نیکنامی؛ رضا قاسمی؛ رضوان رضائی
چکیده
مطالعۀ نقوش موجود بر مهرها و اثرمهرها میتواند زوایای تاریکی از تاریخ اجتماعی دوران سلوکی و اشکانی را پدیدار کند. از سوی دیگر، تحلیل موقعیتهای فردی و اجتماعی اشخاص یا گروههای اجتماعی به منظور درک روابط پیچیدۀ آنان با افراد یا سایر گروهها یا به منظور درک روابط بر همکنشی میان آنان جایگاه ویژهای را در مطالعات تاریخی به ...
بیشتر
مطالعۀ نقوش موجود بر مهرها و اثرمهرها میتواند زوایای تاریکی از تاریخ اجتماعی دوران سلوکی و اشکانی را پدیدار کند. از سوی دیگر، تحلیل موقعیتهای فردی و اجتماعی اشخاص یا گروههای اجتماعی به منظور درک روابط پیچیدۀ آنان با افراد یا سایر گروهها یا به منظور درک روابط بر همکنشی میان آنان جایگاه ویژهای را در مطالعات تاریخی به خود اختصاص داده است که از آن میان تحلیل موقعیتهای زنان نیز توجه خاصی را به خود جلب کرده است. در مقالۀ پیش رو، تعداد 53 مهر و اثرمهر با نقوش مختلف زنان از نقاط گوناگون سرزمینهای سلوکی و اشکانی تبیین و تحلیل شدهاند. تصاویر زنان روی آثار مذکور از نظر سبک و نقشمایه شیوههای متفاوت و ترکیبی دارند و شامل تصاویر الهههای یونانی، زنان در حال انجامدادن کارهای گوناگون و فعالیتهای اجتماعی و روزمره بوده که از آن میان نقوش الهههای یونانی بیشتر موضوعات مهرها و اثرمهرهای این دوره را به خود اختصاص دادهاند. نمونههای مطالعهشده از مراکزی چون اروک، تل کدش، سلوکیۀ کران دجله، نسا، شوش، و صالح داوود خوزستان به دست آمدهاند. نوشتار حاضر ضمن تحلیل نقوش ذکرشده، به نحوۀ نقشآفرینی زنان در ساختارهای اداری، سیاسی، و اجتماعی سلوکیان و اشکانیان میپردازد. از مشهورترین نقشمایههای مهرها و اثرمهرها نیز باید به الهههای آفرودیت، تیکه، آتنا، و نیکه اشاره کرد. همچنین، باید اظهار داشت که استفاده از نقوش زنان در دورة سلوکی بیشتر رایج بوده و بر مهرهای دورة اشکانی، به غیر از سه مورد، بهندرت از تصویر زنان استفاده شده است.
مقاله پژوهشی
هنر
الهه شهراد
چکیده
با ظهور مغولان (ایلخانان) در ایران، هنر مصورسازی کتاب بهطور رسمی شکل گرفت و از این دوران به بعد این هنر مسیر شکوفایی را پیمود. شاهنامة بزرگ مغولی (دموت)، شاهکار نگارگری عهد ایلخانی، بهمنزلۀ نخستین نسخۀ مصور درباری در دوران ابوسعید بهادر خان، در تبریز تصویرسازی شد و پس از آن بهتدریج دیگر شاهنامههای مصور بهوجود آمد. حضور چشمگیر ...
بیشتر
با ظهور مغولان (ایلخانان) در ایران، هنر مصورسازی کتاب بهطور رسمی شکل گرفت و از این دوران به بعد این هنر مسیر شکوفایی را پیمود. شاهنامة بزرگ مغولی (دموت)، شاهکار نگارگری عهد ایلخانی، بهمنزلۀ نخستین نسخۀ مصور درباری در دوران ابوسعید بهادر خان، در تبریز تصویرسازی شد و پس از آن بهتدریج دیگر شاهنامههای مصور بهوجود آمد. حضور چشمگیر زنان در نگارههای این نسخه، یکی از نکات متمایز این شاهنامه است. این مقاله مبتنی بر این فرضیه است که میزان و نحوۀ حضور زنان در این شاهنامه با جایگاه و شرایط اجتماعی زنان در عهد ایلخانی مرتبط است. در این راستا، شناخت ابعاد اجتماعی شاهنامة بزرگ و بهطور اخص نقش و جایگاه زنان در نگارهها هدف اصلی پژوهش است و نگارنده با رویکرد جامعهشناسانه در پی کشف نحوۀ بازتاب جامعه در اثر هنری است. در این زمینه، 52 نگاره از این شاهنامه با روش تحلیلیـ توصیفی بررسی شده و ابزار تحلیل، نظریۀ بازتاب در جامعهشناسی هنر است. بنا بر یافتههای تحقیق، همانطور که زنان در عهد ایلخانی از جایگاه و منزلت استثنایی در تاریخ ایران برخوردارند، به گونهای که این دوران را عصر برابری مرد و زن میدانند، زنان در نگارهها نیز به صورت چشمگیر و متمایزی دیده میشوند. این حضور در صحنههایی با مضامین درباری پررنگتر است و نوع حضور زنان در نگارهها با نحوۀ زندگی ایشان منطبق است. بدینترتیب، بار دیگر مشخص میشود که اثر هنری بهمنزلۀ فرآوردهای اجتماعی ارزشها و باورهای زمان را با خود همراه دارد.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
سجاد اوجاقلو؛ عباس مرادی؛ ابراهیم قاسمی؛ جمال ارشدی
چکیده
مطالعۀ تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقالۀ حاضر است. نسلهای مختلف زنان در ایران، براساس تجربۀ زیستۀ مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری ...
بیشتر
مطالعۀ تغییرات نسلی «ارزش فرزند» و رفتار فرزندآوری در بین زنان پیش و پس از انقلاب اسلامی، موضوع مقالۀ حاضر است. نسلهای مختلف زنان در ایران، براساس تجربۀ زیستۀ مشترک، نگرش و برداشت متفاوت و گاه متضاد از معنا و مفهوم فرزند و فرزندآوری دارند. روش تحقیق، پیمایشی و از نوع مقطعی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. جمعیت آماری شامل پنج نسل از زنان شهر زنجان است که از هر نسل 100 نفر انتخاب شده و در مجموع 500 نفر حجم نمونۀ این تحقیق را تشکیل دادهاند. روش نمونهگیری خوشهای دومرحلهای به شیوۀ PPS است. در یافتههای تحقیق، تفاوت میانگین نمرۀ ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری، در بین نسلهای مطالعهشده، به لحاظ آماری معنادار است. پایینترین سطح ارزش فرزند در بین نسل زنان سالهای 1371 تا 1374 و بالاترین سطح مربوط به نسل زنان سالهای قبل از 1342 است. فردگرایی با ارزش فرزندآوری رابطۀ منفی و معکوس دارد. دینداری و ارزش فرزندآوری رابطۀ مثبت و مستقیمی دارند و تأثیر تجربۀ جهانیشدن بر ارزش فرزند، در نسل متولدان 1358 تا 1367 شدیدتر از سایر نسلهاست. تفاوت تغییر رفتار فرزندآوری بین زنان نسلهای مختلف در ایران با توجه به تجربۀ تاریخی، زیستی، و آگاهی نسلی متفاوت هریک از نسلها، همراه با تضاد ساختی و نسلی قابل تبیین است و تغییرات نسلی ارزش فرزند، هم از لحاظ ذهنی و تاریخی و هم از لحاظ عینی و ساختی، قابل بررسی است. تجربۀ جهانیشدن زنان در کنار افزایش آگاهی و انتظارات و دگرگونی در نقش و موقعیت آنان پس از انقلاب اسلامی، در برداشت و ارزیابی آنان از ارزش فرزند و رفتار فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
دوره 6، شماره 3 ، مهر 1393، صفحه 1-8