شناسنامه علمی شماره
دوره 6، شماره 4 ، دی 1393، صفحه 1-2
مقاله پژوهشی
باستان شناسی
محمد ابراهیم زارعی؛ خدیجه شریف کاظمی
چکیده
هنر موسیقی در ایران سابقهای طولانی دارد. در اوایل دورة اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دورة امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبهرو شد. اما در سدههای بعد، با توجه به استقبال حکومتهای متعدد و نگرش عالمانة بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. بهکار بردن نقش ...
بیشتر
هنر موسیقی در ایران سابقهای طولانی دارد. در اوایل دورة اسلامی، هنر موسیقی نکوهش شد. در دورة امویان، موسیقی همچنان با مخالفت برخی از فقیهان و گروهی از عموم مسلمانان روبهرو شد. اما در سدههای بعد، با توجه به استقبال حکومتهای متعدد و نگرش عالمانة بسیاری از بزرگان و دانشمندان آن دوران، این هنر مورد توجه عموم واقع شد. بهکار بردن نقش زنان نوازنده روی سفالینهها، در دورههای سلجوقی و ایلخانی، به دلایل متعددی انجام گرفت. این نقوش میتوانند منبع ارزشمندی برای بررسی جایگاه هنر موسیقی و موقعیت اجتماعی زنان آن دوران باشد. این مقاله در پی آن است که با مطالعة نقوش سفالینههای دورة میانی اسلامی واقع در گنجینههای هنری و همچنین براساس متون کهن، به چگونگی موقعیت اجتماعی زنان هنرمند عرصة موسیقی و نقش آنان در تکامل هنر موسیقی آن دوران بپردازد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقهای بنیادی است و از نظر روش تحقیقی تاریخیـ تحلیلی است. شیوة گردآوری دادهها با منابع تاریخی کتابخانهای انجام گرفته و در ادامه، تحلیل نمونههای سفالی موزهها در دورههای مختلف و بهویژه دورة میانی اسلام، با تمرکز بر نقش زن بررسی شده است. نتایج مطالعات نشان میدهد که بسیاری از نوازندگان آن دوران، همچون بانوان نوازنده، در جامعة خود جایگاه و موقعیت اجتماعی مناسبی داشتهاند. همچنین، نقوش سفالینههای این دوره نشان میدهد که زنان بیشتر سازهای زهی و کوبهای مینواختند.
مقاله پژوهشی
فرزانه روحانی مشهدی
چکیده
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهرههای روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ بهویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مرداناند، همواره از زنان با صیغة غایب یاد کرده است. در مقالة حاضر، این مسئله از منظرهای وظایف الهیـ اجتماعی ...
بیشتر
از نظر قرآن، زن و مرد از نظر هویت انسانی و بهرههای روحی و ایمانی برابرند؛ با وجود این، خداوند در قرآن، به جز یک استثنا، زنان را مورد خطاب قرار نداده است؛ بهویژه در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی، جایی که مخاطب مستقیم آیات مرداناند، همواره از زنان با صیغة غایب یاد کرده است. در مقالة حاضر، این مسئله از منظرهای وظایف الهیـ اجتماعی در قرآن تحلیل و با سیرة زنان الگو در قرآن و اسلام تطبیق داده شد و درنتیجه روشن شد که خداوند در تقسیم نقشهای خانوادگی و اجتماعی، زنان را برای «نقش پنهان» برگزیده، همانگونه که برخی بندگان برگزیدة خود را در چنین جایگاهی نهاده است. پنهانیِ نقش انسانی که از جانب خدا مأمور است، نهتنها از ارزش و اثر نقش او نمیکاهد، که در مواردی ارزشمندتر و مؤثرتر است. یادکرد خداوند از زنان در آیات احکام اجتماعی و خانوادگی با ضمیر غایب، برای اشاره به نقش پنهان آنان در این عرصه است. همچنین، با تأکید بر «نقش پنهان» از حقیقت ملکوتی احکام اجتماعی زنان و اثر آن در رساندن زن به کمال انسانی سخن رفته است.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
اسداله نقدی؛ سارا دارابی
چکیده
گسترش شهرها در دوران معاصر، همراه با پیچیدگیهای خاص خود از یکسو و طرح موضوع فضاها یا قلمروهای عمومی، امکان و کیفیت حضور و بهرهبرداری از این فضاهای شهری از سوی دیگر، سبب شد تا موضوع زنان و شهر در ادبیات جامعهشناسیشهری وارد شود. این پژوهش سعی در واکاوی تجربه و درک زنان از حضور در و دسترسی به فضاهای شهری طراحیشده در شهر ایلام ...
بیشتر
گسترش شهرها در دوران معاصر، همراه با پیچیدگیهای خاص خود از یکسو و طرح موضوع فضاها یا قلمروهای عمومی، امکان و کیفیت حضور و بهرهبرداری از این فضاهای شهری از سوی دیگر، سبب شد تا موضوع زنان و شهر در ادبیات جامعهشناسیشهری وارد شود. این پژوهش سعی در واکاوی تجربه و درک زنان از حضور در و دسترسی به فضاهای شهری طراحیشده در شهر ایلام دارد. بدین منظور و با استفاده از روش کیفی با 15 زن ایلامی مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته انجام و دیدگاه زنان درخصوص دسترسی به فضاهای شهری بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که بدن زنانه یکی از عوامل مهم ایجاد محدودیت است. ترس از تعرض و تجاوز، زنان را از فضاهای شهری دور نگه میدارد. طراحیِ محیطیِ شهر که برای زنان دارای فرزند و زنان خانهدار و همینطور فیزیولوژی خاص زنان جایی در نظر نگرفته است، در دسترسینداشتن زنان به این فضاها نقش مهمی دارد. از طرف دیگر، باید به مؤلفههای فرهنگی و اجتماعی حاکم بر شهر اشاره کرد که حضور زنان را به شرایطی منوط میداند که این شرایط برساختة اجتماع است و عموماً فضاها را به تملک مردان درمیآورد یا به نوعی زنان را برای حضور در فضاها به همسران و کودکان خود وابسته میکند.
مقاله پژوهشی
فرهنگی
مهران سهراب زاده؛ عطیه حمامی
چکیده
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکلگیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی میشود. قلّت تحقیقات جامعهشناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان میدهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربۀ زیستۀ زنان از روابط عاشقانه و آشکارکردن ابعاد آسیبزای این ...
بیشتر
انتخاب همسر در میان نسل جدید، اغلب یا محصول پیدایی عشق و تعلقات عاطفی است یا به شکلگیری روابط عاشقانه و رمانتیک پیش از ازدواج منتهی میشود. قلّت تحقیقات جامعهشناختی پیرامون این سوژه، ضرورت بررسی بسیاری از ابعاد موضوع را نشان میدهد. هدف اصلی این پژوهش فهم عمیق تجربۀ زیستۀ زنان از روابط عاشقانه و آشکارکردن ابعاد آسیبزای این روابط است. ازاینرو، تحقیق حاضر از نوع کیفی با روش موردپژوهی است. نمونهگیری نظری برمبنای اشباع نظری و استقرای تحلیلی به انتخاب 20 نفر از زنان دارای روابط عاشقانه پیش از ازدواج منجر شده است. معیار انتخاب این افراد تجربۀ روابط عاشقانه در گذشته یا حال حاضر، منطقۀ محل سکونت، وضعیت درآمد و سطح تحصیلات (پایگاه اقتصادیـ اجتماعی) است. یافتهها برمبنای مصاحبه با مشارکتکنندگان نشان میدهد که تقلیلگرایی عاطفی و اهمیت صرف رفع نیاز عاطفی به همراه اهمیت امر ازدواج میتواند به شکلگیری روابط عاشقانۀ نابرابر و تلقی عشق بهمثابۀ ملجائی عاطفی از دیدگاه زنان منجر شود. بدین معنا که در چنین روابطی، زنان به فرد مورد علاقه محوریت میبخشند و هر نوع فداکاری بیچشمداشتی را برای وی انجام میدهند و بدین ترتیب، در این زمینه مردان از حمایت عاطفی بیشتری بهرهمند میشوند. شرایط مؤثر بر تشدید نیاز عاطفی زنان مؤثر واقع میشود عبارت است از خانوادۀ سختگیر یا سهلگیر و همچنین شبکۀ دوستان آن هم از طریق تقویت چشم و همچشمی عاطفی. اندیشۀ تقلیلگرایانۀ زنان به تلقی شخص مورد علاقه بهمنزلۀ منبع انحصاری رفع نیاز عاطفی منجر میشود و در نتیجه آنان در تعامل با فرد مقابل، انفعال رفتاری و همانندسازی هویتی با معشوق را در پیش میگیرند.
مقاله پژوهشی
باستان شناسی
بهمن فیروزمندی؛ ایرج رضائی
چکیده
دانستههای ما دربارة بخشهای مختلف جامعة ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری همزمان و شواهد باستانشناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهارنظر دقیق دربارة مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطرهآمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کمشمار و مدارک باستانشناسی کمرنگ و مرتبط ...
بیشتر
دانستههای ما دربارة بخشهای مختلف جامعة ماد، به دلیل کمبود منابع نوشتاری همزمان و شواهد باستانشناسی روشن، بسیار ناقص و پراکنده است و به همین دلیل اظهارنظر دقیق دربارة مواردی چون وضعیت زنان این دوره، دشوار و گاهی مخاطرهآمیز است. نتایج این پژوهش که با تکیه بر همان منابع تاریخی کمشمار و مدارک باستانشناسی کمرنگ و مرتبط با دورة ماد بهدستآمده، تاحدودی نشان میدهد که جامعۀ ماد نیز، همچون دیگر جوامع و مردمان روزگار خود، جامعهای مردسالار بوده که در آن پدر در رأس خانواده قرار داشته و سایر اعضا، ازجمله بانوی خانه، تابع وی بوده است. در جامعۀ سنتی ماد، مشاغل مردانه و زنانه مشخص و تعریف شده بود و هر دو جنس وظایف خاص خود را داشت که بر تواناییها و قابلیتهای فیزیکی و ذهنی آنها استوار بود. علاوه بر آن، به نظر میرسد زنان نقش مهمی در تصمیمگیریهای درون خانواده، استحکام بنیانهای آن، حفظ و تداوم سنتها و پویایی اقتصاد خانواده و جامعۀ ماد داشتهاند.
مقاله پژوهشی
فرهنگی
زهرا حسینی؛ مهشید میرفخرایی
چکیده
مادیان هزاردادستان hazār dādestān) (mādayān ī «مجموعة هزارفتوی»، تنها نسخة خطی ناقصی از چندین مجموعة حقوقی دورة ساسانیان در دست است. اطلاعی از زندگی جمعآورندة آن، فرّخ مرد وهرامان (فرّخ مرد پسر بهرام)، نداریم. احتمال میرود کتاب در اصل در دوران پادشاهی خسروپرویز، آخرین پادشاهی که نامش در کتاب آمده، تألیف شده باشد. این گفتار ...
بیشتر
مادیان هزاردادستان hazār dādestān) (mādayān ī «مجموعة هزارفتوی»، تنها نسخة خطی ناقصی از چندین مجموعة حقوقی دورة ساسانیان در دست است. اطلاعی از زندگی جمعآورندة آن، فرّخ مرد وهرامان (فرّخ مرد پسر بهرام)، نداریم. احتمال میرود کتاب در اصل در دوران پادشاهی خسروپرویز، آخرین پادشاهی که نامش در کتاب آمده، تألیف شده باشد. این گفتار به بررسی اصطلاح حقوقی « gōhrēn kardan: گوهرینکردن، معاوضهکردن» از «مجموعة هزارفتوی» میپردازد. گوهرین و گوهرینکردن در سه دادستان (= حکم) این کتاب ارزشمند حقوقی بهکار رفته است. با بررسی این سه حکم، این اصطلاح حقوقی تفسیر میشود. ضمن پیگیری قانون و مسائل حقوقی ایران دورة ساسانی، کارکرد حقوقی گوهرینکردن را پدیدة جدیدی در خانواده میبینیم. نقش زن در این مبادلة تجاری، بیانگر حضور جدی او در عرصة اجتماعیـ اقتصادی است که در جهت استحکام خانواده پیش میرود.
مقاله پژوهشی
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ فهیمه یگانه دیزجور
چکیده
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژهای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار میآید. از مهمترین وظایف داستان این است که فضیلتهای اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیتها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدیها و بیعدالتیها به مبارزه برخیزد. ازاینرو، داستاننویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرمکردن ...
بیشتر
ادبیات داستانی، به سبب گیرایی و جذابیت خاص، جایگاه ویژهای دارد و از فنون مهم ادبی به شمار میآید. از مهمترین وظایف داستان این است که فضیلتهای اخلاقی و معنوی را از سوی شخصیتها و قهرمانان داستان ترویج کند و با پلیدیها و بیعدالتیها به مبارزه برخیزد. ازاینرو، داستاننویس متعهد باید سعی بر آن داشته باشد که علاوه بر سرگرمکردن خواننده، از هدف نهایی خود، که همانا تعلیمدادن و آگاهکردن خواننده است، غافل نباشد. نجیب کیلانی، ادیب و داستاننویس برجستة معاصر، میکوشد با گنجاندن شخصیتهای مختلف داستانی، رسالت دینی خود را به انجام رساند و سبک زندگی صحیح اسلامی را برای نسل جوان بازگو کند؛ در این مقاله، سعی شده که شخصیتپردازی زن در این سه رمان، که به ترتیب درونمایههای اجتماعی، تاریخی و اسلامی دارند، بررسی شود. نگارندگان در این مقاله از روش توصیفی و تحلیلی بهره برده و در نتایج پژوهش دریافتهاند که نویسنده در شخصیتپردازیهای خود از شیوههای مستقیم و غیرمستقیم استفاده کرده و از هر نوع شخصیتی، اعم از ایستا، پویا، مثبت، منفی و...، سود جسته است. شخصیتهای زنانه در هر سه رمان شخصیت فرعیاند که کیلانی با مهارت کامل توانسته از رهگذر آنها به اهداف اصلی خود، که اعتلای فرهنگ اسلامی است، دست یابد.
مقاله پژوهشی
هنر
مریم انصاری یکتا؛ رضوان احمدی پیام
چکیده
الگوی تصویرشدة پوشش زنان در دورة تیموری و صفوی از دیدگاه هنرمند آن زمان در تصاویر برجایمانده از شاهنامة بایسنقری و شاهطهماسبی انعکاس یافته است. مطالعة منابع مکتوب تاریخی و مقایسة تطبیقی نگارههای دو شاهنامة یادشده، نوشتاری به شیوة تحلیلیـ تطبیقی را ارائه میدهد که در مسیر خویش به ابهامات زیر پاسخ میگوید؛ پوشش زنان ...
بیشتر
الگوی تصویرشدة پوشش زنان در دورة تیموری و صفوی از دیدگاه هنرمند آن زمان در تصاویر برجایمانده از شاهنامة بایسنقری و شاهطهماسبی انعکاس یافته است. مطالعة منابع مکتوب تاریخی و مقایسة تطبیقی نگارههای دو شاهنامة یادشده، نوشتاری به شیوة تحلیلیـ تطبیقی را ارائه میدهد که در مسیر خویش به ابهامات زیر پاسخ میگوید؛ پوشش زنان تصویرشده در دو شاهنامة یادشده از چه وجوهی قابلیت انطباق دارند؟ تزیین در پوشاک زنان عهد تیموری و صفوی چه کارکردی داشته است؟ ساختار پوشاک زنان دورة تیموری و صفوی در قالب سه لایة اصلی سرپوش، تنپوش و پایپوش است؛ بهطورکلی کیفیت پوشاک زنان افته در نگارههای هر دو شاهنامه سه مقولة تزیین، شاخصهایی جهت تعیین جایگاه اجتماعی زنان و لزوم حجاب را برمیتاباندکه در آثار هر دوره، به فراخور اصول حاکم بر جامعه و سلیقة هنرمند نگارگر، لحاظ شده است. وجه اشتراکی که در هر دو عصر تاریخی بهچشم میخورد، جایگاه والایی است که برای زنان از هر طبقة اجتماعی در نگارهها بهواسطة حفظ وقار و مقام شامخ زنان جامعه در آنها لحاظ شده است.
مقاله پژوهشی
دوره 6، شماره 4 ، دی 1393، صفحه 1-8