شناسنامه علمی شماره
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1394، صفحه 1-2
مقاله پژوهشی
هنر
فروغ خبیری؛ علی شیخ مهدی
چکیده
یکی از نمودهای هویت زنان در جامعه، هویت جنسی آنان است که همواره در مطالعات زنان بازنگری شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد هویت زنانه را با رویکرد روانکاوی لاکان، در ویدئوآرت بررسی کند. ویدئوآرت رسانة هنریای است که در کشاکش نظریههای زیباییشناسانهای که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، با ابداع دوربین ویدئویی قابل حمل ...
بیشتر
یکی از نمودهای هویت زنان در جامعه، هویت جنسی آنان است که همواره در مطالعات زنان بازنگری شده است. پژوهش حاضر در نظر دارد هویت زنانه را با رویکرد روانکاوی لاکان، در ویدئوآرت بررسی کند. ویدئوآرت رسانة هنریای است که در کشاکش نظریههای زیباییشناسانهای که پس از جنگ جهانی دوم آغاز شده بود، با ابداع دوربین ویدئویی قابل حمل در دهۀ شصت میلادی متولد شد. ویدئو در تقابل با زبان نحوی و شیوۀ بیانی متعارف سینما و تلویزیون بوده و ازاینرو، رویکرد مسلط بر این رسانهها را به چالش کشیده است. با گسترش هنرهای اجرایی در دو دهة اخیر، در بسیاری از نمونههای ویدئوآرت مسئلۀ هویت جنسی با نگاهی زنمحور مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، آثار ویدئویی مرتبط با این موضوع بررسی شده و از میان هنرمندان فعالِ این عرصه، آثار پیپیلوتی ریست تحلیل شده است. از خلال تحلیل و تفسیری که براساس نظریة لاکان انجام شد، این نتیجه به دست آمد که این هنرمند هنگام پرداختن به مسئلة هویت زنانه در جامعه با زبان زنانه سخن گفته و ساختارهای نمایش مسلط مردانه را فرو ریخته است.
مقاله پژوهشی
هنر
آزاده علی پور هریس؛ ابوالقاسم دادور
چکیده
عوامل مختلفی در دوران پهلوی بر حضور زنان تأثیرگذار بود. در ساختارهای جدید پس از مشروطه و همراه با مدرنیسم پهلوی، و نیز دیگر گفتمانها، دربار به دولت و رجال به مردم تبدیل شدند. در این دوران، زنان در رویکرد جنسیتی از یک طبقة در خود به یک طبقة برای خود تبدیل شدند. پیامد زمینههای اجتماعی سبب شد تا در دوران پهلوی دوم شاهد حضور فعالتر زنان ...
بیشتر
عوامل مختلفی در دوران پهلوی بر حضور زنان تأثیرگذار بود. در ساختارهای جدید پس از مشروطه و همراه با مدرنیسم پهلوی، و نیز دیگر گفتمانها، دربار به دولت و رجال به مردم تبدیل شدند. در این دوران، زنان در رویکرد جنسیتی از یک طبقة در خود به یک طبقة برای خود تبدیل شدند. پیامد زمینههای اجتماعی سبب شد تا در دوران پهلوی دوم شاهد حضور فعالتر زنان نسبت به گذشته در عرصة نقاشی باشیم؛ چنانکه تاریخ نگارخانههای تهران از 1328 تا 1357 مؤید این امر است. مقالة حاضر به بررسی زمینههایی میپردازد که این زنان را از حاشیه به متن کشاند و تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که چه زمینههای اجتماعی جهت ارتقای حضور زنان نقاش دوران پهلوی مؤثر بوده است؟ در این پژوهش، گردآوری مطالب کتابخانهای و میدانی است و به روش تطبیقی توصیفیـ تحلیلی نگاشته شده و میتوان دریافت که حضور مردان حمایتکننده در خانواده، آموزش، طبقة اجتماعی، زندگی شهری، عمومیسازی فرهنگ به لطف رسانهها و نهادهای فرهنگی، حضور حقیقی و حقوقی ملکه، حمایتهای حاکمیت و سیاستهای فرهنگی، جنبشهای اجتماعی زنان و دگرگونی نقش زنان در قرن بیستم نقشی تعیینکننده در ارتقای جایگاه زنان نقاش این دوران داشته است.
مقاله پژوهشی
هنر
علیرضا طاهری؛ بتول معاذالهی
چکیده
وجوهی از تاریخ همیشه از آن رو ناگفته باقی میمانند که در کنار بدیهیات واقع میشوند. در چنین موقعیتهایی، اذهان تنها متوجه آنچه آشکار است میشود و درنتیجه برخی حقایق نادیده گرفته خواهند شد. در بیشتر منابعی که به بررسی پیکرنگاری فتحعلیشاه پرداختهاند، میل شدید او به استفاده از جواهر یا توجه افراطی به ظاهرش را ناشی از سیاستهای ...
بیشتر
وجوهی از تاریخ همیشه از آن رو ناگفته باقی میمانند که در کنار بدیهیات واقع میشوند. در چنین موقعیتهایی، اذهان تنها متوجه آنچه آشکار است میشود و درنتیجه برخی حقایق نادیده گرفته خواهند شد. در بیشتر منابعی که به بررسی پیکرنگاری فتحعلیشاه پرداختهاند، میل شدید او به استفاده از جواهر یا توجه افراطی به ظاهرش را ناشی از سیاستهای او در برابر بیگانگان دانستهاند. این مطلب چنان جای خود را در مطالعات هنر باز کرده که کمتر کسی میلی به واکاوی دوبارة آن از خود نشان میدهد. در این جهت، نویسنده به بررسی حرمسرا و زنان فتحعلیشاه پرداخته و با تکیه بر نقاشیهای بهجامانده از زنان حرمسرا، به این پرسش پاسخ میدهد که چه ویژگیهای مشترکی را بین این دسته از آثار و پیکرنگاری فتحعلیشاه میتوان یافت؟ فرضیات پیشنهادی شامل گزینة جواهرات و آرایش است. در مقایسهای تطبیقی که بین نقاشیهای زنان و فتحعلیشاه انجام گرفت، شباهتهایی در آنها دیده شد که تأثیر سلایق زنانه بر چنین رفتارهایی از فتحعلیشاه را نشان میدهد؛ موضوعی که تاکنون مورد توجه پژوهشگران تاریخ هنر قرار نگرفته و از این نظر بدیع است. مقالة حاضر با استفاده از روش توصیفیـ تاریخی از این تأثیرات پرده برخواهد داشت.
مقاله پژوهشی
هنر
هادی خانیکی؛ مژگان فراهانی
چکیده
در نظریههای مربوط به اعمال قدرت، عدهای از اندیشمندان معتقدند قدرت عموماً از طریق مکانیسمهای «متنی» بر جامعه اعمال میشود. این پژوهش سعی در شناخت مکانیسمهای متنی اعمال قدرت جنسیتی دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که سینما با چه مکانیسمهایی در راستای انقیاد زنان حرکت میکند و به تحکیم گفتمان مردسالاری میپردازد؟ ...
بیشتر
در نظریههای مربوط به اعمال قدرت، عدهای از اندیشمندان معتقدند قدرت عموماً از طریق مکانیسمهای «متنی» بر جامعه اعمال میشود. این پژوهش سعی در شناخت مکانیسمهای متنی اعمال قدرت جنسیتی دارد. پرسش پژوهش حاضر این است که سینما با چه مکانیسمهایی در راستای انقیاد زنان حرکت میکند و به تحکیم گفتمان مردسالاری میپردازد؟ همچنین، در سینما چگونه گفتمان زنان به واسازی این الگوی اعمال قدرت میپردازد؟ برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، با بهرهگیری از تحلیل انتقادی گفتمان و رویکرد ترکیبی پلگی و وداک و مفاهیمی همچون منازعۀ گفتمانی، سوژهسازی بر مبنای استیضاح، خلق فانتزی و آلودهانگاری، چگونگیِ اعمال قدرت جنسیتی را در آثار تهمینه میلانی و رخشان بنیاعتماد تفسیر کردیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد آثار تهمینه میلانی متونی تکصدایند و اعمال قدرت و بهرهگیری از مکانیسمهای اعمال قدرت عمدتاً از جانب گفتمان مردسالاری برای اعمال سلطه استفاده شده است. آثار رخشان بنیاعتماد فرم دموکراتیکی دارد و امکان سخنگویی برای همۀ گفتمانها فراهم است. همچنین، قدرت در میان گفتمانهای مختلف توزیع شده و همۀ گفتمانها از مکانیسمهای اعمال قدرت بهره میبرند و زنان نیز با بهرهگیری از آنها از امکانهای مقاومت برخوردارند.
مقاله پژوهشی
روح انگیز کراچی
چکیده
بحث دربارة ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتیبودن ادبیات تأکید میکنند و نظریهپردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویههای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحثشده با رویکردهای ...
بیشتر
بحث دربارة ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتیبودن ادبیات تأکید میکنند و نظریهپردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویههای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحثشده با رویکردهای مختلف زیستشناختی، روانشناختی، جامعهشناختی، زبانشناختی و ادبیات بررسی و تحلیل شود تا تفاوت ادبیات زنانه و مردانه از جنبههای مختلف نشان داده شود. اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تأثیر جنسیت بر آن نخست با دو عامل اصلی ارتباط دارد. از یکسو، تفاوت ذاتی بین زن و مرد در ایجاد تفاوتهای ذهنی، رفتاری، اندیشگی و زبانی بهمنزلة ابتداییترین عامل تفاوت بر ادبیات تأثیرگذار است و از سوی دیگر، تفاوت جنسیتی، که برساختۀ جامعه و فرهنگ است، سبب تبعیض، نابرابری و تسلط مردان بر زنان شده است. مجموعهای از این تفاوتها به خلق دنیای ذهنی، جهانبینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان انجامیده و بازتاب تفاوتها در آثار ادبی در سطح پارهای از شکلهای زبانی، سبک، مضمون، درونمایه و نوع بیانِ متفاوت خود را آشکار کرده است.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
سهیلا صادقی فسایی؛ عاطفه خادمی
چکیده
اشتغال زنان یکی از حوزههای مهم مورد توجه در وضعیت اجتماعی آنان بوده است. اهتمام سطوح سیاستگذاری، اجرایی، قانونگذاری و نخبگانی به کموکیف اشتغال زنان نشاندهندة این اهمیت است. در این مقاله، با فراتحلیل پژوهشهای بهعملآمده شامل 8 پایاننامه، 87 کتاب، 132 مقالة علمی و پژوهشی و 13 گزارش پژوهشی از پایگاههای اطلاعاتی کتابخانة ...
بیشتر
اشتغال زنان یکی از حوزههای مهم مورد توجه در وضعیت اجتماعی آنان بوده است. اهتمام سطوح سیاستگذاری، اجرایی، قانونگذاری و نخبگانی به کموکیف اشتغال زنان نشاندهندة این اهمیت است. در این مقاله، با فراتحلیل پژوهشهای بهعملآمده شامل 8 پایاننامه، 87 کتاب، 132 مقالة علمی و پژوهشی و 13 گزارش پژوهشی از پایگاههای اطلاعاتی کتابخانة ملی، ایرانداک و نورمگز با جستوجوی کلیدواژة «زن و اشتغال»، در بازة زمانی 1357 تا 1393، به نمایانسازی زوایای پنهان و آشکار مسئلة اشتغال و سیر حرکتی جمهوری اسلامی ایران در بدنة علمی و دانشگاهی پرداختیم. غلبة رویکرد کمی در روش انجام پژوهشها، توجه به نقش سطحی اشتغال زنان در توسعه، سطحی دیدن روند اشتغال، بیتوجهی به کیفیت اشتغال، نگاه خرد در تبیین موانع اشتغال و... از اهم نتایج این پژوهش است. درحقیقت، سیر کلی پژوهشهای صورتپذیرفته از یک نگاه ثابت و بدون تغییر در مسئلة اشتغال زنان متأثر بوده و تغییر محتوایی و ساختاری مهمی در این حوزه شکل نگرفته است.
مقاله پژوهشی
جامعه شناسی
نعیما محمدی؛ خانمحمد آسکانی
چکیده
شیوههای مختلف ازدواج و زناشویی در هریک از مناطق ایران متأثر از باورهای قومی و مذهبی شکل گرفته است. در شهرستان سرباز، چندزنی بهمنزلة سنتی فرهنگی در شرایطی ساختار غالب خانواده را تشکیل میدهد که نشانههایی از تجددگرایی نیز در این منطقه همزمان در حال شکلگیری است. با توجه به این ناسازگاری، در پژوهش حاضر به بررسی پیامدهای ...
بیشتر
شیوههای مختلف ازدواج و زناشویی در هریک از مناطق ایران متأثر از باورهای قومی و مذهبی شکل گرفته است. در شهرستان سرباز، چندزنی بهمنزلة سنتی فرهنگی در شرایطی ساختار غالب خانواده را تشکیل میدهد که نشانههایی از تجددگرایی نیز در این منطقه همزمان در حال شکلگیری است. با توجه به این ناسازگاری، در پژوهش حاضر به بررسی پیامدهای چندزنی در حوزة سلامت روانی 300 مرد تکهمسر و چندهمسر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای و بهکارگیری پرسشنامة GHQ، پرسشنامة کییز و مدل مک مستر پرداخته شده است. یافتههای حاصل از تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد میانگین سلامت روانی (اضطراب، افسردگی و خشم) نزد مردان 3 یا 4 همسر به شکل معناداری بیشتر از مردان 2 همسر و تکهمسر است. درخصوص میانگین میزان انسجام و شکوفایی نیز سلامت اجتماعی مردان 3 یا 4 همسر بهشکل معناداری پایینتر به دست آمد، اما در میانگین میزان پذیرش این گروه، در مقایسه با دیگر گروهها، تفاوت معناداری حاصل نشد. درمجموع، سلامت خانوادههای چندهمسر از حیث میانگین میزان مشارکت همدلانه و پیوند عاطفی به شکل معناداری پایینتر از خانوادة تکهمسر است. با توجه به نتایج بهدستآمده، پیشنهاد میشود، به منظور کاهش خسارات روانی و اجتماعی مردان چندهمسر در این منطقه، خدمات حرفهای خانوادهدرمانی طبق مدل مک مستر از سوی سازمان بهزیستی اجرا شود.
مقاله پژوهشی
ادبیات
معصومه نعمتی قزوینی؛ نرگس انصاری
چکیده
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ...
بیشتر
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ویژهای که به مسائل اجتماعی و فرهنگی داشتهاند، به طرح مسئلة زنان پرداخته و ابعاد گوناگون آن را به نقد و نظر نشستهاند. نوشتار حاضر که با روش توصیفیـ تحلیلی به مقایسة آثار این دو نویسنده پرداخته، حاکی از وجود مشابهتهای بسیاری در نحوة نگرش ایشان به مسائل زنان است که در شش محور کلی غربزدگی، آزادی، نابرابریهای اجتماعی، حجاب، ازدواج و علمآموزی قابل بررسی بوده و در عین شباهت در مفاهیم، به فراخور شرایط، در سبکهای نوشتاری تقریباً متمایزی ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
دوره 7، شماره 2 ، تیر 1394، صفحه 1-8