مقاله پژوهشی
مریم مونسی سرخه
چکیده
مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالت گرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که بر روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود ...
بیشتر
مدیریت بدن و رابطه آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عامل جسممند تعریف میکند. به عبارتی، بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالت گرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که بر روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعی شدن انسان، بدن او به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود و برخی کردارهای بدنی اهمیت مییابند. مدیریت بدن فرد به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری، رابطه مستقیمی با انتخاب نوع لباس دارد. سؤال: عوامل مؤثر بر انتخاب انواع لباس اجتماع بانوان، با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز چیست؟ هدف پژوهش حاضر، شناخت عوامل انتخاب لباس اجتماع بانوان برای نمایشِ اندام مطابق با رویکرد مدیریت بدن است. روش پژوهش، تحلیلی، همبستگی و پیمایشی و جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی است. جامعه آماری بانوان 20 تا 30 ساله در شهر تهران و تعداد نمونه، 384 نفر می باشد که داده ها با پرسشنامۀ محققساخت به روش تصادفی ساده جمع آوری شد. یافتهها نشان داد که مدیریت بدن، در ساختارهای اجتماعی، متغیّر است. گاه انتخاب لباس اجتماع برای متناسب سازی با تفکر سایران در جامعه بوده و به عنوان ابزار قدرت است؛ گاه جهت دستیابی به پذیرش های مثبت و همسو با فعالیت های اجتماعی است.
مقاله پژوهشی
مریم نیکروش؛ عباس نامجو
چکیده
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گرایش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گرایش ...
بیشتر
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گرایش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گرایش پوشاک و عوامل اثرگذار در آن را بررسی میکند. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل دختران و زنان 20 تا 40 سالۀ هنریپوش است. حجم نمونه 123 نفر از بین گروههای هنری و غیرهنری انتخاب شد و جمعآوری دادهها با پرسشنامۀ محققساخته صورت گرفت. براساس یافتهها، رشتۀ تحصیلی و شغل هنری با گرایش به تیپ هنری ارتباط دارد. بین تنوع و آزادی در طرح و رنگ، اکسسوریها، جذابیت، بهکارگیری و تلفیق نقوش سنتی، مدرن و دستدوز، ارتباط معنادار وجود دارد. گسترش تبلیغات در شبکههای اجتماعی، افزایش هنرمندان دانشگاهی و غیردانشگاهی، بازاندیشی هویت زنان در جامعۀ ایران با گرایش به تیپ هنری ارتباط معناداری دارد. طبق نتایج، تیپ هنری در بین هنرمندان، فراوانی بیشتری دارد. خاستگاه خانوادگی تأثیری در گرایش به این سبک ندارد. گرایش رشتهها و مشاغل غیرهنری نشان داد تیپ هنری بهعنوان یکی از سبکهای خردهفرهنگ خاص بر سایر افراد جامعه تأثیرگذار است. طیف وسیع طرح، رنگ و مدل بیشترین تأثیر را در گرایش به تیپ هنری نشان داد.
مقاله پژوهشی
زهرا امان اللهی؛ زهرا گیتی پسند؛ فهیمه فداکار داورانی؛ میترا مرادی
چکیده
خـانواده نظـام عاطفی پیچیده ایست که وجـه تمـایز آن بـا سـایر نظـام های اجتماعی در وفاداری، عاطفه و دائمـی بـودن عضـویت در آن اسـت. اعتماد در رابطهی زناشویی از جمله عوامل موثر در ثبات، امنیت و آرامش اعضای خانواده و زوجین است. خیانت زناشویی زیان آورترین عاملی است که موجب آسیب شدید رابطه زناشویی و در بسیاری موارد منجر به طلاق زوجین ...
بیشتر
خـانواده نظـام عاطفی پیچیده ایست که وجـه تمـایز آن بـا سـایر نظـام های اجتماعی در وفاداری، عاطفه و دائمـی بـودن عضـویت در آن اسـت. اعتماد در رابطهی زناشویی از جمله عوامل موثر در ثبات، امنیت و آرامش اعضای خانواده و زوجین است. خیانت زناشویی زیان آورترین عاملی است که موجب آسیب شدید رابطه زناشویی و در بسیاری موارد منجر به طلاق زوجین میگردد، به اعتماد زوجین خدشه وارد کرده و فرزندان آنها را نیز دچار مشکل میکند. هدف پژوهش حاضر بررسی بازسازی اعتماد زوجین درگیر خیانت زناشویی است. روش پژوهش مطالعـه مـوردی با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، در یک زوج درگیر خیانت انجام گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند. زوجین به مدت 14 جلسه، هر جلسه یک و نیم ساعت مورد بررسی و درمان قرار گرفتند. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نظریه زمینه ای انجام شد. یافته ها نشان داد فقدان ارتباط مطلوب و ضعف رابطه عاطفی زوجین، ارزشها و باورهای فردی، روابط نامناسب محیط کار، استفاده نادرست از شبکه های مجازی، تجارب نامطلوب خانواده مبداء از جمله عواملی است که در بروز خیانت مؤثر است. نتایج بیانگرکارایی بهبود تعاملات و رابطه عاطفی زوجین، تنظیم روابط با خانواده گسترده، تقویت مفهوم خانواده ما، و بهبود ارتباط با خدا در تقویت ازدواج و بازسازی اعتماد در طول درمان خیانت است.
مقاله پژوهشی
الهه پنجه باشی؛ شقایق گدازگر
چکیده
قالیهای تصویری که حاصل پیوند سنت با تجدد هستند، در زمان حکومت قاجار به اوج تولید رسیدند. این قالیها مضامین متنوعی مانند تصویر پادشاهان، آثار باستانی ایران، داستانهای ادبی، مضامین دینی و تصویر حیوانات را دربرمیگرفتند. همچنین نمونههای متفاوتی از قالیهای تصویری خلق شد که در آنها تصویر زنان جایگزین نقشونگارهای سنتی و مرسوم ...
بیشتر
قالیهای تصویری که حاصل پیوند سنت با تجدد هستند، در زمان حکومت قاجار به اوج تولید رسیدند. این قالیها مضامین متنوعی مانند تصویر پادشاهان، آثار باستانی ایران، داستانهای ادبی، مضامین دینی و تصویر حیوانات را دربرمیگرفتند. همچنین نمونههای متفاوتی از قالیهای تصویری خلق شد که در آنها تصویر زنان جایگزین نقشونگارهای سنتی و مرسوم شد. هدف پژوهش حاضر، شناخت یکی از طرحهای نادر قالی دستباف دورۀ قاجار با نقش نیمتنۀ زن و کشف علت خلق و لایههای معنایی مستتر آن، براساس رویکرد شمایلنگاری از منظر پانوفسکی است. سؤال پژوهش حاضر این است که علل پیدایش تصویر زن در قالیچههای تصویری دورۀ قاجار چیست و این تصاویر بر چه معنای نهفتهای دلالت دارند. پژوهش پیشرو از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جمعآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای صورت پذیرفته و تعداد نمونههای مورد مطالعه، سه قالیچۀ منقوش به نیمتنۀ زن است. در پیدایش تصویر زن بر قالیچههای تصویری زمان قاجار عوامل متعددی مانند همزمانی خلق این قالیچهها با دورۀ قاجار، گسترش روابط با اروپا، رواج چاپ سنگی، ورود عکس و کارتپستالها به ایران، نقاشی طبیعتگرایانه، اندیشۀ انسانمدارانه، تغییر در سبک پوشش، روابط و جایگاه سیاسی-اجتماعی زنان و کثرت تصاویر زنان در آثار هنری دورۀ قاجار مؤثر بودهاند. همگامی هنرمندان با جنبشهای آن زمان نشاندهندۀ همآهنگی آشکار تصویر این قالیچهها با تحولات فراوان حاکم بر این عصر است. قالیبافان قاجاری متأثر از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمانۀ خود و نامطلع از خاورگرایی غربیها، جریانات و تحولات جامعه را در قالیچهها بازتاب میدهند.