جامعه شناسی
سمیه عرب خراسانی؛ طاهره ملکی
چکیده
در راستای شناخت مؤلفههای مردانگی مردان ایرانی و به عنوان حوزهای از مطالعات مردان، میتوان به فرهنگ شفاهی و ضربالمثلها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزههای نوظهور مطالعات جامعهشناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی ضربالمثلها از ...
بیشتر
در راستای شناخت مؤلفههای مردانگی مردان ایرانی و به عنوان حوزهای از مطالعات مردان، میتوان به فرهنگ شفاهی و ضربالمثلها پرداخت. مطالعات مردان یکی از حوزههای نوظهور مطالعات جامعهشناسی و جنسیت است که در جهت شناخت بیشتر مردان و بررسی رفتار، انتظارات، انتسابات و هویت ذاتی مردانه گام مؤثری برداشته است. بررسی ضربالمثلها از آن جهت اهمیت دارد که پل ارتباطی میان محقق و فرهنگ عامه و شناخت هرچه بیشتر عقاید اعضای یک جامعه است. این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای انجام شده است. در این پژوهش 803 ضربالمثل با کلیدواژههای مرد، شوهر،دایی، عمو، پدر،پسر و داماد انتخاب و بررسی شدند. تحلیل محتوای ضربالمثلها به تعداد هفتاد و هشت زیر مؤلفه از ده مؤلفهی کلی منجر و در نهایت با محوریت مؤلفهی کلی «مردانگی به مثابه امر متناقض» به سرانجام رسید. امر متناقض مردانگی خصوصیاتی دارد که ازجمله آن میتوان به آغاز آن از وضعیتی غیر روشن اشاره داشت. ناروشنی و ابهام مردانگی به آن معناست که مشخص نیست از چه زمانی مردان به این صفات متصف شدهاند و آیا زمانی بوده است که مردان رفتار مردانگی متفاوتی با زنان داشته باشند؟ وجه دوم مردانگی به عنوان امر متناقض تقابل و تخالف با زنان است. این مهم از آن جهت محل بررسی است که به چه دلیل و در چه فرایندی متفاوت بودن به معنای متغایر و متعابد بودن فهم و در نهایت آنچه تفاوت تبدیل به تقابل میان و برای آن شواهد متعددی نیز ارائه شده است.
ادبیات
نرجس قابلی؛ علیرضا اسدی؛ سید علی اصغر سلطانی
چکیده
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « ...
بیشتر
رمان به مثابة محصول فرهنگی، نمایندۀ جامعهای با گفتمانهای گوناگون است. هرکدام از این گفتمانها با پیکربندیهای خاص خود، مدام در تلاش برای یافتن مطلوب خود هستند تا معانی خود را هژمونیک کنند. پژوهش حاضر، تلاشی جهت واکاوی نشانه شناسی گفتمانی جنسیت با تاکید بر نظریۀ لاکلائو و موفه در دو رمان « این خیابان سرعت گیر ندارد» و « رهش» است. بر این اساس، مسالۀ اصلی در پژوهش حاضر این است که «جنسیت» در این رمانها چگونه بازنمایی شدهاست. همچنین تفکرات جنسیتی چگونه از طریق ذهنیت نویسنده در نگارش رمان بازتاب یافتهاند و نویسنده چه دیدگاهی نسبت به آنها دارد. پژوهش پیش رو از لحاظ روششناسی پژوهشی توصیفی و کیفی محسوب میشود که گردآوری دادههای آن به روش کتابخانهای انجام میگیرد. طبق این روش، تحلیل رمان شامل سه سطح است : تحلیل متنی، تحلیل بینامتنی و تحلیل بافتی. تحلیل متنی به نشانه شناسی شخصیّتهای رمان و پیداکردن نظمهای گفتمانی رمان اختصاص دارد؛ در تحلیل بینامتنی، هر رمان با رمانهای هم دوره مقایسه میشود و در تحلیل بافتی، رابطه رمان با فضای اجتماعی کلان تری بررسی میگردد. در نهایت تحلیل گزارهها مشخص گردید که اصلی ترین دغدغه و درون مایه رمانها؛ جدال آشکار بین سنت و مدرنیته در برساخت اجتماعی جنسیت نهفته است که به صورت ضمنی در لایههای درونی متن و بازتاب واژگانی گنجانده شده و شخصیت اصلی رمانها در تمامی مراحل در جدال بین دو برساخت زیستی جنسیت و برساخت اجتماعی آن قرار دارند.
جامعه شناسی
حلیمه عنایت؛ مرضیه عسکری
چکیده
چکیده
آثار هنری بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو، به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی ...
بیشتر
چکیده
آثار هنری بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو، به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقشهای جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریههای مربوط به جنسیت از بعد زیستشناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شدهاند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پسزمینههای تاریخی- اجتماعی متون را برای تحلیل در نظر میگیرد، انتخاب گردیده است. بهرهگیری از افق تاریخی- اجتماعی دهه هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از استراتژیهای پنجگانه وداک و بررسی واژهها و مضامین کلیدی مندرج در آن، نشان میدهد که در نمایشنامه خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقشهای جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (به عنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهه هشتاد فراهم شد، تولید میگردد. همچنین نویسنده متن به خوبی توانسته موقعیت جامعه در حال گذار به سمت مدرنیته ایران در دهه هشتاد و پیامدها و تحولات ایجاد شده به سبب آن در عرصه خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیتهایش بازنمایی کند.
جامعه شناسی
فارس باقری
چکیده
سینمای مسعود کیمیایی به دلیل رویکردِ قهرمانپرورِ مردانۀ آن، زنان را به مثابۀ جنسیتی واژگون به تصویر کشیده است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا شخصیت زنان در آثار کیمیایی خالی از هرگونه وجه زنانه، و برعکس، دارای وجهی مردانه و ثانویه هستند. در چند دهۀ اخیر، مقوله جنسیت در مرکزیت مطالعات جنسیتی در جامعه، فرهنگ و هنر ...
بیشتر
سینمای مسعود کیمیایی به دلیل رویکردِ قهرمانپرورِ مردانۀ آن، زنان را به مثابۀ جنسیتی واژگون به تصویر کشیده است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا شخصیت زنان در آثار کیمیایی خالی از هرگونه وجه زنانه، و برعکس، دارای وجهی مردانه و ثانویه هستند. در چند دهۀ اخیر، مقوله جنسیت در مرکزیت مطالعات جنسیتی در جامعه، فرهنگ و هنر قرار گرفته است. در این مطالعات، جنسیت، پدیدهای ساختاری و اجتماعی است که در طول زمان، در جامعه برساخته میشود. به عبارت دیگر، زنبودگی و مردبودگی، پدیدههایی برساختۀ تربیتِ تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. در آثار کیمیایی زنان به تبعِ مرد، نقشهای واحد و یکسانی و نوعی دارند و بیشتر به مثابۀ ابزاری برای تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی و ... قهرمانِ مرد مبدل شدهاند.نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان از آن دارد که رویکرد کیمیایی نسبت به زنان، از منظر جنسیت شکلی از واژگونیِ جنسیت است. زنان در این فیلمها، به تبعِ مرد، نقشهای واحد و یکسانی و نوعی دارند و بیشتر به مثابه ابزاری برای تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی و... قهرمانِ مرد مبدل شدهاند. این مقاله، به روش کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی و به یاری از منابع کتابخانهای و مشاهدۀ فیلم، انجام گرفته است، با تشریح مقوله جنسیت و نظریۀ جامعهشناسیِ جنسیت، رویکرد شخصیتپردازیِ زنان در سینمای کیمیایی را مورد واکاوی قرار میدهد.
هنر
غفران بریمو؛ مریم کشمیری
چکیده
مجلات کودک و نوجوان از جمله رسانههای جمعی تأثیرگذار بر فرایند جامعهپذیری هستند؛ زیرا به روشهای گوناگون مانند انتخاب موضوعات خاص و تصویرسازیهای هدفمند میتوانند موجب القا، تغییر و تعدیل ارزشها، رفتارها و الگوهای جنسیتی در میان کودکان شوند. مجلۀ أسامه در سوریه و مجلۀ رشد دانشآموز در ایران، هردو از چنین جایگاهی برخوردارند. ...
بیشتر
مجلات کودک و نوجوان از جمله رسانههای جمعی تأثیرگذار بر فرایند جامعهپذیری هستند؛ زیرا به روشهای گوناگون مانند انتخاب موضوعات خاص و تصویرسازیهای هدفمند میتوانند موجب القا، تغییر و تعدیل ارزشها، رفتارها و الگوهای جنسیتی در میان کودکان شوند. مجلۀ أسامه در سوریه و مجلۀ رشد دانشآموز در ایران، هردو از چنین جایگاهی برخوردارند. این دو مجله با داشتن مخاطبان گسترده و نیز تولید چنددههای میتوانند از طریق تصویر، در ساخت فضای فکری مخاطبان خود نقش بسیار پررنگی داشته باشند. پژوهش حاضر با نگاه به جایگاه برجستۀ این مجلات، در پی مقایسۀ بازنمایی جنسیت در تصاویر مجلۀ أسامه در سوریه و مجلۀ رشد دانشآموز در ایران است. تجزیه و تحلیل نمونهها با استفاده از الگوی کرس و ونلیوون در خوانش نشانهشناسی اجتماعی صورت پذیرفته است. در این الگو، تصاویر در سه سطح معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی بررسی میشود. نتایج تحلیل در این سه سطح نشان میدهد تصاویر این دو مجله کلیشههای رایج جنسیتی را به کودکان ارائه میکنند. نقشهای «زن-مادر»، «زن-مادربزرگ» و «دختر» در جایگاه نقشهای محورى یا فرعى در بیشتر تصاویر هردو مجله بازنمایی شده و در هیچیک از آنها، نقشهای مهم اجتماعی، مانند آنچه در حقیقت این دو جامعۀ اسلامی رخ میدهد، نمود نیافته است. سه سطح ارائۀ تصویر نیز بر پایۀ دیدگاه کرس و ونلیوون به این شرح است: در سطح بازنمودی، تصویرها در این مجلات، مخاطبان را به دنیای خوب فرامیخوانند. حضور زنان، بیشتر در امور وابسته به درون منزل است و آنگاه که بیرون از خانه ظاهر میشوند، نقشهای عادی و سنتی را پذیرفتهاند؛ در سطح تعاملی، تصویرها فاقد تماس است و طراحان، نماهای دور و متوسط را برگزیدهاند. حتی زاویۀ دید از روبهرو انتخاب شده است. در سطح ترکیبی، ارتباط میان معنای بازنمودی و تعاملی را میبینیم. بدینصورت که با بهرهگیری از الگوی مرکز-حاشیه، نقش زنان برجسته شده است. البته جایی که مردان نیز در تصویر حضور دارند، همچنان نقش زن، کمرنگ و حاشیهای میشود. این گروه از تصویرها عموماً بدون قاببندی است و همین امر در گشایش فضای تصویر و موفقیت در برجستهسازی بصری نقش زنان تأثیر مثبت داشته است.
ادبیات
علیاکبر محسنی؛ هدی رضایی
چکیده
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب ...
بیشتر
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنجهای زنان در خانواده بهعنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آنها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهمترین حوزة مورد انتقاد السمان، حیطة فرهنگ عامة جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیبشناسی کلیشههای جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان بهعنوان قشر فرادست جامعة مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابریهای جنسیتی، آسیبهای نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهمترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعة عربی در داستانهای خود برجسته ساخته است.
ادبیات
مرضیه ایمانی؛ رضا پیشقدم؛ شیما ابراهیمی
چکیده
رابطۀ سالم مدرس و دانشجو میتواند فرصتی برای رشد فردی و تحصیلی فراهم کند. آنچه میان رابطۀ سالم و ناسالم تفاوت ایجاد میکند، استفاده از زبان و رفتاری نوازشی یا سرکوبگر است که به آن نوازه میگویند. به طور معمول، زبان نوازهها معیار و غیرادبی است که نوع ادبی آن، با این پیشفرض که با ترکیب ادبیات و نوازه میتوان فرصتی برای کاربرد ...
بیشتر
رابطۀ سالم مدرس و دانشجو میتواند فرصتی برای رشد فردی و تحصیلی فراهم کند. آنچه میان رابطۀ سالم و ناسالم تفاوت ایجاد میکند، استفاده از زبان و رفتاری نوازشی یا سرکوبگر است که به آن نوازه میگویند. به طور معمول، زبان نوازهها معیار و غیرادبی است که نوع ادبی آن، با این پیشفرض که با ترکیب ادبیات و نوازه میتوان فرصتی برای کاربرد خلاقانۀ زبان و پیوند زبان، فرهنگ و ادبیات فراهم کرد، مطرح شده است. بدینمنظور، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی ترجیحات نوازهگیری دانشجویان به دریافت نوازۀ ادبی و غیرادبی، به روش کمی انجام شد. هدف از بررسی جنسیت، آگاهی از تفاوت و تمایل زنان و مردان به نوازۀ ادبی و غیرادبی است؛ زیرا آنان با وجود رشد در بستر زیستی و فرهنگی مشابه، ممکن است نگرش متفاوتی داشته باشند. حجم نمونه 411 دانشجو (133 مرد، 278 زن) در مقاطع و رشتههای تحصیلی گوناگون بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ محقق ساختۀ نوازههای ادبی و غیرادبی است. نتایج نشان داد که زنان به نوازۀ غیرادبی و مردان به نوازۀ ادبی تمایل بیشتری دارند. علت انتخاب نوازههای ادبی توسط مردان و نوازههای غیرادبی توسط زنان را میتوان با ویژگیهای شخصیتی آنها، آداب گفتگو میان زنان و مردان، جایگاه اجتماعی آنها که منجر به انتخاب زبان نوازهها میشود و عدم وجود رابطهای صمیمی میان مدرس و دانشجوی غیرهمجنس و ویژگیهای متفاوت زبان ادبی و غیرادبی توجیه کرد.
ساناز خانبانزاده
چکیده
حضور زنان در معماری دوره پهلوی، اتفاق مهمی است که پژوهشگران چندان به آن نپرداختند، بنابراین زنان معمار و آثارشان ناشناخته مانده است و ضرورت می یابد که این نوع پژوهش ها توسعه یابد. هدف از این پژوهش این است که مشخص شود زنان معمار که آثارشان در مجله هنر و معماری منتشر شده است، در طراحی آثارشان پیرو کدام یک از معماری رایج زمان خود بودند؟ ...
بیشتر
حضور زنان در معماری دوره پهلوی، اتفاق مهمی است که پژوهشگران چندان به آن نپرداختند، بنابراین زنان معمار و آثارشان ناشناخته مانده است و ضرورت می یابد که این نوع پژوهش ها توسعه یابد. هدف از این پژوهش این است که مشخص شود زنان معمار که آثارشان در مجله هنر و معماری منتشر شده است، در طراحی آثارشان پیرو کدام یک از معماری رایج زمان خود بودند؟ در این راستا، از روش تحقیق تاریخی- تفسیری و توصیفی- تحلیلی، روش گردآوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، روش تحلیل داده های کدگذاری بهره گرفته شده است. معماری های رایج پهلوی، متغییر مستقل و آثار معماری زنان، متغییر وابسته است. جامعه آماری، آثار زنان معمار در عصر پهلوی است که برخی از آنان که نام و آثارشان در مجله هنر و معماری1355 منتشر شده، جامعه نمونه را تشکیل می دهند. نتایج نشان میدهد که خانم ها: رزماری گریفونه، نکتار پاپازیان، فرانکا گرگوریو حسامیان، گیتی افروز کاردان پیرو سبک مدرن بودند و غالبا از بتن و شیشه، پنجره نواری، سادگی و بروتالیسم، نما و پلان آزاد به عنوان راهکار مدرن سازی آثارشان بهره می گرفتند و خانم ها: نوشین احسان، لیلا فرهاد معتمد، کیهاندخت رادپور، مینا سمیعی، شهرزاد سراج، فرانکا گرگوریو حسامیان پیرو سبک منطقه گرا- مدرن ایرانی بودند و راهکارهایی نظیر استفاده از سقف شیبدار، حیاط مرکزی، طاق و ایوان، کانسپت و هندسه معماری ایرانی برای پیوند دادن معماری مدرن با ایرانی بهره بردند. خانم ها: رز ماری گریفونه و نسرین فقیه پیرو سبک منطقه گرا بودند و آجر در اثرشان وجود دارد.
پیام اکرمیپور؛ نفیسه شریفی
چکیده
خوانش جنسیتی از چهارمین و پنجمین دوره پوسترهای تبلیغاتی انتخابات شورای شهر در سه شهر تهران، شیراز و اهوازچکیدهاین مقاله مطالعه ای کیفی و میان رشته ای بر جنبه های جنسیتی هشت پوستر تبلیغاتی کاندیداهای زن و مرد چهارمین و پنجمین دوره انتخابات شورای شهر در تهران، شیراز و اهواز است. هشت پوستر مورد نظر با بهره گیری ...
بیشتر
خوانش جنسیتی از چهارمین و پنجمین دوره پوسترهای تبلیغاتی انتخابات شورای شهر در سه شهر تهران، شیراز و اهوازچکیدهاین مقاله مطالعه ای کیفی و میان رشته ای بر جنبه های جنسیتی هشت پوستر تبلیغاتی کاندیداهای زن و مرد چهارمین و پنجمین دوره انتخابات شورای شهر در تهران، شیراز و اهواز است. هشت پوستر مورد نظر با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند از میان تعداد زیادی پوستر انتخاباتی موجود در سایت های گوناگون اینترنتی انتخاب شده اند و به لحاظ محتوایی و نیز جنبه های فنی عکس مورد تحلیل قرار گرفته اند. این مقاله با به کارگیری نظریه انتقادی برجر و ارتباطات غیرکلامی و با تمرکز بر حالات بدنی، نوع نگاه و طرز پوشش کاندیداهای زن و مرد بحث می کند که چگونه ارزش ها، نگرش ها و باورهای جنسیتی در پوسترهای تبلیغاتی بازنمایی می شود. این پژوهش نشان می دهد درحالی که تأکید بر جذابیت و زیبایی زنان، آنان را ابژه وار در برابر نگاه خیره و قضاوت مردانه قرار داده است، مردان را فاعلیتی قدرتمند و توانمند به تصویر می کشد. در واقع، نحوه بازنمایی زنان و مردان در پوسترهای انتخاباتی، که در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته اند، باورها و کلیشه های جنسیتی پنهانی را آشکار می کنند که تعیین کننده نقش ها و موقعیت اجتماعی دو جنس در شرایط فرهنگیـ اجتماعی جامعه امروزند.
جواد نظری مقدم
چکیده
ضربالمثلها بهمنزلة یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی میتوانند بازتابی از باورها و نگرشهای حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزة اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش میشود با بررسی مثلهای گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعة گیلان دست یابیم. این ...
بیشتر
ضربالمثلها بهمنزلة یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی میتوانند بازتابی از باورها و نگرشهای حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزة اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش میشود با بررسی مثلهای گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعة گیلان دست یابیم. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی بوده که در آن ضمن تحلیل محتوای چهار کتاب «فرهنگ مثلها و اصطلاحات گیل و دیلم»، «جادکفته گبان»، «ضربالمثلها و اصطلاحات گیلکی» و کتاب «ضربالمثلهای گیلکی»، که حاوی 4562 ضربالمثل حوزة شرق و غرب و مرکز گیلان هستند، تعداد 182 ضربالمثل مرتبط با موضوع پژوهش احصا شده است. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده و مثلهای با مضامین مشترک و مشابه ذیل پنج مقولة کلان تصویری از سویههای مثبت زنان، تصویری از سویههای منفی زنان، زن بهمثابة عنصری فرودست، زن بهمثابة عنصری فرادست و زن بهمثابة عنصری برابر در نسبت با مرد دستهبندی شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان میدهد تصویر زن در فرهنگ مردم گیلان متنوع و چندوجهی است و اگرچه در بخشی از مثلها زن بهمثابة عنصری ضعیف و فرودست بازنمایی میشود، بخش درخور توجهی از ضربالمثلها بر نقش زن بهمثابة عنصری فرادست یا برابر با مرد در جامعه دلالت دارد.
ساناز خانبانزاده؛ مریم ارمغان؛ جمال الدین سهیلی
چکیده
فعالیت حرفهای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمههای دورة قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دورة پهلوی و بررسی اثرگذاری آنها در حوزههای معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد ...
بیشتر
فعالیت حرفهای زنان در ایران قبل از قاجار چندان مرسوم نبوده است، ولی از نیمههای دورة قاجار فرصت برای حضور زنان در جامعه فراهم شد. با توجه به اینکه حضور زنان معمار در معماری معاصر ایران اغلب نادیده مانده، هدفِ این پژوهش معرفی زنان معمار در دورة پهلوی و بررسی اثرگذاری آنها در حوزههای معماری است. پرسش اصلی پژوهش این است که عملکرد زنان معمار در دورة پهلوی در کدام حوزههای معماری صورت گرفته و تأثیرگذاری آنها چگونه بوده است. فرض بر آن است که فعالیت زنان در حوزة حرفهای اثرگذاری بیشتری داشته است. به این منظور، مقاله از نوع کیفی، روش پژوهش تاریخیـ تفسیری و تاریخ شفاهی و شیوة گردآوری دادهها، اسنادی و کتابخانهای و مصاحبه با پیشکسوتان معماری است. در این زمینه، عملکرد زنان معمار متغیر مستقل و میزان فعالیت و آثار و دستاوردهایشان در حوزههای معماری متغیر وابسته است. نتایج بیانگر آن است که همزمانی تحصیل در دانشگاه و کار در دفاتر معماری و توسعة ساختوساز در کشور علتی بوده که زنان معمار بتوانند در حوزة حرفهای بیشتر از آکادمیک فعالیت داشته باشند، ولی، با وجود این، آنها در حوزة آکادمیک تأثیرگذار و در حوزة حرفهای تأثیرپذیر بودند.
ارتباطات
سمانه فروغی؛ یاسر فروغی
چکیده
آنچه در مطالعات فرهنگی و رسانهای اهمیت زیادی دارد شیوة بازنمایی نقشها، خردهفرهنگها، گروهها، اقوام، جنسیت و غیره است. حال هنگامیکه پای مخاطب کودک به میان میآید، اهمیت این آموزشها دوچندان میشود، زیرا کودکان با تماشای ژانر محبوبشانـ انیمیشنـ آموزشهای مقدمانی در رابطه با نقشها، کلیشهها و هویت جنسیتی ...
بیشتر
آنچه در مطالعات فرهنگی و رسانهای اهمیت زیادی دارد شیوة بازنمایی نقشها، خردهفرهنگها، گروهها، اقوام، جنسیت و غیره است. حال هنگامیکه پای مخاطب کودک به میان میآید، اهمیت این آموزشها دوچندان میشود، زیرا کودکان با تماشای ژانر محبوبشانـ انیمیشنـ آموزشهای مقدمانی در رابطه با نقشها، کلیشهها و هویت جنسیتی را میآموزند. هدف این مقاله مقایسة انیمیشنهای مهارتهای زندگی برای کودکان و بچههای ساختمان گلها از منظر جنسیت است. مقالة پیش رو با تکیه بر تحلیل کیفی و رویکرد نشانهشناختی براساس آرای جان فیسک به واکاوی و بررسی کلیشههای جنسیتی رایج در دو مجموعة ذکرشده میپردازد. بدین منظور، همة قسمتهای دو انیمیشن مطالعه شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد در هر دو برنامه از لحاظ تعداد کاراکترها زنان و مردان به میزان تقریباً برابر بازنمایی شدهاند. در مجموعة مهارتهای زندگی برای کودکان مردان اغلب با صفات برتر و شایستهتری مانند قدرت تفکر و تصمیمگیری بالا، دانایی و کاردانی، اعتمادبهنفس بالا، ارتباطات اجتماعی گسترده، خوشرویی و خوشصحبتی بازنمایی شدهاند. درحالیکه بازنمایی زنان اغلب با بدنمایی و توأم با کلیشههای جنسیتی سنتی مانند غرغرکردن، شایعهپراکنی، وابستگی و عدم استقلال شخصی، غیبتکردن، عدم کنترل خشم و پرخاشگری، گریهکردن در هنگام مشکلات و دستپاچگی است. در مقابل، انیمیشن بچههای ساختمان گلها نگاهی مثبتتر و مساواتطلبانهتری به جنسیت دارد. مردان در این مجموعه با صفاتی چون خانوادهدوستی، قدردانی، مبادی آداب و اجتماعیبودن، پرتلاش و حمایتگربودن به تصویر کشیده شدهاند و در بازنمایی زنان صفات بارزی چون زیبایی و آراستگی، آیندهنگری، توجه به جزئیات، تجهیز به مهارتهای متعدد، تسلط بر خود و منطقیبودن، باانگیزه و مستعد مشهود است.
هنر
آرزو تقی پور؛ فریبا یاوری؛ محسن مراثی
چکیده
هدف این مقاله مطالعة نحوة بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانهشناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیمندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیکاند که بهصورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری میکنند. تجزیهوتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانهشناسی اجتماعی ...
بیشتر
هدف این مقاله مطالعة نحوة بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانهشناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیمندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیکاند که بهصورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری میکنند. تجزیهوتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانهشناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر بهعنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشیها را آشکار میکند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آنها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانهای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموختة زن و مرد بیانگر تقسیمبندی جنسیتی نقشهای اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن بهطور ضمنی یا علنی خود را بهعنوان عنصر هستهای برجستهنمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی میکند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیریهای جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجهنمایی واقعگرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالیکه نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقشهای کلیشهای جنسیتی میپردازد.
جامعه شناسی
مرضیه قویدل دارستانی؛ محمدمهدی رحمتی؛ حسن چاوشیان
چکیده
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریة فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامههای خردسال شبکة دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعة چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیتهای برنامههای خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامههای خردسال این شبکه ...
بیشتر
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریة فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامههای خردسال شبکة دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعة چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیتهای برنامههای خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامههای خردسال این شبکه با استفاده از نمونهگیری تصادفی انتخاب و بررسی شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که در برنامههای خردسال شخصیتهای مرد و زن بهصورت نامتوازن توزیع شدهاند؛ بهطوریکه میزان نسبت نمایش شخصیت مردان 5/40 درصد (معادل 272 مورد) بیشتر از نمایش شخصیت زنان است. مردانگی هژمونیک و زنانگی مؤکد در شخصیت مردان و زنان در این برنامهها بازنمایی شده است. کلیشههای جنسیتی بهصورت تقابلهای دوگانۀ فعال مردانه/ منفعل زنانه، باهوش مردانه/ نادان زنانه در برنامههای خردسال بازنمایی شده است. در این برنامهها، «فنای نمادین زنان» دیده میشود؛ بهطوریکه زنان اغلب در نقشهای فاقد بازده و همراه با «دلهرة زنانه» نمایش داده شدهاند.
جامعه شناسی
مجید بیچرانلو؛ منصور شعبانی؛ بهزاد برکت
چکیده
یکی از راههای مطالعۀ تغییرات زبانی جامعه، مطالعۀ محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی، فیلمها و سریالهاست. از مقولات مورد توجه رسانهها، که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگهای مختلف متفاوت ...
بیشتر
یکی از راههای مطالعۀ تغییرات زبانی جامعه، مطالعۀ محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی، فیلمها و سریالهاست. از مقولات مورد توجه رسانهها، که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگهای مختلف متفاوت بوده و نحوۀ به تصویر کشیدن زن متأثر از نگاه خاص یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در آن فرهنگ است. هدف از انجامدادن این تحقیق، مطالعۀ شیوۀ بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبانشناسی اجتماعی است. به این منظور، سکانسهایی از سریال که در ارتباط وثیقتری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانهشناختی سهسطحی بارت، نحوۀ بازنمایی زن، همچنین جایگاه زبانی زنان در برابر مردان از منظر زبانشناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد که در این سریال شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی زنان، فرادستی زبانی مردان در برابر فرودستی زبانی زنان، فرودستی ناشی از غیاب زبانی زنان و همچنین جنسیتزدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است.
فرهنگی
مهران سهراب زاده؛ طاهره یوسفی فر؛ رضا عباسی
چکیده
زندگی امروز، در جوامع مدرن، مشحون از پیامهای تبلیغاتی است. این پیامها در قالبهای متنوع و متعدد، از زندگی روزمره تا زندگی کاری افراد را تحتتأثیر قرار میدهد. یکی از موضوعات چالشبرانگیز در بحث تبلیغات، مسئلۀ بازنمایی زن در آگهیها و تبلیغات تجاری است. بخش بزرگی از بازنماییها در آگهیها، زنان را در قالب نقشهای ...
بیشتر
زندگی امروز، در جوامع مدرن، مشحون از پیامهای تبلیغاتی است. این پیامها در قالبهای متنوع و متعدد، از زندگی روزمره تا زندگی کاری افراد را تحتتأثیر قرار میدهد. یکی از موضوعات چالشبرانگیز در بحث تبلیغات، مسئلۀ بازنمایی زن در آگهیها و تبلیغات تجاری است. بخش بزرگی از بازنماییها در آگهیها، زنان را در قالب نقشهای کلیشهای به تصویر میکشد. هدف این تحقیق، بررسی تصویری است که تبلیغات ایران از جنسیت به مخاطبان ارائه میدهد. روش مقالة حاضر نشانهشناسی رولان بارت است. نشانهشناسی روشی از بازنمایی است که در پی آشکارسازی معانی و مضامین پنهان موجود در متن است. در این مقاله، به مطالعة آگهیهای تجاری میپردازیم که برخلاف سایر آگهیها، زن را در نقشهای جدید به نمایش میگذارد. درعینحال، در این شکل از بازنمایی نیز همچنان با ارائۀ تصویر زن بهگونهای مواجهیم که بازتولید فرهنگی در فنای نمادین را به دنبال دارد. نتیجة تحقیق نشان میدهد روال تبلیغات در ایران نیز، همانند کشورهای غربی، نگاه جنسیتی دارد. زنان در نقشهای جدید به شکل زن مدرن ایرانی بهمنزلۀ ابزاری در خدمت سرمایهداری درآمدهاند. همچنین، در کشور ما که حکومتی اسلامی دارد، ظاهرشدن زنان با چهرههای آرایشکرده، با مصوبات قانون اساسی کشور مغایرت دارد.
جامعه شناسی
احسان آقابابایی؛ داود زهرانی
چکیده
امروزه، در گفتمان سینمایی، پوستر فیلم بخش مهمی از نمایش فیلم محسوب میشود. این پوسترها از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران ساخت فیلم متأثرند و هدف مقالۀ حاضر توصیف بازنمایی جنسیت در پوستر فیلمهای پرفروش تاریخ پنجاه سال اخیر سینمای ایران و تفسیر روند تغییرات محتوایی در ارتباط با شرایط گفتمانی دوران نمایش فیلمها و پوسترهاست. ...
بیشتر
امروزه، در گفتمان سینمایی، پوستر فیلم بخش مهمی از نمایش فیلم محسوب میشود. این پوسترها از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران ساخت فیلم متأثرند و هدف مقالۀ حاضر توصیف بازنمایی جنسیت در پوستر فیلمهای پرفروش تاریخ پنجاه سال اخیر سینمای ایران و تفسیر روند تغییرات محتوایی در ارتباط با شرایط گفتمانی دوران نمایش فیلمها و پوسترهاست. برای نیل به هدف یادشده، 47 پوستر از فیلمهای پرفروش تاریخ پنجاهسالۀ اخیر سینمای ایران انتخاب شدند. همچنین، برای تحلیل از روش نشانهشناسی «گیلیان دیر» بهمنزلۀ چارچوب مفهومی استفاده شده است. گزارشنویسی مقاله نیز براساس روند تغییرات انجام شده است. نتایج نشان میدهند که بهطورکلی پوسترهای فیلمها مردمحورند و از گفتمان اجتماعی و سیاسی دوران نمایش تأثیر پذیرفتهاند. بدین معنا که محتوای پوسترها از برنامۀ مدرنیزاسیون محمدرضا شاه، انقلاب اسلامی، جنگ هشتسالۀ ایران و عراق، نوسازی و مصرفگرایی تأثیر پذیرفته و در محتوای خود آن را بازنمایی کردهاند.
جامعه شناسی
فریده حمیدی؛ پردیس عامری
چکیده
زبان از عناصر مهم در شکلگیری هویت فرهنگی و انتقال فرهنگ افراد است. در کنار آن، جنسیت در مفهوم تلفیقی آن شامل عناصر زیستشناختی، روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی است. درنتیجه، زبان و هویتیابی جنسیتی رابطهای پیچیده دارند. در این زمینه، بررسی بنیادهای زبانی از نگاه اندیشمندان انسانشناسی و فمنیسم، یافتن مصادیق تبعیضآمیز ...
بیشتر
زبان از عناصر مهم در شکلگیری هویت فرهنگی و انتقال فرهنگ افراد است. در کنار آن، جنسیت در مفهوم تلفیقی آن شامل عناصر زیستشناختی، روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی است. درنتیجه، زبان و هویتیابی جنسیتی رابطهای پیچیده دارند. در این زمینه، بررسی بنیادهای زبانی از نگاه اندیشمندان انسانشناسی و فمنیسم، یافتن مصادیق تبعیضآمیز جنسیتی و بررسی نظام زبانی درون هر فرهنگ، از شاخههای مهم مطالعات فرهنگی بهشمار میآیند. با این فرض که جامعه میتواند از رهگذار زبان، به افراد هویت خاص جنسیتی فرودَست یا فرادَست بخشد، تلاش نوشتار حاضر بر این بوده تا با بررسی دادههای کتابخانهای و تحلیل این دادهها با رویکرد معناکاوانه، توصیفی و انتقادی، به جنسیتزدایی از زبان فارسی و عرفانی به منزلة نوآوری فرهنگی بپردازد. برای این مقصود، امکان خوانشهای جدید با رویکرد انتقادی و نوگرایانه ملاک عمل قرار گرفته است. نکته آن است که در زمینة برنامهریزی برای جنسیتزدایی از زبان فارسی، پژوهشها و آسیبشناسیهای نظاممند کمتر انجام شده است و ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از ﮐﻠﯿﺸﻪﻫﺎی زبانی، در زبان رایج و زبان عرفانی، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪﻃﻮﺭ ﺟﺪﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﺯﺗﻮﻟﯿﺪند.
روح انگیز کراچی
چکیده
بحث دربارة ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتیبودن ادبیات تأکید میکنند و نظریهپردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویههای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحثشده با رویکردهای ...
بیشتر
بحث دربارة ادبیات زنانه و مردانه، مخالفان و موافقانی دارد. مخالفان به فراجنسیتیبودن ادبیات تأکید میکنند و نظریهپردازان فمنیست و موافقان با پژوهش از زاویههای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد. به منظور یافتن پاسخ این پرسش که آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است، کوشش شد موضوع بحثشده با رویکردهای مختلف زیستشناختی، روانشناختی، جامعهشناختی، زبانشناختی و ادبیات بررسی و تحلیل شود تا تفاوت ادبیات زنانه و مردانه از جنبههای مختلف نشان داده شود. اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تأثیر جنسیت بر آن نخست با دو عامل اصلی ارتباط دارد. از یکسو، تفاوت ذاتی بین زن و مرد در ایجاد تفاوتهای ذهنی، رفتاری، اندیشگی و زبانی بهمنزلة ابتداییترین عامل تفاوت بر ادبیات تأثیرگذار است و از سوی دیگر، تفاوت جنسیتی، که برساختۀ جامعه و فرهنگ است، سبب تبعیض، نابرابری و تسلط مردان بر زنان شده است. مجموعهای از این تفاوتها به خلق دنیای ذهنی، جهانبینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان انجامیده و بازتاب تفاوتها در آثار ادبی در سطح پارهای از شکلهای زبانی، سبک، مضمون، درونمایه و نوع بیانِ متفاوت خود را آشکار کرده است.
حلیمه عنایت؛ مهدی کاوه
چکیده
آنومی یکی از مفاهیم مصطلح در جامعهشناسی است. به همان اندازه که میتوان احساس آنومی را با آنومی در ارتباط دانست، به همان اندازه نیز میتوان آنها را دور از هم تصور کرد، زیرا ممکن است جامعهای آنومیک نباشد اما اعضای آن احساس آنومی کنند، و برعکس. هدف این مقاله، بدون توجه به وجود یا نبود آنومی در ایران، مطالعۀ شدت احساس آنومی بین ...
بیشتر
آنومی یکی از مفاهیم مصطلح در جامعهشناسی است. به همان اندازه که میتوان احساس آنومی را با آنومی در ارتباط دانست، به همان اندازه نیز میتوان آنها را دور از هم تصور کرد، زیرا ممکن است جامعهای آنومیک نباشد اما اعضای آن احساس آنومی کنند، و برعکس. هدف این مقاله، بدون توجه به وجود یا نبود آنومی در ایران، مطالعۀ شدت احساس آنومی بین دانشجویان دختر و پسر و رابطۀ مصرف موسیقی با آن است. در این زمینه، از نظریۀ برجستهسازی رسانهای استفاده شده است. روش این پژوهش پیمایش و ابزار سنجش پرسشنامه است. جامعۀ آماری نیز شامل همۀ دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه شیراز است. از این تعداد، 380 نفر با استفاده از جدول لین برای نمونه انتخاب و با توجه به هدف تحقیق پاسخگویان به دو گروه دختر و پسر تقسیم شدند. درنهایت، پاسخگویان با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از اعتبار صوری برای سنجش روایی و از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی گویهها استفاده شد. نتایج نشان میدهد که بین مصرف موسیقی و احساس آنومی بین دانشجویان برحسب جنسیت رابطۀ معناداری وجود دارد. بدین معنا که هرچه مصرف موسیقی بیشتر باشد، احساس آنومی هم بیشتر است.
بهروز محمودی بختیاری؛ مریم دهقانی
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تفاوتهای نوشتاری زنان و مردان در رمانهای معاصر ایران میپردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوتهای نوشتاری در حوزة واژگان و نحو منجر میشود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغها را من خاموش میکنم، کولی کنار آتش، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافهپیانو، ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی تفاوتهای نوشتاری زنان و مردان در رمانهای معاصر ایران میپردازد. هدف از این تحقیق، بررسی این مسئله است که آیا عامل جنسیت به بروز تفاوتهای نوشتاری در حوزة واژگان و نحو منجر میشود یا خیر؟ در این پژوهش، سه رمان چراغها را من خاموش میکنم، کولی کنار آتش، و بازی آخر بانو از نویسندگان زن و سه رمان کافهپیانو، سمفونی مردگان،و ثریا در اغما از نویسندگان مرد تحلیل و بررسی میشود. رمانهای مطالعهشده با مشخصههای زبانی در حوزة واژگان بررسی شدهاند و معیار این بررسی دیدگاههای رابین لیکاف (1975) دربارۀ الگوی گفتار زنانه در گفتمان است. براساس دیدگاه لیکاف، زنان با مردان به هنگان سخن گفتن یا نوشتن در استفاده از این موارد متفاوتاند: استفادۀ دقیق از رنگواژهها، فرمهای مؤدبانه، قیدهای تشدیدکننده، صفات تهی، گفتار غیرمستقیم، پرهیز از رکاکت و دشواژهها، و تأکید بر تشدیدکنندهها. تحلیل آماریِ هریک از مشخصهها نشان داد عملکرد زنان نویسندۀ فارسیزبان در زمینة استفاده از رنگواژهها، تردیدنماها، دشواژهها، تشدیدکنندهها، و تنوع صفات با دیدگاههای لیکاف سازگاری دارد و آن را تأیید میکند.
فریده حمیدی؛ حسین صداقت
چکیده
هدف این تحقیق بررسی مقایسهای هوش معنوی دانشآموزان دورة متوسطة شهر کرمان به تفکیک جنسیت و پایة تحصیلی بوده است. بدین منظور 537 دانشآموز دورة متوسطه از شهر کرمان (299 پسر و 238 دختر) به شیوة تصادفی طبقهای انتخاب شدند تا به پرسشنامة هوش معنوی 24 سؤالی SISRI (کینگ، 2008) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، ...
بیشتر
هدف این تحقیق بررسی مقایسهای هوش معنوی دانشآموزان دورة متوسطة شهر کرمان به تفکیک جنسیت و پایة تحصیلی بوده است. بدین منظور 537 دانشآموز دورة متوسطه از شهر کرمان (299 پسر و 238 دختر) به شیوة تصادفی طبقهای انتخاب شدند تا به پرسشنامة هوش معنوی 24 سؤالی SISRI (کینگ، 2008) که دارای چهار خرده مقیاس تفکر انتقادی وجودی (CET)، تولید معنای شخصی (PMP)، آگاهی متعالی (ماورایی) (TA) و توسعة حالت هوشیاری CSE)) بود، پاسخ دهند. اعتبار و پایایی پرسشنامه به روش تنصیف و آلفای کرانباخ به ترتیب 79/0 و 87/0 بهدست آمد. نتایج با توجه به مقادیر بهدست آمده از آزمون t نشان داد که هوش معنوی دانشآموزان دورة متوسطة شرکت کننده در آزمون به تفکیک جنسیت، تفاوت معنیداری ندارد (05/0 p?). همچنین تفاوت میانگینها در پایههای مختلف تحصیلی نیز علیرغم رشد صعودی نمرات در پایههای بالاتر تحصیلی، معنادار نبود
سیدمحمد مهدیزاده؛ معصومه اسمعیلی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا انجام شده است. فیلم های مورد بررسی چهار فیلم دیده بان، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز و دعوت، از شانزده فیلمی است که این فیلم ساز از 1365 تاکنون در چهار دور? جنگ، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی ساخته است. داده ها با استفاده از روش نشانه شناسی به صورت کیفی به دست آمدهاند. نتایج ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف نشانه شناختی تصویر زن در سینمای ابراهیم حاتمی کیا انجام شده است. فیلم های مورد بررسی چهار فیلم دیده بان، بوی پیراهن یوسف، روبان قرمز و دعوت، از شانزده فیلمی است که این فیلم ساز از 1365 تاکنون در چهار دور? جنگ، سازندگی، اصلاحات و اصولگرایی ساخته است. داده ها با استفاده از روش نشانه شناسی به صورت کیفی به دست آمدهاند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زنان در فیلمهای اولیه حاتمیکیا که به واسط? ارتباط با فضای جنگ، آثاری مردانه هستند، جایگاهی ندارند. مردها در محور رخدادها قرار داشتند و زن ها بدون حضور مردها تعریف نمی شدند، سوژهها و موضوعاتی که اصلاً زن در آن ها جایگاهی نداشت. دور? اول فیلم سازی حاتمی کیا اصلاً به حضور زنان نیاز نداشت، اما از دوره های بعدی و با ورود حاتمی کیا به فضای شهر و تمرکز او روی مسائل اجتماعی جنگ، پای زنان طبیعتاً به سینمای حاتمی کیا باز می شود. اما همه این زن ها همواره یک نفر بوده و هستند و تنها با گذشت زمان ابراهیم حاتمی کیا، نقش زنان را پررنگ تر می کند.
طاهره هوشنگی؛ محمود شهابی
چکیده
اتومبیل یکی از مهمترین جلوههای فناوری مدرن و حاوی پیامهای فرهنگی و اجتماعی متعددی است که در پیوند با مفاهیمی چون جنسیت، قومیت، سن، طبقه و...، بسته به نیاز و انگیز? کاربران مورد بازخوانیهای مختلف قرار میگیرد. از آنجا که هدف این پژوهش، تحلیلی جنسیتی از استفاد? اتومبیل بین کاربران زن است، در ابتدا رابط? مفهومی جنسیت و اتومبیل مورد ...
بیشتر
اتومبیل یکی از مهمترین جلوههای فناوری مدرن و حاوی پیامهای فرهنگی و اجتماعی متعددی است که در پیوند با مفاهیمی چون جنسیت، قومیت، سن، طبقه و...، بسته به نیاز و انگیز? کاربران مورد بازخوانیهای مختلف قرار میگیرد. از آنجا که هدف این پژوهش، تحلیلی جنسیتی از استفاد? اتومبیل بین کاربران زن است، در ابتدا رابط? مفهومی جنسیت و اتومبیل مورد بررسی قرار گرفته و سپس با بهرهگیری از «نظریهی مبنایی» و از طریق مصاحب? عمیق و نیمه ساختارمند با 15 نمون? زن دارای خودروی شخصی و تحلیل دادهها، دلایل و پیامدهای رانندگی زنان، با رویکردی توصیفی_ تفسیری بیان شده است. در نهایت نتیج? پژوهش بیانگر آنست که در کنش روزمر? رانندگی زنان، انگیزشهایی چون امنیت، کسب درآمد، ارتباطات و تمایلات مصرفی دخالت مستقیم دارد که تأثیراتی را در هویت فردی و اجتماعی آنان در پی خواهد داشت.
اعظم راودراد؛ بهاره فتح آبادی
دوره 3، دوره 1، شماره 3 ، آبان 1390، ، صفحه 75-94
چکیده
این مقاله حاصل پژوهشی است که به بررسی رابط? میان «جنسیت کارگردان» و «نوع شخصیتپردازی زن نقش اول» در فیلمهای سینمایی پرداخته است. به این منظور، شش فیلم سینمایی که در دور? اصلاحات با موضوعات مرتبط با زنان توسط کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران (سه کارگردان مرد و سه کارگردان زن) ساخته شده؛ انتخاب و با روش «نشانهشناسی» تحلیل شدهاند. ...
بیشتر
این مقاله حاصل پژوهشی است که به بررسی رابط? میان «جنسیت کارگردان» و «نوع شخصیتپردازی زن نقش اول» در فیلمهای سینمایی پرداخته است. به این منظور، شش فیلم سینمایی که در دور? اصلاحات با موضوعات مرتبط با زنان توسط کارگردانان صاحب سبک سینمای ایران (سه کارگردان مرد و سه کارگردان زن) ساخته شده؛ انتخاب و با روش «نشانهشناسی» تحلیل شدهاند. این فیلمها شامل واکنش پنجم، گیلانه، زندان زنان، مهمان مامان، کاغذ بیخط و سگکشی هستند که با توجه به معیارهای استخراج شده از نظریات توانمندسازی زنان – منابع، عاملیت و دستاوردها- شخصیت زن نقش اول آن ها در قالب شخصیتپردازی منطقی و غیرمنطقی از زنان تحلیل شده است.
یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که زنان نقش اول در فیلمهای بررسی شده با معیارهای توانمندسازی عمدتاً توانمندی بالایی نداشتهاند و اغلب به صورت قربانی و شکست خورده به نمایش گذاشته شدهاند و تفاوت چندانی بین کارگردان های زن و مرد در نوع شخصیتپردازی زن نقش اول فیلمها وجود ندارد.