ارتباطات
مسعود حاجی زاده میمندی -؛ سیما اسکندری
چکیده
مناسک دینی یکی از عناصر فرهنگ دینی در هر جامعهای است. جلسات قرآن هفتگی زنانه بهعنوان یکی از این مناسک دینی قدمت زیادی دارد و بهدلیل کارکردهایی که داشته بازتولید شده است. هدف این مطالعه، واکاوی کیفی جلسات قرآن هفتگی زنانه در کاشمر است تا انگیزۀ برگزاری و شرکت در این جلسات و ابعاد مختلف جلسات قرآن هفتگی، پیامدها، دیدگاههای دیگران ...
بیشتر
مناسک دینی یکی از عناصر فرهنگ دینی در هر جامعهای است. جلسات قرآن هفتگی زنانه بهعنوان یکی از این مناسک دینی قدمت زیادی دارد و بهدلیل کارکردهایی که داشته بازتولید شده است. هدف این مطالعه، واکاوی کیفی جلسات قرآن هفتگی زنانه در کاشمر است تا انگیزۀ برگزاری و شرکت در این جلسات و ابعاد مختلف جلسات قرآن هفتگی، پیامدها، دیدگاههای دیگران و راهبردها بررسی شود. دادههای این پژوهش کیفی از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 15 زن شرکتکننده در این جلسات گردآوری و با استفاده از روش نظریۀ دادهبنیاد، کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد عوامل گوناگونی در پدیدآوری مقولۀ مرکزی، یعنی «بازنمود ساختار هویت دینی مجالس مذهبی زنانه» نقش داشته است. شرایطی که موجب حضور زنان در این مجالس میشود، باورهای راستینشان به خداوند و دین اسلام است. عوامل زمینهای، همسویی فکری و عوامل مداخلهگر، برساخت هویت مجالس مذهبی زنانه و شرایط حضور و پایداری این جلسات را فراهم میکند. راهبردهایی مانند اخلاقمداری و تکریم انسانی و بهبود مشارکت در مجالس مذهبی زنانه سبب گرایش بیشتر زنان به این مجالس مذهبی میشود. این مجالس مذهبی پیامدهای گوناگونی مانند بازاندیشی در تعین ساختارهای دین و تجربههای منفرد دینی دارد. تمامی این عوامل تلاشی است برای بازنمود ساختار هویت دینی مجالس مذهبی زنانه که مقولۀ مرکزی مدل پارادایمی این پژوهش است.
تاریخی
زهرا سادات کشاورز؛ مسلم طاهری
چکیده
پژوهشحاضر با استفاده از راهبرد بینارشتهای و از طریق بارگذاری اسنادیِ دادههای تاریخی در نظریه ماکس وبر، کنشهای عقلانی زنان عصرصفوی را به مثابه عنصر کلیدیِ خانواده، مورد بررسی قرار داده و نسبتهای احتمالی این کنش با پیشرانهای حکمرانی وقت را بهصورت توصیفی-تحلیلی مطرح نموده است. فرضیه اصلی، وجود نسبتهایی میان کنشهای ...
بیشتر
پژوهشحاضر با استفاده از راهبرد بینارشتهای و از طریق بارگذاری اسنادیِ دادههای تاریخی در نظریه ماکس وبر، کنشهای عقلانی زنان عصرصفوی را به مثابه عنصر کلیدیِ خانواده، مورد بررسی قرار داده و نسبتهای احتمالی این کنش با پیشرانهای حکمرانی وقت را بهصورت توصیفی-تحلیلی مطرح نموده است. فرضیه اصلی، وجود نسبتهایی میان کنشهای زنان با پیشرانهای حکمرانی صفویه است. سؤال اصلی پژوهش آن است که آیا کنشهای زنان عصرصفوی یکدست بوده است یا متنوع؟ و آیا نسبتی احتمالی میان این کنشها با پیشرانهای حکمرانی صفویه وجود داشته است؟ نتایج پژوهش گویای وجود کنش زنانِ عصرصفوی بهرغم برخی کلیشههای محدودکننده خانواده است. کنش عقلانی معطوف به ارزش شامل وقف، علمآموزی و برخی از مهارتها همانند تألیف کتاب و جنگآوری بوده است. این کنشها متأثر از پیشرانهایی چون تعیین مناصبی جهت اداره امور مربوط به وقف، چرخش از تشیع صوفیانه به تشیع فقاهتی و عدمتفکیک جنسیتی درباره کنشهای عقلانی یادشده میباشد. کنشهای عقلانی معطوف به هدف در میان زنان عصرصفوی نیز شامل مبادله کالا، سفر، طلاق و دریافت مهریه و تدبیر در اداره کشور توسط برخی زنان دربار بودهاند که خود، پیامدی از پیشرانهایی چون نظام حقوقیِ فقه مبنای صفویه، چرخش صفویه از غالیه به امامیه، گسست صفویه از پایگاه قومی سلطنت و عدماعمال محدودیتهای حکومتی درباره برخی کنشهای عقلانی بوده است.
تاریخی
محمدجواد نجفی؛ یحیی بوذری نژاد
چکیده
تاریخ اجتماعی زنان در صدر اسلام نوسانات مختلفی داشته است. تحلیل این نوسانات بیانگر دو دیدگاه مدیریتی درخصوص جایگاه زن در جامعه است. اول نگاه دولت نبوی که برگرفته از دستورهای الهی است و دیگری نگاه دولت خلفای ثلاثه که تلفیقی از سلایق خلفا و تفسیر آنان از آیات و احادیث و عملکرد دولت پیامبر (ص) است و از نتایج آن میتوان تعدیل جایگاه زنان ...
بیشتر
تاریخ اجتماعی زنان در صدر اسلام نوسانات مختلفی داشته است. تحلیل این نوسانات بیانگر دو دیدگاه مدیریتی درخصوص جایگاه زن در جامعه است. اول نگاه دولت نبوی که برگرفته از دستورهای الهی است و دیگری نگاه دولت خلفای ثلاثه که تلفیقی از سلایق خلفا و تفسیر آنان از آیات و احادیث و عملکرد دولت پیامبر (ص) است و از نتایج آن میتوان تعدیل جایگاه زنان در دولتهای خلفای ثلاثه نسبت به دولت نبوی را نام برد. حضرت علی (ع) در دولت خود براساس مستندات تاریخی به روش خلفا عمل نکرد، بلکه تلاش وی برای بازگرداندن جایگاه زنان در اجتماع به عصر اعتلای دوران دولت نبوی و اجرای سیرۀ پیامبر (ص) بود. به این ترتیب جایگاه اجتماعی زنان در دولت علوی (ع) مسئلۀ اصلی مقالۀ حاضر است. هدف پژوهش مشخصکردن میزان اهتمام حضرت علی(ع) به جایگاه اجتماعی زنان و از نتایج آن کیفیت همراهی زنان در این مقوله است. در این راستا سؤال پژوهش به این صورت طرح شده که جایگاه اجتماعی زنان در دولت علوی چگونه بوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و شیوۀ گردآوری دادهها کتابخانهای و اسنادی است. یافتههای پژوهش بیانگر آن است که حضرت علی (ع) با اقداماتی برای زنان نظیر مبارزه با فرهنگ خشونت رفتاری، توجه به جایگاه شعر و هنر، اهتمام به علمآموزی و ساخت معنوی، حمایت از کار و فعالیت اقتصادی در جامعه و برجستهسازی ارزش زن در ساختار خانواده، به دنبال رشد و ارتقای جایگاه اجتماعی زنان بوده است.
هنر
مریم نیکروش؛ عباس نامجو
چکیده
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گروش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک ...
بیشتر
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گروش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک و عوامل اثرگذار در آن را بررسی میکند. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل دختران و زنان 20 تا 40 سالۀ هنریپوش است. حجم نمونه 123 نفر از بین گروههای هنری و غیرهنری انتخاب شد و جمعآوری دادهها با پرسشنامۀ محققساخته صورت گرفت. براساس یافتهها، رشتۀ تحصیلی و شغل هنری با گروش به تیپ هنری ارتباط دارد. بین تنوع و آزادی در طرح و رنگ، اکسسوریها، جذابیت، بهکارگیری و تلفیق نقوش سنتی، مدرن و دستدوز، ارتباط معنادار وجود دارد. گسترش تبلیغات در شبکههای اجتماعی، افزایش هنرمندان دانشگاهی و غیردانشگاهی، بازاندیشی هویت زنان در جامعۀ ایران با گروش به تیپ هنری ارتباط معناداری دارد. طبق نتایج، تیپ هنری در بین هنرمندان، فراوانی بیشتری دارد. خاستگاه خانوادگی تأثیری در گروش به این سبک ندارد. گروش رشتهها و مشاغل غیرهنری نشان داد تیپ هنری بهعنوان یکی از سبکهای خردهفرهنگ خاص بر سایر افراد جامعه تأثیرگذار است. طیف وسیع طرح، رنگ و مدل بیشترین تأثیر را در گروش به تیپ هنری نشان داد
تاریخی
جواد نظری مقدم
چکیده
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دورۀ پهلوی اول بهشمار میرود که با هدف نوسازی جامعۀ ایرانی و تحقق الگوی توسعۀ غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعۀ ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم، مخالفتهای گستردهای ...
بیشتر
تغییر لباس و برداشتن حجاب از سر زنان ایرانی یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی در دورۀ پهلوی اول بهشمار میرود که با هدف نوسازی جامعۀ ایرانی و تحقق الگوی توسعۀ غربی انجام گرفت. عدم تناسب قانون کشف حجاب با اقتضائات و ارزشهای ملی و دینی جامعۀ ایرانی و تحمیل آن از سوی دولت به مردم، مخالفتهای گستردهای از گروههای مختلف اجتماعی را به دنبال داشت. مطالعۀ این بخش از تاریخ معاصر ایران تصویر روشنی از سیاستهای فرهنگی دورۀ پهلوی و چگونگی مواجهۀ جامعۀ ایرانی با آن را ارائه میکند. در این پژوهش، با اتخاذ رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد کشف حجاب در دورۀ پهلوی، چگونگی مواجهۀ مردم گیلان با قانون کشف حجاب بررسی میشود. یافتههای این پژوهش ضمن رد نتایج پژوهشهای قبلی مبنی بر عدم مقاومت چشمگیر مردم گیلان در برابر قانون کشف حجاب نشان میدهد زمینه و بستر لازم برای پذیرش کشف حجاب در گیلان همچون دیگر مناطق ایران فراهم نبوده و مردم گیلان در برابر این اقدام ناهمساز با فرهنگ و هویت جامعۀ ایرانی از خود مقاومت نشان دادهاند. اگرچه این دست اقدامات و اصلاحات اجتماعی پهلوی مورد پذیرش بخشی از طبقات اجتماعی به ویژه روشنفکران و طبقات اشراف قرار گرفت؛ اما به دلیل شرایط فرهنگی و ساختارهای اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی، با مقاومت بخش قابل توجهی از مردم و علما روبرو شد و عملاً به شکست انجامید.
هنر
غفران بریمو؛ عفت السادات افضل طوسی
چکیده
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت ...
بیشتر
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی بهویژه هویت عربی دختران و زنان عربزبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنیترین کشور در زمینۀ نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحدۀ عربی و ضعیفترین کشور در این زمینه سوریه است. چهرۀ دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم میخورد. همچنین نخل بهعنوان نمادی از جغرافیای طبیعی بهویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشتهاند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروههای سنی کمرنگ است. بهنظر میرسد میتوان به این نتیجۀ کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتابهای کودک کشورهای عربی جامعۀ آماری پژوهش حاضر آمیزهای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
تاریخی
شهرام غلامی
چکیده
زنان در دورۀ مدرن بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریانهای سیاسی شدند. در برنامۀ نازیسیم آلمان و فاشیسم ایتالیا، زنان بهعنوان ابزاری برای فرزندآوری و افزایش توان سیاسی-نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. همزمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفتهنامۀ «نامۀ ایران باستان» بهرهگیری از زنان بهعنوان ...
بیشتر
زنان در دورۀ مدرن بخشی از ابزار تبلیغات احزاب و جریانهای سیاسی شدند. در برنامۀ نازیسیم آلمان و فاشیسم ایتالیا، زنان بهعنوان ابزاری برای فرزندآوری و افزایش توان سیاسی-نظامی کشور مورد توجه قرار گرفتند. همزمان با این رویدادها در اروپا، در برخی از نشریات ایران مانند هفتهنامۀ «نامۀ ایران باستان» بهرهگیری از زنان بهعنوان ابزار تجدد و عاملی برای فرزندآوری و درنتیجه ایجاد حکومت نیرومند مرکزی مورد توجه قرار گرفت. پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ میدهد که جایگاه زنان و وظایف اجتماعی آنها در این نشریه چه بود و دیدگاههای آلمان نازی چگونه در آن بازتاب پیدا کرد. این پژوهش بهصورت توصیفی-تحلیلی و برمبنای تحلیل محتوای هفتهنامۀ «نامۀ ایران باستان» طی چهار سال انتشار آن صورت گرفت. این نشریه از سال 1933 همزمان با رویکارآمدن هیتلر در آلمان، شروع به کار کرد و انتشار آن تا سال 1936 ادامه یافت. دستاورد پژوهش نشان میدهد که این نشریه هرچند نگاهی متجددانه به وضعیت زنان در جامعه دارد، در رویکردی آلمانگرایانه با جانبداری آشکار از فاشیسم میکوشد تا زنان را ابزاری مؤثر برای فرزندآوری و افزایش جمعیت و درنتیجه احیای شکوه باستانی ایران معرفی کند. برخلاف برداشت سنتی که از زن با عنوان حقارتآمیز «ضعیفه» یاد میشود و شأنی برای او در عرصۀ کار و فعالیت سیاسی-اجتماعی قائل نیست، در این برداشت، زن متجدد از لحاظ «آفرینش ملت» موجودی نیمهخدایی است که ضمن برداشتن حجاب و ورود به عرصۀ فعالیت اجتماعی و ورزش، باید به مهمترین وظیفۀ خود یعنی فرزندآوری و تربیت آن برای برساخت دولت-ملت و «فضای حیاتی» اقدام کند.
هنر
سیده فرشته احسانی اسکوئی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
زنان بهواسطۀ حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ بنابراین توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونۀ مورد بررسی، بیست زن بین 20 تا 40 سالۀ ساکن ...
بیشتر
زنان بهواسطۀ حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ بنابراین توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونۀ مورد بررسی، بیست زن بین 20 تا 40 سالۀ ساکن استان تهران هستند که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، متن مصاحبهها در نرمافزار مکس کیو دی ای کدگذاری شد و دیاگرامهای رفتارمحور و فضامحوری براساس بررسیهای میدانی از واحدهای مسکونی ترسیم شد. شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معاصر جامعۀ ایرانی، سبک زندگی خاصی در این گروه اجتماعی ایجاد کرده است که بر خواستهها و ترجیحات این افراد درمورد مسکن اثرگذار بوده است. بهترتیب مشخصههای ادراک محیطی «کارایی و عملکرد، زیبایی و نظم، محرمیت، انعطافپذیری و تنوعپذیری، تمیزی و بهداشت» و مشخصههای فیزیکی «تعداد و اندازۀ کمد و انباری، نور، مساحت و تناسبات اتاقها، پیکرهبندی فضایی، آلودگی صوتی، مبلمان داخل اتاق و نحوۀ چینش آنها، بافت و رنگ مصالح و متریال، دید و منظر پنجرهها و میزان اشراف به آن، شرایط تهویه، گرمایش و سرمایش، تعداد اتاقهای خواب، فرم و هندسه، و عناصر سازهای» از مهمترین مؤلفههای طراحی اتاقهای واحدهای مسکونی آپارتمانی مبتنی بر دیدگاههای زنان جوان است. در نظرگیری فضای مناسب برای خواب، کار و تفریح، تأمین خلوت شخصی، توجه به سلایق فردی و حساسیتهای فرهنگی در طراحی اتاقها، از راهکارهای تطبیق مسکن با سبک زندگی این افراد است.
ادبیات
بهرام رضایی ویشه سرایی؛ محمّدعلی خزانه دارلو؛ محمود رنجبر
چکیده
یکی از مهمترین آثاری که در آن تصویر دیگری اعم از «دیگری درونفرهنگی» و «دیگری برونفرهنگی» انعکاس مییابد، سفرنامه است. در این نوع از نوشتهها تصاویر زنان، مردان، شهرها، مکانهای خاص زیارتی، سیاحتی و ... میتواند سوژۀ تصویرپردازی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با تلفیق سه رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، بازنمایی ...
بیشتر
یکی از مهمترین آثاری که در آن تصویر دیگری اعم از «دیگری درونفرهنگی» و «دیگری برونفرهنگی» انعکاس مییابد، سفرنامه است. در این نوع از نوشتهها تصاویر زنان، مردان، شهرها، مکانهای خاص زیارتی، سیاحتی و ... میتواند سوژۀ تصویرپردازی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با تلفیق سه رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان، بازنمایی و تصویرشناسی نوشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل بازنمایی انواع تصاویر زنان و پیشفرضهایی است که نویسنده در چارچوب آن به این نوع از بازنمایی اقدام کرده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سفرنامۀ از پاریز تا پاریس زنان با ملیتهای شرقی و غربی به دو دسته تقسیم میشوند: زنان تاریخی و زنان معاصر؛ نویسنده تصاویر زنان تاریخی را بهصورت غیرمستقیم و از طریق مطالعۀ متنها (بینامتنی) بازنمایی میکند و بازنمایی تصاویر زنان معاصر را -که یا با تجربۀ حضوری بهصورت مستقیم با آنها در ارتباط بوده یا بهصورت غیرمستقیم از طریق ارتباط با دیگران (بیناشخصی) مطالبی دربارۀ آنها شنیده- با تجربۀ ترکیبی (ترکیبی از تجربۀ حضوری و بیناشخصی) انجام میدهد. دراین سفرنامه عنوانهای مختلف نویسنده در سایۀ هویت برساخت «استاد روشنفکر تاریخ» قرار میگیرد و با همین هویت تصویر زنان معاصر و زنان درباری و عامۀ تاریخی در شرق و غرب بازنمایی میشود..
هنر
فاطمه سمیع پور؛ مصطفی پورعلی؛ مرضیه کاظم زاده
چکیده
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب میشوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا میتواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبهخصوصی» و دستیابی به ویژگیهای ...
بیشتر
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب میشوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا میتواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبهخصوصی» و دستیابی به ویژگیهای آن است که مطابق با پیشفرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصههای عمومی همراستاست. پس از مطالعات کتابخانهای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفتوگوهای زمینهای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شدهاست. در واقع بهمنظور تبیین مفهوم قلمرو شبهخصوصی و شاخصهای آن، نظرات زنان با ویژگیهای مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمعآوری شده و تحلیل کیفی یافتهها به صورت کدگذاری و در بستر نرمافزار Atlas.ti8 انجام گرفتهاست. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبهخصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شدهاست، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگیهایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگیهایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیربصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم میکند.
جامعه شناسی
شیوا پروائی
چکیده
مصرف موسیقی در تجربۀ زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجستهای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقۀ موسیقایی زنان چگونه شکل میگیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعۀ تجربۀ موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمهساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروههای سنی ...
بیشتر
مصرف موسیقی در تجربۀ زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجستهای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقۀ موسیقایی زنان چگونه شکل میگیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعۀ تجربۀ موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمهساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروههای سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوۀ نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری رایج در پژوهشهای کیفی انتخاب شدهاند. دادههای مصاحبههای کیفی با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. یافتهها بیانگر آن است که ذائقۀ موسیقایی مخاطبان امر از پیش تعیینشدهای نیست، بلکه محصول تعامل پسزمینههای فردی و خاستگاه اجتماعی مخاطبان است؛ این به معنای اجتماعیبودن ذائقۀ موسیقایی است. تجربۀ زیستۀ زنان نشان میدهد سرمایۀ فرهنگی (پیشینۀ فرهنگی-خانوادگی، تحصیلات، دانش و مهارت موسیقایی)، سرمایۀ اقتصادی (موقعیت اقتصادی فردی و پیشینۀ اقتصادی-خانوادگی)، منابع هویتی چندگانه (شبکۀ گروههای مرجع، هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و هویت نسلی) و منابع رسانهای (مصرف رسانههای جمعی و مصرف رسانههای اجتماعی)، ذائقۀ موسیقایی آنها را شکل میدهد و بدان تمایز میبخشد.
ادبیات
فهیمه ملکی مارشک؛ ابوالقاسم قوام؛ هما زنجانی زاده
چکیده
هدف این مقاله، بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی با توجه به مفهومهای مطرحشده در نظریۀ نمایشی اروینگ گافمن است. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه بهمنظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند؛ بنابراین جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن، افراد در کنش ...
بیشتر
هدف این مقاله، بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی با توجه به مفهومهای مطرحشده در نظریۀ نمایشی اروینگ گافمن است. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه بهمنظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند؛ بنابراین جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن، افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی میپردازند. متن پژوهش، شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فن مورد استفاده، تحلیل محتوا است. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفهومهای اجرا، جلوی صحنه، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر هستند و برای رسیدن به این هدف و نشاندادن تصویری دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل، از پوشش و زیور، رفتارها، حرکتها و سخنان استفاده میکنند. خودی که با بررسی اجرای نمایشی زنان آشکار میشود، «خود» ممتاز و متفاوتی است که آنان میکوشند به نمایش بگذارند و بهوسیلۀ آن توسط دیگران شناخته شوند. این «خود» بخشی از هویت اجتماعی آنان را آشکار میکند.
هنر
میترا علوی طلب
چکیده
حضور شخصیتهای زن در نمایشنامههای دوران تکوین ادبیات نمایشی ایران، یعنی قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، حالات و جلوههای متفاوتی یافته و بهشکلی متناقضنما[1] طرح شده است. دگرگونیهای جامعهشناختی در سدۀ سیزدهم خورشیدی که حاصل رویارویی با جهان غرب بود، رشد موقعیت زنان را ضروری میکرد و به ترس و اضطرابی دامن میزد که با برجستهشدن ...
بیشتر
حضور شخصیتهای زن در نمایشنامههای دوران تکوین ادبیات نمایشی ایران، یعنی قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، حالات و جلوههای متفاوتی یافته و بهشکلی متناقضنما[1] طرح شده است. دگرگونیهای جامعهشناختی در سدۀ سیزدهم خورشیدی که حاصل رویارویی با جهان غرب بود، رشد موقعیت زنان را ضروری میکرد و به ترس و اضطرابی دامن میزد که با برجستهشدن این جایگاه همراه بود. این دوران همزمان با شکلگیری ادبیات نمایشی و تئاتر در ایران بهمثابۀ پدیدهای جدید است که نویسندگان و کنشگران این عرصه آن را بستر مناسبی برای طرح مسائل اجتماعی و سیاسی تلقی میکردند. در پژوهش حاضر با ابتنا به رویکرد بازتاب در جامعهشناسی هنر که آثار هنری را آینهای در برابر اجتماع تلقی میکند، تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامههای شاخص این دوران از نویسندگانی مانند آخوندزاده، میرزاآقا تبریزی، کمالالوزاره محمودی، عبدالحسین نوشین، حسن مقدم و رفیع حالتی صورت گرفته است. نمایشنامههای منتخب به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوهای که نورمن فرکلاف پیشنهاد میدهد، در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شدهاند. در سطح توصیف به پلات نمایشنامه بهمنزلۀ یکی از مهمترین جنبههای درام و کارکرد شخصیتهای زن در آن پرداخته شده است. در سطح تفسیر با نگاهی به وقایع اجتماعی مربوط به زنان در این دوره، مقایسهای میان کنشگری زنان در نمایشنامه و میزان و نقش آنان در جامعه انجام شده است. درنهایت در مرحلۀ تبیین، علت فاصلۀ تغییر الگوهای اجتماعی و نقش زنان در نمایشنامهها بررسی شده است. نتیجۀ تحلیل نمایشنامهها در بستر گفتمانی دوران نشان میدهد با اینکه در این زمان همواره بر نقش کلیدی زنان در اجتماع و ارتقای آنان تا حد سوژۀ سخنگو بهعنوان یکی از نمودهای پیشرفت تأکید میشود، همچنان حاکمیت گفتمان مردسالارانه و هراس از برکشیدن زنان، با اقتدار بر نمایشنامههای این دوران صدساله سایه افکنده است؛ بهطوریکه نقش زنان یا با مفاهیمی مانند مکر، فریبکاری و توطئه همراه است یا شخصیتهای نمایشی زن در حد ابژۀ نظربازی مردان و اغواگری باقی میمانند.
هنر
مرضیه جعفرپور؛ زهره طباطبایی جبلی
چکیده
آنچه در قاموس ما مرگ نام گرفته و به تلخی از آن یاد میکنیم، در نگاه انسان برزگر، پیوند درگذشتگان با زمین و انتظاری برای رستاخیز بود؛ همچون دانهای که به امید تجدید حیات در خاک دفن میکرد. شواهد برجای مانده از شیوههای سوگواری، گویا است که در این وادی، زنان نقش مهمتری ایفا میکردهاند؛ چنانکه نقش بهسزائی در آئینهای برزگری ...
بیشتر
آنچه در قاموس ما مرگ نام گرفته و به تلخی از آن یاد میکنیم، در نگاه انسان برزگر، پیوند درگذشتگان با زمین و انتظاری برای رستاخیز بود؛ همچون دانهای که به امید تجدید حیات در خاک دفن میکرد. شواهد برجای مانده از شیوههای سوگواری، گویا است که در این وادی، زنان نقش مهمتری ایفا میکردهاند؛ چنانکه نقش بهسزائی در آئینهای برزگری داشتهاند. بنابراین جستار حاضر، با هدف تبیین نقش زنان در آئینهای سوگواری و ارتباط آن با آئینهای کشاورزی، درصدد است به این پرسشها پاسخ دهد که چرا کنشگران آئینهای سوگ اغلب زنان هستند؟ و آیا ارتباطی بین آئینهای سوگواری و آئینهای کشاورزی وجود دارد؟ در همین راستا این پژوهش، هشت نگاره ایرانی با مضمون سوگ از دوره ایلخانی تا صفویه را به روشی تاریخی–تحلیلی با کاربست رویکرد آیکونوگرافی تحلیل کرد. نتایج نشان میدهد آئینهای سوگواری ذاتاً جهت فعالسازی قوای نباتات -که در قالب ایزدان گیاهی تجسد یافتهاند- صورت میپذیرفت. این پویه طی استحالهای کلی، از سوگواری برای خدای نباتی آغاز، سپس به سوگواری برای شخصیتهای اساطیری-حماسی و نهایتاً شخصیتهای تاریخی دگرسان شد. بر مبنای قرینهسازی سوگواری و کشاورزی، از آنجا که حضور زنان در زمینهای زراعی مبارک انگاشته میشد، حضور ایشان در سوگواریها توجیه میپذیرد.
فرامرز خجسته؛ حسین پولادیان؛ زهرا انصاری
چکیده
در قصههای کوتاه عیاری فارسی، زنان نقش و حضوری برجسته، زنده، محوری و اثرگذار دارند که به انحاء و اشکال گوناگون در این متون انعکاس یافته است. گفتمان عیاری در تاریخ ایران، همواره در تقابل با نظم مسلط موجود شکل گرفته و درپی حقطلبی، برابریخواهی، رفع خودکامگی، تبعیض و ستم بوده است. زنان عیار در قصههای عیاری، نمایندة همین ...
بیشتر
در قصههای کوتاه عیاری فارسی، زنان نقش و حضوری برجسته، زنده، محوری و اثرگذار دارند که به انحاء و اشکال گوناگون در این متون انعکاس یافته است. گفتمان عیاری در تاریخ ایران، همواره در تقابل با نظم مسلط موجود شکل گرفته و درپی حقطلبی، برابریخواهی، رفع خودکامگی، تبعیض و ستم بوده است. زنان عیار در قصههای عیاری، نمایندة همین گفتماناند و بهنوعی خردهفرهنگ عیاری را در تقابل با نظام مردسرور ظالمانه و بیاخلاق نمایندگی میکنند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. در ابتدا قصههای عیاری زنانه گردآوری، سپس شیوة چارهاندیشیهای زنان دربرابر انواع ظلم و استبداد مردان، بهویژه در موضوع تبعیض جنسیتی، احصاء، تحلیل و تبیین شدهاند. براساس یافتههای پژوهش، بیشترین بسامد این چارهاندیشیها به تحقیر، فریب دادن، مبدلپوشی، استفاده از داروی بیهوشی و فرار مخفیانه اختصاص دارد. غالب مکرهایی که زنان بهکار میگیرند از نوع واکنشی هستند؛ یعنی در حکم پاسخهایی ازسوی زنان هستند که دربرابر تنوعطلبی جنسی مردان، بیعدالتی، نابرابری، ستم، زورگویی، خودکامگی، و اعمال قدرت جامعة مردسالار بهکار گرفته میشوند. در این بافت است که زنان مجال «مردانگی» مییابند.
وجیهه جوانی؛ فرشته آقاجانی؛ مینا عالمی
چکیده
چکیدهدر دنیای امروز، رسانهها مهمترین ابزار انتقال پیام هستند که به طرق گوناگون در دسترس عموم مردم قرار دارند و سهم چشمگیری در میزان آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف دارند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به مطالعۀ تأثیر رسانهها بر کلیشههای جنسیتی در ورزش زنان پرداخته شدهاست. روش بهکار گرفته برای تجزیه و تحلیل دادهها، ...
بیشتر
چکیدهدر دنیای امروز، رسانهها مهمترین ابزار انتقال پیام هستند که به طرق گوناگون در دسترس عموم مردم قرار دارند و سهم چشمگیری در میزان آگاهی مردم نسبت به موضوعات مختلف دارند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر به مطالعۀ تأثیر رسانهها بر کلیشههای جنسیتی در ورزش زنان پرداخته شدهاست. روش بهکار گرفته برای تجزیه و تحلیل دادهها، تحلیل مضمون یا تماتیک است. جامعۀ پژوهش شامل زنان ایرانی ورزشکار در سطح حرفهای و همچنین شامل پژوهشگرانی است که در حوزۀ مطالعاتی ورزش زنان فعالیت میکنند. در تحلیل یافتههای حاصل از مصاحبهها، دو تم اصلی؛ کژکارکردها و کارکردهای رسانهها در حوزۀ تأثیرگذاری رسانهها بر کلیشههای جنسیتی استخراج شد که بیانگر تأثیر دوگانه و متضاد آنهاست؛ بدین معنی که؛ از یکسو، پیامد بازتاب موفقیتها و فعالیتهای زنان ورزشکار حرفهای در رسانهها سبب تضعیف اندیشههای حاکم مردسالارانه در ورزش میشوند، ولی، ازسوی دیگر، رسانهها بهواسطۀ سوگیری در تأکید و بزرگنمایی بعد زنانگی ورزشکاران زن با القای نگاه جنسیتی و باور غیرجدی بودن ورزش زنان در اذهان عموم به تقویت کلیشههای جنسیتی در جامعه میپردازند.
افسانه توسلی؛ زهره بابایی
چکیده
چکیدهسینمای اصغر فرهادی، برندۀ جایزۀ اسکار، با تمرکز بر حضور بیشتر زنان و ارائۀ نقشهای کلیدی بدان ها، به مقولۀ «زن» توجه ویژه نشان داده است، اما باید دریافت بازنمایی زن در این آثار تا چه حد توانسته از تصورات قالبی و کلیشههای مردانه رها شود؟ فیلمهای «رقص در غبار»، «شهر زیبا»، «چهارشنبهسوری»، «دربارۀ ...
بیشتر
چکیدهسینمای اصغر فرهادی، برندۀ جایزۀ اسکار، با تمرکز بر حضور بیشتر زنان و ارائۀ نقشهای کلیدی بدان ها، به مقولۀ «زن» توجه ویژه نشان داده است، اما باید دریافت بازنمایی زن در این آثار تا چه حد توانسته از تصورات قالبی و کلیشههای مردانه رها شود؟ فیلمهای «رقص در غبار»، «شهر زیبا»، «چهارشنبهسوری»، «دربارۀ الی»، «جدایی نادر از سیمین»، «گذشته»، «فروشنده» و «همه میدانند» آثاری هستند که در آن ها زن نقطۀ کانونی فیلم بهشمار میآید. در این پژوهش کوشیدهایم با روش تحلیل محتوای کیفی، و این رویکرد که فرهادی با بازنمایی زندگی زنان به اهمیتبخشی او توجه کرده، به بررسی این فیلمها بپردازیم. بررسی کدها، مقولات و مفاهیم نشان میدهد که اگرچه تعداد و اهمیت کاراکترهای زن و نیز سپردن نقشهای کلیدی بدان ها با گذشت زمان روبهفزونی بوده، در عین حال زنان با کنشهای منفعلانه، نقشهای شغلی جنسیتزده و عدم حضور در عرصۀ عمومی، بهشکلی وابسته به همسر از نظر مالی، بحرانزا، مستأصل، ناتوان و بیکفایت نمایش داده میشوند. بهنظر میرسد جهت اهمیتبخشی به زن، تمرکز بر موضوع زن کافی نیست و باید به لایههای پنهان روایتها که حاکی از ذهنیت و تصورات قالبی مردانه است، نیز توجه کرد.
فهیمه ملکی مارشک؛ ابوالقاسم قوام؛ هما زنجانی زاده
چکیده
چکیدههویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و میتوان آن را در ویژگیهایی که به هر فرد تشخّص میدهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامۀ فردوسی از این رو که دربردارندۀ بخش عمدهای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی ...
بیشتر
چکیدههویت، تصویری ذهنی جهت شناخت است و میتوان آن را در ویژگیهایی که به هر فرد تشخّص میدهند، یافت. بررسی هویت زنان موضوع کنکاش پژوهشگران مختلفی بوده است. شاهنامۀ فردوسی از این رو که دربردارندۀ بخش عمدهای از میراث فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است، منبع مناسبی برای بررسی هویت زنان است. متن پژوهش شاهنامۀ فردوسی تصحیح جلال خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا و چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از دو مفهوم بنیادی «من» و «منِ اجتماعی» برای تحلیل کنشهای زنان در شاهنامه استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد که هویتیابی زنان در شاهنامه، نتیجۀ برتری «من» در خودشان است. در کنشهای تمام شخصیتهای مورد مطالعه جز سیندخت، من از منِ اجتماعی آشکارتر است. آنجا که بحث انتخاب یا تصمیمگیری است، کنشهایی از زنان سرمیزند که چهبسا در همان لحظه از تفاوت آن آگاه نیستند و وقتی خلاف هنجارها و انتظارات جامعه رفتار میکنند، «من» آشکار میشود. بروز همین کنشهای متفاوت و هنجارشکنیهاست که باعث تشخص و فردیت آنان میشود. جسارت در عشق، شجاعت، جنگاوری، خردمندی و سیاست از ویژگیهای هویتبخشِ زنان در بخش پهلوانی شاهنامۀ فردوسی بهشمارمیرود.
میترا علیشاهی؛ مصطفی مهدوی آرا
چکیده
ادبیات زنانه بهمنزلة یکی از گونههای ادبی، در کشورهای عربی و به طور خاص کویت از دهة پنجاه آغاز و در دهة هفتاد تا نود به اوج خود رسید. بثینةالعیسی بهعنوان یکی از فعالان این حوزهـ با انتشار رمان تحت أقدام الأمهاتـ توانسته است با قلم ادبی خود مشکلات زنان و جامعة در حال گذار کویت را در دنیای داستان به تصویر بکشد. از ویژگیهای ...
بیشتر
ادبیات زنانه بهمنزلة یکی از گونههای ادبی، در کشورهای عربی و به طور خاص کویت از دهة پنجاه آغاز و در دهة هفتاد تا نود به اوج خود رسید. بثینةالعیسی بهعنوان یکی از فعالان این حوزهـ با انتشار رمان تحت أقدام الأمهاتـ توانسته است با قلم ادبی خود مشکلات زنان و جامعة در حال گذار کویت را در دنیای داستان به تصویر بکشد. از ویژگیهای بارز این رمان، چندصدایی و تعدد شخصیتهای زنی است که هریک نمایندة طبقهای از جامعة زنان کویت هستند؛ شخصیتهای زنی که به تناوب در داستان حاضر میشوند و نویسنده از ذهن ایشان رنجها و مشکلاتشان را روایت میکند و تغییر و تحولات جامعة زنان را به تصویر میکشد. به نظر میرسد بثینة العیسی درصدد است ضمن آگاهیبخشی به خوانندگان خود، از تحولی سخن بگوید که با دست یافتن نسل جدید به حقوق ازدسترفتة خویش به دست آمده است. تحقیق حاضر درصدد است با روش توصیفیـ تحلیلی شخصیتهای زن رمان را مورد تحلیل قرار دهد و تشویشها و تمایلات درونیشان را به تصویر بکشد. نتایج تحقیق گویای آن است که بثینة العیسی با تکیه بر دانش ادبی و مهارت نویسندگی خود توانسته است در رمان تحت أقدام الأمهات، آرا و اندیشههای فمینیستی خود را بیان کند و با کلیشهسازیهای فرهنگ مردسالار به مقابله برخیزد. العیسی در این اثر ادبی با آفرینش شخصیتهای مختلف زن، اندیشههای مردسالار و زنستیزانة جامعة کویت را منعکس میکند و دو واکنش «تسلیمشدن» ایشان را در نسل قدیم و «عصیانگری» را در نسلهای جدید به نمایش میگذارد.
نجمه فانی؛ محمد حسین اسدی داوود آبادی؛ علی روشنایی
چکیده
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسلهای مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسلهای مختلف با سپریکردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزشها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعة تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب ...
بیشتر
بررسی تغییراتی که در ادراک و عملکرد نسلهای مختلف از زیبایی بدن رخ داده است بر این فرض استوار است که نسلهای مختلف با سپریکردن تحولات متفاوت اجتماعی، تجارب متفاوتی از منظر ارزشها، هنجارها و عملکرد زیبایی دارند. بر این مبنا، این پژوهش با هدف مطالعة تحولات عینی و ذهنی زیبایی بین سه نسل زنان در شهر اراک به انجام رسیده است. چارچوب نظری پژوهش براساس تلفیق نظریههای بوردیو، گیدنز، اینگلهارت و فمنیسم تدوین شده است. روش پژوهش، پیمایش مقطعی و علّیـ تبیینی است. نمونه از بین سه نسل اخیر زنان شهر اراک (گروههای سنی بین 19ـ68) مطابق فرمول کوکران 383 نفر محاسبه شد؛ اما برای اطمینان از افت نمونه پرسشنامه بین 390 نفر توزیع شد. نتایج پژوهش شواهدی از «تمایز نسلی در عینیت و همگرایی نسلی در ذهنیت زیبایی» در اختیار ما قرار میدهد که براساس آن هرچند در نوع خودپندارة بدنی و میزان تمایل به زیباسازی بدن تفاوت معناداری بین نسلهای جوان، میانسال و مسن مشاهده نمیشود، در نمود و اقدام عملی برای زیباسازی بدن، که در قالب مدیریت بدن خود را نشان میدهد، بین نسلهای سهگانه تفاوت معناداری وجود دارد.
صمد عابدینی؛ صمد رسول زاده اقدم؛ پرویز صبوری کزج
چکیده
از عوامل تعیینکنندة عدالتطلبی و سلطهجویی، ادراک هر فرد از عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف مطالعة ادراک عدالت جنسیتی زنان و نقش عوامل جامعهشناختی در پیدایش این پدیده در بستر قومیت انجام شده است. مبانی نظری پژوهش براساس نظریههای هومنز، بوردیو و پارسونز تدوین یافته است. روش پژوهش از نوع پیمایش است که دادهها با ابزار ...
بیشتر
از عوامل تعیینکنندة عدالتطلبی و سلطهجویی، ادراک هر فرد از عدالت جنسیتی است. این پژوهش با هدف مطالعة ادراک عدالت جنسیتی زنان و نقش عوامل جامعهشناختی در پیدایش این پدیده در بستر قومیت انجام شده است. مبانی نظری پژوهش براساس نظریههای هومنز، بوردیو و پارسونز تدوین یافته است. روش پژوهش از نوع پیمایش است که دادهها با ابزار پرسشنامة محققساخته گردآوری شده است. جامعة آماری شامل کلیة زنان بالای20سال اقوام ترک، کرد و گیلک شهرستانهای اردبیل، پارسآباد، خلخال، سنندج، پیرانشهر، بیجار، رشت، لاهیجان و تالش است. روش نمونهگیری هدفمند و از نوع سهمیهای است. نتایج پژوهش نشان داد 52درصد از پاسخدهندگان تعریف عدالت جنسیتی را به ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ارجاع میدهند و نقش عوامل طبیعی و بیولوژیکی را در شکلدهی به عدالت جنسیتی مفروض نمیدانند. آزمونهای مقایسهای بیشترین اختلاف برداشت از ادراک عدالت جنسیتی را بین قوم کرد و گیلک نشان داد. آزمونهای تحلیل چندمتغیره تفاوت ابعاد ادراک عدالت جنسیتی را برحسب متغیرهای سرمایة فرهنگی، سرمایة اجتماعی، سرمایة نمادین، سرمایة اقتصادی، سرمایة عاطفی و تصورات قالبی بین اقوام ترک، کرد و گیلک تأیید کرد.
منصور طبیعی؛ رعنا محمدتقی نژاد اصفهانی
چکیده
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش، کاغذ بیخط، خانة پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفادهشده نظریة خودمداری قاضیمرادی است که با روش تحلیلگفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیلگفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافتهای اجتماعی میتواند ...
بیشتر
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش، کاغذ بیخط، خانة پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفادهشده نظریة خودمداری قاضیمرادی است که با روش تحلیلگفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیلگفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافتهای اجتماعی میتواند به درک ما برای فهم مسائلی که وجود دارد کمک کند. از جمله نظمهای گفتمانی مسلط، گفتمان پدرسالاری است که روابط بین دو جنس را از موضع قدرت واسازی میکند؛ همچنین، گفتمانِ سنت و تجدد که باعث میشود سوژهها به بازتعریف هویت خویش دست بزنند. این روش شامل سه مرحلة توصیف، تفسیر و تبیین است. برای این منظور، در مرحلة توصیف، به ویژگیهای صوری متن (تحلیل دیالوگها و سکانسها) توجه شده است. در مرحلة دوم، که مرحلة تفسیر است، به بیناگفتمانیت (پرکتیس گفتمانی) پرداخته شده است؛ و در مرحلة آخر تأثیر متقابل ساختارهای کلان اجتماعی بر متن با تکیه بر نظریة خودمداری بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که چگونه از گذار دو فضای گفتمانی سنت و تجدد، نظم گفتمان جنسیتی و روابط قدرت نهفته در این سلسلهمراتب، باعث فرودستی زنان و سپس مقاومت آنها در برابر فرادستی مردان شده است. زنانگیهای مدرن و سنتی نهتنها در تقابل باهم قرار میگیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژههای مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی میشود.
مهتاب دادخواه؛ کریم حاجی زاده؛ بهروز افخمی؛ حبیب شهبازی شیران
چکیده
متون تاریخی به جهت روایتگریهای مردانه از فرمانروایان و بزرگان دورههای تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، بهویژه زنان، گفتهاند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعة بشری و تربیتدهندة مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنتها، رسوم و حتی بازیهای سیاسی داشتهاند، ...
بیشتر
متون تاریخی به جهت روایتگریهای مردانه از فرمانروایان و بزرگان دورههای تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، بهویژه زنان، گفتهاند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعة بشری و تربیتدهندة مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنتها، رسوم و حتی بازیهای سیاسی داشتهاند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایة مردان تعریف شدهاند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسشهای موجود روشهای باستانشناختی و مطالعة مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستانشناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقشهای انسان میپردازد. مقالة پیش رو نگارههای مکتب تبریز را بهعنوان شواهد مادی دورة صفوی بررسی کرده است و تلاش میکند تصویری را که در متون دورة صفوی از زنان ارائه میشود با تصاویر باقیمانده از آنان در نگارههای مکتب تبریز مقایسه کند و تناقضها و شباهتهای بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعة نگارههای شاهنامة شاه تهماسب، خمسة نظامی و هفتاورنگ جامی نشان داد که زنان در دورة صفوی دستِکم در دوران همزمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پررنگ و فعالتری در جامعه داشتهاند.
مسعود علیا؛ مژده هاشمی نسب
چکیده
پژوهش حاضر چگونگی بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل را در میان کاربران زن ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعة موردی: فیسبوک) با تکیه بر نظریۀ نمایشی اروینگ گافمن بررسی میکند. پژوهش حاضر پژوهشیـ بنیادی است. در نظریة نمایشی گافمن، جامعه همچون صحنة نمایش و کنشگران همچون بازیگران نمایش در نظر گرفته میشوند. اگر شبکههای ...
بیشتر
پژوهش حاضر چگونگی بیان خود از طریق انتخاب تصویر پروفایل را در میان کاربران زن ایرانی در شبکههای اجتماعی مجازی (مطالعة موردی: فیسبوک) با تکیه بر نظریۀ نمایشی اروینگ گافمن بررسی میکند. پژوهش حاضر پژوهشیـ بنیادی است. در نظریة نمایشی گافمن، جامعه همچون صحنة نمایش و کنشگران همچون بازیگران نمایش در نظر گرفته میشوند. اگر شبکههای اجتماعی را بتوان جامعهای پنداشت که کاربران درون آن به اجرای نقش میپردازند، میتوان انتخاب تصاویر پروفایل را آغاز این اجرا در نظر گرفت. فضای مجازی این امکان را فراهم میکند که کاربران در مواجهه با دیگران یک «خود» انتخابی داشته باشند و آن را از طرق گوناگون همچون انتخاب تصویر پروفایل بیان کنند. این نوشتار در ذیل مطالعات فرهنگ دیداری جای میگیرد که تأکید آن بر فرهنگ بهمنزلة عنصر تأثیرگذار بر تجربۀ دیداری است و بالعکس. در پرتو این نگرش، آن جنبههای فرهنگی که در انتخاب تصویر پروفایل به دست کاربران زن تأثیرگذارند شناسایی میشوند. در پژوهش حاضر، تلاش شده است که خود تصاویر تحلیل شوند و برای این منظور 200 تصویر پروفایل بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. در بررسی تصاویر هم از تحلیل محتوای کیفی و هم تحلیل کمی به منظور مشاهده و دستهبندی مقولههای شناساییشده بهره بردهایم. به نظر میرسد زنان در تصاویر پروفایل خود تلاش میکنند یک خود ایدئال را بسازند و به نمایش بگذارند که با کلیشههای جنسیتی همخوان باشد و همچنان درگیر بازتولید و اجرای هنجارهای جنسیتی هستند.
صدرالدین طاهری
چکیده
برپایة اسناد باستانشناختی و انسانشناختی برخی از جوامع باستانی با ساختار مادرمحور اداره میشدهاند. در میان تمدنهای باستانی ایران، شهر سوخته بهسبب انتشار مداوم نتایج کاوشهای درازمدت و علمی مورد مطالعاتی مناسبی برای بررسی جایگاه اجتماعی زنان بهشمار میرود. این نوشتار، پژوهشی تاریخی است که از دیدگاه ماهیت توصیفیـ ...
بیشتر
برپایة اسناد باستانشناختی و انسانشناختی برخی از جوامع باستانی با ساختار مادرمحور اداره میشدهاند. در میان تمدنهای باستانی ایران، شهر سوخته بهسبب انتشار مداوم نتایج کاوشهای درازمدت و علمی مورد مطالعاتی مناسبی برای بررسی جایگاه اجتماعی زنان بهشمار میرود. این نوشتار، پژوهشی تاریخی است که از دیدگاه ماهیت توصیفیـ تحلیلی و از دیدگاه هدف بنیادی نظری بهشمار میرود و دادههای کیفی و کمی آن به شیوة اسنادی با نمونهگیری هدفمند دادهاندوزی شدهاند. مهرها که نشانة جایگاه برجستة اجتماعی، منصب حکومتی یا مشارکت در تجارت هستند، در شهر سوخته تقریباً بهطور کامل به زنان تعلق دارند. اجساد خفته در بسیاری از گورهای زنانة شهر سوخته را براساس شمار بالای گورآوندها میتوان صاحب سرمایه دانست. فراوانی این اشیا بهویژه در دورة دوم، که جمعیت و توان بازرگانی شهر سوخته به اوج میرسد، آشکار میکند که زنان شهر سوخته (دستکم در دورههای دوم و چهارم) بهطور میانگین از مردان ثروتمندتر بودهاند. در شهر سوخته، اسلحه بهندرت یافت میشود و بهجای آن در کنار زنان درگذشته اغلب اشیای زینتی و لوازم گوناگون آرایش نهاده شده. با توجه به مالکیت مهرها، میتوان پیشنهاد کرد که کالاهای تولیدشده در روستاهای اقماری را زنان در شهر به فروش میرسانده یا به مناطق دیگر صادر میکردهاند. برپایة شواهد تحلیلشده در این مقاله نگارنده بر این باور است که جامعة شهرسوخته دستکم در بخش مهمی از تاریخ 1300سالة خود به شیوة مادرمحوری اداره شده است و زنان آن سهم چشمگیری در شکلگیری اجتماعی و اقتصادی این تمدن داشتهاند.