ادبیات
اروی عاصی؛ مهسا رون
چکیده
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان و یا عقایدی که در متن درمورد زنان اظهار شدهاست، میپردازد. «زنانهنویسی»، با تمرکز بر تفاوتهای گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریههای کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه، از منظر رویکرد فمینستیِ «زنانهنویسی»، ...
بیشتر
نقد فمینیستی به بازتاب مسائل زنان و یا عقایدی که در متن درمورد زنان اظهار شدهاست، میپردازد. «زنانهنویسی»، با تمرکز بر تفاوتهای گفتار و نوشتار مردان و زنان، از نظریههای کاربردی در نقد ادبی فمینیستی است. در پژوهش حاضر، زبان و محتوای دو نشریه ویژه زنان در عهد مشروطه، دانش و شکوفه، از منظر رویکرد فمینستیِ «زنانهنویسی»، برپایة دیدگاه زبانشناسانی همچون میلز و لیکاف و به روش توصیفی ـ تحلیلی، بررسی شدهاست. نتایج پژوهش نشان میدهد گرچه قلم زنان روزنامهنویس، در اولین نشریات ویژه زنان، چندان رنگوبوی فمینیستی ندارد اما مؤلفههای سبک نوشتار زنانه همچون فراوانی واژگان مبهم، بهرهگیری از قسم، کاربرد تشدیدکنندهها و قیود تردیدنما و تعابیر عاطفی زنانه در سطح واژگانی و بهکارگیری جملات کوتاه، معترضه یا دعایی، آوردن جملات ناتمام و جملات پرسشی در سطح نحوی قابل توجه است. زنان روزنامهنویس در حوزة محتوایی نیز، با پرداختن به مضامینی متمایز با موضوعات بازتابیافته در نشریات مردان همچون لزوم سوادآموزی زنان، حفظالصّحه و بهداشت زنان، احترام به تمایلات آنان در انتخاب همسر و اصلاح رفتار مردان در تعامل با آنان در خانواده و اجتماع، و مقایسه وضعیت زنان ایرانی با زنان کشورهای پیشرفته، مطالبات فردی و اجتماعی خود را پی گرفتهاند.
ادبیات
ابوالقاسم قوام؛ هما زنجانی زاده؛ فهیمه ملکی مارشک
چکیده
هدف این مقاله بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفاهیم مطرح شده در نظریه اجرای نمایشی اروینگ گافمن میباشد. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند. بنابراین صحنۀ جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن افراد ...
بیشتر
هدف این مقاله بررسی هویت اجتماعی زنان در بخش پهلوانی شاهنامه فردوسی با توجه به مفاهیم مطرح شده در نظریه اجرای نمایشی اروینگ گافمن میباشد. این نظریه بر این پایه استوار است که افراد در جامعه به منظور ارائه و حفظ تصویری دلخواه از خود به دیگران، برای مخاطبان خود نقش بازی میکنند. بنابراین صحنۀ جامعه، شبیه صحنۀ تئاتر است که در آن افراد در کنش متقابل با یکدیگر، به اجراهای نمایشی میپردازند. متن پژوهش، شاهنامۀ فردوسی تصحیح خالقی مطلق است. روش تحقیق، کیفی و فنّ مورد استفاده، تحلیل محتوا به صورت کمی و کیفی میباشد. چارچوب تحقیق، مدل مفهومی است. از مفاهیم اجرای نمایشی، جلوی صحنه ، محیط و نمای شخصی برای تحلیل هویت اجتماعی زنان استفاده شده است. این پژوهش نشان میدهد، زنان در بخش پهلوانی شاهنامه با اجرای نمایش در پی کسب هویت اجتماعی برتر برای خویش هستند. برای رسیدن به این هدف و ارائه تصویر دلخواه از خود به دیگران و کنترل کنش طرف مقابل از پوشش و زیورآلات، رفتارها، حرکات و سخنان استفاده میکنند. زنان در بخش پهلوانی شاهنامه برای کسب هویت اجتماعی و حفظ آن، سعی در همراهی، همکاری و همدلی با مردان نامدار و صاحب قدرت دارند و با ازدواج و پیوند با پهلوانان و شاهزادگان به دنبال دست یابی به هویت برتر اجتماعی، توسط اجرای کنشهایی نمایشی هستند.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ محمد مهدی کریمی
چکیده
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخهای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار میرود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشتهای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه میکند. نورمن فرکلاف یکی از نظریهپردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفههای اصلی نظریه ...
بیشتر
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخهای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار میرود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشتهای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه میکند. نورمن فرکلاف یکی از نظریهپردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفههای اصلی نظریه او را تشکیل میدهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سهگانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهرهگیری از استعارههای متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان میکند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعۀ اشغالی قرار میدهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه میپردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویتبخشی، آزادیخواهی و مبارزه با اشغالگران است.
ادبیات
هدی رضایی؛ علیاکبر محسنی
چکیده
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب ...
بیشتر
کلیشههای جنسیتی برخاسته از فرهنگ جوامع مردسالار، معرّف باورهای مشترک و محدودکننده در مورد چگونگی عمل افراد در خانواده و جامعه و طبقهبندی جامعه به مردانه و زنانه هستند. نوشتار پیش رو میکوشد تا با بررسی داستان کوتاه «جنیة البجع» غادة السمان برمبنای مهمترین مبانی نقد فرهنگی در حوزة جنسیت و بهچالشکشیدن گفتمان غالب مردسالار و با بهرهگیری از روش توصیفی – تحلیلی نشان دهد که السمان چگونه توانسته است با ترسیم رنجهای زنان در خانواده بهعنوان هویتی مطیع و منفعل در محیطی مردمحور، سیر دگرگونی این زنان و بازیافتن هویت مستقل آنها را در محیطی برابر در بافت داستان خود نشان دهد. مهمترین حوزة مورد انتقاد السمان، حیطة فرهنگ عامة جوامع عربی است که نتوانسته است خود را با مبادی جریان نواندیش معاصر هماهنگ کند. با این توضیح که السمان، آسیبشناسی کلیشههای جنسیتی در مردان را نیز ترسیم کرده و میزان خطای فرهنگ درمورد مردان بهعنوان قشر فرادست جامعة مردسالار را نیز نشان داده است. انتقاد از نابرابریهای جنسیتی، آسیبهای نظام مردسالار، خودباختگی زنان در محیط نابرابر جنسیتی، تعارض مبانی سنت و مدرنیته، و تقلیل زن به هویت جنسی از مهمترین مباحثی است که السمان در نقد فرهنگ جامعة عربی در داستانهای خود برجسته ساخته است.
ادبیات
بهرام رضایی ویشه سرایی؛ محمّدعلی خزانه دارلو؛ محمود رنجبر
چکیده
یکی از مهم ترین آثاری که در آن تصویر دیگری اعم از «دیگری درون فرهنگی» و «دیگری برون فرهنگی» انعکاس می یابد، سفرنامه است. در این نوع از نوشته ها تصاویر زنان، مردان، شهرها، مکان های خاص زیارتی، سیاحتی و ... می تواند سوژۀ تصویرپردازی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با تلفیق سه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، بازنمایی ...
بیشتر
یکی از مهم ترین آثاری که در آن تصویر دیگری اعم از «دیگری درون فرهنگی» و «دیگری برون فرهنگی» انعکاس می یابد، سفرنامه است. در این نوع از نوشته ها تصاویر زنان، مردان، شهرها، مکان های خاص زیارتی، سیاحتی و ... می تواند سوژۀ تصویرپردازی قرار گیرد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی با تلفیق سه رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، بازنمایی و تصویرشناسی نوشته شده است. هدف از این پژوهش تحلیل بازنمایی انواع تصاویر زنان و پیش فرض هایی است که نویسنده در چارچوب آن به این نوع از بازنمایی اقدام کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سفرنامۀ «از پاریز تا پاریس» زنان با ملّیّتت های شرقی و غربی به دو دسته تقسیم می شوند: زنان تاریخی و زنان معاصر؛ نویسنده تصاویر زنان تاریخی را به صورت غیر مستقیم و از طریق مطالعۀ متن ها (بینامتنی) بازنمایی می کند و بازنمایی تصاویر زنان معاصر را -که یا با تجربۀ حضوری به صورت مستقیم با آن ها در ارتباط بوده و یا به صورت غیر مستقیم از طریق ارتباط با دیگران (بیناشخصی) مطالبی دربارۀ آن ها شنیده- با تجربۀ ترکیبی (ترکیبی از تجربۀ حضوری و بیناشخصی) انجام می دهد.
دراین سفرنامه عنوان های مختلف نویسنده در سایۀ هویّت برساخت «استاد روشنفکر تاریخ» قرار می گیرد و با همین هویت تصویر زنان معاصر و زنان درباری و عامۀ تاریخی در شرق و غرب بازنمایی می شود.
ادبیات
مرضیه ایمانی؛ رضا پیشقدم؛ شیما ابراهیمی
چکیده
رابطۀ سالم مدرس و دانشجو میتواند فرصتی برای رشد فردی و تحصیلی فراهم کند. آنچه میان رابطۀ سالم و ناسالم تفاوت ایجاد میکند، استفاده از زبان و رفتاری نوازشی یا سرکوبگر است که به آن نوازه میگویند. به طور معمول، زبان نوازهها معیار و غیرادبی است که نوع ادبی آن، با این پیشفرض که با ترکیب ادبیات و نوازه میتوان فرصتی برای کاربرد ...
بیشتر
رابطۀ سالم مدرس و دانشجو میتواند فرصتی برای رشد فردی و تحصیلی فراهم کند. آنچه میان رابطۀ سالم و ناسالم تفاوت ایجاد میکند، استفاده از زبان و رفتاری نوازشی یا سرکوبگر است که به آن نوازه میگویند. به طور معمول، زبان نوازهها معیار و غیرادبی است که نوع ادبی آن، با این پیشفرض که با ترکیب ادبیات و نوازه میتوان فرصتی برای کاربرد خلاقانۀ زبان و پیوند زبان، فرهنگ و ادبیات فراهم کرد، مطرح شده است. بدینمنظور، مطالعۀ حاضر با هدف بررسی ترجیحات نوازهگیری دانشجویان به دریافت نوازۀ ادبی و غیرادبی، به روش کمی انجام شد. هدف از بررسی جنسیت، آگاهی از تفاوت و تمایل زنان و مردان به نوازۀ ادبی و غیرادبی است؛ زیرا آنان با وجود رشد در بستر زیستی و فرهنگی مشابه، ممکن است نگرش متفاوتی داشته باشند. حجم نمونه 411 دانشجو (133 مرد، 278 زن) در مقاطع و رشتههای تحصیلی گوناگون بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ محقق ساختۀ نوازههای ادبی و غیرادبی است. نتایج نشان داد که زنان به نوازۀ غیرادبی و مردان به نوازۀ ادبی تمایل بیشتری دارند. علت انتخاب نوازههای ادبی توسط مردان و نوازههای غیرادبی توسط زنان را میتوان با ویژگیهای شخصیتی آنها، آداب گفتگو میان زنان و مردان، جایگاه اجتماعی آنها که منجر به انتخاب زبان نوازهها میشود و عدم وجود رابطهای صمیمی میان مدرس و دانشجوی غیرهمجنس و ویژگیهای متفاوت زبان ادبی و غیرادبی توجیه کرد.
ادبیات
علی اصغر کلانتر؛ لاله ملا
چکیده
افسانههای محلی و داستانهای پریان با استفاده از نمادها و کهنالگوها سبب و توضیحدهندة کنش و واکنشهای فردی و گروهی در یک جامعهاند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیل روایت و با رویکرد تطبیقی به دو افسانة مشابه «زشت و زیبا» از فرهنگ اروپایی و «شاهمار» از فرهنگ ایرانی میپردازد. سؤال پژوهش آن است که در دو روایت مطالعهشده، ...
بیشتر
افسانههای محلی و داستانهای پریان با استفاده از نمادها و کهنالگوها سبب و توضیحدهندة کنش و واکنشهای فردی و گروهی در یک جامعهاند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیل روایت و با رویکرد تطبیقی به دو افسانة مشابه «زشت و زیبا» از فرهنگ اروپایی و «شاهمار» از فرهنگ ایرانی میپردازد. سؤال پژوهش آن است که در دو روایت مطالعهشده، چه چیزی بهمنزلة کمال مطلوبِ زن در عبور از گذر تکاملی دخترانگی به زنانگی بهواسطة ازدواج تبیین شده است؟ برای رسیدن به پاسخ، با استفاده از مضمون «گذر» در آرای جان هینلز و تبیین ازدواج بهمثابة «گذر تکامل زناشویی» براساس نظر جوزف کمبل دربارة سیر تکاملی قهرمانهای اسطورهای، وضعیت قهرمان زن دو افسانه در مرحلة گذر زناشویی مطالعه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد تکامل قهرمان داستان «دیو و دلبر» گذر از وضعیت دخترانگی به زنانگی بهواسطة عشق و وصال با موجودی دیوصورت است که زیباییِ حقیقی پنهانش پس از تجربة عاشقانه آشکار میشود و داستان به انتها میرسد. اما در داستان «شاهمار» عشق و وصال زمانی شکل میگیرد که ماهیت انسانیِ دیو آشکار میشود و این نقطه، آغاز فرایند تکامل نهایی زن یعنی پذیرش نقش مادری است و حفظ عشق و ازدواج اهمیت اصلی و کمال نهایی معرفی میشود.
ادبیات
محمد میرزایی رشنو؛ یوسف علی بیرانوند؛ علی سجادی
چکیده
از نگارههای اسطورهای روی مفرغهای لرستان زنی است که به نظر میرسد الهۀ باروری باشد. گاهی فقط چهرۀ این زن به همراه انار، ماهی و... حک شده است و گاهی به صورت برهنه و در حال زایمان و به همراه قوچ و گل هشتپر مصور شده است. هدف از پژوهش حاضر رازگشایی از تصویر این بانوی منقوش روی سرسنجاقهای برنزی محوطۀ سرخدم لرستان بود. بنابراین، ...
بیشتر
از نگارههای اسطورهای روی مفرغهای لرستان زنی است که به نظر میرسد الهۀ باروری باشد. گاهی فقط چهرۀ این زن به همراه انار، ماهی و... حک شده است و گاهی به صورت برهنه و در حال زایمان و به همراه قوچ و گل هشتپر مصور شده است. هدف از پژوهش حاضر رازگشایی از تصویر این بانوی منقوش روی سرسنجاقهای برنزی محوطۀ سرخدم لرستان بود. بنابراین، با روش توصیفیـ تحلیلی کوشیدیم نمادهای این سرسنجاقها را بررسی و تحلیل کنیم. سؤالات تحقیق عبارتاند از: 1. الهۀ مادر در سرسنجاقهای مفرغی لرستان چگونه تصویر شده است؟ 2. نمادهای مربوط به الهۀ سرسنجاقهای برنزی لرستان چگونه ارزیابی میشوند؟ نتایج تحقیقات صورتگرفته نشان داد که علاوه بر تصویر زن، نقشهای دیگری که همراه او هستند، همچون نقش ماهی، انار و حیواناتی مانند قوچ، نیز نشانه و نماد الهۀ باروریاند. گلهای هشتپر و نیز عدد هفت بر فراوانی دلالت میکند.
ادبیات
احسان قبول؛ عبدالله رادمرد؛ زهرا شریعت پناه
چکیده
متون ادبی و تاریخی را میتوان مهمترین ابزار شناخت سیمای زنان اقوام مختلف در ادوار گذشته دانست و یکی از کارکردهای دانش تصویرشناسی این است که میتواند تصاویر زنان را در این متون به صورت منظم و علمی طبقهبندی و تحلیل کند. از جمله متون ادبی که سیمای نسبتاً واقعی از زنان ارائه میکند سفرنامههاست و یکی از جامعترین این نوع ...
بیشتر
متون ادبی و تاریخی را میتوان مهمترین ابزار شناخت سیمای زنان اقوام مختلف در ادوار گذشته دانست و یکی از کارکردهای دانش تصویرشناسی این است که میتواند تصاویر زنان را در این متون به صورت منظم و علمی طبقهبندی و تحلیل کند. از جمله متون ادبی که سیمای نسبتاً واقعی از زنان ارائه میکند سفرنامههاست و یکی از جامعترین این نوع ادبی در قرن هشتم سفرنامة ابنبطوطه است. در این مقاله، برآنیم که انواع تصاویر زنان را در این سفرنامه شناسایی و طبقهبندی کنیم. بر این اساس، نخست تصویر زنان پنج قوم ترک، مغول، ایران، چین و هند از سه منظر اوصاف ظاهری و آداب پوشش، ازدواج و حضور در فعالیتهای اجتماعی دستهبندی و تحلیل شدهاند و پس از آن نگرش ارزشگذارانة ابنبطوطه به هر تصویر بررسی شده است. نتیجة این پژوهش ضمن معرفی تصاویری جدید از زنان اقوام مذکور در سفرنامة ابنبطوطه تأیید این فرضیه است که پیشفرضهای مذهبی ابنبطوطه در نگرش ارزشی وی نسبت به زنان اقوام مختلف تأثیرگذار بوده است که به ترتیب در اقوام ترک و مغول، ایران و هند و چین خود را نشان میدهد.
ادبیات
مریم حسینی؛ مریم نوری
چکیده
این پژوهش به بررسی پنج نمایشنامۀ منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطورهسنجی ژیلبر دوران میپردازد. این روش حدود سالهای 1370 برای نخستینبار از سوی دوران ارائه و وارد عرصة نقدهای نو شد. در این نظریه و روش بهطور همزمان متن و فرامتنهایی مانند زندگینامۀ نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابند. اسطورهسنجی ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی پنج نمایشنامۀ منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطورهسنجی ژیلبر دوران میپردازد. این روش حدود سالهای 1370 برای نخستینبار از سوی دوران ارائه و وارد عرصة نقدهای نو شد. در این نظریه و روش بهطور همزمان متن و فرامتنهایی مانند زندگینامۀ نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت مییابند. اسطورهسنجی نقدی بینارشتهای است و فرایند و روش آن را میتوان به سه مرحلة: نمادسنجی، روانسنجی و اسطورهسنجی تقسیم کرد. از دیدگاه ژیلبر دوران، بین همة آثار تألیفی یک نویسنده رابطهای وجود دارد که با بررسی آنها میتوان به اسطورۀ شخصی ذهن پدیدآورندۀ اثر دست یافت. نغمه ثمینی نمایشنامهنویس معاصر ایرانی است که نمایشنامههایش به سبب علاقۀ او به اسطوره، کهنالگو و تاریخ شایستگی بررسی و نقد از منظر فرایند اسطورهسنجی دوران را دارد. در این تحقیق، پنج نمایشنامه و دو کتاب پژوهشی ثمینی انتخاب، مطالعه و تحلیل شده است. در مرحلۀ نخست، یعنی مرحلۀ نمادسنجی که بر متن تکیه دارد، ابتدا آثارِ منتخب مطالعه شده سپس نمادها، شخصیتها و کنشهای کهنالگویی نقد و تحلیل شدهاند تا نخستین مرحلۀ اسطورهسنجیِ دوران انجام پذیرد. سپس با بررسی زندگینامۀ نویسنده به وسیلۀ طرح پرسشهایی از او و محیط اجتماعی که در آن زاده و بزرگ شده است مرحلۀ دوم، یعنی روانسنجی که بر فرامتن تکیه دارد، انجام میپذیرد. در پایان نیز، با تحلیل کلی دربارة مراحل قبلی و جمعبندی نتایج بهدستآمده مرحلۀ نهایی، یعنی اسطورهسنجی آثار، انجام میشود تا اسطورۀ شخصی ذهن نویسنده و سپس اسطورۀ جمعی اندیشۀ او بهدست آید. این پژوهش از طریق مطالعۀ کتابخانهای و با شیوۀ تحلیلیـ توصیفی آثار را بررسی میکند. نتیجه نشان میدهد دغدغههای ذهنی نغمه ثمینی بیشتر شامل مسائلی مربوط به زنان و جنگ است. اسطورة شخصی ایشان هم شهرزاد و روایتگری او برای نجاتبخشی است که در نگاهی جمعی به اسطورهسازی از دیگر زنان گسترش مییابد.
ادبیات
مهشاد شهبازی؛ مهبود فاضلی؛ مریم حسینی
چکیده
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ...
بیشتر
بنا بر نظریة الن شووالتر، منتقد فمنیست مطرح امریکایی، در مطالعة هر زیرفرهنگ ادبی، از جمله زیرفرهنگ ادبی زنان، میتوانیم گذر از سه برهة اساسی تقلید، اعتراض و خودیابی را مشاهده کنیم. شووالتر برای تبیین چگونگی این سیر یک الگوی سهمرحلهای را طراحی میکند و برهة تقلید از اسلوب و سنت مسلط مردانه را مرحلة فمینین، برهة اعتراض به ارزشها و معیارهای مسلط را مرحلة فمینیست و برهة خودیابی و کشف هویت فردی را مرحلة فیمیل مینامد. پژوهش حاضر، که حاصل مطالعة گستردة 33 اثر داستانی بلند از آثار داستاننویسان زن ایرانی از دهة 1340 تاکنون است، با نظر به نظریة فمینیستی شووالتر به سیر تغییر و تحول خودآگاهی داستاننویسان زن در ایران پرداخته و روند گذر از این برههها را نشان داده است. براساس یافتههای این پژوهش، میتوان اینگونه استدلال کرد که الگوی شووالتر در مورد زیرفرهنگ ادبی زنان ایرانی نیز صدق میکند؛ با این تفاوت که گذر از مرحلة دوم و ورود کامل به مرحلة سوم فقط از سوی شهرنوش پارسیپور و در رمان عقلآبی محقق شده است.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ سعید ولایتی؛ بایزید تاند؛ حامد جنادله
چکیده
کهنالگوها بهمثابة مفاهیم مشترکی از گذشتههای دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خوابها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه میکند. یکی از کهنالگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روانجمعی به شمار میآورد، کهنالگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به ...
بیشتر
کهنالگوها بهمثابة مفاهیم مشترکی از گذشتههای دور در ضمیر ناخودآگاه بشر به جا مانده که این صور برای رسیدن به مرزهای خودآگاهی در خوابها و رؤیاها و نیز آثار ادبی جلوه میکند. یکی از کهنالگوهایی که یونگ آن را در شمار پرمعناترین تجلیات روانجمعی به شمار میآورد، کهنالگوی مادر مثالی است که با ماهیتی مثبت و منفی، گاه به شکل شخصیت مادر واقعی و گاه در قالب اشکال و نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. محمد قیسی شاعر معاصر فلسطینی است که در سرودههای خود به کهنالگوی مادر مثالی توجه وافر داشته و برای عمقبخشیدن به معانی شعر خود با الهام از متون دینی بر این کهنالگو جامهای نو پوشانده است. از دستاوردهای این پژوهش، که به روشی توصیفیـ تحلیلی تدوین شده است، چنین استنباط میشود که در شعر محمد قیسی کهنالگوی مادر مثالی نمادی برای وطن اشغالی است و به مفاهیمی چون امید، پایداری، خیزش، آزادی و منجی ملت فلسطین دلالت دارد.
ادبیات
معصومه نعمتی قزوینی
چکیده
مردسالاری اصطلاحی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود، زنان را زیر سلطه دارد. پدرسالاری نیز زیرمجموعة نظام مردسالار است که هدف اصلی آن سلطه بر زنان و به انقیاد کشاندن آنان است. از آنجا که بسیاری از منتقدان و روشنفکران عرب ریشة مشکلات و عقبماندگی زنان را سلطة نظام مردسالاری میدانند، راه پیشرفت ...
بیشتر
مردسالاری اصطلاحی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود، زنان را زیر سلطه دارد. پدرسالاری نیز زیرمجموعة نظام مردسالار است که هدف اصلی آن سلطه بر زنان و به انقیاد کشاندن آنان است. از آنجا که بسیاری از منتقدان و روشنفکران عرب ریشة مشکلات و عقبماندگی زنان را سلطة نظام مردسالاری میدانند، راه پیشرفت و رهایی آنان از عقبماندگی را نیز در مبارزه با این نظام جستوجو میکنند. بر این اساس، همزمان با آغاز نهضتهای بیداری در جهان عرب، جنبشهای آزادیخواهانة زنان نیز شکل گرفت که مبارزه با نظام مردسالاری یکی از اهداف آن بود. محمد حسین هیکل، نویسنده، سیاستمدار، روزنامهنگار و حقوقدان مصری، از پیشگامان این عرصه در مصر بود. بخشی از آثار وی به طرح مشکلات و مسائل زنان و نقد نظام پدرسالاری در مصر اختصاص یافته است. از جملة این آثار، مجموعة داستانهای کوتاه وی با عنوان قصص مصریة است که در آن بسیاری از مسائل زنان در مصر در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده شده است. تحلیلهای انجامشده در این مجموعه نشان میدهد فرهنگ مردسالاری مهمترین گفتمانی است که هیکل آن را نقد کرده و در سه حوزة فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
ادبیات
مریم اسمعلی پور؛ محمدجعفر یاحقی؛ فرزاد قائمی؛ شاهدخت طوماری
چکیده
پینکولا استس الگوی پرورش زندگی خلاق را براساس قصههای «زن گریان، دختر کبریتفروش و سه تار موی طلایی» ترسیم و در این قصهها ابعاد مختلف کنش و رفتار زیستنِ خلاق زنـ قهرمان را بررسی کرده است. در این مقاله، نگارندگان نیز با تکیه بر روش استس دو گروه از افسانههای ایرانی را که زنـ قهرمان در آنها زیستی خلاق دارد، انتخاب و ...
بیشتر
پینکولا استس الگوی پرورش زندگی خلاق را براساس قصههای «زن گریان، دختر کبریتفروش و سه تار موی طلایی» ترسیم و در این قصهها ابعاد مختلف کنش و رفتار زیستنِ خلاق زنـ قهرمان را بررسی کرده است. در این مقاله، نگارندگان نیز با تکیه بر روش استس دو گروه از افسانههای ایرانی را که زنـ قهرمان در آنها زیستی خلاق دارد، انتخاب و این الگو را تحلیل کردهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که در این دو گروه از افسانههای ایرانی، زنان آخر، که عموماً زنان سوم، چهلم و صدماند، به دنبال نوآوری در زندگی هستند و آنها را باید زن وحشی نام گذارد. در افسانههای ایرانی، مسیر سفر آنها به شرح ذیل است: مرد: آلودهکنندۀ زندگی؛ ازدواج با آخرین زن؛ ساختن مجسمه و عروسک و صحبت با چراغ؛ زندگی شاداب. کنش زنان نخستین پرسفونوار (منفعل و تابع شرایط) و زنان آخر آرتمیسوار (مبارز و رقابتجو، معترض و جوینده) است، زیرا آنها برای تغییر وضعیت موجود میجنگند و درنهایت زندگی نوینی را میآفرینند.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ حسین الیاسی
چکیده
زبان از دیرباز با موضوعات اجتماعی در ارتباط بوده و درهم تنیدهاند و ارتباط بین این دو امکانناپذیر است. درحقیقت، تأکید تحلیلگران انتقادی گفتمان بر بافت اجتماعی گفتمان، نشان از این ارتباط ناگسستنی بین گفتمان به انواع مختلف آن و موضوعات اجتماعی دارد. از موضوعات مهم اجتماعی، که بخش گستردهای از فضای آثار اندیشمندان را به خود اختصاص ...
بیشتر
زبان از دیرباز با موضوعات اجتماعی در ارتباط بوده و درهم تنیدهاند و ارتباط بین این دو امکانناپذیر است. درحقیقت، تأکید تحلیلگران انتقادی گفتمان بر بافت اجتماعی گفتمان، نشان از این ارتباط ناگسستنی بین گفتمان به انواع مختلف آن و موضوعات اجتماعی دارد. از موضوعات مهم اجتماعی، که بخش گستردهای از فضای آثار اندیشمندان را به خود اختصاص داده است، موضوع زن و جایگاه اجتماعیاش است. بشری بستانی، شاعر متعهد عراقی، یکی از روشنفکران بزرگ عرصة ادب و شعر معاصر عربی است، که در آثار شعریاش به موضوع زن بهمنزلة ساختاری قومیـ تمدنی پرداخته است. وی در شعر خویش به دفاع از حقوق زن پرداخته و با وامگیری از بزرگانی چون جبران و ابن عربی و دیگران و با رد مردسالاری و مرگ فرهنگی اجتماعی زن، بر ایجاد توازن بین زن و مرد و رساندن جامعه به رشد و پیشرفت از این طریق همت گمارده است. بشری در گفتمانش برای بیان ایدئولوژیهایش زبانی آمیخته به سنت را به کار گرفته و با استفاده از واژگان نقشگرا و تصاویر فنی در پی تغییر است. در این جستار، سعی بر آن داریم که با روش توصیفیـ تحلیلی در اشعار بشری بستانی اندیشة این اندیشمند معاصر عرب را بررسی و کنکاش کنیم.
ادبیات
نسرین فقیه ملک مرزبان؛ فرشته میلادی
چکیده
تاریخ جهانگشای علاوه بر اهمیت تاریخی و اجتماعی، از منظر تحلیل نظامهای گفتمانی نیز اثری درخور تأمل است. در غلبة نظام گفتمانی مسلط بر اثر، یعنی «گفتمان جنگ»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوة حضور اجتماعی زنان بررسی کرد. تمرکز پژوهش حاضر بر رویکرد نقشگرایی هالیدی است؛ رویکردی که الگوهای تجربه را در قالب فرایندها ...
بیشتر
تاریخ جهانگشای علاوه بر اهمیت تاریخی و اجتماعی، از منظر تحلیل نظامهای گفتمانی نیز اثری درخور تأمل است. در غلبة نظام گفتمانی مسلط بر اثر، یعنی «گفتمان جنگ»، یکی از رویکردهای گفتمانی متمایز آن را باید در شیوة حضور اجتماعی زنان بررسی کرد. تمرکز پژوهش حاضر بر رویکرد نقشگرایی هالیدی است؛ رویکردی که الگوهای تجربه را در قالب فرایندها و از طریق فرانقش اندیشگانی در زبان بازنمایی میکند. با تمرکز بر این فرانقش به همۀ بخشهایی که هریک از زنان ایرانی و مغولی حضور داشتند توجه شده و با جمعآوری همۀ جملات مربوط به این مشارکان، ویژگیهای هریک از این دو گروه ارائه شده است. هدف این پژوهش ذکر وقایع تاریخی و بیان جایگاه اجتماعی زنان در دورة مغول نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، نوع تاریخنگاری، شیوة بیان نویسنده و رابطة آن با دیدگاه وی است؛ یعنی شیوة بازنمایی حضور زنان در فرایندها و نوع نامگذاری آنها که از طریق آن دیدگاه ذهنی متن یا نویسنده و نوع نگرش وی بهمنزلۀ شاخصترین نویسندة عهد مغول در ایران مشخص خواهد شد.
ادبیات
رضا ستاری؛ مرضیه حقیقی؛ شهرام احمدی
چکیده
یکی از بنیادیترین مباحث انسانشناسی، مطالعۀ روابط خویشاوندی، شیوههای همسرگزینی و پیوند ازدواج است که از دیرباز مورد توجه نظریهپردازان این حوزه قرار گرفته است. متون کهن حماسی ما، بهرغم بهرهمندی از منابع عظیمی از افسانهها و روایات برخاسته از زندگی مردم، بازتابندۀ مهمترین مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانشناختیِ ...
بیشتر
یکی از بنیادیترین مباحث انسانشناسی، مطالعۀ روابط خویشاوندی، شیوههای همسرگزینی و پیوند ازدواج است که از دیرباز مورد توجه نظریهپردازان این حوزه قرار گرفته است. متون کهن حماسی ما، بهرغم بهرهمندی از منابع عظیمی از افسانهها و روایات برخاسته از زندگی مردم، بازتابندۀ مهمترین مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانشناختیِ مردم ایران باستاناند. با توجه به جایگاه درخور این آثار برای تحلیل مسائل انسانشناختی، تاکنون جز شاهنامۀ فردوسی، به سایر حماسههای ملی از این منظر توجه چندانی نشده است. در این پژوهش، به بررسی روابط خویشاوندی در شاهنامه و حماسههای ملی متأثر از آن، از دیدگاه نظریۀ انسانشناسی ساختاری کلود لویـ استروس پرداخته شده است. استروس با تکیه بر نظریۀ تقابلهای دوگانه، خانواده و نظام خویشاوندی را بهمنزلۀ نخستین قرارداد اجتماعی و نقطۀ آغاز فرهنگ بشری در تقابل با طبیعت قرار میدهد. از نظر او، برونهمسری در تقابل با درونهمسری (ازدواج با محارم)، نشاندهندۀ تقابل اساسی فرهنگ/ طبیعت است. بر این اساس، در این پژوهش به تقابلهای مهم قابل طرح در روابط خویشاوندی حماسههای ملی، از دیدگاه انسانشناسی ساختارگرا، پرداخته شده است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بر نظام خویشاوندی این متون، تقابلهایی همچون تقابل ایران/ انیران، زن/ مرد، برونهمسری/ درونهمسری، پدرسالاری/ مادرسالاری، پدرمکانی/ مادرمکانی و... حاکم است که وامدار اندیشۀ تقابلگرایِ اساطیر کهن ایرانی است.
ادبیات
ذوالفقار علامی؛ الناز خجسته
چکیده
کهنالگو بهمنزلۀ عاملی فطری در ناخودآگاه جمعی بشر، با اسطوره پیوندهای ژرف و مرزهای مشترک فراوانی دارد. درواقع، اسطورهها کهنالگوهایی هستند که دلایل شکلگیری آنها، با توجه به ناخودآگاه جمعی بشر، بررسی میشود. مطابق آرای یونگ، هر اسطوره براساس مجموعهای از عوامل و علل غریزی، در ذهن مردمان به وجود آمده است. در این میان، ...
بیشتر
کهنالگو بهمنزلۀ عاملی فطری در ناخودآگاه جمعی بشر، با اسطوره پیوندهای ژرف و مرزهای مشترک فراوانی دارد. درواقع، اسطورهها کهنالگوهایی هستند که دلایل شکلگیری آنها، با توجه به ناخودآگاه جمعی بشر، بررسی میشود. مطابق آرای یونگ، هر اسطوره براساس مجموعهای از عوامل و علل غریزی، در ذهن مردمان به وجود آمده است. در این میان، انواع زایمان غیرطبیعی نیز از موضوعات برجستة اساطیری و کهنالگویی است که بهطور مستقیم با ماجرای تولد برخی پهلوانان اساطیری در فرهنگها و ملل گوناگون درآمیخته است. از داستان تولد «رستم» گرفته تا تولد پهلوانانی چون «آرتور» و «هرکول» تا ایزدان و پهلوانانی مانند «اندرا»، ایزد «مهر» یا «میترا»، «بهرام»، «آتنه»، «مینروا»، «ساناسار و باقداسار»، «اوزیریس» یا «اوزیرمق»، «آتیس»، «سوسلان»، و «باترازد»، «مشی و مشیانه»، «بودا» و «برهما» و «سوشیانس» با کهنالگوی سختزایی و زایمانهای غیرطبیعی مواجهیم. این جستار با بهرهگیری از روش توصیفیـ تحلیلی درصدد است دلایل اینگونه تولدها را در میان اساطیر بررسی و کارکرد کهنالگویی آن را روشن کند. با توجه به نتایج، بهنظر میرسد این تولدهای فراطبیعی درواقع گونهای براعت استهلال داستانی است تا برجستگی و بزرگیشان را از لحاظ قدرت جسمی و روحی و اعمال پهلوانی در دوران شکوفاییشان بهتصویر بکشد.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ محیا ابیاری قمصری
چکیده
تحلیل گفتمان، روشی است که در بستر اندیشههای پستمدرن بسط و گسترش یافته است. الگوی سهوجهی نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان یکی از چارچوبهای کاربردی است که شامل توصیف: بررسی زبانشناختی متن، تفسیر: بررسی متن در سطح گفتمانهای سازنده و مصرفکننده و تبیین: بررسی ارتباط گفتمانهای سازندۀ متن با شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم میشود. ...
بیشتر
تحلیل گفتمان، روشی است که در بستر اندیشههای پستمدرن بسط و گسترش یافته است. الگوی سهوجهی نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان یکی از چارچوبهای کاربردی است که شامل توصیف: بررسی زبانشناختی متن، تفسیر: بررسی متن در سطح گفتمانهای سازنده و مصرفکننده و تبیین: بررسی ارتباط گفتمانهای سازندۀ متن با شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم میشود. نگارندگان در این پژوهش، با استفاده از الگوی فرکلاف براساس رویکرد اجتماعی به تحلیل گفتمان انتقادی شعری زینب حبش پرداختهاند. همچنین، چگونگی پیوند آثار ادبی شاعر با شرایط مسلط بر جامعۀ اشغالی را واکاوی کرده و به بررسی تعامل زبانی او با اوضاع خفقانآور حاکم پرداختهاند. دستاورد این پژوهش، تبیین گفتمان اشعار مقاومت و اثبات تأثیرپذیری آن از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعۀ فلسطین است. زینب حبش تلاش دارد با تولید گفتمان انتقادی در شعر مقاومت، صدای هموطنان خود در سرزمینهای اشغالی باشد و بستر تعامل و برخورد میان گفتمانهای سیاسی و اجتماعی موجود را برای ایجاد تغییر فراهم کند.
ادبیات
رضا ستاری؛ مرضیه حقیقی؛ معصومه محمودی
چکیده
مادرمثالی یکی از کهنالگوهای مهم نظریۀ روانشناختی یونگ است که به شکل شخصیت مادر واقعی، یا در قالب نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. حماسه اثری است برآمده از جامعۀ مردسالار که قدرتنماییهای مردانه در آن بیش از نقشورزی زنان به چشم میآید. اما آثار حماسی زیرساختی اسطورهای دارند و ...
بیشتر
مادرمثالی یکی از کهنالگوهای مهم نظریۀ روانشناختی یونگ است که به شکل شخصیت مادر واقعی، یا در قالب نمادهایی که بر جنبۀ مادرانه دلالت دارند، در آثار ادبی تجلی مییابد. حماسه اثری است برآمده از جامعۀ مردسالار که قدرتنماییهای مردانه در آن بیش از نقشورزی زنان به چشم میآید. اما آثار حماسی زیرساختی اسطورهای دارند و بازتابندۀ بسیاری از اساطیر و نمادهایی هستند که بهطور ناخودآگاه ظهور یافتهاند. از آنجا که حیات بشری، پیش از وقوف حماسه، یک دورۀ زنسروری را با تقدس بزرگمادران ازلی گذرانده، ناخودآگاه بشری از نمادهایی انباشته است که بر عنصر مادینۀ هستی دلالت دارند. با توجه به این انگاره، تاکنون پژوهشی در زمینۀ نمودهای کهنالگوی «مادرمثالی» در حماسههای ملی انجام نشده است. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش بوده که نیروی بزرگمادران ازلی در قالب چه نمادهایی در متون حماسی تجلی یافته و این نمادها چه نقشی در زندگی قهرمانان حماسه برعهده دارند؟ دستاورد پژوهش حاکی از آن است که گرچه در آثار حماسی زنان عموماً نقشی تعیینکننده ندارند، خلأ حضور زنان و مادران در آثار حماسی بهطور ناخودآگاه و در قالب نمادهایی همانند آب، چشمه، باد، گیاه، کوه، غار، آتش و... پرشده که در رسیدن قهرمانان به فردیت نقش دارند.
ادبیات
مریم حسینی؛ الهام روستایی راد
چکیده
مقالۀ حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث دربارۀ زنان عاقلۀ مجنونه میپردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری دربارۀ جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوۀ ارائۀ این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحبنظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشههای عقلای مجانین، نام و احوال چند تن ...
بیشتر
مقالۀ حاضر، جُستاری تحقیقی در تاریخ عرفان اسلامی است که به معرفی و بحث دربارۀ زنان عاقلۀ مجنونه میپردازد. بخش اول مقاله، مباحث نظری دربارۀ جنون عرفانی و مبانی آن است. شیوۀ ارائۀ این مباحث براساس آرا و دستاوردهای صاحبنظران کلاسیک در عرفان اسلامی است. در بخش دوم مقاله، ضمن بررسی رفتار و اندیشههای عقلای مجانین، نام و احوال چند تن از مجانینالعقلای زن، براساس منابع محدود تاریخی، ذکر میشود. نخستین کتابی که به تصوف و تعبد زنان پرداخته است، ذکر النسوه المتعبدات الصوفیات نوشتۀ ابوعبد الرحمن سُلمی است. پس از آن، در صفۀالصفوه ابن جوزی و عقلاءالمجانین نیشابوری میتوان احوال این زنان را یافت. مسئلۀ پژوهش حاضر این است که آیا در طول تاریخ برخی زنان نیز احوالات عرفانی خاص داشتهاند و در زمرۀ عقلای مجانین جای گرفتهاند؟ براساس اطلاعاتی که از منابع درجة اول فراهم میشود میتوان به این پرسش پاسخ مثبت داد. روش این تحقیق تاریخی و کتابخانهای است.
ادبیات
رقیه وهابی دریاکناری؛ مریم حسینی
چکیده
کهننمونۀ «بیگانهـ دشمن» در تاریخ فرهنگی ایران بارها به صورتهای مختلف بروز یافته است و از نمونههای آن، دشمنی و بیگانگی تاتار و مغول را میتوان نام برد. وحشیگری و قساوت مغولان به مردمان ایرانزمین، تا آنجا بود که پس از حملۀ سهمگین و قتل و غارت ایشان، تا قرنها نمونهای برای هر نوع حمله و غارت بهشمار میرفتند ...
بیشتر
کهننمونۀ «بیگانهـ دشمن» در تاریخ فرهنگی ایران بارها به صورتهای مختلف بروز یافته است و از نمونههای آن، دشمنی و بیگانگی تاتار و مغول را میتوان نام برد. وحشیگری و قساوت مغولان به مردمان ایرانزمین، تا آنجا بود که پس از حملۀ سهمگین و قتل و غارت ایشان، تا قرنها نمونهای برای هر نوع حمله و غارت بهشمار میرفتند و کمکم از شکل تاریخی خارج و به شکلی اسطورهای در ادبیات و فرهنگ ما باقی ماندند. این مقاله به چگونگی شکلگیری اسطورۀ مغول در تاریخ فرهنگی ما و بهطور خاص، آثار بهرام بیضایی اشاره دارد. از مشخصههای اصلی روایتهای داستانی بیضایی، حضورِ فعال زنان در متن روایت است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مبارزۀ زنانِ «قهرمانـ عیار» در برابر اسطورۀ مغول، در روایتهای داستانیِ بهرام بیضایی است. نمایشنامه و فیلمنامههایی که در این پژوهش بررسی میشوند، عبارتاند از: فتحنامۀ کلات، قصههای میرکفنپوش، عیار تنها، عیارنامه و تاراجنامه. روش پژوهش، توصیفیـ تحلیلی است؛ بدین صورت که ابتدا شیوۀ بیضایی در استفاده از اسطورۀ مغول بیان میشود، سپس پنج اثر که در آن بهطور مشخص مبارزۀ زنان با مغول در محور روایت قرار میگیرد، تحلیل میشوند.
ادبیات
سیدحسن روحانی سراجی؛ حسین خسروی
چکیده
براساس نظریههای یونگ، «ناخودآگاه جمعی» ذخیرهای است ارزشمند و برجایمانده از نخستین نیاکان بشر که نزد همۀ اقوام ملل و مذاهب مشترک است و مضامینی هماهنگ دارد. ناخودآگاه جمعی مهمترین و تأثیرگذارترین محتویاتی را شامل میشود که شخص در زندگی خود با آنها مواجه میشود. یکی از محتویات برجسته و تأثیرگذار ناخودآگاه جمعی «کهننمونة ...
بیشتر
براساس نظریههای یونگ، «ناخودآگاه جمعی» ذخیرهای است ارزشمند و برجایمانده از نخستین نیاکان بشر که نزد همۀ اقوام ملل و مذاهب مشترک است و مضامینی هماهنگ دارد. ناخودآگاه جمعی مهمترین و تأثیرگذارترین محتویاتی را شامل میشود که شخص در زندگی خود با آنها مواجه میشود. یکی از محتویات برجسته و تأثیرگذار ناخودآگاه جمعی «کهننمونة مادرمثالی» است که در صورتهای واقعی مجازی و با ماهیتی مثبت و منفی نمایان میشود. در پژوهش حاضر، ضمن اشاره به چیستیِ نقد کهننمونهای، کهننمونة مادرمثالی تشریح و در ادامه مظاهر مجازی آن مانند: اشیا، حیوانات و طبیعت و همچنین نمودهای مثبت و منفی آن در کتاب فرهنگ مردم کرمان بررسی میشود. پس از بررسی شواهد استخراجشده و فراوانی کاربرد هریک از مظاهر، مشخص شد که افسانههای کرمان از نظر مظاهر مجازی و نمودهای مثبت و منفی کهننمونههای مادرمثالی غنی است و با نظریههای یونگ مطابقت دارد.
ادبیات
عزت ملاابراهیمی؛ الهه علیخانی
چکیده
موضوع این مقاله بررسی واژههایی در صد غزل اول دیوان حافظ است که بهطور ظاهری میتوان آنها را واژگانی زنانه دانست. برای یافتن معانی و مفاهیم پنهان آنها و اینکه آیا منظور شاعر از آوردن این الفاظ، معنای ظاهری آنهاست یا در ذهن و اندیشهاش مفاهیمی ماوراء معنای ظاهری این الفاظ را در نظر داشته است. این پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق ...
بیشتر
موضوع این مقاله بررسی واژههایی در صد غزل اول دیوان حافظ است که بهطور ظاهری میتوان آنها را واژگانی زنانه دانست. برای یافتن معانی و مفاهیم پنهان آنها و اینکه آیا منظور شاعر از آوردن این الفاظ، معنای ظاهری آنهاست یا در ذهن و اندیشهاش مفاهیمی ماوراء معنای ظاهری این الفاظ را در نظر داشته است. این پژوهش از نوع کیفی و روش تحقیق نیز اسنادیـ کتابخانهای است و از روش تحلیل محتوا به صورت کیفی نیز برای تحلیل اشعار حافظ بهره گرفته شده است. اگرچه حافظ در غزلیاتش صراحتاً اشارهای به زن نداشته است (با اینکه در برخی از غزلهای او انتقاد از اجتماع وجود دارد، غزل حافظ بهطورکلی عارفانه است نه اجتماعی. به بیان دیگر، عاشقانهـ عارفانه است؛ عاشقانههایی که همه مدح و حمد و ثنای پروردگار است)، زن در اندیشۀ حافظ جایگاه بسیار والا و ارزشمندی دارد. حافظ برای فهم عامه و ادراک بهتر همگان هرجا خواسته از خداوند خود سخن بگوید، به توصیف زن و زیباییهای او پرداخته و همۀ توصیفات عاشقانۀ او از زن، استعاره و کنایه از پروردگار و دقیقاً اشاره به خداوند است.
ادبیات
معصومه نعمتی قزوینی؛ نرگس انصاری
چکیده
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ...
بیشتر
امروزه، مسائل و معضلات مربوط به زنان، به دلیل جایگاه ویژه و محوری ایشان در خانواده و پرورش نسلهای آینده، به یکی از دغدغههای اصلی اندیشمندان و روشنفکران مبدل شده است. جلال آل احمد (1302ـ1348) و مصطفی لطفی منفلوطی (1876ـ1924)، دو تن از مصلحان اجتماعی و نویسندگان معاصر در عرصة ادبیات فارسی و عربی، نیز هریک بهمثابة شرایط جامعة خویش و دیدگاه ویژهای که به مسائل اجتماعی و فرهنگی داشتهاند، به طرح مسئلة زنان پرداخته و ابعاد گوناگون آن را به نقد و نظر نشستهاند. نوشتار حاضر که با روش توصیفیـ تحلیلی به مقایسة آثار این دو نویسنده پرداخته، حاکی از وجود مشابهتهای بسیاری در نحوة نگرش ایشان به مسائل زنان است که در شش محور کلی غربزدگی، آزادی، نابرابریهای اجتماعی، حجاب، ازدواج و علمآموزی قابل بررسی بوده و در عین شباهت در مفاهیم، به فراخور شرایط، در سبکهای نوشتاری تقریباً متمایزی ارائه شده است.