جامعه شناسی
حلیمه عنایت؛ مرضیه عسکری
چکیده
چکیدهآثار هنری، بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکسکنندۀ وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیشرو به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامۀ خشکسالی و دروغ نوشتۀ محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی ...
بیشتر
چکیدهآثار هنری، بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکسکنندۀ وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیشرو به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامۀ خشکسالی و دروغ نوشتۀ محمد یعقوبی میپردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمانهایی تولید یا بازتولید میشود. یعقوبی از نمایشنامهنویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقشهای جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریههای مربوط به جنسیت از بعد زیستشناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شدهاند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پسزمینههای تاریخی-اجتماعی متون را برای تحلیل درنظر میگیرد، انتخاب شده است. بهرهگیری از افق تاریخی-اجتماعی دهۀ هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از راهبردهای پنجگانۀ وداک و بررسی واژهها و مضامین کلیدی مندرج در آن نشان میدهد در نمایشنامۀ خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقشهای جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (بهعنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهۀ هشتاد فراهم شد، تولید میشود. همچنین نویسندۀ متن بهخوبی توانسته موقعیت جامعۀ در حال گذار بهسمت مدرنیتۀ ایران در دهۀ هشتاد و پیامدها و تحولات ایجادشده به سبب آن در عرصۀ خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیتهایش بازنمایی کند.
جامعه شناسی
فاطمه یمینی؛ طلیعه خادمیان؛ حسین دهقان
چکیده
ناسزاگویی بهعنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامهپسند رپ، شاخصهای زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر میدهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوشدادن به آهنگهای ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریۀ زمینهای و استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با 25 نفر از طرفداران ...
بیشتر
ناسزاگویی بهعنوان بارزترین ویژگی موسیقی عامهپسند رپ، شاخصهای زبانی اجتماعی را در ادبیات افراد جامعه تغییر میدهد. هدف این پژوهش کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی دختران هوادار تتلو از گوشدادن به آهنگهای ناسزاگوی اوست که با روش کیفی و تکنیک نظریۀ زمینهای و استفاده از مصاحبههای عمیق نیمهساختیافته با 25 نفر از طرفداران تتلو (تتلیتیها) انجام گرفته است. نمونهها براساس نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدند. مصاحبهها با رسیدن به اشباع نظری متوقف شد. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات دختران هوادار نشان میدهد مقبولیت آهنگهای ناسزاگو در ارتباط با مجموعهای از شرایط علی (بستر اجتماعی-فرهنگی، موقعیتهای خاص، همذاتپنداری، جذابیت تجربۀ زیستۀ هنرمند، مجوزنگرفتن و طردشدن از جامعه، پیشینۀ خانوادگی خواننده)، شرایط زمینهای (فقر، بیکاری، انزوا، نداشتن سرگرمی) و شرایط مداخلهگر (سلطۀ صنعت موسیقی، گروه همسالان) معنا مییابد. دختران با بهرهگیری از راهبردهای عادیبودن ناسزا در سبک رپ و دلنشینبودن ناسزا، ناسزاگویی در موسیقی خیابانی را توجیه میکنند که از پیامدهای آن تخلیۀ انرژی، ایجاد گفتمان ناسزاگویی در ادبیات جامعه، عادیشدن ناسزاگویی به اطرافیان، تشدید ناسزاگویی در آهنگهای جدید و گرایش به نیهیلیسم است. هواداران، خود و خواننده را طردشده از جامعه و قربانی ظلم و تبعیض احساس میکنند و بهدلیل اینکه در برابر تبعیضها فاقد قدرت عمل هستند، به افراد درمانده و ضعیفی میمانند که صرفاً با ناسزاگویی قادر به ابراز خشمشان هستند.
جامعه شناسی
معصومه تقی زادگان
چکیده
در بسیاری فرهنگها، بافندگی و نساجی بهعنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفهای مردان و بافتنیها و سوزندوزیهای تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنیها و سوزندوزیهای زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، ...
بیشتر
در بسیاری فرهنگها، بافندگی و نساجی بهعنوان پیشه و صنعت، اغلب کار مردان و در قلمرو خانه، اغلب کار زنان بوده است. تمایز میان محل کار و خانه در دوران مدرن موجب تمایز میان دوزندگی حرفهای مردان و بافتنیها و سوزندوزیهای تفننی زنان شد. از نظر منتقدان فرهنگی، بافتنیها و سوزندوزیهای زنان فقط نشانگر ذوق زنانه یا عشق به خانه نبود، بلکه نشانگر الگوهای تحمیلشده به زن خانهدار، مطیع و سازگار بود. هدف این مقاله پرداختن به آثار هنرمندان معاصر زن ایرانی است که با الهام از دوختن و بافتن، در جستوجوی زبان زنانه هستند. از اینرو پرسش اصلی این است که هنرمندان زن هنرهای تجسمی، چگونه و با چه شیوههایی بافتن و دوختن را به راهی برای جستوجوی زبان هویت زنانه تبدیل کردهاند. برای پاسخ به این پرسش با ترکیب روشهای «تحلیل رویداد» و «تحلیل روند»، پنج نمایشگاه هنری «تجلی احساس»، «سو+زن»، «زنان میسازند»، «نخش» و «پرسبوک» مطالعه و تحلیل شد. نتایج نشاندهندۀ تغییرات تجربۀ هنرمندان زن معاصر ایران طی سه دهۀ 1370 تا 1400 است. هنرمندان طی دهۀ 1370- بهویژه در رویداد هنری مخصوص زنان با عنوان «تجلی احساس»- دوختن و بافتن را بهعنوان زنانگی مادرانه و مهارت زن در چارچوب کار خانگی و گاه سنتی و روستایی تصویر کردند، اما در پی تغییرات اجتماعی- فرهنگی دهۀ 1380 در رویدادهای هنری مانند نمایشگاه «سو+زن» و «زنان میسازند» و «پرسبوک» شاهد بهکارگیری دوختن و بافتن همچون کنشی انتقادی و زبانی توسط هنرمندان زن برای بازاندیشی هویتی زنان در دهۀ 1380 و 1390 هستیم.
جامعه شناسی
حیران پورنجف؛ منصور حقیقتیان؛ اسماعیل جهانبخش
چکیده
در دنیای امروز رشد شگفتانگیز و خارج از حد تصور رسانهها، آنها را به ابزاری قدرتمند تبدیل ساخته است که نهتنها وظیفهی اطلاعرسانی نهفته در ماهیت خود را به خوبی انجام میدهند؛ بلکه پا را فراتر نهاده و به همه زوایای زندگی انسان وارد شده و تحت تأثیر خود قرار دادهاند. گوناگونی نقشهای اجتماعی زنان و مردان،بازگوکننده این واقعیت ...
بیشتر
در دنیای امروز رشد شگفتانگیز و خارج از حد تصور رسانهها، آنها را به ابزاری قدرتمند تبدیل ساخته است که نهتنها وظیفهی اطلاعرسانی نهفته در ماهیت خود را به خوبی انجام میدهند؛ بلکه پا را فراتر نهاده و به همه زوایای زندگی انسان وارد شده و تحت تأثیر خود قرار دادهاند. گوناگونی نقشهای اجتماعی زنان و مردان،بازگوکننده این واقعیت است که مفاهیم زنانگی و مردانگی (جنسیت) به شدت تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار دارند. زنان و مردان هریک بهگونهای در رسانهها بازتاب داده میشوند. تصویر زنان در رسانههای جمعی دارای وجههای ایدئولوژیک برای تداوم مناسبات مردسالارانه بوده است. در برابر سوژگی زن در گفتمان مردسالار؛ استراتژی مبارزه برای ساختارشکنی و در هم شکستن قالبهای کلیشهای، در مدرنیته متأخر جریان یافته است. هدف پژوهش حاضر تحلیل گفتمان سوژگی زن ایرانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام میباشد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. تکنیک مورد استفاده تحلیل گفتمان انتقادی و مشخصاً رویکرد تحلیل گفتمان فرکلاف میباشد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش، صفحات مرتبط با طبقهی نظری گفتمانهای سوژگی در شبکهی اجتماعی اینستاگرام کاربران ایرانی میباشد که با ملاحظات نظری و تحلیل محتوای کیفی انتخاب شده است. مقولههای نهایی بهدستآمده در پژوهش شامل زن شیء واره، تجلیل نارسیسم، نظام طبقاتی جنسیتی، اهمیت زدایی از نقش، طبیعی شدگی مراتب بالاسری، سلب حقوق، دیگری سازی مضاعف میباشد که منطبق با گفتمان سوژگی زنان میباشد.
جامعه شناسی
فارس باقری
چکیده
سینمای مسعود کیمیایی به دلیل رویکردِ قهرمانپرورِ مردانۀ آن، زنان را به مثابۀ جنسیتی واژگون به تصویر کشیده است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا شخصیت زنان در آثار کیمیایی خالی از هرگونه وجه زنانه، و برعکس، دارای وجهی مردانه و ثانویه هستند. در چند دهۀ اخیر، مقوله جنسیت در مرکزیت مطالعات جنسیتی در جامعه، فرهنگ و هنر ...
بیشتر
سینمای مسعود کیمیایی به دلیل رویکردِ قهرمانپرورِ مردانۀ آن، زنان را به مثابۀ جنسیتی واژگون به تصویر کشیده است. این مقاله بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا شخصیت زنان در آثار کیمیایی خالی از هرگونه وجه زنانه، و برعکس، دارای وجهی مردانه و ثانویه هستند. در چند دهۀ اخیر، مقوله جنسیت در مرکزیت مطالعات جنسیتی در جامعه، فرهنگ و هنر قرار گرفته است. در این مطالعات، جنسیت، پدیدهای ساختاری و اجتماعی است که در طول زمان، در جامعه برساخته میشود. به عبارت دیگر، زنبودگی و مردبودگی، پدیدههایی برساختۀ تربیتِ تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است. در آثار کیمیایی زنان به تبعِ مرد، نقشهای واحد و یکسانی و نوعی دارند و بیشتر به مثابۀ ابزاری برای تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی و ... قهرمانِ مرد مبدل شدهاند.نتایج بهدستآمده در این مقاله نشان از آن دارد که رویکرد کیمیایی نسبت به زنان، از منظر جنسیت شکلی از واژگونیِ جنسیت است. زنان در این فیلمها، به تبعِ مرد، نقشهای واحد و یکسانی و نوعی دارند و بیشتر به مثابه ابزاری برای تقویت جایگاه اجتماعی و سیاسی و... قهرمانِ مرد مبدل شدهاند. این مقاله، به روش کیفی و به صورت توصیفی- تحلیلی و به یاری از منابع کتابخانهای و مشاهدۀ فیلم، انجام گرفته است، با تشریح مقوله جنسیت و نظریۀ جامعهشناسیِ جنسیت، رویکرد شخصیتپردازیِ زنان در سینمای کیمیایی را مورد واکاوی قرار میدهد.
جامعه شناسی
شیوا پروائی
چکیده
مصرف موسیقی در تجربۀ زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجستهای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقۀ موسیقایی زنان چگونه شکل میگیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعۀ تجربۀ موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمهساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروههای سنی ...
بیشتر
مصرف موسیقی در تجربۀ زندگی روزمره زنان که یکی از مخاطبان فعال هستند، نقش برجستهای دارد. در این پژوهش به این پرسش که ذائقۀ موسیقایی زنان چگونه شکل میگیرد، با روش پژوهش کیفی و مطالعۀ تجربۀ موسیقایی زنان پاسخ داده شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبههای نیمهساختاریافته با 28 نفر از زنان با تحصیلات، موقعیت اجتماعی و گروههای سنی متفاوت در شهر تهران است که به شیوۀ نمونهگیری هدفمند و نمونهگیری نظری رایج در پژوهشهای کیفی انتخاب شدهاند. دادههای مصاحبههای کیفی با روش تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. یافتهها بیانگر آن است که ذائقۀ موسیقایی مخاطبان امر از پیش تعیینشدهای نیست، بلکه محصول تعامل پسزمینههای فردی و خاستگاه اجتماعی مخاطبان است؛ این به معنای اجتماعیبودن ذائقۀ موسیقایی است. تجربۀ زیستۀ زنان نشان میدهد سرمایۀ فرهنگی (پیشینۀ فرهنگی-خانوادگی، تحصیلات، دانش و مهارت موسیقایی)، سرمایۀ اقتصادی (موقعیت اقتصادی فردی و پیشینۀ اقتصادی-خانوادگی)، منابع هویتی چندگانه (شبکۀ گروههای مرجع، هویت قومی، هویت دینی، هویت ملی و هویت نسلی) و منابع رسانهای (مصرف رسانههای جمعی و مصرف رسانههای اجتماعی)، ذائقۀ موسیقایی آنها را شکل میدهد و بدان تمایز میبخشد.
جامعه شناسی
مرضیه قویدل دارستانی؛ محمدمهدی رحمتی؛ حسن چاوشیان
چکیده
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریة فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامههای خردسال شبکة دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعة چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیتهای برنامههای خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامههای خردسال این شبکه ...
بیشتر
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریة فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامههای خردسال شبکة دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعة چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیتهای برنامههای خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامههای خردسال این شبکه با استفاده از نمونهگیری تصادفی انتخاب و بررسی شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که در برنامههای خردسال شخصیتهای مرد و زن بهصورت نامتوازن توزیع شدهاند؛ بهطوریکه میزان نسبت نمایش شخصیت مردان 5/40 درصد (معادل 272 مورد) بیشتر از نمایش شخصیت زنان است. مردانگی هژمونیک و زنانگی مؤکد در شخصیت مردان و زنان در این برنامهها بازنمایی شده است. کلیشههای جنسیتی بهصورت تقابلهای دوگانۀ فعال مردانه/ منفعل زنانه، باهوش مردانه/ نادان زنانه در برنامههای خردسال بازنمایی شده است. در این برنامهها، «فنای نمادین زنان» دیده میشود؛ بهطوریکه زنان اغلب در نقشهای فاقد بازده و همراه با «دلهرة زنانه» نمایش داده شدهاند.
جامعه شناسی
عباس لطفی زاده؛ محمدجواد زاهدی؛ فاطمه گلابی
چکیده
مطالعات علمی اولیه دربارة زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعة ساختار و کارکرد خانواده بهمثابة نهادی اجتماعی و نقشهای جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد میپرداختند، اما در دهههای اخیر، جامعهشناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونیهای ...
بیشتر
مطالعات علمی اولیه دربارة زنان و مردان در خانواده عموماً به مطالعة ساختار و کارکرد خانواده بهمثابة نهادی اجتماعی و نقشهای جنسیتی زنان و مردان در آن نهاد میپرداختند، اما در دهههای اخیر، جامعهشناسی خانواده دستخوش نوعی تحول مضمونی شده است: تغییر تمرکز از نهاد خانواده به روابط صمیمی زنان و مردان. این تحول فکری از دگرگونیهای عمیق در زندگی خانوادگی معاصر و تحول نقشهای زنان و مردان در خانواده ناشی میشود. جامعهشناسان و نظریهپردازان خانواده نظر به این دگرگونیها، و لزوم اتخاذ شیوههایی متناسب برای تحلیل پیچیدگی و تنوع شدید شکلهای خانواده در دنیای معاصر، ناگزیر به بازتعریف سرشت موضوعی خود شدهاند که این امر زمینه را برای ظهور حوزة جدید «جامعهشناسی صمیمیت» فراهم کرده است. تحول و چرخش مضمونی در جامعهشناسی خانواده و اتخاذ رویکردی نو به روابط صمیمی زنان و مردان میتواند واجد دلالتهای پژوهشی و سیاسی گوناگونی باشد. مقالة حاضر با مرور و تحلیل تحولات نظری در جامعهشناسی خانواده میکوشد بروز نوعی تحول مفهومیـ یا به تعبیری، ظهور مفهوم صمیمیتـ را در این حوزه برجسته کند و وضعیت کنونی دانش خانواده را در چالش با تحولات معاصر با رویکرد تحلیل انتقادی تشریح و تبیین کند.
جامعه شناسی
منصور حقیقتیان؛ فاطمه بیات
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی نقش جهانیشدن فرهنگ و سبک زندگی بر رضایت جنسی زنان متأهل توجه دارد. جهانیشدن در چند دهة اخیر تغییرات عمیقی در عناصر فرهنگی، سبک زندگی، ایدهها، آرمانها و افکار افراد ایجاد کرده است که نیازمند بررسی و تفحص است. با این هدف، مطالعة حاضر به روش پیمایش، با ابزار پرسشنامه برمبنای نظریة اریک فروم، آدلر و گیدنز ...
بیشتر
پژوهش حاضر به بررسی نقش جهانیشدن فرهنگ و سبک زندگی بر رضایت جنسی زنان متأهل توجه دارد. جهانیشدن در چند دهة اخیر تغییرات عمیقی در عناصر فرهنگی، سبک زندگی، ایدهها، آرمانها و افکار افراد ایجاد کرده است که نیازمند بررسی و تفحص است. با این هدف، مطالعة حاضر به روش پیمایش، با ابزار پرسشنامه برمبنای نظریة اریک فروم، آدلر و گیدنز انجام شده است. تعداد 384 نفر از زنان متأهل ساکن شهر زنجان به روش خوشهای انتخاب شدند که نمونة تحقیق حاضر را تشکیل میدهد. متغیر وابستة این پژوهش رضایت جنسی زنان متأهل در ابعاد رضایت از رابطه، ارتباط با همسر، سازگاری، اضطراب رابطهای و اضطراب شخصی و متغیر مستقل اول جهانیشدن فرهنگ در سه بعد نگرش به جهانیشدن، گرایش به نوگرایی و ارزشهای فرهنگی نو است. متغیر مستقل دوم سبک زندگی در ابعاد سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سلامت روانشناختی، ورزش و تندرستی، تغذیه و وزن است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین جهانیشدن فرهنگ و رضایت جنسی رابطة معکوس و معناداری وجود دارد و همچنین بین رضایت جنسی با سبک زندگی رابطة مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین، نتایج تأییدکنندة فرضیة اصلی تحقیق حاضر است.
جامعه شناسی
فاطمه گلابی؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ لیلا زارعزاده اردشیر
چکیده
هدف تحقیق حاضر، تحلیل و تبیین جامعهشناختی تحقیرشدگی بین زنان و ارتباط آن با سبکهای مختلف فرزندپروری است. این تحقیق توصیفی و تحلیلیـ کمی است که با روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری این پژوهش را کل زنان بالای 15 سال ساکن در شهر تبریز تشکیل میدهند. نمونهگیری از نوع خوشهای چندمرحلهای و حجم نمونه برابر با 400 نفر بوده است. ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، تحلیل و تبیین جامعهشناختی تحقیرشدگی بین زنان و ارتباط آن با سبکهای مختلف فرزندپروری است. این تحقیق توصیفی و تحلیلیـ کمی است که با روش پیمایش انجام شده است. جامعة آماری این پژوهش را کل زنان بالای 15 سال ساکن در شهر تبریز تشکیل میدهند. نمونهگیری از نوع خوشهای چندمرحلهای و حجم نمونه برابر با 400 نفر بوده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که در متغیر سبک فرزندپروری از پرسشنامة استاندارد بامریند استفاده شده و در احساس تحقیرشدگی، پرسشنامه محققساخته بوده است. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار spss تجزیه و تحلیل شدند. براساس نتایج توصیفی تحقیق، میانگین تحقیرشدگی بین زنان نسبتاً کم و میانگین ابعاد فرزندپروری در بعد آسانگیر در حد نسبتاً کم، در بعد مقتدرانه نسبتاً کم و در بعد استبدادی نسبتاً زیاد است. تحقیرشدگی با دو بعد فرزندپروری استبدادی و فرزندپروری مقتدرانه رابطة معناداری نشان میدهد. طبق دیدگاههای مطرحشده در زمینة فرزندپروری، تربیت منفی تحقیرشدگی بالایی را به همراه دارد، ولی ممکن است این تحقیرشدگی چنان با رفتارهای عادی و روابط روزمره عجین شود که بهمنزلة امری عادی تلقی شود. درواقع، هرچقدر به تعامل برابرنگر در بعد خانوادگی تأکید بیشتری شود، به همان میزان افراد تحقیرشدگی کمتری را تجربه خواهند کرد.
جامعه شناسی
سیدعلیرضا افشانی؛ علی روحانی؛ سعیده ابراهیمی نیا
چکیده
در این پژوهش سعی شده است فهم زنان از انجامدادن فعالیتهای هنری و اجتماعی از طریق اکتشاف میان ذهنیت آنها بهدست آید. برای این هدف، فعالیتهای هنری و اجتماعی زنان طبقة متوسط و متوسط رو به بالای شهر مشهد مطالعه شد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری و هدفمند تعدادی از زنان شهر مشهد انتخاب ...
بیشتر
در این پژوهش سعی شده است فهم زنان از انجامدادن فعالیتهای هنری و اجتماعی از طریق اکتشاف میان ذهنیت آنها بهدست آید. برای این هدف، فعالیتهای هنری و اجتماعی زنان طبقة متوسط و متوسط رو به بالای شهر مشهد مطالعه شد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریة زمینهای و با استفاده از نمونهگیری نظری و هدفمند تعدادی از زنان شهر مشهد انتخاب شدند و مصاحبههای عمیقی با آنها به عمل آمد. اطلاعات گردآوریشده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافتهها شامل 13 مقولة اصلی و یک مقولة هسته با عنوان «شکفتگی هنجاری هژمونیک» است که در قالب خط داستان، مدل پارادایمی و نظریة کوچکمقیاس ارائه شدند. بهطورکلی، نتایج تحقیق نشان داد که زنان در مواجهه با دیگران خودشکوفا با خودِ ناشکفتهشان روبهرو میشوند. بنابراین، با توجه به مالکیت سرمایهای ویژهای که دارند و همچنین تمایل به خودنمایی، در بستری چشم و همچشمانه و تحتتأثیر ذائقههای هژمونیک هنری به فعالیتهای هنری میپردازند و دنیای اجتماعی و هنری خود را تولید و بازتولید میکنند.
جامعه شناسی
نریمان محمدی؛ مسعود کیانپور؛ احسان آقابابایی
چکیده
رشد و گسترش استفاده از فیسبوک فضایی را برای کنشگری زنان کُرد فراهم کرده است که به صورت تاریخی مجال چندانی برای کنشگری نداشتهاند. ما در این پژوهش به بررسی برساخت تعارضهای زنانگی در فیسبوک کُردی پرداختهایم. روش پژوهش مردمنگاری انتقادی مجازی است. دادههای پژوهش طیف گستردهای شامل مصاحبههای ساختنیافته، تصاویر، ...
بیشتر
رشد و گسترش استفاده از فیسبوک فضایی را برای کنشگری زنان کُرد فراهم کرده است که به صورت تاریخی مجال چندانی برای کنشگری نداشتهاند. ما در این پژوهش به بررسی برساخت تعارضهای زنانگی در فیسبوک کُردی پرداختهایم. روش پژوهش مردمنگاری انتقادی مجازی است. دادههای پژوهش طیف گستردهای شامل مصاحبههای ساختنیافته، تصاویر، مشاهدة مشارکتی و غیرمشارکتی، یادداشتهای میدانی و... است که با روش نظریة مبنایی برساختی تحلیل شدهاند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که زنان در فیسبوک کردی دو بعد اصلی از زنانگی را برساخت میکنند: نقد بستر ساختار مردسالارانه و ستایش کنشگری زنانه. نقد بستر ساختار مردسالارانه شامل سیاستزدایی از زنانگی، مالکیتزدایی از تن زنانه و بسترزدایی فرهنگی از زنانگی است و ستایش کنشگری زنانه شامل مقاومت زنانه، نمایش بهمثابة کنش، تقدیس رنج زنانه، سلبیشدن کنش و ستایش فردگرایی زنانه است. اما در این میان لایههای مختلفی از تعارضهای زنانگی برساخت پیدا کرده است که عموماً دربرگیرندة نمایش وضعیت ستمدیدگی زنان کرد و نمایش این وضعیت است. در فیسبوک کردی شاهد نمایش وضعیت ستمدیدگی هستیم و تلاش چندانی برای تفسیر وضعیت ستمدیدگی و ارائة راهکارهای رهاییبخشی از این وضعیت وجود ندارد.
جامعه شناسی
سهیلا صادقی فسایی؛ ایمان عرفان منش
چکیده
براساس رویکرد «فناوری اجتماعی»، در شرایط کنونی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی با فعالیتهای فراغتی نوجوانان ادغام شده و پیوند یافتهاند. این فعالیتهای فراغتی در چارچوب وسیعتری از اقتضائات بیرونی کنش و همچنین شرایطی قرار دارند که انتخاب کنشگر در آن رقم میخورد. این مقاله تلاش میکند ضمن ارائۀ سنخبندی از انواع ...
بیشتر
براساس رویکرد «فناوری اجتماعی»، در شرایط کنونی فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی با فعالیتهای فراغتی نوجوانان ادغام شده و پیوند یافتهاند. این فعالیتهای فراغتی در چارچوب وسیعتری از اقتضائات بیرونی کنش و همچنین شرایطی قرار دارند که انتخاب کنشگر در آن رقم میخورد. این مقاله تلاش میکند ضمن ارائۀ سنخبندی از انواع فعالیتهای فراغتی بیرونمحور و فناوریمحور، ترجیح واقعی نوجوانان را در انتخاب آنها با توجه به تفاوتهای جنسیتی واکاوی کند. بر این اساس، با 120 نوجوان دختر و پسر در سال تحصیلی 1395ـ1396 مصاحبههایی نیمهساختارمند در شهر تهران با توجه به نمونهگیری تیپیک و هدفمند انجام شد. نتایج نشان میدهند که ترجیح اصلی نوجوانان فعالیتهای فراغتی بیرونمحور است، اما شرایط اجتماعی و چارچوب فشارها و الزامات اجتماعی و فرهنگی در عمل فعالیتهای فراغتی فناوریمحور را برای آنان شکل میدهد؛ تا جایی که فناوریهای جدید در برخی موارد بهمنزلۀ یک دوست تجلی مییابند. پسران بیش از دختران بازیهای رایانهای (و کنسولی) را بهمنزلة فعالیت فراغتی انتخاب میکنند و بیشتر تحت تأثیر احساسات ناشی از آنها قرار میگیرند. این در حالی است که دختران با محدودیتهای بیشتری برای فراغت بیرونمحور مواجهاند. بههرحال، فعالیتهای فراغتی فناوریمحور به منبع هویتی و مصرفی برای اکثر نوجوانان تبدیل شده است.
جامعه شناسی
مجید بیچرانلو؛ منصور شعبانی؛ بهزاد برکت
چکیده
یکی از راههای مطالعۀ تغییرات زبانی جامعه، مطالعۀ محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی، فیلمها و سریالهاست. از مقولات مورد توجه رسانهها، که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگهای مختلف متفاوت ...
بیشتر
یکی از راههای مطالعۀ تغییرات زبانی جامعه، مطالعۀ محصولات فرهنگی جامعه از قبیل داستانها، رمانها، تولیدات موسیقیایی، فیلمها و سریالهاست. از مقولات مورد توجه رسانهها، که در بازنماییها جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است، مقولۀ جنسیت و بهطور ویژه بازنمایی جنسیتی زنان است. بازنمایی زن در فرهنگهای مختلف متفاوت بوده و نحوۀ به تصویر کشیدن زن متأثر از نگاه خاص یک فرهنگ به نقش و جایگاه او در آن فرهنگ است. هدف از انجامدادن این تحقیق، مطالعۀ شیوۀ بازنمایی زن در سریال شهرزاد از منظر زبانشناسی اجتماعی است. به این منظور، سکانسهایی از سریال که در ارتباط وثیقتری با موضوع تحقیق، یعنی تعامل زبانی مبتنی بر جنسیت، هستند انتخاب شده و با استفاده از روش تحلیل نشانهشناختی سهسطحی بارت، نحوۀ بازنمایی زن، همچنین جایگاه زبانی زنان در برابر مردان از منظر زبانشناسی اجتماعی تحلیل شده است. نتایج بهدستآمده، نشان میدهد که در این سریال شاهد بازنمایی از نوع کنترل زبانی زنان، فرادستی زبانی مردان در برابر فرودستی زبانی زنان، فرودستی ناشی از غیاب زبانی زنان و همچنین جنسیتزدگی در مراودات زبانی هستیم که این بازنمایی مبتنی بر ایدئولوژی و گفتمان مردسالاری در جامعه است.
جامعه شناسی
فردین علیخواه؛ سمانه کوهستانی؛ طاهره واقعهدشتی
چکیده
در سالهای اخیر، گسترش ضریب نفوذ اینترنت در کشور و عضویت در شبکههای اجتماعی از طریق گوشیهای تلفن همراه رشد چشمگیری داشته است. بهرغم همهگیر شدن شبکههای اجتماعی، حضور زنان در این شبکهها و تأثیرات این شبکهها بر زندگی آنان از منظر جامعهشناختی اهمیت دارد. این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی و برخی از نظریههای مرتبط با پیوند ...
بیشتر
در سالهای اخیر، گسترش ضریب نفوذ اینترنت در کشور و عضویت در شبکههای اجتماعی از طریق گوشیهای تلفن همراه رشد چشمگیری داشته است. بهرغم همهگیر شدن شبکههای اجتماعی، حضور زنان در این شبکهها و تأثیرات این شبکهها بر زندگی آنان از منظر جامعهشناختی اهمیت دارد. این مقاله ضمن مروری بر فضای مفهومی و برخی از نظریههای مرتبط با پیوند زنان و تکنولوژیهای ارتباطی، نظریة سایبرفمنیسم را نقطة اتکای خود قرار داده و تلاش کرده است نحوة مواجهۀ زنان با شبکههای اجتماعی را بررسی کند. نویسندگان در چارچوب روش کیفی و با تکیه بر نمونهگیری غیراحتمالی هدفمند با تکنیک گلولة برفی، با 15 نفر از زنان خانهدار و شاغل در شهر رشت مصاحبة عمیق انجام دادهاند. یافتههای این مطالعه بیانگر آن است که شبکههای اجتماعی باعث افزایش سطح ارتباطات و روابط اجتماعی زنان و افزایش نسبی مشارکت و نیز آگاهی آنان از مسائل مختلف اجتماعی، فرهنگی، علمی و آموزشی میشود که بدین ترتیب با نظریههای سایبرفمنیسم مطابقت دارد. نویسندگان معتقدند که وجود مسائلی چون نظام مردسالارانه، فقدان مهارت کافی، نبود احساس امنیت در فضای مجازی، بیسوادی و نداشتن مهارت رسانهای کافی بین زنان، ادعای نظریة سایبرفمنیسم درخصوص توانمندسازی و حضور فعالانه و مثبت زنان در فضای مجازی را در نمونههای موردنظر مقاله تا اندازهای به چالش میکشد.
جامعه شناسی
علی ایمان زاده؛ صدیقه محمدزاده؛ سریه علیپور
چکیده
با تغییر سبک زندگی افراد و عوامل مؤثر بر آن، گرایش به ازدواجنکردن یا تأخیر در آن یکی از مسائل اساسی جوامع امروزی است. این امر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی با فراوانی بیشتری مشاهده میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات زیستة دانشجویان تحصیلات تکمیلی دختر دانشگاه تبریز از ازدواج دیرهنگام است. پژوهش حاضر به روش کیفی و پدیدارشناسی و ...
بیشتر
با تغییر سبک زندگی افراد و عوامل مؤثر بر آن، گرایش به ازدواجنکردن یا تأخیر در آن یکی از مسائل اساسی جوامع امروزی است. این امر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی با فراوانی بیشتری مشاهده میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات زیستة دانشجویان تحصیلات تکمیلی دختر دانشگاه تبریز از ازدواج دیرهنگام است. پژوهش حاضر به روش کیفی و پدیدارشناسی و نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبة ژرفنگر با 22 نفر از دخترانی که هنوز ازدواج نکردهاند انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر تجزیه و تحلیل شدند. از تجربیات این افراد پنج مضمون اصلی: اقتصاد، تحصیلات، فرهنگ، فضای مجازی و عواقب و پیامدها به دست آمد که از مضامین فرعی آنها میتوان به نقش مسائل اقتصادی، باورها و سنتهای غلط اجتماعی و گسترش فضاهای مجازی در گسترش ازدواج دیرهنگام اشاره کرد که برای این افراد پیامدهایی نظیر افسردگی، وانهادگی، اضطراب تنهایی و خودتحقیری را به دنبال داشته است. میتوان با اتخاذ راهکارهایی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی بر این پدیدة روزافزون غالب شد.
جامعه شناسی
حسن پیری؛ یارمحمد قاسمی؛ صدیقه پیری
چکیده
زنانگی، بهمانند مردانگی، پدیدهای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا میشود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریالهای شبکۀ محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریالهای شبکۀ محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان میدهند. برای این منظور، تلفیقی ...
بیشتر
زنانگی، بهمانند مردانگی، پدیدهای فرهنگی و تاریخی است که در جوامع مختلف به طرق گوناگون برساخت و معنا میشود. در پژوهش حاضر، «زنانگی» در سه مجموعه از سریالهای شبکۀ محلی مرکز ایلام بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق این است که مشخص شود سریالهای شبکۀ محلی استان چه تصویری از زنانگی را نشان میدهند. برای این منظور، تلفیقی از چارچوب مفهومی گافمن، بوردیو و رویکردهای فمنیستی در حوزة رسانه استفاده شده است. روش تحقیق حاضر تحلیل محتوای کیفی از نوع تلفیقی است. برای کشف مفاهیم و مقولات آشکار و پنهان متن از تکنیک کدگذاری استفاده شده است. نمونۀ مورد مطالعه به صورت هدفمند، سه مجموعه از سریالهای پرمخاطب سیمای ایلام انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که این سریالها با بازنماییِ شکل خاصی از زنانگی بهمنزلة زنانگی هژمونیک، بر پذیرش و تقویت آن تأکید میکنند و در برابرِ بازنمایی زنانگی متکثرِ دیگری که در جامعه حضور دارند یا مقاومت کرده است یا از آن بهمثابة زنانگی نابهنجار، نامتعارف و حاشیهای یاد میکند.
جامعه شناسی
مهران سهراب زاده؛ فاطمه منصوریان راوندی
چکیده
اگرچه در دنیای جدید خشونت فیزیکی کمتر از گذشته به چشم میخورد، خشونتهای کلامی به دلیل اینکه همواره در ساختار فرهنگی جامعه پنهان مانده است کمتر مشخص میشود و به دلایل فرهنگی در بسیاری از موارد به رسمیت شناخته نمیشود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعة تجربة زیستة زنان از خشونت کلامی، 11 نفر از زنانی را که به مراکز مشاورة شهر کاشان ...
بیشتر
اگرچه در دنیای جدید خشونت فیزیکی کمتر از گذشته به چشم میخورد، خشونتهای کلامی به دلیل اینکه همواره در ساختار فرهنگی جامعه پنهان مانده است کمتر مشخص میشود و به دلایل فرهنگی در بسیاری از موارد به رسمیت شناخته نمیشود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعة تجربة زیستة زنان از خشونت کلامی، 11 نفر از زنانی را که به مراکز مشاورة شهر کاشان مراجعه کرده بودند، با استفاده از تکنیک مصاحبة عمیق، مورد مطالعه قرار داد و با روش تحلیل تماتیک دادهها را تحلیل کرد. نتایج پژوهش نشان میدهد تجارب زنان از خشونت کلامی در محیط خانواده در قالب دو مقولة ابعاد گوناگون خشونت کلامی و دلایل بروز آزار و خشونت کلامی بیان شدهاند. ابعاد گوناگون خشونت کلامی حاصل کشف مقولات تفسیری نظیر بیاعتنایی به زن، خشونت کلامی در پوشش شوخی، پایینآوردن ارزش و احترام زن، برخورد تحکمآمیز با زن و مقولات تفسیری سیستم اجتماعیشدن نامناسب، تبعیض و نابرابری جنسیتی، ضعف قوانین، ارزشهای مردسالاری و یادگیری اجتماعی از عوامل مهم و مؤثر بر دلایل بروز خشونت کلامی بودهاند.
جامعه شناسی
مهدیه محمدتقی زاده؛ زهرا حمیدی سوها
چکیده
پدیدة چندهمسری از مباحثی است که در قرن اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. نکتة درخور تأمل در این تبیینها، اتخاذ سرسختانة موضع دفاع یا مخالفت با چندهمسری است. از نظر برخی افراد، چندهمسری در زمانهای گذشته رسم بوده است و اینک در بیشتر جوامع مرسوم نیست. از نظر گروه دیگر، تنها اصل تجویز آن در متون دینی، بر جواز انجام ...
بیشتر
پدیدة چندهمسری از مباحثی است که در قرن اخیر بسیار مورد توجه اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است. نکتة درخور تأمل در این تبیینها، اتخاذ سرسختانة موضع دفاع یا مخالفت با چندهمسری است. از نظر برخی افراد، چندهمسری در زمانهای گذشته رسم بوده است و اینک در بیشتر جوامع مرسوم نیست. از نظر گروه دیگر، تنها اصل تجویز آن در متون دینی، بر جواز انجام آن کفایت میکند. با توجه به این مسئله، که چندهمسری تحت عنوان «تعدد زوجات» تابع وجود شرایطی خاص (برگرفته از شرع و قانون) برای امکان تحقق است، حمایت از حقوق زنان، سلامت جامعه و پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم چندهمسری بر خانواده، بهمنزلة اساسیترین نهاد اجتماعی، اهمیت توجه قانونگذار به این مقوله را دوچندان میکند. در مقالۀ حاضر، به روش کتابخانهای، با رویکرد تحلیلیـ توصیفی و استنتاجی، پس از بررسی تعدد زوجات در اسلام و پرداختن به این مسئله که اصل بر «تکهمسری» است، به بررسی قوانین مرتبط با آن در قانون مدنی و قانون حمایت از خانواده پرداخته و پس از تحلیل نموداری 20 پروندۀ مرتبط با تعدد زوجات، درنهایت در جهت حمایت از تحکیم بنیان خانواده و در دفاع از حقوق زنان و اطفال در خانوادههایی که با این معضل روبهرو میشوند پیشنهادهای قانونی ارائه شده است. مبتنی بر این امر که علل مشروع و موجه تقاضای ازدواج مجدد در قانون نام برده شود و دادخواست ازدواج مجدد منوط به وجود یکی از این علل به دادگاه به طرفیت زوجه ارائه شود و همچنین نهاد مشاورة تخصصی در دادخواستهایی که به سبب نشوز و عدم تمکین است در متن قانون پیشبینی شود.
جامعه شناسی
احمدرضا اصغرپور ماسوله؛ مهدی کرمانی؛ زهرا برادران کاشانی
چکیده
در هر جامعهای برای گزینش همسر، بنابر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیارها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحتتأثیر ارزشهای غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجامشده در این حوزه از استراتژیهای قیاسی و روشهای کمّی برای بررسی این پدیده بهره بردهاند؛ درصورتیکه این پدیده ...
بیشتر
در هر جامعهای برای گزینش همسر، بنابر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیارها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحتتأثیر ارزشهای غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجامشده در این حوزه از استراتژیهای قیاسی و روشهای کمّی برای بررسی این پدیده بهره بردهاند؛ درصورتیکه این پدیده در تجربه زیستۀ عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و درعینحال پیچیدهای دارد. بر این اساس، در مطالعۀ حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی بهمنزلۀ پدیدهای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که بهطورکلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارتاند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباقیابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکتکنندگان در تحقیق بوده است.
جامعه شناسی
محمدجواد جاوید؛ عصمت شاهمرادی
چکیده
حجاب و عفاف به یکی از دغدغههای مهم مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در دهههای اخیر تبدیل شده است. لزوم حجاب اجباری اسلامی و همسو قلمداد کردن آن با عفاف و اخلاقی انسانی زمینة اصلی بقای این قانون از بدو تولد انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. در دورههایی خاص، انتقاد و اعتراض به حجاب اوج و افول داشته است، اما این اعتراضها هیچگاه ...
بیشتر
حجاب و عفاف به یکی از دغدغههای مهم مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در دهههای اخیر تبدیل شده است. لزوم حجاب اجباری اسلامی و همسو قلمداد کردن آن با عفاف و اخلاقی انسانی زمینة اصلی بقای این قانون از بدو تولد انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. در دورههایی خاص، انتقاد و اعتراض به حجاب اوج و افول داشته است، اما این اعتراضها هیچگاه فروکش نکرده است. فرضیة رقیب مهم در این زمینه در قالب لزوم رعایت «حقوق اساسی شهروندان ایرانی» مطرح میشود که مستند انتقادات حقوق بشری هم شده است. در مقابل، استناد به «حقوق اکثریت شهروندان مسلمان» جامعة ایرانی سبب شده دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان در برابر موج انتقادات روزافزون و نیز فرایند عرفشدن «مسئلة بدحجابی»، به دفاع از الزام قانونی (و نه لزوماً شرعی) بپردازد. خواه و ناخواه، به دلیل موفقیت نسبی این استدلال، با قبول این فرضیه، برای دولت اسلامی ضمن دفاع از جایگاه قانونی حجاب، لزوم نوعی بازخوانی نظری و عملی در اجرای این قانون ضروری به نظر میرسد. مقالة حاضر در قالب گزارشی علمی با رویکردی عملگرا سعی کرده واقعیت حجاب و ادلة حاکم بر بیان حقوقی و اجتماعی و نیز سیاسی در این خصوص را دقیقتر بررسی کند تا آیندة سیاستگذاری دربارة حجاب در جمهوری اسلامی ایران واقعبینانهتر ترسیم شود.
جامعه شناسی
مهوش خادم الفقرایی؛ مسعود کیانپور
چکیده
روبهرو شدن جوامع با تغییرات همواره با مقاومت همراه بوده است. پیشرفتن به سوی دنیای مدرن نیز بهمنزلۀ تغییری بزرگ از این قاعده مستثنا نیست. برخی آداب جدید برآمده از دنیای مدرن، فارغ از ارزشگذاریهای مثبت و منفی، به دلیل همسو نبودن از سوی جامعه طرد شده و پیشداوریهای متعددی پیرامون کسانی که از این آداب پیروی کنند شکل میگیرد. ...
بیشتر
روبهرو شدن جوامع با تغییرات همواره با مقاومت همراه بوده است. پیشرفتن به سوی دنیای مدرن نیز بهمنزلۀ تغییری بزرگ از این قاعده مستثنا نیست. برخی آداب جدید برآمده از دنیای مدرن، فارغ از ارزشگذاریهای مثبت و منفی، به دلیل همسو نبودن از سوی جامعه طرد شده و پیشداوریهای متعددی پیرامون کسانی که از این آداب پیروی کنند شکل میگیرد. یکی از راهکارهای جامعه برای جلوگیری از تغییرات، داغ ننگ زدن است. زنان، بهعنوان نیمی از اعضای جامعه، با قرار گرفتن در موقعیتهایی بهمراتب حساسیتبرانگیزتر از مردان، شرایط ویژهای در این موقعیت پیدا میکنند. این پژوهش به بررسی چگونگی بازنمایی فیلم سینمایی زندگی مشترک آقای محمودی و بانو در رابطه با فرایند داغ ننگ خوردن به زنان در جریان مدرنشدنشان میپردازد. روش استفادهشده تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که چهار لایۀ «سطح سطح»، «عمق سطح»، «سطح عمق» و «عمق عمق» دارد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که سه مؤلفۀ «ساختارشکنی زن مدرن»، «عدم پذیرش زن مدرن از سوی سنت» و «برچسبزنی بر زن مدرن از سوی سنت» مراحل داغ ننگزنی به زن مدرن در این فیلم است. بنابراین، استراتژی گفتمانی فیلم نشان میدهد که وجود ویژگیهای مدرن در یک زن، شرایط را برای داغ ننگ خوردن او فراهم میکند.
جامعه شناسی
مسعود حاجی زاده میمندی؛ سمیه وکیلی قاسم آباد؛ اکرم میرمنگره
چکیده
اعتیاد به اینترنت عبارت است از استفادۀ بیش از حد، نادرست و بیمارگونه از اینترنت. این مشکل ناشی از عوارض زندگی در دنیای مدرن است. صرف نظر از اینکه اعتیاد به اینترنت را بیماری یا آسیب روانی یا مشکل اجتماعی بدانیم، پدیدهای است مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. دانشجویان به اقتضای ...
بیشتر
اعتیاد به اینترنت عبارت است از استفادۀ بیش از حد، نادرست و بیمارگونه از اینترنت. این مشکل ناشی از عوارض زندگی در دنیای مدرن است. صرف نظر از اینکه اعتیاد به اینترنت را بیماری یا آسیب روانی یا مشکل اجتماعی بدانیم، پدیدهای است مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. دانشجویان به اقتضای اشتغال به تحصیل از اینترنت بیشتر استفاده میکنند. ازاینرو، بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد اینترنتاند. علاقهمندی جوانان به فناوری و حضور آنها در شبکههای اجتماعی اینترنتی نیز احتمالاً در گرایش بیشتر دانشجویان به اینترنت و وابستگی به آن بیتأثیر نیست. در این پژوهش، به بررسی رابطۀ عوامل روانیـ اجتماعی یعنی عزت نفس، انزوای اجتماعی و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر دانشگاه یزد پرداخته شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کل دانشجویان دختر دانشگاه یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 1391ـ1392 است که تعداد آنها 7 هزار و 313 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونهگیری کوکران استفاده شد. مطابق این فرمول، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. براساس یافتههای تحقیق بین عزت نفس، انزوای اجتماعی، رضایت از زندگی، سن، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطۀ معناداری وجود دارد. ولی بین محل سکونت و اعتیاد به اینترنت رابطۀ معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با توجه به ضریب تعیین تعدیلشده در معادلۀ رگرسیون 11درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.
جامعه شناسی
محمد عباس زاده؛ نرمین نیکدل
چکیده
روند رو به رشد تجرد در میان دختران در جامعۀ ایرانی پدیدهای نوظهور است که نقش بنیادینی در تحول مفهوم خانواده ایفا میکند، زیرا ازدواج، بهمنزلۀ واقعهای اجتماعی، زیستی و فرهنگی، تأثیرات درخور توجهی را بر ساختار جمعیتی و به تبع آن ساختیابی نهادهای متبوعه میگذارد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی و کشف زمینهها و ...
بیشتر
روند رو به رشد تجرد در میان دختران در جامعۀ ایرانی پدیدهای نوظهور است که نقش بنیادینی در تحول مفهوم خانواده ایفا میکند، زیرا ازدواج، بهمنزلۀ واقعهای اجتماعی، زیستی و فرهنگی، تأثیرات درخور توجهی را بر ساختار جمعیتی و به تبع آن ساختیابی نهادهای متبوعه میگذارد. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی و کشف زمینهها و شرایط به تأخیر افتادن سن ازدواج دختران به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بپردازد. بدین منظور، 20 دختر بالای 30 سال به روش نمونهگیری هدفمند و با استفاده از مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته مطالعه شدند. تحلیل تجارب شرکتکنندگان به شناسایی 346 کد اولیه، 16 خردهمقولۀ اولیه، 9 خردهمقولۀ ثانویه و 2 مقولۀ اصلی شامل زمینههای فردی و زمینههای اجتماعی و فرهنگی منجر شد. نتایج حاصل از تحلیل مضامین کشفشده نشان میدهد که زمینههای بازدارندۀ ازدواج دختران بسیار وسیعتر از فاکتورهای عموماً ارائهشده است.
جامعه شناسی
زهرا مختاری؛ مسعود کیانپور؛ احسان آقابابایی
چکیده
وجود عشق بهمنزلۀ مبنایی برای ازدواج و انتخاب همسر در جامعۀ کنونی ایران اهمیت یافته است. از همینرو، این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربة زیستة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از منظر کنشگران تازهازدواجکرده میپردازد. جامعۀ مطالعهشده شامل شهروندان متأهل شهر اصفهان است که ...
بیشتر
وجود عشق بهمنزلۀ مبنایی برای ازدواج و انتخاب همسر در جامعۀ کنونی ایران اهمیت یافته است. از همینرو، این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی به توصیف چیستی و چگونگی تجربة زیستة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از منظر کنشگران تازهازدواجکرده میپردازد. جامعۀ مطالعهشده شامل شهروندان متأهل شهر اصفهان است که در سالهای ابتدایی زندگی مشترکاند. از طریق نمونهگیری هدفمند و با مصاحبة عمیق با 24 نفر، دادهها جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل پدیدارشناسی هشتمرحلهای، مبتنی بر روش باتلرـ کیسبر، تحلیل شد. تحلیل دادهها نشان میدهد که تجربة زیستشدة عشق ازدواجی در دوران آشنایی تا لحظة عقد از طریق نوعی تقابل عقل و احساس در سه مرحلۀ زمانی برساخته میشود؛ تقابل میان «رمانتیکگرایی پیشین» و «واقعیتگرایی پیشین» قبل از مواجهه و میان «به دل نشستن»، «واقعیتگرایی پسین» و «رخدادهای جرقهای» بعد از مواجهه با طرف مقابل، که بهطورکلی با مضمون «سرگردانی میان بیم و امید» مشخص شد. لحظة عقد نیز در عین داشتن چنین تقابلی، بهعنوان لحظهای محوری در آگاهی کنشگران، با دربر داشتن مضمون اصلی «دوگانگی لحظۀ عقد»، از یکسو «اوج سرگردانی» را در خود دارد و از سوی دیگر به این سرگردانی خاتمه میدهد؛ به این معنا که پس از لحظۀ عقد، تردید کنشگران به صفر میرسد و آنها نوعی «تحول احساسی» را تجربه میکنند.