هنر
الهه پنجه باشی؛ شقایق گدازگر
چکیده
قالیهای تصویری که حاصل پیوند سنت با تجدد هستند، در زمان حکومت قاجار به اوج تولید رسیدند. این قالیها مضامین متنوعی مانند تصویر پادشاهان، آثار باستانی ایران، داستانهای ادبی، مضامین دینی و تصویر حیوانات را دربرمیگرفتند. همچنین نمونههای متفاوتی از قالیهای تصویری خلق شد که در آنها تصویر زنان جایگزین نقشونگارهای سنتی و مرسوم ...
بیشتر
قالیهای تصویری که حاصل پیوند سنت با تجدد هستند، در زمان حکومت قاجار به اوج تولید رسیدند. این قالیها مضامین متنوعی مانند تصویر پادشاهان، آثار باستانی ایران، داستانهای ادبی، مضامین دینی و تصویر حیوانات را دربرمیگرفتند. همچنین نمونههای متفاوتی از قالیهای تصویری خلق شد که در آنها تصویر زنان جایگزین نقشونگارهای سنتی و مرسوم شد. هدف پژوهش حاضر، شناخت یکی از طرحهای نادر قالی دستباف دورۀ قاجار با نقش نیمتنۀ زن و کشف علت خلق و لایههای معنایی مستتر آن، براساس رویکرد شمایلنگاری از منظر پانوفسکی است. سؤال پژوهش حاضر این است که علل پیدایش تصویر زن در قالیچههای تصویری دورۀ قاجار چیست و این تصاویر بر چه معنای نهفتهای دلالت دارند. پژوهش پیشرو از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. جمعآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای صورت پذیرفته و تعداد نمونههای مورد مطالعه، سه قالیچۀ منقوش به نیمتنۀ زن است. در پیدایش تصویر زن بر قالیچههای تصویری زمان قاجار عوامل متعددی مانند همزمانی خلق این قالیچهها با دورۀ قاجار، گسترش روابط با اروپا، رواج چاپ سنگی، ورود عکس و کارتپستالها به ایران، نقاشی طبیعتگرایانه، اندیشۀ انسانمدارانه، تغییر در سبک پوشش، روابط و جایگاه سیاسی-اجتماعی زنان و کثرت تصاویر زنان در آثار هنری دورۀ قاجار مؤثر بودهاند. همگامی هنرمندان با جنبشهای آن زمان نشاندهندۀ همآهنگی آشکار تصویر این قالیچهها با تحولات فراوان حاکم بر این عصر است. قالیبافان قاجاری متأثر از شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمانۀ خود و نامطلع از خاورگرایی غربیها، جریانات و تحولات جامعه را در قالیچهها بازتاب میدهند.
هنر
الهه پنجه باشی؛ مطهره سیفی
چکیده
شاه طهماسب صفوی در نیمۀ دوم حکومتش راه افراطیگری را در پیش گرفت و زنان را خانهنشین کرد. فالنامۀ طهماسبی (962-967 ق) به سفارش شاه طهماسب نگارش شد. اروین پانوفسکی (1968-1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن، محقق به دنبال ارزشهای نمادین یک جامعه است که هنرمند ...
بیشتر
شاه طهماسب صفوی در نیمۀ دوم حکومتش راه افراطیگری را در پیش گرفت و زنان را خانهنشین کرد. فالنامۀ طهماسبی (962-967 ق) به سفارش شاه طهماسب نگارش شد. اروین پانوفسکی (1968-1892 م) از پژوهشگران تاریخ هنر است که رویکرد شمایلشناسی را روشمند کرد. او سه سطح معنایی برای خوانش اثر هنری قائل شد که در آن، محقق به دنبال ارزشهای نمادین یک جامعه است که هنرمند ناخودآگاه در اثرش بازتاب میدهد. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که با توجه به آرای پانوفسکی چه باور نهادینهشدهای دربارۀ زن در نگارۀ اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامۀ طهماسبی بازتاب یافته است. هدف پژوهش، ریشهیابی باورهای دورۀ شاه طهماسب دربارۀ جایگاه زن و بازتاب آن در این نگاره در فالنامۀ طهماسبی است. پژوهش به شیوۀ کیفی و تطبیقی-تحلیلی انجام میگیرد و هدف آن بنیادی است. روش جمعآوری مطالب کتابخانهای است و با رویکرد شمایلشناسانه صورت گرفته است. نمونۀ آماری، نگارۀ اخراج آدم و حوا از بهشت در فالنامۀ طهماسبی است. مطابق نتایج، نگاره متأثر از قرآن است، اما عناصری در آن (حالت سرزنشگر آدم نسبت به حوا، طاووس، مار-اژدها) هستند که در قرآن نیامده است. پس نگارگر از متون دیگری الهام گرفته است که برگرفته از منابع باستانیاند. ریشۀ محدودیتهای زنان در این دوره را میتوان باورهای افراطی دانست که از استحالههای کهنی مانند جنگ دو جنسیت نرینه و مادینه، انجام گناه نخستین توسط حوا و سرزنش جنس زن میآید؛ بنابراین نگاره بهمنزلۀ سندی است که بازتابدهندۀ این باورها دربارۀ زن در جامعۀ مردسالار عصر شاه طهماسب است.
هنر
مریم مونسی سرخه
چکیده
مدیریت بدن و رابطۀ آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عاملی جسممند تعریف میکند. به عبارتی بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالتگرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعیشدن انسان، بدن او بهعنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود ...
بیشتر
مدیریت بدن و رابطۀ آن با قلمروهای اجتماعی و فرهنگی (جامعهشناسی بدن)، انسان را عاملی جسممند تعریف میکند. به عبارتی بودن در جهان و آگاهی انسان توسط بدن معین میشود. لباس یک تمهید دلالتگرایانه و متأثر از رخدادهای اجتماعی است که روی بدن قرار میگیرد. با اجتماعیشدن انسان، بدن او بهعنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی تعریف میشود و برخی کردارهای بدنی اهمیت مییابند. مدیریت بدن فرد به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگیهای ظاهری، رابطۀ مستقیمی با انتخاب نوع لباس دارد. سؤال پژوهش این است که عوامل مؤثر بر انتخاب انواع لباس اجتماع زنان، با رویکرد مدیریت بدن فوکو و گیدنز چیست. هدف پژوهش، شناخت عوامل انتخاب لباس اجتماع زنان برای نمایش اندام مطابق با رویکرد مدیریت بدن است. روش پژوهش تحلیلی، همبستگی و پیمایشی و شیوۀ جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی است. جامعۀ آماری شامل زنان 20 تا 30 ساله در شهر تهران و تعداد نمونه 384 نفر است. دادهها با پرسشنامۀ محققساخته به روش تصادفی ساده جمعآوری شدند. یافتهها نشان داد مدیریت بدن در ساختارهای اجتماعی متغیر است. گاهی انتخاب لباس اجتماع برای متناسبسازی با تفکر سایرین در جامعه و ابزار قدرت است و گاهی برای دستیابی به پذیرشهای مثبت و همسو با فعالیتهای اجتماعی است
هنر
مریم نیکروش؛ عباس نامجو
چکیده
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گروش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک ...
بیشتر
پوشاک زنان در نقش پدیدهای اجتماعی پس از انقلاب، تغییرات فراوانی پیدا کرد و سبک خیابانی پوشش روزمره تنوع یافت. با توجه به آنکه تیپ هنری یکی از سبکهای رایج پوشش دهههای اخیر و از خردهفرهنگهای شکلدهندۀ فرهنگ ایرانی است، پژوهش حاضر با هدف شناخت تیپ هنری به گروش پوشاک دختران و زنان شهر تهران صورت گرفته و نسبت تیپ هنری به گروش پوشاک و عوامل اثرگذار در آن را بررسی میکند. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل دختران و زنان 20 تا 40 سالۀ هنریپوش است. حجم نمونه 123 نفر از بین گروههای هنری و غیرهنری انتخاب شد و جمعآوری دادهها با پرسشنامۀ محققساخته صورت گرفت. براساس یافتهها، رشتۀ تحصیلی و شغل هنری با گروش به تیپ هنری ارتباط دارد. بین تنوع و آزادی در طرح و رنگ، اکسسوریها، جذابیت، بهکارگیری و تلفیق نقوش سنتی، مدرن و دستدوز، ارتباط معنادار وجود دارد. گسترش تبلیغات در شبکههای اجتماعی، افزایش هنرمندان دانشگاهی و غیردانشگاهی، بازاندیشی هویت زنان در جامعۀ ایران با گروش به تیپ هنری ارتباط معناداری دارد. طبق نتایج، تیپ هنری در بین هنرمندان، فراوانی بیشتری دارد. خاستگاه خانوادگی تأثیری در گروش به این سبک ندارد. گروش رشتهها و مشاغل غیرهنری نشان داد تیپ هنری بهعنوان یکی از سبکهای خردهفرهنگ خاص بر سایر افراد جامعه تأثیرگذار است. طیف وسیع طرح، رنگ و مدل بیشترین تأثیر را در گروش به تیپ هنری نشان داد
هنر
غفران بریمو؛ عفت السادات افضل طوسی
چکیده
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت ...
بیشتر
تصویرسازی جلد کتابهای کودکان بهعنوان یک رسانه، نقش مهمی در انتقال مفاهیم فرهنگی ایفا میکند؛ تصاویری که میتوانند هویت فرهنگی کودک را بهصورت غیرمستقیم تقویت کنند.پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که هویت فرهنگی دختران و زنان در تصویرسازی جلد داستانهای کودکان کشورهای عربی چگونه نمایش داده شده است. به این ترتیب با هدف شناخت هویت فرهنگی بهویژه هویت عربی دختران و زنان عربزبان به بررسی جامعه آماری پرداخته شد. در این راستا 249 جلد کتاب داستانی از شش کشور عربی شامل مصر، عراق، لبنان، سوریه، عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برای گروه سنی ب مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش، تحلیلی-تطبیقی است.نتایج نشان داد غنیترین کشور در زمینۀ نمادهای تصویری فرهنگی امارات متحدۀ عربی و ضعیفترین کشور در این زمینه سوریه است. چهرۀ دختران و زنان عرب در بیشتر تصاویر به چشم میخورد. همچنین نخل بهعنوان نمادی از جغرافیای طبیعی بهویژه در انتشارات عراق، نماد مهمی از هویت عربی است. تزئینات نیز نقش مهمی در نمایش هویت اسلامی این کشورها داشتهاند. زنان سالمند در طرح جلد اغلب انواع داستان محجبه هستند و حجاب یکی از بارزترین نمادهای تصویری است، اما این نماد در کشورهای لبنان و سوریه، در تمام گروههای سنی کمرنگ است. بهنظر میرسد میتوان به این نتیجۀ کلی دست یافت که هویت دختران و زنان روی جلد کتابهای کودک کشورهای عربی جامعۀ آماری پژوهش حاضر آمیزهای از نمادهای هویت عربی و اسلامی است. اما بیش از همه بر نمادهای جغرافیایی و طبیعی تأکید شده است.
هنر
سید جواد حسینی؛ حسن بشیر؛ مژگان عروجی
چکیده
خانوادهها به عنوان نهادهای اجتماعی مهم، نقش حیاتی در حمایت عاطفی و جسمی از اعضای خود دارند و مهارتهای زندگی را آموزش میدهند. تحولات سریع فناوریهای ارتباطی و رسانهها، این نهاد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییرات عمدهای در آن شده است. این پژوهش با هدف طبقهبندی مسائل و ارائه پیشنهاد برای رفع نواقص پژوهشی یا سیاستگذاری ...
بیشتر
خانوادهها به عنوان نهادهای اجتماعی مهم، نقش حیاتی در حمایت عاطفی و جسمی از اعضای خود دارند و مهارتهای زندگی را آموزش میدهند. تحولات سریع فناوریهای ارتباطی و رسانهها، این نهاد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییرات عمدهای در آن شده است. این پژوهش با هدف طبقهبندی مسائل و ارائه پیشنهاد برای رفع نواقص پژوهشی یا سیاستگذاری رسانهای انجام شده است. سؤال پژوهش این است که پژوهشهای انجام شده در حوزه خانواده و رسانههای مورد نظر چگونه طبقهبندی شدهاند و ذیل هر طبقه بندی چه موضوعاتی مورد بحث بوده است؟ چارچوب نظری این مقاله ﻧﻈﺮﯾﻪ وابستگی، نظریه ﻣﺎﻧﻮﺋﻞ کاستلز و نظریه کاشت بوده و برای تحلیل دادهها از روشهای فراتحلیل و تحلیلمضمون بهره گرفتهشده است. در این پژوهش، پس از بررسی 93 مقاله استخراج شده با موضوع رسانه و خانواده، و تحلیل آمار توصیفی و مضامین در حوزههای شبکههای اجتماعی، تلویزیون و سینما، نقاط قوت و ضعف تحقیقات مشخص شدند. نتایج به دست آمده مشخص میکنند که تأثیرات مدرنیته و رسانهها بر نهاد خانواده در ایران عمیق و چندوجهی بوده است. این تغییرات ارزشی شامل سنتزدایی، تضعیف روابط خویشاوندی، توانمندسازی زنان، افزایش اهمیت فردگرایی و تغییرات در سبکهای زندگی است. این تحولات نشاندهنده یک دوره گذار فرهنگی و اجتماعی بوده که نیازمند ضرورت توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، هویت زن و مرد، تقویت انسجام و روابط خانواده، سواد رسانهای، و توجه به نقش و جایگاه کودکان و نوجوانان در خانواده است.
هنر
طوبی مظفری نژاد؛ اسماعیل نجار
چکیده
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراورتی اسپیواک در حوزۀ مطالعات فرودستان به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی میپردازد. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزۀ ادبیات جهان، که امروزه عمدتاً همگام با منطق جهانیسازی در عصر سرمایهداری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات گایاتری چاکراورتی اسپیواک در حوزۀ مطالعات فرودستان به بررسی تطبیقی دو نمونه از آثار ادبیات نمایشی معاصر، نه بخش از میل اثر هیدر رافو و مستانه، تاریخ فراموشان اثر نغمه ثمینی میپردازد. اسپیواک معتقد است مطالعات تطبیقی غرب در حوزۀ ادبیات جهان، که امروزه عمدتاً همگام با منطق جهانیسازی در عصر سرمایهداری انجام میگیرد و تحت سلطۀ قدرتهای جهانی قرار دارد، پژواکی درست از تاریخ و تجربیات جهانشمول نیست و مختص تفکرات غرب است. او در هنگام پرداختن به سوژههای فرودست، بهخصوص جنسیت زنانه، صرفاً ظاهری از آن را در جهت اهداف خود ارائه میدهد و به یک سیاست آرمانی و ذاتگرایانۀ محدود میرسد. حال آنکه سوژۀ فرودست هنگامیکه در مقام یک زن سخن میگوید و عمل میکند میداند که جنسیت در حال رشد و فراگیری، بهترین حالت ممکن برای اوست. در سایۀ این بازی بداقبال است که تاریخ فرودستی که مورد بیاعتنایی قرار گرفته است، باید توسط خود فرودستان و افراد در حاشیه آشکار شود. در پژوهش پیشرو، با تمرکز بر دادههای نظری اسپیواک در مرگ یک رشته، «آیا فرودست میتواند سخن بگوید» و «بازاندیشی بر تطبیق گرایی»، نشان داده میشود که فرودست میتواند از خلال ادبیات، خود و تجربیات نابش را بدون کمک، اصلاح و قدرتهای جهانی به بیان و نمایش درآورد.
هنر
افروز خالقی؛ مرتضی لک؛ هدا شبرنگ
چکیده
این مقاله سعی در بررسی نسخههایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیینکنندهترین عواملی که بر نحوه درک شخصیتهای زن در نمایشنامه تأثیر میگذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصهی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراستهای شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفتهی ...
بیشتر
این مقاله سعی در بررسی نسخههایی مصور از آثار شکسپیر داشته که تصاویرشان از گراوور فلز به چاپ رسیده بودند تا تعیینکنندهترین عواملی که بر نحوه درک شخصیتهای زن در نمایشنامه تأثیر میگذارند را بیابد و به این سوال پاسخ دهد که «شاخصهی تصویرسازی ویکتوریایی زنان در ویراستهای شکسپیر چه بوده است؟». از آنجایی که انواع پیشرفتهی گراوور همچون گراوور فولاد، گراوور طرح کلی، گراوور نقطهچینی، داگوئروتایپ و فتوگراوور از تکنیکهای اصلی بازتولید تصاویر در دوره ویکتوریا به شمار میرفتند، نشان دادن زنان شکسپیر به عنوان پیرامتنهای زیباشناختی نسخههای چاپ شدهی قرن نوزدهم، انتخابی هنری بود که لایهای از جذابیت غیر متنی را به نمایشنامهها اضافه کرده و کیفیت خوانش و درک هرمنوتیکی مخاطب از کاراکترها را بهبود می بخشید. به دیگر سخن، هنرمندان با به تصویر کشیدن قهرمانان زن شکسپیر به شیوههای بصری جذاب، به دنبال تأکید بر زیبایی، قدرت و پیچیدگی آنها بودند. لذا تصاویر در این نسخهها به خوانندگان امکان تفسیر غنیتری از کاراکترها ارائه داده و به طور بالقوه بر درکشان از شخصیتهای نمایشنامه تأثیر میگذاشتند. همچنین در این عصر، تصاویر از تاکید بر ارتباط مفهومی و معناشناختی تصاویر زنان با متن که در قرن هجده رایج بود، به صرفا بازنمایی زیبایی زنان رسید. شایان ذکر است که برای توصیف کامل این روند، بر نظریات ویلیام جان توماس میچل در مورد اهمیت نمایش بصری متنهای ادبی تکیه خواهد شد.
هنر
سهیلا خسروی؛ روشنک داوری
چکیده
رشد اقتصاد بومی و محلی و توانمندسازی زنان با بهرهگیری از شیوههای گوناگون از جمله کارآفرینی اجتماعی در بستر توسعۀ پایدار، از اهدافی است که در این حوزه دنبال میشود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و تحلیل نقش زنان بختیاری در توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی ایران با تأکید بر اهمیت نقش کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان ...
بیشتر
رشد اقتصاد بومی و محلی و توانمندسازی زنان با بهرهگیری از شیوههای گوناگون از جمله کارآفرینی اجتماعی در بستر توسعۀ پایدار، از اهدافی است که در این حوزه دنبال میشود. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و تحلیل نقش زنان بختیاری در توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی ایران با تأکید بر اهمیت نقش کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان عوامل کلیدی در این توسعه میپردازد. این تحقیق، از روشهای کیفی و کمی بهره گرفته است. جمعآوری دادهها با پرسشنامه و مصاحبههای میدانی با مردم استان چهارمحال و بختیاری و مطالعات کتابخانهای انجام شده است. جامعۀ آماری، زنان بختیاری و نمونۀ مورد سنجش 389 نفر هستند و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری و مدلهای تحلیلی انجام گرفته است. نتایج نشان میدهد زنان قوم بختیاری تأثیر بسزایی بر توسعۀ گردشگری و اقتصاد محلی دارند و با کارآفرینی اجتماعی، به ایجاد فرصتهای شغلی و توسعۀ فعالیتهای اقتصادی محلی میپردازند. تولید پوشاک سنتی بختیاری بهعنوان یکی از مشاغل اصلی، نقش ویژهای در ترویج و توسعۀ گردشگری فرهنگی و تاریخی مناطق مورد نظر و توانمندسازی زنان دارد. براساس یافتهها، توسعۀ کارآفرینی اجتماعی و تولید پوشاک سنتی میتواند به افزایش رفاه افراد این اقوام و مناطق محلی کمک کند. در سیاستگذاری و برنامهریزیهای محلی، توجه به این نکته و اخذ تدابیر مناسب بهمنظور حمایت از این فعالیتها و توسعۀ آنها میتواند قدم مناسبی در مسیر تحقق اهداف توسعۀ پایدار باشد.
هنر
حسین اردلانی؛ مارینا خیرالله زاده ورزی
چکیده
نقاشیهای ایران درودی، نقاش معاصر زن ایرانی، که به شیوۀ سوررئالیسم-سمبولیسم است، بستر مناسبی برای نقد کهنالگویی بهشمار میرود؛ چرا که یکی از ساحتهای نمود کهنالگوها، آثار هنری از جمله نقاشیها هستند. از دیدگاه روانشناسی تحلیلی، کهنالگوها مفاهیم مشترک، تکرارشونده و انتزاعی بین جوامع مختلف بشری هستند که در بخش عمیقتر ...
بیشتر
نقاشیهای ایران درودی، نقاش معاصر زن ایرانی، که به شیوۀ سوررئالیسم-سمبولیسم است، بستر مناسبی برای نقد کهنالگویی بهشمار میرود؛ چرا که یکی از ساحتهای نمود کهنالگوها، آثار هنری از جمله نقاشیها هستند. از دیدگاه روانشناسی تحلیلی، کهنالگوها مفاهیم مشترک، تکرارشونده و انتزاعی بین جوامع مختلف بشری هستند که در بخش عمیقتر روان در ضمیر ناخودآگاه جمعی جای دارند و از طریق خودآگاه و ناخودآگاه فردی در خیالپردازیها، افسانهها، رؤیاها، هذیانها و آثار هنری بهصورت نمادها و اسطورهها بازتاب مییابند. در حقیقت نمادها و اسطورهها مظروفهای بیانگر کهنالگوها هستند که با خوانش آنها میتوان به شناخت گستردهتری از لایههای عمیقتر روان انسان دست یافت. در این پژوهش به خوانش نمادهای مظروف کهنالگوها در سه مورد از نقاشیهای ایران درودی میپردازیم. هدف این مطالعه یافتن پاسخ این سؤال است که تأثیر نقش ناخودآگاه جمعی از طریق بازتاب کهنالگوها در نقاشیهای درودی چگونه است. همچنین میخواهیم خوانشی نو با رویکردی متفاوت برای شناخت و درکی ژرفتر از لایههای درونی نقاشیهای درودی داشته باشیم. روش تحقیق، کیفی و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی است. گردآوری مطالب بهصورت کتابخانهای و مشاهدهای است. نتایج حاکی از این بوده است که نمادهای آسمان، زمین، ویرانهها، گل، مروارید و نور از بنمایههای اصلی در آثار درودیاند که مبین بازتاب کهنالگوهای مادر/زن، آسمان/پدر، عروج و ازدواج هستند.
هنر
ثمره رضائی؛ عطیه یوزباشی
چکیده
سقانفارها بناهایی مربوط به دورۀ قاجارند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل، مضامین تصویری با محوریت زن بهوفور دیده میشود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل و علل اهمیت نقشمایۀ زن و تحلیل بار معنایی این نقوش براساس رویکرد ...
بیشتر
سقانفارها بناهایی مربوط به دورۀ قاجارند که برخاسته از معماری بومی و آیینی مازندران هستند. در نقوش تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل، مضامین تصویری با محوریت زن بهوفور دیده میشود. این پژوهش با هدف شناخت مضامین تصویری دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل و علل اهمیت نقشمایۀ زن و تحلیل بار معنایی این نقوش براساس رویکرد شمایلشناسی صورت گرفت. سؤالات پژوهش عبارتاند از: 1. چه مضامینی در دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل قابلمشاهده است؟ 2. دلایل ظهور و وفور نقشمایۀ زنانه در دیوارنگارههای سقانفار کیجاتکیۀ بابل چیست؟ 3. بار معنایی لایههای نقشمایۀ زن در سقانفار کیجاتکیۀ بابل براساس رویکرد شمایلشناسی چیست؟ این پژوهش از نظر هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. از هر تقسیمبندی نقوش سقانفارها به شیوۀ غیرتصادفی (حماسی، ماورایی، نمادین و فعالیت روزمره) یک تصویر شاخص با رویکرد شمایلشناسی تشریح شده است. مسئلۀ بازتعریف نقش زن در جامعه، خانواده و عرصۀ هنر در دوران قاجار اوج گرفت. از سوی دیگر، تأثیر منطقۀ جغرافیایی و شیوۀ امرارمعاش، مفهوم جنسیت را در مناطق شمالی ایران متحول کرد. در ظهور نقشمایۀ زنان، عوامل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حائز اهمیت هستند. همزمانی برهۀ تاریخی بنای تکیه با دورۀ قاجار، تغییرات بنیادین در روابط اجتماعی، سبک پوشش، جایگاه سیاسی و تعدد تصاویر زنان در دورۀ قاجار گویای پیوند مستقیم این نقوش با تحولات سیاسی-اجتماعی حاکم بر جامعۀ زمان خود است و تأثیرپذیری هنرمندان بومی در انعکاس از شرایط سیاسی و اجتماعی را در یک بافت تاریخی خاص روایت میکند.
هنر
آمنه مافی تبار
چکیده
در طول افزون بر یکصد و بیست سال حکومت قاجاریان، دو دورۀ هنری قابلبازیابی است که اولی با عصر فتحعلیشاه و دومی با عهد ناصرالدینشاه شناخته میشود. پیشتر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشیهای بزرگ انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسۀ شیوۀ بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آنها به دورۀ اول و سه نسخۀ دیگر به دورۀ ...
بیشتر
در طول افزون بر یکصد و بیست سال حکومت قاجاریان، دو دورۀ هنری قابلبازیابی است که اولی با عصر فتحعلیشاه و دومی با عهد ناصرالدینشاه شناخته میشود. پیشتر بررسی هنر دوران، بیشتر با نظر به نقاشیهای بزرگ انجام شده است. هدف این مقاله، مقایسۀ شیوۀ بازنمایی زنان در شش مرقع قاجاری است که سه نسخه از آنها به دورۀ اول و سه نسخۀ دیگر به دورۀ دوم تعلق دارد. با این نگاه، پرسش آن است که چگونه میتوان با مقایسۀ شیوۀ آرایش، پوشش، زیورآلات و پیکربندی زنان در شش مرقع قاجاری، شباهتها و تفاوتهای مربوط به نمایش ایشان را در قالب سبکهای نقاشی قاجاری تبیین کرد. نتیجۀ این پژوهش تاریخی به شیوۀ تحلیلی-تطبیقی و با نمونهگیری هدفمند دوازده نگاره از شش نسخۀ مرقع قاجاری نشان داد آرایش، پوشش و زیورآلات و به همین نسبت بازنمایی زنان در هریک از تصاویر، وامدار سبک و شیوۀ هنری زمانه است. به همین جهت در دورۀ اول، جنبۀ تجملی و تصنعی بیشتری دارد، اما در دورۀ دوم، کیفیت طبیعتگرایانه به خود گرفته است؛ چنانکه در این دوره حتی در فضای بیرونی تصویر شده و نمود زنان کوچه و بازار در سنین سالخوردگی است. دربارۀ پیکربندی نیز هرچند اندازۀ اندام بانوان در دورۀ دوم حقیقیتر مینماید، اما فضاسازی در هر دو دورۀ متقدم و متأخر، همچنان بیتوجهی نقاش به محیط پیرامون را نشان میدهد و حداکثر به تجسم چند ترنج، فرش و مخده خلاصه میشود؛ بهطوریکه مانند مرقعات تصویری دورۀ اول، مخاطب فضای نامشخصی از اندرون یا بیرون متصور خواهد شد.
هنر
فرهاد کاروان
چکیده
روند طراحی در معماری، یکی از برنامههای درسی رشتۀ معماری است که در سطوح متفاوت آموزشی تدریس میشود. برای برنامهریزی مطلوب آموزشی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ضروری است. از جمله متغیرهای مرتبط با روند و شیوۀ طراحی، باورهای معرفتشناسی و بار شناختی فراگیران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ باورهای معرفتشناختی علمی و بار شناختی ...
بیشتر
روند طراحی در معماری، یکی از برنامههای درسی رشتۀ معماری است که در سطوح متفاوت آموزشی تدریس میشود. برای برنامهریزی مطلوب آموزشی، شناسایی متغیرهای مرتبط با آن ضروری است. از جمله متغیرهای مرتبط با روند و شیوۀ طراحی، باورهای معرفتشناسی و بار شناختی فراگیران است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ باورهای معرفتشناختی علمی و بار شناختی با دستنگاره در روند طراحی دانشجویان معماری است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی کمی (روش توصیفی-همبستگی) و کیفی (تحلیل نمونۀ دستنگارههای دانشجویان) انجام گرفت. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشجویان دختر رشتۀ معماری در دانشگاههای همدان است. نمونۀ مورد نظر به تعداد 120 نفر به شیوۀ دردسترس انتخاب شدند. از پرسشنامههای باور معرفتشناسی علمی، بار شناختی و مقیاس ارزیابی ایده در دستنگارۀ طراحی استفاده شد. دادههای پژوهش با روش آمارتوصیفی (میانگین، انحراف معیار و آمارههای کجی و کشیدگی توزیع متغیرها) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با محاسبۀ پیش فرضهای آن) تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد بین باورهای معرفتشناسی علمی و بار شناختی با ایده در روند طراحی دانشجویان معماری رابطه وجود دارد و چارچوبی را برای تشخیص و تشریح روابط نظری بین مؤلفههای باورهای معرفتشناختی علمی، بار شناختی و شاخصههای دستنگارهها فراهم کرده است. درنتیجه باور معرفتشناختی علمی و تعادل شناختی یا بار شناختی مطلوب، تبیین و پیشبینیکنندۀ خوبی برای سنجش ایده در دستنگارۀ دانشجو است.
هنر
سیده فرشته احسانی اسکوئی؛ جمالالدین مهدینژاد
چکیده
زنان بهواسطۀ حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ بنابراین توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونۀ مورد بررسی، بیست زن بین 20 تا 40 سالۀ ساکن ...
بیشتر
زنان بهواسطۀ حضور پررنگتر در خانه، بیشتر تحت تأثیر شرایط نامطلوب سکونتی قرار میگیرند؛ بنابراین توجه به سبک زندگی، نیازها و ترجیحات این افراد در طراحی مسکن ضرورت دارد. با رویکرد اکتشافی از روش تحقیق کیفی و مصاحبۀ نیمهساختاریافته و مشاهده برای جمعآوری اطلاعات مدنظر استفاده شد. نمونۀ مورد بررسی، بیست زن بین 20 تا 40 سالۀ ساکن استان تهران هستند که بهصورت هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، متن مصاحبهها در نرمافزار مکس کیو دی ای کدگذاری شد و دیاگرامهای رفتارمحور و فضامحوری براساس بررسیهای میدانی از واحدهای مسکونی ترسیم شد. شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی معاصر جامعۀ ایرانی، سبک زندگی خاصی در این گروه اجتماعی ایجاد کرده است که بر خواستهها و ترجیحات این افراد درمورد مسکن اثرگذار بوده است. بهترتیب مشخصههای ادراک محیطی «کارایی و عملکرد، زیبایی و نظم، محرمیت، انعطافپذیری و تنوعپذیری، تمیزی و بهداشت» و مشخصههای فیزیکی «تعداد و اندازۀ کمد و انباری، نور، مساحت و تناسبات اتاقها، پیکرهبندی فضایی، آلودگی صوتی، مبلمان داخل اتاق و نحوۀ چینش آنها، بافت و رنگ مصالح و متریال، دید و منظر پنجرهها و میزان اشراف به آن، شرایط تهویه، گرمایش و سرمایش، تعداد اتاقهای خواب، فرم و هندسه، و عناصر سازهای» از مهمترین مؤلفههای طراحی اتاقهای واحدهای مسکونی آپارتمانی مبتنی بر دیدگاههای زنان جوان است. در نظرگیری فضای مناسب برای خواب، کار و تفریح، تأمین خلوت شخصی، توجه به سلایق فردی و حساسیتهای فرهنگی در طراحی اتاقها، از راهکارهای تطبیق مسکن با سبک زندگی این افراد است.
هنر
شاهرخ امیریان؛ یعقوب آژند
چکیده
داستان بلند مار و مرد (1355-1357) اثری از سیمین دانشور است که براساس روایتهای اسطورهای، متون مقدس و روایتهای مذهبی نوشته شده است. مبنای نظری این نوشتار در مطالعه و بررسی سهم بینامتنی روایات مذکور در ساخت و پرداخت آن اثر ادبی، تعریف نظری لوران ژنی از مفهوم بینامتنیت در مقالۀ «راهبرد اشکال» است که در آن، در تفاوت دریافت خود از بینامتنیت ...
بیشتر
داستان بلند مار و مرد (1355-1357) اثری از سیمین دانشور است که براساس روایتهای اسطورهای، متون مقدس و روایتهای مذهبی نوشته شده است. مبنای نظری این نوشتار در مطالعه و بررسی سهم بینامتنی روایات مذکور در ساخت و پرداخت آن اثر ادبی، تعریف نظری لوران ژنی از مفهوم بینامتنیت در مقالۀ «راهبرد اشکال» است که در آن، در تفاوت دریافت خود از بینامتنیت (معروف به بینامتنیت نرم) و بینامتنیت ژولیا کریستوا (معروف به بینامتنیت سخت) پیشنهاد میکند: زمانی باید از بینامتنیت سخن به میان آورد که بتوان عناصری فراتر از واحد لغوی از متن پیشین را در متن جدید بازیابی کرد. به عبارت دیگر ارتباط متنهای مورد نظر، فراتر از ارتباط واژگانی و روابط صوری است. ژنی ارتباط بینامتنی دو متن را نه با جمع مبهم و مرموز تأثیرات یکی بر دیگری، بلکه با میزان ارتباط درونی دو متن با یکدیگر و چگونگی نفوذ و تأثیرگذاری یکی بر دیگری مرتبط دانسته و بر دو نوع بینامتنیت قوی و ضعیف تأکید میکند. از نظر او، زمانی که دو متن دستکم از دو جنبۀ صوری و مضمونی با هم ارتباط داشته باشند، بینامتنیت قوی و زمانی که ارتباط متون با یکدیگر در یکی از این دو سطح متوقف شود، بینامتنیت ضعیف برقرار میشود. پژوهش حاضر از حیث نوع، مطالعهای کیفی محسوب میشود. دادههای مطالعاتی جستار از منابع کتابخانهای مهیا شده است. پردازش تحلیل دادهها با روش توصیفی-تحلیلی انجام میشود. جستار در نتیجه با رابطهجویی کاربست شخصیت زن و بینامتنیت، متن مار و مرد را از دیدگاه خوانش مخاطب بارت تبیین میکند.
هنر
سیده فرخنده پور نصرانی؛ نرگس ذاکر جعفری
چکیده
سهم بیشتر نیروی کار مرتبط با شالیکاری در استان گیلان، مربوط به زنان روستایی است که از دانش تجربی زیادی در حیطۀ کاری خود برخوردارند و از اینرو حضور آنها اهمیت ویژهای دارد. زنان آداب شالیکاری یعنی کاشت، داشت و برداشت را در آیینهای نمایشی مانند رقص قاسمآبادی نشان میدهند که علاوه بر جذابیت بصری، بیانگر پیوند معنوی و اسطورهای ...
بیشتر
سهم بیشتر نیروی کار مرتبط با شالیکاری در استان گیلان، مربوط به زنان روستایی است که از دانش تجربی زیادی در حیطۀ کاری خود برخوردارند و از اینرو حضور آنها اهمیت ویژهای دارد. زنان آداب شالیکاری یعنی کاشت، داشت و برداشت را در آیینهای نمایشی مانند رقص قاسمآبادی نشان میدهند که علاوه بر جذابیت بصری، بیانگر پیوند معنوی و اسطورهای با طبیعت هستند. بر همین اساس پرسش پژوهش حاضر در راستای نقش شاخص زنان در رقص قاسمآبادی و اجرای آداب شالیکاری مطرح شده و هدف از آن پاسخ به اهمیت حضور زنان در رقص قاسمآبادی براساس آیین شالیکاری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است. شیوۀ گردآوری دادهها بهصورت کتابخانهای و میدانی با استفاده از روش مردمنگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات انجام شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد زنان در رقص قاسمآبادی به کمک انواع مهارتهای یدی، قواعد شالیکاری و سپاسگزاری از برکات آن را نمایش میدهند. به عبارتی، رقص قاسمآبادی آینۀ تنوع فرهنگی و اندیشههای انسانی است. زنان در قالبی شاد، مفهوم الگوهای حرکت در شالیکاری را نشان میدهند و به همین دلیل این مفاهیم جایگاه اسطورهای پیدا میکنند. از اینرو بهعنوان یک الهۀ مادر همتای ایزدبانوی اَناهیتا، مادر انسان و مادر زمین محسوب میشوند و مورد پرستش قرار میگیرند. به عبارت دیگر، تداوم و تمدید حیات و زندهبودن نقش زنان در ناخودآگاه آدمی بهمنظور انتقال برکتبخشی، پیونددهندگی و شفابخشی تجسم میشود.
هنر
ساحل عرفان منش
چکیده
در دوره قاجار تصاویر زنان بیشتر در قالب زنان اسطورهای یا غربی در قالیهای تصویری بافته شده است. از جمله قالیچههای این دوره که تحت تأثیر هر دو گفتمان قرار گرفته، قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احدزاده است. این قالیچه از نظر شکل ظاهری شباهت بسیار به قالیچه ملکه ارمنستان دارد و همچنین تحت تأثیر قالیچه دنیا بر پشت گاوماهی نیز است. ...
بیشتر
در دوره قاجار تصاویر زنان بیشتر در قالب زنان اسطورهای یا غربی در قالیهای تصویری بافته شده است. از جمله قالیچههای این دوره که تحت تأثیر هر دو گفتمان قرار گرفته، قالیچه زن نشسته محفوظ در گالری احدزاده است. این قالیچه از نظر شکل ظاهری شباهت بسیار به قالیچه ملکه ارمنستان دارد و همچنین تحت تأثیر قالیچه دنیا بر پشت گاوماهی نیز است. با توجه به آنکه این قالیچه برگرفته از یک قالیچه با مضمون اسطورهای و یک قالیچه از زن غربی است، لذا آنچه در این پژوهش به آن پرداخته میشود، ارتباط میان متنها با یکدیگر است. هدف از این پژوهش، بررسی و مطالعه چگونگی ارتباط قالیچه ملکه انگلستان و قالیچه دنیا، با قالی محفوظ در گالری احدزاده است و به این پرسش پاسخ میدهد: ارتباط این قالیچهها که بیانگر دیدگاه غربی و اسطورهای است با قالیچه احدزاده چگونه قابل تبیین است؟ چه دگرگونیهایی در فرایند شکلگیری این ارتباط رخ داده است؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تطبیقی و بر اساس دیدگاه بیش متنیت ژنت شکل گرفته است. یافتههای پژوهش نشان داد هر دو شاخه تقلیدی و تغییری میان متنهای موجود واقع شده است. رابطه متن اول و سوم از نوع بیشمتنی و رابطه متن دوم و سوم از نوع بینامتنی است. همچنین رابطه متن اول و سوم از گونه تراگونگی است، تغییر هم در سبک و هم در مضمون رخ داده و متن جدید تنها به یک گفتمان نمیپردازد بلکه گفتگومندی میان دو گفتمان غربگرایی و باستانگرایی را بیان می-کند و قالیچه هویت جدید یافته است.
هنر
پرستو زمانی؛ خشایار حجتی امامی؛ فریده حاجیانی
چکیده
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگیهنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمیتواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. ...
بیشتر
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگیهنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمیتواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمعآوری دادههای ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان میتواند به بهرهوری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از دادههای ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده میشود. هدف این پژوهش بررسی مغایرتهای اندازهای موجود در شیوههای متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمعآوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چهاندازه میتواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانهای و تحلیل دادههای اندازهگیریشده حاصل از پژوهش میدانی انجام شدهاســت، از اینرو ماهیتی کمی-کیفی دارد. برای اینمنظور با استفاده از شیوه نمونهگیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازهگیری و سایز آنها از 32 تا 58 دستهبندی شد. با بهرهگیری از نرمافزار SPSS به تحلیل دادهها پرداختهشد. در نهایت اندازههای دستهبندی شده بانوان با اندازههای سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافتهها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازههای ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعهای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
هنر
الاء بصل؛ ابوالقاسم دادور؛ فاطمه کاتب؛ مریم مونسی سرخه
چکیده
اساطیر رومی به دلیل تجسم خدایان در قالب پیکرههایی انسانی با تواناییهای ماوراءطبیعی، دارای جایگاهی مقدس و جاودانه بودهاند و از ارزش هنری و تاریخی برخوردارند. اسطورهها شامل خدایان، نیمهخدایان و صحنههای حماسی و نمادین، در نقاشیهای دیواری رومی سوریه تصویر شدهاند. این نقاشیها به نمایش رسوم و اصول اخلاقی میپردازند و نحوۀ ...
بیشتر
اساطیر رومی به دلیل تجسم خدایان در قالب پیکرههایی انسانی با تواناییهای ماوراءطبیعی، دارای جایگاهی مقدس و جاودانه بودهاند و از ارزش هنری و تاریخی برخوردارند. اسطورهها شامل خدایان، نیمهخدایان و صحنههای حماسی و نمادین، در نقاشیهای دیواری رومی سوریه تصویر شدهاند. این نقاشیها به نمایش رسوم و اصول اخلاقی میپردازند و نحوۀ پیروی از مذهب و ارزش کارکردی و درونی جامعه را بیان میکنند. پوشش زن، بهعنوان مؤلفهای نشانگر تمدن، در بخش مهمی از جامعۀ سوری روم تجسم یافته است. هدف، شناسایی مضامین اسطورهای در نقوش انسانی و شناخت معانی آنهاست. در این راستا فرمهای ظاهری پوشش زن در پنج نقاشی دیواری بررسی و سپس با پوشش زن سوری در دورۀ روم تطبیق داده میشود که با مؤلفههای نیاز و نهاد مالینوفسکی تحلیل میشود. پرسش آنست که از منظر کارکردگرایی، وجوه اشتراک و افتراق پوشاک در نقاشیهای دیواری و زنان سوریۀ دورۀ روم با تأکید بر عناصر اسطورهای مالینوفسکی چیست؟ نتایج نشان داد که نوع پوشش زنان و رنگهای بهکاررفته در نقاشیها و لباس زنان سوریۀ دورۀ روم، علاوهبر پاسخگویی به نیاز به پوشش، در جهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و انسجام روحی ازقبیل اخلاقمداری، باورهای اجتماعی و دینمداری نیز برآمده است. در جامعۀ سوریۀ دورۀ روم، نهادها در خدمت برآوردهکردن نیازهای زنان بودند و نقش مثبتی در بقای کلی جامعه داشتند. روش پژوهش، تطبیق تاریخی- تحلیلی و شیوۀ گردآوری اطلاعات، اسنادی است.
هنر
ثریا رادامین؛ منظر محمدی؛ فریده حاجیانی
چکیده
جین شینودا بولن (پیرو مکتب یونگ) با توجه به اسطورههای یونانی، هفت کهنالگو (آتنا، آرتمیس، هستیا، دیمیتر، پرسفون، هرا و آفرودیت) را در ناخودآگاه انسان متمایز کرد و به زنان امروزی تعمیم داد؛ چنانچه این کهنالگوها از حالت تعادل خارج شوند برخی ویژگیهای شخصیتی به سایه فرو میروند؛ جهت تعادل کهنالگوها علاوه بر روشهای روانکاوی میتوان ...
بیشتر
جین شینودا بولن (پیرو مکتب یونگ) با توجه به اسطورههای یونانی، هفت کهنالگو (آتنا، آرتمیس، هستیا، دیمیتر، پرسفون، هرا و آفرودیت) را در ناخودآگاه انسان متمایز کرد و به زنان امروزی تعمیم داد؛ چنانچه این کهنالگوها از حالت تعادل خارج شوند برخی ویژگیهای شخصیتی به سایه فرو میروند؛ جهت تعادل کهنالگوها علاوه بر روشهای روانکاوی میتوان از تغییر سبک پوشش بهعنوان یک راه بهبود تکمیلی استفاده کرد. پرسش این است که چگونه میتوان بر اساس دیدگاه کهنالگویی جین شینودا بولن، لباس اجتماعی را که در جهت رفع سایههای شخصیتی (بانوان) مؤثر باشد طراحی کرد؟ در این زمینه میتوان با شناخت سایههای شخصیتی، نقاط ضعف و قوت آنها، و با توجه به تأثیری که پوشش بر روان دارد، اقدام به طراحی سبک پوششی کرد که در جهت تکمیل درمان ثمربخش باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و کمی است و ابزار مورد استفاده در جمعآوری دادهها پرسشنامه بوده است. جامعۀ آماری 254 نفر از بانوان 45-20 ساله شهر تهران است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انجام شده است. طبق آمارگیری انجام شده، حدود 40 درصد از بانوان تهرانی دارای سایة شخصیتی هستند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS در قالب آمار توصیفی به صورت فراوانی و درصد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که چنانچه بتوان از طرح، نقش، فرم، رنگ، طراحی و... که شخص را درگیر ارتباط با خود کند در سبک پوششی استفاده کرد، میتوان از آن بهعنوان یک راه حل در کنار راه حلهای روانکاوانة دیگر بهره برد.
هنر
فاطمه شیرازی؛ نسترن نوروزی
چکیده
ترامتنیت ژنت از رویکردهای مهم در خوانش و بررسی روابط میان متنها است که این روابط را در شکلهای گوناگون آن مورد بررسی قرار داده و به پنج دستۀ اصلی تقسیم میکند که عبارتاند از: بینامتنیت، فرامتنیت، پیرامتنیت، سرمتنیت و بیشمتنیت. پژوهش پیشرو براساس ترامتنیت ژنت به خوانش یکی از لباسهای زنان موجود در موزۀ پوشاک سلطنتی میپردازد. ...
بیشتر
ترامتنیت ژنت از رویکردهای مهم در خوانش و بررسی روابط میان متنها است که این روابط را در شکلهای گوناگون آن مورد بررسی قرار داده و به پنج دستۀ اصلی تقسیم میکند که عبارتاند از: بینامتنیت، فرامتنیت، پیرامتنیت، سرمتنیت و بیشمتنیت. پژوهش پیشرو براساس ترامتنیت ژنت به خوانش یکی از لباسهای زنان موجود در موزۀ پوشاک سلطنتی میپردازد. این لباس بیشمتنی است که پیشمتن آن پوشاک سوزندوزی زنان منطقۀ بلوچستان است، از اینرو ارتباطی میان این متنها شکل گرفته که قابل بررسی است. هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی چگونگی ارتباط سوزندوزی لباس مذکور با پیشمتنهای آن در سوزندوزیهای بلوچ است و به این پرسشها پاسخ میدهد: ارتباط این لباس سلطنتی-درباری با پیشمتنهای سوزندوزی بلوچ آن براساس ترامتنیت ژنت، چگونه تبیین میشود؟ در فرایند شکلگیری این ارتباط چه دگرگونیهایی صورت گرفته است؟ پژوهش حاضر به شیوۀ تحلیلی- تطبیقی و توصیفی، براساس بیشمتنیت ژنت صورت گرفته، و تجزیه و تحلیل دادهها در آن بهصورت کیفی است. این پژوهش نشان داد که رابطۀ دو متن از گونۀ بیشمتنیت تراگونگی است و گذار از پیشمتن به بیشمتن با دگرگونیهایی در ساختار صوری، محیط، گفتمان، کارکرد، کاربرد و... همراه بوده است.
هنر
فرهاد کاروان
دوره 15، شماره 3 ، آذر 1402، ، صفحه 491-510
چکیده
بررسی باور زیباشناختی و درک هنری از موضوعات مهم در رشتههای هنری محسوب میشود. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطۀ باور زیباشناسی با سبکشناختی حل مسئله و نیاز به شناخت با نقش میانجی هوش فرهنگی در دانشجویان هنر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان دختر هنر دانشگاههای همدان در سال ...
بیشتر
بررسی باور زیباشناختی و درک هنری از موضوعات مهم در رشتههای هنری محسوب میشود. هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطۀ باور زیباشناسی با سبکشناختی حل مسئله و نیاز به شناخت با نقش میانجی هوش فرهنگی در دانشجویان هنر بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان دختر هنر دانشگاههای همدان در سال تحصیلی 1399-1400 بود. 377 دانشجو بهعنوان نمونه بهصورت هدفمند و در دسترس از بین دانشکدهها و گروههای آموزشی و با توجه به طرح پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامههای باور زیباشناسی تقی زاده و بابایی (1396)، نیاز به شناخت (کاسیوپو، پتی و کائو 1984(، سبکهای حل مسئلۀ کسیدی و لانگ (2013) و هوش فرهنگی ارلی و آنگ (2003) پاسخ دادند. داده های پژوهش با روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و آمارههای کجی و کشیدگی توزیع متغیرها) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با محاسبۀ پیشفرض های آن) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل مفهومی تدوینشده با داده ها برازش مناسبی داشت. نتایج روابط ساختاری مدل نشان داد که باور زیباشناسی با مهارت سازندۀ حل مسئله، نیاز به شناخت و هوش فرهنگی رابطۀ مثبت و معناداری دارد. مهارت سازندۀ حل مسئله و نیاز به شناخت با هوش فرهنگی رابطۀ مثبت و معناداری دارند. مهارت غیرسازندۀ حل مسئله با نیاز به شناخت و هوش فرهنگی رابطۀ منفی و معناداری دارد. باور زیباشناسی با مهارت غیرسازندۀ حل مسئله رابطۀ منفی و معناداری دارد
هنر
الهه شهراد؛ رضا افهمی؛ روح اله باقرزاده
چکیده
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلبتوجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن میتواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزههای جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (بهعنوان یکی از ابعاد شخصیت) ...
بیشتر
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلبتوجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن میتواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزههای جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (بهعنوان یکی از ابعاد شخصیت) بر تغییرات ترجیح رنگی زنان انجام یافته است. بهمنظور جمعآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه جمعیت شناختی، ترجیح رنگی و آزمون دهگویهای شخصیت (TIPI) استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۱۳ نفر از زنان ساکن تهران است که بهصورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از روش واریانس یکطرفه در ارتباط با میزان ترجیح رنگی نشان میدهد که زنان با سطوح مختلف گشودگی به تجربه در ارتباط با میزان ترجیح رنگهای بنفش، قرمز و نارنجی دارای ترجیحات متفاوتی هستند به این صورت که با بالا رفتن سطح گشودگی به تجربه امتیاز به رنگهای قرمز و نارنجی افزایش و به رنگ بنفش کاهش مییابد. همچنین، تحلیل دادهها در بخش ترجیح رنگ منتخب بیانگر آن است که زنان با سطوح گشودگی به تجربه بالا رنگ قرمز را بهعنوان رنگ ترجیحی خود انتخاب مینمایند. تفسیر نتایج در ارتباط با رنگ تنفری حاکی از آن است که زنانی که از رنگ آبی و سفید متنفر هستند، دارای سطح گشودگی به تجربه پایینتری میباشند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ترجیح رنگهای گرم، سرد و خنثی نشان میدهد زنان با سطوح گشودگی به تجربه مختلف در ارتباط با رنگهای گرم و خنثی دارای ترجیحات متفاوتی هستند.براساس نمودار با بالارفتن سطح گشودگی به تجربه میانگین امتیاز به رنگهای گرم افزایش و به رنگهای خنثی کاهش مییابد. در نهایت نتایج لزوم توجه به عاملیت گشودگی به تجربه در پیشبینی ترجیحات رنگی را مورد تایید قرار میدهد .. یافتههای پژوهش حاضر میتواند در بسیاری از حوزه های کاربردی مانند روانشناسی، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات و طراحی مد مورداستفاده قرار گیرد.
هنر
فاطمه سمیع پور؛ مصطفی پورعلی؛ مرضیه کاظم زاده
چکیده
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب میشوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا میتواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبهخصوصی» و دستیابی به ویژگیهای ...
بیشتر
رفتارهای قلمروی یکی از رفتارهای مهم و تأثیرگذار در ارتباط با محیط و استفاده از آن محسوب میشوند. لذا تطابق این رفتارها با فضا میتواند به افزایش کیفیت محیط و استفاده بهتر از آن منجر شود. پژوهش حاضر در راستای مطالعه رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی، در پی شناسایی مفهومی با عنوان «قلمروهای شبهخصوصی» و دستیابی به ویژگیهای آن است که مطابق با پیشفرض پژوهش، سازگار با رفتار قلمروی زنان بوده و با ترجیحات فضایی آنان در عرصههای عمومی همراستاست. پس از مطالعات کتابخانهای و تبیین ادبیات تحقیق، از مطالعات میدانی به روش کیفی و ابزار مصاحبه و گفتوگوهای زمینهای برای رسیدن به اهداف تحقیق استفاده شدهاست. در واقع بهمنظور تبیین مفهوم قلمرو شبهخصوصی و شاخصهای آن، نظرات زنان با ویژگیهای مختلف در ارتباط با ترجیحات فضایی و رفتار قلمروی آنان در فضاهای عمومی جمعآوری شده و تحلیل کیفی یافتهها به صورت کدگذاری و در بستر نرمافزار Atlas.ti8 انجام گرفتهاست. بر این اساس، با شناخت رفتار قلمروی زنان، مفهوم «قلمرو شبهخصوصی» به صورت قلمرویی نه کاملاً خصوصی و نه عمومی تعریف شدهاست، که ضمن قرارگیری در یک عرصه عمومی، با داشتن ویژگیهایی نزدیک به قلمروهای خصوصی و شباهت بیشتر به آنان، عمومیت کمتری را دارد. این قلمروها ویژگیهایی دارند از قبیل خلوت و دنج بودن نسبی، جداسازی نسبی فضا با حد و مرزهای بصری و غیربصری، کاهش میزان دسترسی به فضا نسبت به قلمرو عمومی و غیره که در تطابق با رفتار قلمروی زنان در فضاهای عمومی است و شرایط مورد نیاز برای حضورشان را در فضا فراهم میکند.
هنر
صالحه خدادادی؛ محسن بدره؛ فاطمه باجلانی
چکیده
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی میپردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو ...
بیشتر
این مقاله به مقایسه دو روایت عهد عتیق و قرآن از وسوسه آدم و ایوب (ع) از سوی همسرانشان و بازنمایی آن در هنرهای تجسمی مسیحی و اسلامی میپردازد. مقایسه نحوه فریب و وسوسه دو پیامبر یادشده توسط همسرانشان در منابع دست اول، یعنی عدم صبر بر حرمت تناول میوه ممنوعه توسط حوا و نیز عدم صبر بر ابتلائات الهی توسط رحمه و بازتاب آن در هنرهای تجسمی دو فرهنگ مسیحی و اسلامی از اهداف این پژوهش است. این مطالعه، تطبیقی است و گردآوری دادهها با کاوش در اسناد و آثار کتابخانهای و گنجینههای هنری صورت گرفته است. گرچه در متن قرآن کریم، نه تنها تقصیر وسوسه آدم و ایوب به گردن همسرانشان نیست، بلکه تعابیر بسیار روشنی وجود دارد که به صراحت تمام این اتهام را رد مینماید اما از سویی دیگر، برخی از داستانهای عهدینی در داستان حوا و همسر ایوب بعضا در منابع حدیثی و تفسیری اسلامی نیز دیده می شوند. اما مساله بازنمایی وسوسه آدم توسط حوا و شماتت ایوب توسط همسرش رحمه در هنر مسیحی به وضوح و با بسامد قابل توجهی مشهود است ولی در نقاشی های اسلامی مساله اینگونه نیست؛ در باب وسوسه آدم از سوی حوا و پیامدهای آن مانند اخراج شان از بهشت، نقاشی های اسلامی صراحت کمتری در مقصر دانستن حوا دارند و بعضا شانیت برابری با آدم به او بخشیده اند و در نگاره های مربوط به داستان ایوب نیز اثری حاکی از وسوسه این پیامبر از سوی زنش و یا شماتت شدن از سوی او یافت نشد.